به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، در این برنامه که ۲ بهمن در سالن سلمان هراتی برگزار شد، سعید بیابانکی در ابتدا به برگزاری نشست «ساعت نقد» که به نقد و بررسی کتاب هایشعر اختصاص دارد، به عنوان یکی از اتفاقات مهم حوزه شعر اشاره کرد و گفت: سیدحسن حسینی در کتاب «برادهها» میگوید شاعر و نویسندهای که ارتباطش با منتقد قطع شود مثل هواپیمایی است که ارتباطی با برج مراقبت ندارد؛ چراکه نقد به شاعر میدان پرواز میدهد و به او نشان میدهد که در کجا باید اوج بگیرد و کجا اوج نگیرد، در کجا موفق است و در کجا موفق نیست.
وی در ادامه از عارف قزوینی شاعر، آهنگساز، ترانه سرا و تصنیفساز مشهور ایرانی یاد کرد که ۲ بهمن ۱۳۱۲ رخ در نقاب خاک کشید و در جوار آرامگاه ابوعلی سینا به خاک سپرده شد.
بیابانکی درباره عارف قزوینی گفت: یکی از چیزهایی که طی سالهای مختلف و از انقلاب مشروطه در شعر ما جان گرفته است، مفهومی به نام وطن، میهن و میهن دوستی است و به گواه تاریخ، عارف قزوینی اولین کسی است که این مفهوم را وارد موسیقی کرده است. شفیعی کدکنی در جایی درباره عارف قزوینی میگوید که وی نقطه عطف موسیقی ایران است، چراکه پس از قزوینی، موسیقی چه به لحاظ کلام و چه به لحاظ آهنگسازی و نوازندگی و خوانندگی دچار تحول میشود.
وی یادآور شد: عارف قزوینی به گواه تاریخ به چند هنر آراسته بوده؛ یعنی هم شاعر بوده، هم تصنیفساز بوده، هم آهنگساز بوده و هم صدای خوشی داشته که در موسیقی به چنین فردی خنیاگر گفته میشود.
آثار عارف قزوینی نقطه اوج موسیقی آوازی ایران
بیابانکی با اشاره به اینکه نخستین خنیاگری که ادبیات فارسی به خود دیده، رودکی بوده و عارف قزوینی هم از چنین جایگاهی برخوردار است، اظهار کرد: اگر به دیوان عارف قزوینی نگاه کنید، شعرهای او را در حد متوسط میبینید و او را شاعر متوسطی میشناسید، اما وقتی وی به عرصه تصنیفسرایی و خوانندگی میپردازد، متوجه تفاوت او میشویم؛ چراکه موسیقی شعر را جادو میکند و گویا شعر در موسیقی لباس دیگری بر تن دارد و به همین دلیل هم مخاطبش گستردهتر است.
وی افزود: عارف قزوینی آثار شاخصی خلق کرده و چند تصنیف او خیلی شهرت دارد و از دوره ناصرالدین شاه قاجار که صدسال گذشته، هنوز زمزمه میشود و سینه به سینه به افراد انتقال پیدا کرده که یکی از آنها «از خون جوانان وطن لاله دمیده» است که در سوگ شهدای مشروطه سروده شد. آثار عارف قزوینی نقطه اوج در موسیقی آوازی ایران محسوب میشود.
علی داوودی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: برای صحبت کردن درباره شخصیت هر شاعر و هنرمندی باید زمانه آن را در نظر بگیریم که در چه بافت و موقعیتی ظهور کرده و اگر توانسته باشد اقتضاعات و شرایط آن زمانه را خوب بازتاب دهد، آثارش میتواند جاودانه شود و به عنوان یک موقعیت ثبت شده در زندگی حرف برای گفتن داشته باشد و فراتر از یک موقعیت تاریخی رود.
حوادث تاریخی بهانهای برای رسیدن به یک مفهوم است
وی افزود: اگر شاعر، لحظه تاریخی را خوب درک کرده باشد، ما شعرهای انقلاب را همیشه به عنوان یک اثر انقلابی میخوانیم و حتی گذشت سالها و قرنها، چیزی از ارزش آن کم نمیکند؛ یعنی حوادث تاریخی بهانهای برای رسیدن به یک مفهوم است.
این شاعر بیان کرد: دوره مشروطه، مقدمه شعر نو و زندگی نو است و در این مبارزات مردم دیده شدند. در این دوره برخلاف سالهای قبل که دستگاه حکومتی تعیین کننده بود، زندگی مردم با سیاست گره خورد و به همان میزان هم شاعری چون عارف قزوینی به عنوان نماینده قوم خود با این مقوله درگیر با چنین موقعیتی شد. عارف، نماینده عوامالناس و یک جوان شهرستانی بود که به تهران آمد و به دربار دعوت شد و خوی آزادمنشی داشت.
