امام حسین(ع) در نهضت خود با جهالت مبارزه کرد/قیام امام حسین(ع) مبتنی بر عقلانیت و روشنگری بود

حجت‌الاسلام و المسلمین دکترترخان گفت: امام حسین(ع) در نهضت خود در قالب جهاد کبیر، با جهالت مبارزه کرد. قیام‌ایشان مبتنی بر عقلانیت بود عقلانیتی که با روشنگری، بصیرت افزایی، جهاد تبیین و مبارزه با جنگ شناختی همراه بود.

حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر قاسم ترخان در گفتگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با گرامیداشت سوم شعبان سالروز میلاد با سعادت امام حسین(ع) و روز پاسدار گفت: با توجه به شرایط امروز که ما با جنگ ترکیبی مواجه هستیم، می‌توان بعدی از ابعاد زندگی امام حسین(ع) که در تمام مراحل زندگی‌شان ظهور و بروز داشته است را تبیین کنیم که الگوی مهمی برای زندگی امروز ما نیز به شمار می‌رود. وقتی زندگی امام حسین(ع) را مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم که‌ایشان یکی از مباحث مهمی که نسبت به آن توجه داشتند جهاد کبیر بوده است.



این عضو پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی در خصوص جهاد کبیر بیان کرد: وقتی که از جهاد کبیر سخن گفته می‌شود، در کنار آن جهاد اصغر مطرح می‌گردد، جهاد اصغر به معنای مبارزه با دشمن بیرونی و جهاد اکبر یعنی مبارزه با هوا‌های نفسانی است که آن دشمن درونی است.



حجت‌الاسلام و المسلمین ترخان عنوان کرد: جهاد کبیر از آیه ۵۲ سوره فرقان اتخاذ شده است که می‌فرماید فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِیرً یعنی پس تو هرگز تابع کافران مباش و با آن‌ها چنان که مخالفت قرآن و دین حق کنند سخت جهاد و کارزار کن.



وی در خصوص جهاد کبیر گفت: برخی معتقدند که جهاد کبیر ارزش و اهمیت بالاتری نسبت به جهاد اصغر دارد، هر چند برای موفقیت در جهاد کبیر ما نیاز به جهاد اکبر نیز داریم، اما جهاد کبیر یک گستره وسیعی را به همراه دارد که شامل ابعاد فرهنگی و سیاسی و علمی و اقتصادی و همه این موارد می‌شود.



این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: برای اینکه فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِینَ‌ که قرآن کریم می‌فرماید محقق شود باید در این زمینه تلاش کرد، یکی از مباحث مهمی که امروز با آن مواجه هستیم جنگ شناختی است. وی در این باره توضیح داد: یعنی در این جنگ، دشمن کاری می‌کند که جای شهید و جلاد عوض می‌شود و ارزش‌ها تغییر می‌کند.

 


حجت‌الاسلام و المسلمین ترخان گفت: راه مبارزه با این تلاش و این نوع سیاست آن است که در کنار جهاد اصغر و جهاد اکبر، جهاد تبیین صورت بگیرد که از آن به عنوان جهاد کبیر تعبیر می‌کنیم. یعنی بیایید بصیرت افزایی و روشنگری کنید و مسائل را شفاف نمایید تا این غبار فتنه‌ها کنار برود و بتوانند انسان‌ها تشخیص دهند مسیر به چه سمتی است و دوست و دشمن مشخص شود.



این عضو پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی تصریح کرد: با این مقدمه‌ای که بیان شد اگر به زندگی امام حسین(ع) نگاهی ژرف بیندازیم می‌بینیم که آن عبارت بَذَلَ مُهجَتَهُ فیكَ لِیَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَیرَةِ الضَّلالَةِ که می‌گوید بارخدایا! من گواهى مى دهم كه آن بزرگوار خون خود را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و سرگشتگىِ گم راهى برهاند یعنی هدف اساسی جهاد تبیین بوده است.



وی بیان کرد: در واقع امام حسین(ع) در این راه جان خود را فدا کرد برای اینکه انسان‌ها گرفتار جهالت نباشند؛ جهالت نیز دو صورت است، یک نوع جهالت قبل از عمل وجود دارد و یک جهالت نیز بعد از عمل است.



حجت‌الاسلام و المسلمین ترخان عنوان کرد: جهالت قبل از عمل یعنی قبل از اینکه دست به کاری بزنیم این جهالت در مقابل عمل وجود دارد و باید بصیرت افزایی و روشن‌گری کنیم، یک نوع جهالت نیز پس از عمل است یعنی وقتی کسی گناهی را مرتکب می‌شود این فرد در جهالت گرفتار شود.



وی اظهار داشت: این جهالت همان جهالتی است که در تعبیر قرآن کریم می‌فرماید «أَكُنْ مِنَ الْجاهِلِینَ» این آیه راجع به داستان حضرت یوسف است که می‌فرماید خدایا اگر تو به من کمک نمی‌کردی من مرتکب گناه می‌شدم و«أَكُنْ مِنَ الْجاهِلِینَ» وقتی مرتکب گناه می‌شدم جاهل می‌شدم مانند کسی که در دریا غرق می‌شود و وقتی غرق می‌شود هر چه او را صدا کنیم دیگر صدایی نمی‌شنود چون غرق شده است.



