به گزارش خبرگزاری شبستان، جریان نفوذ موضوعی نیست که تنها به زمان کنونی اختصاص داشته باشد با نگاهی به گذشته می توان دید که این پروژه از سال های گذشته برای تخریب نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است؛ پروژه ای که تاریخ آن به همان سال های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی می رسد و تا امروز با انواع و اقسام روش ها ادامه داشته است و بررسی این روند عبرتی است برای کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه خطر نفوذ را جدی نمیگیرند.
رهبر معظم انقلاب بارها و بارها در بیانات و سخنرانی های خود نسبت به وجود این افراد هشدار دادند و بر لزوم شناسایی این افراد تاکید داشته اند بر این اساس در دیداری که در پنجم آذرماه سال جاری با جمعی از بسیجیان داشتند؛ تاکید داشتند: "مراقب نفوذ دشمن در درون مجموعه بسیج باشید. این را توجّه داشته باشید؛ گاهی یک آدم فاسد، گاهی یک آدم ناباب لباس عوضی میپوشد، خودش را در یک مجموعهای جا میکند، لباس روحانی میپوشد میآید خودش را در [کسوت] روحانیّون جا میزند. آدم فاسد، آدم ناباب میتواند در کسوت روحانی دربیاید، می تواند در کسوت بسیجی دربیاید؛ حواستان به این هم باشد، این هم یک توصیه."
ایشان همچنین چندی پیش در دیدار با نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی که 27 مهرماه سال جاری انجام شده اشاره داشتند که: "یک غفلت دیگر هم غفلت از دشمن است. از دشمن هم نباید نخبههای ما غافل بشوند. دشمن گاهی به عنوان یک چهرهی علمی جلو میآید. بنده خبر دارم؛ اینکه میگویم، اطّلاع است، حدس و تحلیل نیست. خیلی از این مراکز علمی که دعوت میکنند استادها را، گاهی اوقات دانشجوها را، اعضائی که خودشان را در آن هیئت علمی نفوذ دادهاند، اعضای امنیّتی سیآیای و موساد و مانند اینها را به عنوان چهرهی علمی. مینشینند و ارتباطات برقرار میکنند. حالا این ارتباطات بعدش به کجا برسد، این را دیگر خدا میداند؛ حدّاقلّش این است که ذهن او را خراب کنند. اگر نتوانند جذبش کنند، اگر نتوانند فریبش بدهند، حدّاقلّش این است که ذهنش را خراب کنند. دشمن این جوری وارد میشود. خودشان را مؤدّب جا میزنند، باهوش جا میزنند، بعد معلوم میشود که اینها کلاه ما را برمیدارند."
یه جرات می توان گفت که خطر نفوذیها از خطر دشمنان شناسنامه داری که در مقابل ما ایستاده اند بیشتر است چون دیده نمی شوند و چون دیده نمی شوند به آسانی هولناکترین خسارتها را وارد می کنند.
برخی گمان می کنند افراد نفوذی تنها مثل کشمیریها عمل می کنند و بعد از انفجار نخست وزیری ناپدید می شوند در حالی که جریان نفوذ در همه عرصههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی سابقه طولانی دارد. نفوذیها اگر لازم باشد در هر لباس و در هر جایگاهی حاضر می شوند. نفوذی می تواند با حمایتهای ویژه وزیر و معاون وزیر شود و یا همچون بنی صدر رئیس جمهور شود. نفوذی می تواند عضو تیم مذاکره کننده با هیئتهای خارجی شود. نفوذی می تواند شعار فرزند کمتر زندگی بهتر را سر زبانها بیاندازد. نفوذی می تواند قتلهای زنجیرهای را طراحی کند. نفوذی می تواند صنعت و معادن یک کشور را بدون خونریزی تقدیم دشمن کند. نفوذی می تواند بدون دردسر سند ۲۰۳۰ را ابلاغ کند و در دستور کار قرار دهد. نفوذی می تواند میلیونها نفر از جوانان کشور را در فضای مجازی سرگردان کند.
