به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، گفتار معصومان (ع) سرآمد سخن انسانهاست. عبارات زرین شخصیت های بزرگی که از تابش دانش الهی بهره برده اند، از هر افراط و تفریطی پیراسته است و حقیقت را چنان که باید می نمایاند.سخنان این قدسیان معصوم پیرامون شخصیت حضرت ابوالفضل(ع) گستره ای وسیع در برابر دیدگان انسان می گشاید و آدمی را به بلندای عظمت آن سردار دلاور رهنمون می سازد. امام سجاد (ع) که در صحنه های مختلف، شهامت و جانبازی عمویش را نظاره کرده است، در این بخش از سخن خویش رحمت خداوند را برای عمویش آرزو می کند و به مقام والای وی در جهان دیگر اشاره میکند؛ مقامی که همه شهیدان آن را آرزو می کنند. جایگاه کم نظیر عباس(ع) در آخرت، حضرت را بر آن داشت تا پس از حضور مجدد در کربلا، خود دفن پدر عزیزش امام حسین (ع) و عموی فداکارش عباس (ع) را بر عهده گیرد. برهمین اساس به مناسبت میلاد به سعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) با حجت الاسلام و المسلمین «محسن عرفاتی» کارشناس دینی و معاون علمی و فرهنگی آستان حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) گفتگویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
چرا از حضرت عباس (ع) درمیان شیعیان به ویژه در مساله برادری به عنوان سرمشق و الگو یاد می شود؟
حضرت ابوالفضل العباس (ع) ادب مجسم بودند. او حق برادری را به کمال رساند. حضرت عباس (ع) درمیان شیعیان به ویژه در مساله برادری به عنوان سرمشق و الگو یاد می شود. در دنیای امروز نمی بینیم که دو برادر این گونه عاشق و شیدای هم باشند. قمر بنی هاشم (ع) تمام زندگی و خانواده خود را فدای حسین (ع) کرد. از سوی دیگر حضرت سید الشهداء (ع) خطاب به عباس می فرماید: حسین فدای «تو» رکاب بزن. این ارتباطات یک ارتباط عاطفی است که امروزه کمتردر این جهان خشن ، صنعتی و آشوب زده معاصرشاهدش هستیم. «اِرْکَبْ بِنَفْسِی» (جانم به فدایت اى برادر) به هیچ عنوان در آن دیده نمی شود.این صحنه های زیبای برادری، برابری و امامت همه در واقعه عاشورا نمایان است.
قمر بنی هاشم (ع) با آن عظمت و بزرگی به دنبال آب برای بچه ها می رود. عظمت علمی، معرفتی و توحیدی عباس (ع) قابل بحث و بررسی طولانی است. اگر همه علما و عرفا جمع شوند، قطره ای از دریای بیکران معرفت قمر بنی هاشم (ع) را نمی توانند ایجاد کنند و ما هم اصلا به آن حوزه ها دسترسی نداریم. همین مسایل عاطفی واقعه عاشورا که تجسم اخلاق و معنویت می باشد، صحنه های زیبایی است که خارج از دسترس هم نبوده و ما می توانیم از آنها الگوبرداری کنیم.
زمانی که حر بن ریاحی سد راه امام حسین (ع) شد، یاران حر تشنه بودند ولی امام دستور دادند آنها را سیراب کنند، امام فرمود: آنها آمدند ما را سیراب کنند، این همان سیره حسینی است. ما باید در این سیره ها تامل کنیم. مجالس وعظ ما باید تعلیم دهنده سبک و سیره زندگی اهل بیت (ع) برای جامعه باشند. لذا عطوفت، رفعت، مهربانی، گذشت، ایثار و استقامت در واقعه عاشورا همانند تابلویی ایست که تا قیامت در منظر محققان و عالمان جهان وجود دارد و ما هم باید از آنها بهره بجوییم. لذا این فضای عشق و عاشقی که بین عباس، حسین و یارانش وجود داشت، زبانزد عالم و خاص بود. کسی که آب روی اب می ریزد ، حتی خود را متلزز از آب نمی کند. ما چقدر به این حوزه ها نزدیک هستیم. چقدر از لحاظ علمی از این حوزه ها بهره گرفتیم، همه اینها جای بحث و گفتگو دارد . ما باید در این حوزها تامل و تفکر کنیم، چون به مرور که در مورد یک مساله ای تفکر و تامل کنیم ناخود آگاه به سمت آن کشیده می شویم.
