به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، در ابتدای این نشست محمدرضا سنگری شعارها را اسناد فرهنگی انقلاب دانست و در تعریف آن به این نکته اشاره کرد که شعار عصاره اندیشه و آرمان است.
وی در ادامه ویژگیهای شعارها را برشمرد و گفت: شعارها کوتاه هستند، شعارها نمایاننده آرمانها، جهتگیریها، انگارهها و اندیشههای یک حرکت هستند. شعارها فشرده و قابل تحلیل و بسط و تفسیر هستند، عمدتا شعارها آهنگین و موزون هستند، شعارها هم وجه حماسی دارند و هم تغزلی، شعارها هم وجه سلبی دارند و هم وجه ایجابی و وجه تکرار در شعارها وجود دارد.
سنگری به روند خروج شعارها از حوزه کاربردی اشاره کرد و یادآورد شد که امروزه بسیاری از سازمانها شعاری دارند که جهتگیری و حرکت آن سازمان را معرفی میکند.
در ادامه موسی بیات که دیگر سخنران این نشست بود به چاپ کتاب جدیدش با عنوان «بر دیوارهای سوریه» اشاره کرد که به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
وی در ادامه گفت: دیوارنوشتههای انقلاب خصوصا در دوره اختناق که با سانسور شدید همراه بود، خود یک رسانه محسوب میشد؛ در حالیکه در دیوارنویسیهای سوریه نحوه مواجهه افراد با دیوار نویسی از ابزار رسانه خارج میشود و خود یک نماد و شعار است.
کارکرد شعارنویسی
وی شعارنویسی را شیوه اعلام حضور و مشخص کردن محدوده و قلمرو شعارنویسان دانست و درخصوص دیگر کارکردهای آن گفت: دیوار نوشتهها محل تنازع گروههای درگیر سیاسی هستند، دیوارنویسی عموما برای افرادی است که میخواهند گمنام بمانند، دیوارنویسی و دیوار نوشتهها عملی تخریبی هستند. دیوارنویسی همچنین حرکتی اعتراضی در برابر قدرت حاکم به شمار میرود و اغلب در شب انجام میشود.
وی در ادامه به نوعی دیوارنویسی اشاره کرد که افراد در آن دارای فضا و اختیارات هستند و با آرامش نسبی و با استفاده از رنگهای متنوع، هنر گرافیتی خلق میکنند و در ادامه خاطرنشان کرد: در دوره انقلاب اسلامی، دیوارنویسیها به دلیل درگیری دیوارنویسان با رژیم، در آرامش و فضای امن نبوده و نهایتا افراد با شابلونها با رنگ عموما مشکی و قرمز شعارها را مینوشتند؛ بنابراین عموما افراد در آن دوره در پی خلق اثر هنری نبودند و بیشتر محتوا داشته است.
بیات اظهار کرد: دیوارنویسی سوریه از حیث محتوایی تنوع بیشتری نسبت به دیوارنویسی انقلاب اسلامی داشته است؛ چراکه در سوریه بین گروههای موافق و مخالف حاکمیت، مفاهیم مشترکی مثل عشق به وطن دیده میشود و موضوع بعدی شهید و شهادت است که هم از نگاه موافقان و هم از نظر مخالفان رژیم، دارای جایگاه است و هر دو گروه شهید را مقدس میشمارند و از آن تمجید میکنند.
وی در بخش دیگری از سخنانش به امید و نشاط در میان مبارزان و شعارنویسان پرداخت و یادآور شد: در شهر حلب سوریه که مدت زمان زیادی تحت کنترل داعش بود، افراد همواره امید داشتند که وطن را میسازند و جالبتر از آن لحن آنها بوده که به ادبیات احساسی و شاعرانه و نازک اندیشی خیلی نزدیک بوده است.
در ادامه نشست سجاد صفار هرندی به وجه اجتماعی شعارها پرداخت و گفت: شعار عمیقا و شدیدا پدیدهای اجتماعی است. وجه مهم تمیز شعار از شعر این است که شعار مولف و امضای خالق اثر را ندارد و این بیمولفی همین نقطه پیوند شعار با امر اجتماعی است.
وی شعار را متعلق به مردم دانست و افزود: شعار وقتی شعار میشود که در زبانها جاری شود و مردم آن را تکرار کنند. گاه شعار در زمان استفاده و استعمال دچار تغییر میشود و تولد شاعر زمانی رخ میدهد که تودهای میشود و جماعت آن را از آن خود میکنند.
صفار هرندی ادامه داد: شعار یک لحظه را حکایت میکند و از آنجا که شعار در لحظهای خاص خلق میشود، چندان معنا ندارد که بگوییم فلان شعار را فلان شخص ساخته است.