محمد اسماعیلی دهقی، کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به بررسی ویژگی های این افراد پرداخته و بیان کرده بود: "نفوذیها بیشتر در گذرگاههای بسیار حساس و کلیدی مستقر می شوند به طوری که با یک توصیه و تصمیم بتوانند اتفاقات بسیار بزرگ رقم بزنند. نفوذیها علاقه خاصی به موضوعات راهبردی و پروندههای خاص دارند و خودشان را درگیر موضوعات کم ارزش و بی اهمیت نمی کنند. نفوذیها بر حسب ظاهر علاقهای به ثروت اندوزی و مشارکت در پروژههای اقتصادی ندارند چرا که وظیفهای که برایشان تعریف شده با این قبیل فعالیتها مغایرت دارد. نفوذیها به هر قیمتی شده حتی با کمترین حقوق خودشان را به راس هرمهای مدیریتی نزدیک می کنند تا دسترسی لازم به پروندهها و کارتابلهای مدیران داشته باشند.
نفوذیها بیشتر به صورت انفرادی و در اتاقهای دور افتاده از دیگران کار می کنند و تنها با ظاهری متواضعانه برای شرکت در جلسات از اتاق خود خارج می شوند. نفوذیها معمولا دو تابعیتی هستند تا در مواقع خطر بتوانند به راحتی در جای دیگری از دنیا اقامت داشته باشند. مناسبترین محیط کاری برای افراد نفوذی قرار گرفتن در کنار مدیران کم تجربه و رانتی است چرا که این قبیل مدیران به شدت نیازمند نظرات کارشناسانه و نسخههای راهگشا هستند."
این گزارش می افزاید: نتیجه کار و اقدامات این افراد معمولا در دراز مدت آشکار می شود و زمانی به عمق فاجعه پی برده می شود که کل بودجه و سرمایه یک مجموعه به تباهی کشانده شده یا در غیر از مسیر اصلی بکار گرفته شده است. برای شناسایی بهتر این افراد به نمونه هایی از آنها در متن زیر اشاره می شود:
محمدرضا کلاهی
محمدرضا کلاهی، متولد ۱۳۳۸ و یکی از اعضای سازمان منافقین بود که در عملیات تروریستی هفتم تیر ۱۳۶۰ در ساختمان حزب جمهوری اسلامی دست داشت؛ عملیاتی که در آن آیتالله بهشتی و ۷۲ نفر دیگر که از نمایندگان مجلس، وزرا و اعضای این حزب، به شهادت رسیدند.
او که تحت عنوان تکنسین برق وارد حزب جمهوری اسلامی ایران شد، توانست اعتماد اعضای حزب را جلب کند. کلاهی چند روز قبل از انجام عملیات تروریستی در دفتر حزب جمهوری اسلامی با کیفی وارد ساختمان حزب شد که با سایر کیفهایی که در روزهای قبل به همراه داشت، متفاوت بود. او این کیف را که حاوی مواد منفجره بود، در اتاق جلسات اعضای جاسازی کرد و سپس در این عملیات آیتالله بهشتی و ۷۲ نفر از اعضای حزب به شهادت رسیدند.
مسعود کشمیری
مسعود کشمیری متولد ۱۳۲۹ است. او از اعضای مهم و تأثیرگذار در سازمان مجاهدین خلق به شمار میرفت که به عنوان عامل نفوذی و عامل اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در ۸ شهریور ۱۳۶۰ مشهور است. «مداخله و جلوگیری از به جریان افتادن و محاکمه عاملان کشتار هفدهم شهریور ۱۳۵۷»، «فراری دادن سرهنگ احسان بنیعامری، رهبر عملیات کودتای نوژه»، «عامل اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در هشتم شهریور» و «تلاش برای منفجر کردن بمب در منزل امام خمینی(ره) در جماران» ازجمله حوادث و اتفاقاتی هستند که توسط مسعود کشمیری انجام شدهاند.