در خصوص جهاد تبیین در سیره حضرت عباس (ع) توضیح دهید؟
در زیارت قمر بنی هاشم (ع) می خوانیم «مِنَ الْکافِرِینَ قَتَلَ اللّه أُمّةً قَتَلتْکمْ بِالاْءیدِی والاْءلْسُنِ» ( خدا بکشد کسانی که شما را کشتند با دست و زبان) این عبارت بسیار عجیبی است. یعنی حضرت عباس، سید الشهداء و یارانش کشته شدند به دست و زبان. به هرحال قطع دست و فرق شکافته شده، همه تصاویری از واقعه کربلاست که در ذهن ما نقش بسته است. اما کشته به زبان یعنی همان رسانه دشمن. «زبان» رسانه دشمن در آن زمان بود. در این زیارت نامه کاملا به جنگ رسانه ای دشمن اشاره شده است « قَتَلتْکمْ بِالاْءیدِی والاْءلْسُنِ » با زبان شما را کشتند. یعنی ابتدا شما را تخریب نموده، سپس حرمت شما را شکستند. دشمن همیشه اقدامات خود را با تخریب و شایعه پراکنی ها شروع می کند که امروزبه آن رسانه می گوییم. امروزه معاندین اسلام و تشیع هم ابتدا از طریق شبکه های ماهواره ای ( ساخت فیلم ها و سریال ..) و فضای مجازی «قَتَلتْکمْ بِالاْءیدِی والاْءلْسُنِ» را انجام می دهند ،سپس اقدام می کنند. وظیفه ما در قبال این عمل دشمن، روشنگری است. خود امام حسین (ع) در واقعه عاشورا چندین بار برای ایراد خطبه مهلت خواستند، عمامه پیامبر(ص) به سر گذاشتند، هیبت موعظه به تن کردند و برای خواندن خطبه رهسپار میدان شدند که همه این خطابه ها در «کتب مقتل» موجود و در تاریخ به ثبت رسیده است، جهاد تبیین یعنی این.
امام حسین (ع) فرمودند: کارما در اصل انسان سازی است. ما برای انسان ساختن آمدیم. این شمشیر برای دفاع از بیان خودمان است. بنابراین تبیین از همین بیان آغاز می شود. امیرالمومنین (ع) فرمودنند: ما میدان تبیین هستیم، باید مسایل اسلام تشریح و بیان شود. حضرت علی (ع) بیشتر از همه صحابه پیامبر اسلام خطبه و کلام دارند. یعنی جهاد تبیین از زمان خود علی، حسین و پیامبر وجود داشته است. خداوند می فرماید: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ » این قلم در دست ماست. ما باید تبیین کنیم. قرآن را فرستادیم تا برای مردم بیان کند اصلا معجزه ما کتاب و بیان است. بنابراین حقانیت سید الشهداء و قمر بنی هاشم (ع) باید تبیین شود. امام خمینی (ره) فرمود: قیام عاشورا تکلیف را برای ما روشن کرد.مبارزه در میدان و تبلیغ در خارج از میدان.
می بینیم که بلافاصله بعد از شهادت اباعبدالله الحسین (ع)، امام سجاد (ع) پرچم تبیین را بدست گرفتند. امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) با خواندن خطبه ( جهاد تبیین) بساط یزید را برچیدند لذا ما نباید این صلاح را زمین بگذاریم. فعالیت رسانه ها هم در جهت همین جهاد تبیین است. از جوانان خواهشمندیم خطبه حضرت زینب (س) در وصف یزید را بخوانند. این بانوی بزرگ اسلام خطاب به یزید گفت: به خداقسم تو این ذکر و یاد اهل بیت را نمی توانی از بین ببری که همین گونه هم شد. شهادت افتخار ماست.من تورا کوچک می بینم. سپس می فرماید: شما می خواستید وحی الهی را از بین ببرید ولی نمی توانید. ما حافظان وحی و سیره نبوی هستیم. امام سجاد (ع) می فرماید: من خوارترین بنده برای خداوند هستم اما در کاخ یزید فرمودنند: من فرزند مکه و منا هستم. من پسر زمزم هستم. من صفا هستم. حضرت برای ظلم و استکبار فریاد می زدنند در حالی که شرایط جسمی مناسبی نداشتند.
نظر شما