وی ادامه داد: عارف قزوینی در اماکن عمومی خوانده بود و با دعوت به دربار به این جایگاه میرسد که ملا و آوازخوان هم بود و وقتی به او میگویند لباس درباری بپوشد، از شرایط بدش میآید و تهران را ترک میکند. همه شرایط موجود در آن زمان از عارف قزوینی شخصیتی میسازد که در دربار بوده، اما زبان توده مردم است، آن هم مردمی که در آستانه انقلاب هستند. او هنرمندی است که تصنیف انقلابی میخواند و قالب هنرمندی را در بحث محتوایی انقلاب میآورد. از جمله مسائلی که در آن دوره بسیار مطرح است میتوان به آزادی، حقوق زنان، حقوق کودکان و وطن که در آثار عارف قزوینی نیز نمود دارد، اشاره کرد که در قالب تصنیف اجرا شده و به یادگار مانده است. اقتضای زمانه ایجاب میکند که هنرمندان مخصوص آن معرفی شوند و عارف قزوینی توانست موقعیت را درک کند و هنرمند زمانه خود باشد.
پایداری عارف قزوینی به اعتقادات
محمود حبیبی کسبی نیز گفت: عارف قزوینی در قزوین به دنیا آمده و بزرگ شده و به دلیل صدای خوشش به دعوت امرا و شاهزادهها به تهران آمد و از آنجاکه سودای مشروطهخواهی در سر داشت و دلبسته تغییرات اجتماعی بود نتوانست خود را راضی کند که در دربار مظفرالدین شاه بماند. او بعد از تهران به اطراف همدان میرود و در نهایت فقر و تنگدستی زندگی میکند و در آخر هم بر اثر بیماری ریوی در سن ۵۳ سالگی دار فانی را وداع میگوید.
وی بیان کرد: آنچه درباره عارف قزوینی حائز اهمیت است، پایداری وی به باور و اعتقاداتش به معنای واقعی کلمه است. اغلب وقایع مشروطه با تصنیفی که وی برای آن ساخته ماندگار شده است؛ یعنی روزی که مشروطهخواهان وارد تهران شدند عارف قزوینی یک سرود میسازد، وقتی محمدتقی پسیان اعدام میشود او یک دوبیتی میسراید. او تا پای جان پای اعتقادش میایستد و این موضوع برای یک هنرمند ارجمند و ارزشمند است.
عارفنامه هجو عارف قزوینی است
ناصر فیض نیز در بخش دیگری از نشست «ساعت شعر» اظهار کرد: عارف قزوینی از افرادی بوده که در انقلاب مشروطه تاثیر داشته است. موضوعی که در عارف نامه معروف شده این است که خیلی از افراد فکر میکنند عارف نامه هجو عارف قزوینی است و ایرج میرزا صرفا او را هجو کرده است. ایرج میرزا، شازده قاجار بوده و سلطنت را به شکل دیگری قبول داشته و معمولا مخالف با مشروطهخواهان بوده و در مقابل عارف قزوینی طرفدار مشروطه بوده است.
وی افزود: عارف نامه به بهانه هجو عارف قزوینی، جریان مشروطه خواهی را نیز هجو میکند و ایرج میرزا برای آن هزینه گزافی هم میپردازد و حتی به مجتهدها هم رحم نمیکند و با زبان تند و آتشین اخلاق را زیر پای میگذاشته است. اگرچه ایرج میرزا موافقان و مخالفان زیادی داشته اما بر عارف قزوینی تاخته است.
نیلوفر یوسفی نیز با یادآوری اینکه ۴ بهمن ماه سالروز تولد و وفات تقی وحیدیان کامیار است گفت: آثار وی برای کسانی که علاقهمند به مطالعه در زمینه دستور زبان فارسی هستند قابل استفاده است؛ چراکه وحیدیان کامیار در حوزه دستور زبان و قافیه و عروض آثاری را چاپ کردند و بخشی از تحقیقات وی درباره دستور زبان عامیانه است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به نشست ساعت نقد اشاره کرد که سه شنبه آخر هر ماه به یک کتاب شعر اختصاص دارد. در جلسه بعدی ساعت نقد که ۲۵ بهمن ماه برگزار میشود، کتابی از حسین عباسپور مورد بررسی قرار میگیرد.
در بخش بعدی این نشست شاعران جوان به شعرخوانی پرداختند.
نظر شما