کاظم افجهای
محمدکاظم افجه هزاری، ملقب به کاظم افجهای، یکی دیگر از اعضای وابسته به سازمان منافقین و متولد تهران و دارای مدرک تحصیلی دیپلم است. افجهای از عاملان ترور محمد کچوئی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی و نخستین رئیس زندان اوین پس از انقلاب اسلامی در تاریخ ۸ تیر ۱۳۶۰ است. همچنین افجهای علاوه بر محمد کچوئی، احمد قدیریان را به علت آگاهسازی افراد وابسته به سازمان منافقین ترور کرد.
عباس زریبافان
عباس زریبافان، مشهور به عباس زریباف، از اعضای بلندپایه سازمان منافقین است که بهعنوان نفوذی برای سازمان منافقین کار میکرد. درواقع او از اعضای کادر مخفی سازمان منافقین بود. نفوذ در سازمان اطلاعات سپاه از مهمترین اقداماتی است که او به نفع سازمان منافقین انجام داد. زریبافان به واسطه نفوذ در اطلاعات سپاه از بسیاری از عملیاتهای سپاه علیه سازمان مجاهدین خبر داشت و پیش از هرگونه انجام عملیات، مختصات و کیفیت آن را در اختیار اعضای سازمان قرار میداد؛ لذا به همین دلیل مانع موفقیت برخی از عملیاتهای سپاه علیه سازمان منافقین میشد.
همچنین یکی دیگر از اقدامات زریبافان که انجام داد، این بود که سازمان منافقین را قبل از حمله سپاه به مخفیگاه ابوالحسن بنیصدر و مسعود رجوی آگاه کرد تا مانع دستگیری این دو شود. در نهایت زریبافان به همراه همسرش در عملیات مرصاد کشته شد.
محمدرضا سعادتی
محمدرضا سعادتی یکی دیگر از چهرههای مطرح و نفوذی سازمان منافقین است. او در روز ۲۴ آبان ۱۳۵۹ به جرم عضویت در سازمان منافقین، جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی و دست داشتن در ترور شهید محمد کچوئی به اعدام محکوم شد.
فاطمه حقیقتجو
فاطمه حقیقتجو در ۸ دی ۱۳۴۷ در جنوب تهران متولد شد. وی فعال سیاسی و نماینده اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود. او دارای دکترای مشاوره، پژوهشگر و مدرس دانشگاههای تهران و مراکز آموزش عالی فرهنگیان، نایب رئیس انجمن مشاوره ایران، ۱۰ سال سابقه در پستهای امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران و دو دوره عضو شورای مرکزی سازمان غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت بوده است. حقیقتجو از جمله نخستین نمایندگان مجلس ششم بود که در جریان استعفای دستهجمعی، استعفایش پذیرفته شد.
حقیقتجو به بهانه تحصیل از کشور خارج شد و به محض ورود با اعطای بورسیه از جانب دولت آمریکا مورد لطف غرب قرار گرفت، در دوران فتنه ۸۸ نقش بارزی برای ایجاد کمپینهای ضد ایرانی ایفا کرد.
علیاصغر رمضانپور
علیاصغر رمضانپور در دوره وزارت احمد مسجدجامعی در دوران اصلاحات به عنوان معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران فعالیت میکرد، در حالي كه مراكز اطلاعاتي و امنيتي سوابق سوء نامبرده را مكرراً متذكر شده بودند. وي همچنين مدتي سردبير روزنامه زنجيرهاي آفتاب امروز بود و مسئولیت رئیس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را نیز در کارنامه خود دارد.
وی پس از فرار به انگلستان مانند بسیاری از همقطاران خود به خدمت شبکه بیبیسی درآمد و در حال حاضر در رسانههای بیگانه فارسیزبان، مشغول فعالیت ضد نظام میباشد. رمضانپور همسر خویش را مجبور به كشف حجاب كرد و تصوير وي را در صفحه فيس بوك خود منتشر كرد كه اين اقدام با اعتراض رسانهها مواجه شد.