وی با تاکید به اینکه شعار در موقعیت خاص و در واکنش به لحظهای از دل یک جماعت در سال ۱۳۵۷ جوشید و متولد شد بیان کرد: آنچه شعار را میسازد لحظه و موقعیت است. همچنین به نظر میآید شعارها برای لحظههایی خاص هستند؛ برای مثال در زمان جنگ، این شعار که «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد» مطرح شد.
شعارها اکثرا از توده مردم بر میخیزد
صفار هرندی اظهار کرد: شعار پیوند زیادی با امر اجتماعی دارد و نقطه اصلی یک جریان مافیالضمیر خود را آشکار میکند. شعارها همیشه تابع استراتژی و طراحیهای سنجیده شده و از پیش تعیین شده رهبران و استراتژیستها نیستند و در اکثر مواقع از سوی انبوه جمعیت برمی خیزد.
وی تصریح کرد: در انقلاب اسلامی اصلیترین وجه و مهمترین جنبه مثل استبدادستیزی و عدالتخواهی به شکل واضحی خود را در شعارها بروز میدهند.
تجربه یگانگی معنویت با سیاست
صفارهرندی جنبه اصلی و نقطه تمیز و ممیز انقلاب اسلامی با جنبشهای پیشین خود را پیوند میان دین و سیاست یا یگانگی و یکپارچه شدن امر معنوی و دینی با سیاسی که معنویت سیاسی نامیده میشود، دانست و افزود: آورده اصلی انقلاب، تجربه یگانگی معنوی با سیاسی است و امر سیاسی به مثابه امر معنوی زیست میشود و امر معنوی به مثابه امر سیاسی و یکی از جدیترین شعارهای انقلاب اسلامی شعار تکبیر است.
وی در ادامه به شعار الله اکبر و شکل تکبیری آن در جریان انقلاب اسلامی اشاره کرد و اظهار کرد: خیلی از شعارهای سیاسی مثل مرگ بر شاه، به واسطه شیوه سردادن آن و تکرارش ماهیت شبه نیایشی دارد.
سنگری نیز در این بخش از نشست، پیوند شعارهای سیاسی و دینی را از ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی دانست و در ادامه به کارکرد تکبیر اشاره کرد. وی تکبیر «الله اکبر» را در دورههای تاریخی برای تسلیم شدن افراد بخصوص در زمان اعتراف، برای فتوحات و در زمان شگفتیها معرفی کرد.
وی امیرالمومنین (ع) را بزرگترین شعارگوی عصر پیغمبر(ص) معرفی کرد.
نسبت شعار با ذکر
محمدمهدی سیار در ادامه به نسبت شعار با ذکر و اینکه شعار سیاسی حیثیت معنوی و آیینی پیدا میکند پرداخت.
وی اظهار کرد: شعار در حرکتهای اسلامی و دینی را میتوان ذکر جمعی در نظر گرفت که ما در انقلاب اسلامی به آن دست پیدا کردیم.
وی با اشاره به اینکه وقتی شعارها جمعی شود، معنویتی ایجاد میکند که هرگز در سیر و سلوک فردی شاهد آن نیستیم، گفت: بسیاری از شعارها دولختی هستند؛ برای مثال «الله اکبر، خمینی رهبر»که یک بخش آن ذکری است که شناخته شده و دیگری شعاری که با همان قافیه ساخته شده است. ذکر این حیثیت را دارد که ما را با امر فرازمانی پیوند دهد.
وی به اتصال و پیوندی اشاره کرد که معارف دینی را به اجتماعیترین شکل ممکن و بدون ناسازگاری و عدم تناسب به صورت هم قافیه و ردیف پیوند میدهد.
مهمترین حرفها از سوی شاعران مطرح شده
سیار همچنین به خلق لحظهای شعارها و ایجاد تغییر در آنها اشاره کرد و یادآور شد که شعار نوعی ذکر است که در جمع استفاده میشود و حیثیت جمعی پیدا میکند.
وی با یادآوری اینکه واژههای چون شعارزدگی و شعاری شدن در نقدهای ادبی همیشه یک واژه منفی تلقی شده، متذکر شد که شعار مبحث غیرهنری است. انقلاب اسلامی پدیده شاعرانهای است که نمیتوان حیات اجتماعی آن را از شعر جدا دانست.
سیار با بیان اینکه مهمترین حرفها از سوی شاعران مطرح شده و هرجا حرف درخشانی بوده گویاترین ابیات و شعرها تبدیل به شعار شده گفت: بزرگترین شاعران در شاعرانهترین و رساترین حالاتشان میخواهند آثاری را خلق کنند که تبدیل به شعار شود.
نظر شما