مجتبی واحدی
مجتبی واحدی در ۵ شهریور ۱۳۴۳ در شهر قم به دنیا آمد و از ۳ سالگی در محله نارمک تهران ساکن شد. واحدی در دبیرستان علوی تهران تحصیلات دوره متوسطه خود را به پایان رسانید و در رشته مهندسی شیمی گرایش طراحی فرآیندهای نفتی از دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شد. او در سال ۱۳۶۴ با مریم جعفری ازدواج کرد و دارای یک فرزند به نام عطیه متولد ۱۳۶۹ میباشد.
واحدی بیش از هر چیز دیگری به عنوان مقالهنویس، روزنامهنگار و مشاور ارشد مهدی کروبی شناخته میشود. وی در کارنامه کاری خود معاونت وزارت امور اقتصادی و دارایی را نیز دارد. وی بعد از فتنه ۸۸ و بعد از خروج از کشور نظام را مورد تخطئه قرار داد و خط حضرت امام(ره) را نیز نفی کرد.
مسعود بهنود
مسعود بهنود (زاده ۲۸ مرداد ماه ۱۳۲۵ در تهران) نویسنده، روزنامهنگار، بازیگر و فیلمساز ایرانی است. وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینه سیاست و تاریخ معاصر ایران نگاشتهاست. او دو فرزند با نامهای بامداد بهنود و نیما بهنود - که طراح لباسهای ایرانی است - دارد. ازجمله فیلمهای او میتوان به حضور او به عنوان بازیگر و نویسنده در فیلم خانه عنکبوت اشاره کرد.
وی در تاریخ ایران همواره از جمله مزدوران نان به نرخ روز خور به شمار میرفته چرا که پیش از انقلاب ارتباط نزدیک با طاغوت و دستگاه جاسوسی پهلوی یعنی ساواک داشت و پس از انقلاب نیز به خدمت اربابان غربی خود درآمد. بهنود پس از جنگ تحمیلی و زمانی که در ایران به سر میبرد به کرات در مدح و ثنای سردار سازندگی سخنسرایی کرده بود تا بتواند خود را به محافل قدرت نزدیک کند و در دوران اصلاحات نیز با نشریات زنجیرهای همکاری میکرد. وی از سال ۸۱ از کشور خارج شد و تاکنون با شبکه بیبیسی فارسی همکاری میکند.
بابک داد
بابک داد در سال ۷۶ خبرنگار ستاد انتخاباتی رئیس دولت اصلاحات بود و بعد از آن سفرنامههای او به فرانسه و ایتالیا را در قالب کتابهایی نوشت و به همین دلیل به عنوان کاتب مخصوص رئیس دولت اصلاحات معروف شد. بابک داد بعد از فتنه ۸۸ در زمره فتنهگران به آشوبگری و تحریک مردم برای تظاهرات خیابانی روی آورد و در معرض دستگیری قرار گرفت که بعد از آن از کشور گریخت. در حال حاضر وی در سایتهایی مانند گذار، گویا، رادیو زمانه، رادیو فردا و صدای آمریکا فعالیت دارد. مهمترین ویژگی وی در فضای رسانهای، مهارت در فحاشی و هتاکی است. اغلب نوشتههای این فرد حاوی مضامین موهن و ضد اسلامی، ضد نظام، ولایت فقیه و فرهنگ ایرانی است.
اکبر گنجی
اکبر گنجی متولد نازیآباد تهران است که در این محله با سعید حجاریان و عباس عبدی آشنا شد. در دوران انقلاب از فعالین خیابانی بود که به دلیل مطالعات پراکنده در آثار مختلف گروههای چپ و اسلامی سازشکار و غربگرا یا التقاطی در بیثباتی کامل فکری فرو رفت. وی در ابتدای پیروزی انقلاب از افرادی بوده که زنان بدحجاب را در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار میداده و به این دلیل به اکبر پونز معروف است.
وی که در اوایل تأسیس سپاه عضو این نهاد مقدس شده بود به دلیل مخالفت با امام و جنگ و تمرد در شرایط جنگی به مجازات شدیدی محکوم شد که با وساطت منتظری این مجازات منتفی و وی از سپاه اخراج شد. گنجی مدتی در دهه ۶۰ رابط فرهنگی سفارت ایران در ترکیه بوده و با اعضای نهاد اطلاعات نخستوزیری از جمله سعید حجاریان رابطه داشت. گنجی در اوایل دهه ۷۰ به حلقه کیان پیوست تا در این حلقه به شخصیسازی دین و مبارزه با مذهب و اسلام مشغول شود. در خرداد ۷۶ گنجی فعالیت شدید مطبوعاتی را با مطبوعات جریان موسوم به اصلاحات آغاز کرد.
گنجی در جریان رویدادهای پس از خرداد ۷۶ به اتهامزنی علیه نظام اسلامی و حوزههای علمیه ادامه داد و پیش از دستگیری و محاکمه در آذر ۷۹ در کنفرانس ننگین برلین حضور یافت. گنجی پس از بازگشت و با شکایت دادستانی در نهایت به ۶ سال حبس محکوم و در زندان مواضع وی رادیکالتر گردید. گنجی در زندان با استفاده از رانت نظام انواع اهانتها به جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب روا داشت. گنجی در زندان با حمله به اسلام از جمهوری تمام عیار یا جمهوری سکولار حمایت کرد. وی پس از پایان دوره محکومیت به خارج از کشور رفته و تاکنون بازنگشته است. در طول مدتی که وی در اروپا و آمریکا بود جایزههایی از نهادهای مختلف غربی دریافت کرد.
گنجی در مقالات قرآن محمدی(ص) قرآن را کلام انسان دانست و در مقالاتی دیگر وجود مقدس امام زمان را منکر و در مقالات بعدی خود از لواط و همجنسگرایی حمایت کرد! گنجی در فتنه ۸۸ عضو حلقه فکری جنبش به اصطلاح سبز بود. با این حال وی بعدها اعتراف کرد که در انتخابات تقلب نشده است.
مهرانگیز کار
مهرانگیز کار از جمله حقوقدانان و فعالان سیاسی است که سابقه حضور در کنفرانس برلین همراه افرادی همچون گنجی و لاهیجی را دارد. وی بعد از بازگشت به ایران روانه زندان شد و سپس به بهانه درمان بیماری به خارج از کشور مهاجرت کرد. عمده فعالیت مهرانگیز کار معطوف به مباحث حقوقی و به ویژه مسائل زنان است و در این محدوده وی مواضع فمینیستی تندی حتی در حد تجویز و ترویج همجنسگرایی اتخاذ کرده است. پس از فتنه ۸۸ این فرد صراحتاً علیه مبانی دینی و شرعی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران و حتی روحیه و هویت فرهنگی مردم ایران دیدگاههایش را مطرح کرد.
نوشابه امیری
نوشابه امیری فعالیت خود را قبل از انقلاب با روزنامهنگاری، دوبلوری و گویندگی آغاز کرد. وی که از فعالان مطبوعات جریان موسوم به اصلاحات بود به محض خروج از کشور توسط احسان نراقی جهت انجام کارهای فرهنگی به کار گرفته شد و سپس به همکاری با رسانههای اپوزیسیون و مخصوصاً نشریه الکترونیکی روز آنلاین روی آورد. هزینه رسانه روز آنلاین توسط فرح کریمی و در چهارچوب حمایت از اپوزیسیون و ساماندهی بخش رسانهای براندازی نرم تامین میشود. پس از فتنه ۸۸ امیری به همراه همسر و دیگر روزنامهنگاران فراری با تمام توان علیه نظام جمهوری اسلامی قلم زد و مکرراً به اعتقادات اسلامی مردم ایران اهانت کرد.
علیرضا اکبری
علیرضا اکبری (۲۹ مهر ۱۳۴۰ – دی ۱۴۰۱) در دولت اصلاحات، معاون علی شمخانی، وزیر دفاع ایران و همچنین مدتی مشاور او در زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی بود و در ابتدای دهه ۱۳۹۰ از ایران مهاجرت کرده و تابعیت بریتانیایی داشت. علیرضا اکبری در سال ۸۱ بازنشسته شده و به فعالیتهای پژوهشی و تجاری در بخش خصوصی روی آورده است که مورد شناسایی سرویس اطلاعات مخفی انگلیس قرار گرفته و فرایند جذب او از سوی یک رابط ایرانی که از گذشته با اکبری ارتباط داشته آغاز میشود. این جاسوس در جریان اخذ ویزا از سفارت انگلیس در تهران توسط مامورین اطلاعاتی مستقر در آن سفارت، نشان شده و مورد مصاحبه قرار میگیرد سپس و در خلال سفرهای شخصی خود به اروپا، به استخدام تمامعیار سازمان جاسوسی انگلستان در میآید.
ارتباط وی با سرویس جاسوسی انگلیس به بهانه ارتباطات تجاری و سپس پژوهشی برقرار شده است. در این ارتباطات فرد ایرانی دیگری نیز به عنوان نشانگر سرویس اطلاعاتی حضور داشته است. اکبری در همان زمان به اتریش سفر کرده و اولین ملاقات با افسر اطلاعاتی MI۶ با نام مستعار مارک صورت میپذیرد.
براساس محتویات پرونده، سرویس اطلاعاتی انگلیس با بهرهگیری از روشهای نوین جاسوسی، زمینههای آلودگی و جاسوسی محکوم را فراهم کرده و با توجه به اشتغال محکوم در سطوح مدیریتی حساس، وی با علم و آگاهی و به بهانه اخذ ویزا برای امور تجاری در انگلیس مبادرت به ارتباط با عوامل سفارت انگلیس نموده و در جلسات و گفتگوهای مختلف با عامل سفارت انگلیس که به بهانه و در پوشش اخذ ویزای انگلیس در خارج از سفارت انگلیس برگزار شده، اخبار و اطلاعات طبقه بندی شده مورد نیاز دشمن را دراختیار آنها گذاشته است. در پی یک رویداد که میان ایران و انگلیس رخ میدهد، اکبری اطلاعاتی را درخصوص اینکه ایران چه تصمیمی درباره این موضوع خواهد گرفت و چه کسی مسئول اصلی است در اختیار سرویس جاسوسی قرار میدهد. وی در مقطعی به افسر اطلاعاتی انگلیس در تهران اعلام کرده بود منتظر شنیدن پیشنهادات بعدی من باشید.
در رابطه با ارتباط نزدیک عوامل سفارت انگلیس با اکبری به نقل از متهمی در پرونده آمده است: ظاهرا اکبری از مدتی قبل یعنی زمان سفارت ریچارد دالتون سفیر وقت انگلیس در تهران و طی ملاقات و گفت و گویی که با نامبرده در موسسه تهران داشته به بسط ارتباطات و توسعه گفت و گوها با موسسات مشابه در انگلیس علاقمند شده بود و همان معارفه و آشنایی مقدماتی شأن جلیلهای را برای مشارالیه نزد سفیر انگلیس ایجاد نمود، به طوریکه سفیر وقت تاکید و توصیههای مکرری در خصوص همکاری با اکبری به مجموعه تحت امر خود و دبیر اول سفارت کرده است.
در سال ۸۳ برای محکوم ویزای انگلیس به صورت ویآیپی توسط سفارت صادر میشود و او به انگلیس سفر میکند که در آنجا مجددا با افسر اطلاعاتی انگلیس ملاقات میکند. اکبری تا ۱۳۸۸ که کامل از کشور خارج میشود، بارها در کشورهای مختلف از جمله انگلیس، اسپانیا، آلمان، ایتالیا، اتریش، مالزی و امارات با افسران متعدد اطلاعاتی انگلیس ملاقات داشته است. افسران اطلاعاتی دشمن، در دفعات مختلف حاشیه سفرهای شخصی اکبری با وی دیدار میکردند. افسر اطلاعاتی انگلیسی در جلسات ابتدایی خود را وکیل پژوهشگر موسسه تحقیقاتی به نام فوکوس معرفی کرده است که پس از مدتی از هویت خود به نام عامل اطلاعاتی رونمایی میکند.
افسر اطلاعاتی انگلیسی تاکید کرده بود که هویت وی باید عضو موسسه پژوهشی فوکوس که یک موسسه خصوصی است عنوان شود. تاکید شده بود که کار ویژه موسسه پژوهشی فوکوس بررسی مسائل منطقهای و سنجش ریسک اقتصادی که نتایج آن را در اختیار دیگر موسسات یا سرمایهگذارن قرار میدهند باید عنوان شود.
درسال ۱۳۸۶، با توجه به محدود بودن سفر و ملاقات در آن مقطع، افسر اطلاعاتی انگلیس به نام جرج، یک دستگاه لپ تاپ اپل به منظور ایجاد ارتباط امن و آگاهی از وضعیت اکبری، در اختیار وی قرار میدهد. اکبری در این رفتوآمدها اطلاعات مهم کشور در مسائل راهبردی در حوزه سیاست داخلی و خارجی، منطقهای، دفاعی، موشکی، مذاکرات هستهای و مباحث اقتصادی مرتبط با تحریمها را جمع آوری و به صورت کاملا آگاهانه و هدفمند تحویل افسران اطلاعاتی انگلیس داده است.
جرج، مارکو، جسیکا، کالین، دیوید و … اسامی مستعاری هستند که افسران MI۶ در جلسات مختلفی که با اکبری داشتند، مورد استفاده قرار میدادند. اکبری در اعترافات صریح خود در جریان بازجوییهای تخصصی سربازان گمنام امام زمان (عج) و نزد مقام قضایی، در رابطه با سوالاتی که افسران اطلاعاتی MI۶ از وی درباره حوزههای مختلف در ایران پرسیدهاند، بیش از ۲۰۰۰ سوال را عنوان کرده است. اکبری در طول همکاری با سرویس جاسوسی انگلیس با مسئولین کشور جلسات مکرر داشته و نظرات ایشان در موضوعات مختلف را دریافت میکرده و به سرویس منتقل میکرده است. وی در ارتباطات خود با مسئولین سوالات خاصی را مطرح میکرده است و سوالات مطروحه از جانب وی مطابق با آخرین نیازمندیهای سرویس اطلاعاتی MI۶ بوده است.
در سوالات مطرح شده از سوی افسران اطلاعاتی انگلیسی حدود ۱۷۸ نام برده شده است که دانشمندان ایران از جمله شهید فخری زاده یکی از آن اسامی است. وی در اطلاعاتی که به سرویس بیگانه داده است، شهید فخریزاده را فردی کلیدی در سطح تکنیکال معرفی کرده بوده است.
با نگاهی کوتاه به سابقه این افراد و نحوه حضور آنها در بخش های مختلف نظام و با توجه به تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب نسبت به جریان نفوذ به نظر می رسد وقت آن رسیده است همه ما با شناخت دقیق ویژگی افراد نفوذی نسبت به شناسایی و معرفی افراد نفوذی در هر کجای کشور، هوشیارانه و مسئولانه عمل کنیم و در حد توان اجازه ندهیم افراد نفوذی سرمایهها و داشتههای ما را به نابودی بکشانند.
منابع:
خبرگزاری صدا و سیما
جامعه تحلیلی خبری الف
نظر شما