این عضو پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: انسانی که در دنیا غرق می‌شود نیز چنین حالتی دارد هر چه او را نصیحت و موعظه کنیم به گوش او فرو نمی‌رود. کسانی که در مقابل امام حسین(ع) بودند این گونه‌اند، لذا در زیارت اربعین داریم وَ قـَد تـَوازَرَ عـَلـَیه مَن غـَرَّته الدُنیا؛ یعنی کسانی بر علیه اوهمدست شدند و دنیا آن‌ها را فریب داد.



وی گفت: این‌ها غرق در دنیا شده بودند زیرا در مقابل امام حسین(ع)‌ایستادند یعنی هم جهالت قبل عمل است و هم جهالت بعد از عمل به شمار می‌رود و امام حسین(ع) با این جهالت مبارزه کرد.



حجت‌الاسلام و المسلمین ترخان در بخش دیگری افزود: مسیر مکه تا مدینه را پیامبر(ص) وقتی دو نفر بودند حدود ۸ روز زمان برد، ولی امام حسین با اینکه خیلی از افراد از جمله خانواده همراه‌ایشان بودند سفر‌ایشان از مکه تا مدینه حدود ۵ روز طول کشید یعنی تلاش کردند این مسیر را با سرعت بیشتر بروند تا به مکه برسند.



وی تصریح کرد: همچنین سید الشهداحدود ۴ ماه و ۵ روز در مکه بودند و سوم شعبان وارد مکه شدند و در منزل عباس بن عبد المطلب اسکان یافتند، امام حسین(ع) مکه را انتخاب کرد چرا امام می‌توانست پیام خود را به دلیل شرایطی که مکه داشت به گوش مردم برساند.



این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: در واقع هدف امام بحث بصیرت افزایی و مبارزه با جهل است، یعنی امام مکه را انتخاب کرد و ۴ ماه و ۵ روز در آنجا اسکان یافت تا روشنگری کند لذا همان جا که تشریف داشتند برای بصره و جا‌های دیگر از جمله برای یزید ابن مسعود و برای احنف بن قیس از اهالی بصره نامه نوشتند.



وی عنوان کرد: قیام امام حسین(ع) مبتنی بر عقلانیت بود عقلانیتی که با روشنگری، بصیرت افزایی، جهاد تبیین و مبارزه با جنگ شناختی همراه بود.



حجت‌الاسلام و المسلمین ترخان خاطرنشان کرد: یک سوم روز عاشورا نیز صرف جهاد تبیین یعنی صرف روشنگری شد، روز عاشورا امام حسین(ع) سه بار سخنرانی کردند، زهیر بن قین نیز به سخنرانی پرداخت و از صبح تا ظهر عاشورا هفت سخنرانی انجام شد، یعنی یک سوم روی عاشورا صرف تبلیغات و کار فرهنگی و جهاد تبیین شد و این نشانه اهمیت بحث جهاد تبیین است یعنی اگر نتوان روشنگری کرد و هر مقدار نیز امکانات و نیرو داشته باشیم آن وقت نمی‌توان موفق بود باید به جهاد تبیین پرداخت.



وی گفت: امام حسین(ع) در سخنرانی‌هایش پس از حمد خدا، نخست خود را معرفی کرد که فرزند دختر پیامبر(ص) و علی(ع)، وصی و پسرعموی پیامبر است و حمزه سیدالشهداء و جعفر طیار عموهای‌ایشان بوده‌اند، امام حسین(ع) سپس به حدیثی از پیامبر(ص) اشاره کرد که می‌فرماید: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند».



این عضو پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی افزود: شیوه امام حسین(ع) در سخنرانی‌هایشان قابل تامل است یعنی در جهاد تبیین باید از این شیوه‌ها استفاده کنیم و مراقب باشیم امام حسین(ع) وقتی سخنرانی کرد استدلال کردند گفتند شما به چه دلیل قصد دارید من را بکشید مگر شما نبودید که من را دعوت کردید و عجله نکنید مگر نمی‌دانید من پسر پیامبر هستم، آیا من حلالی را حرام کرده‌ام، استدلال شما چیست، حجت شما چیست، چگونه می‌خواهید فردای قیامت جواب دهید.



وی عنوان کرد: امام استدلال می‌کند که شما بر چه منطق و برهان و حسابی این کار را با من انجام می‌دهید پس یک شیوه این است که امام حسین(ع) عقل آن‌ها را به کار می‌گیرد و آن بحث استدلال است در سخنرانی دوم وقتی امام نتیجه‌ای به دست نیاورد عاطفه آنها را به کار می‌گیرد و می فرماید مي‌دانيد كه عمامه‌اي كه سر من است عمامه‌ي پيغمبر است. مي‌دانيد اين لباس و شمشير براي پيغمبر است. مي‌دانيد اين اسب، اسب پيغمبر است. مي‌دانيد روي كره‌ي زمين، نوه‌ي پيغمبر غير از من وجود ندارد. آن حضرت از پيغمبر مايه گذاشت تا بلكه عواطفشان را تحريك کند. وقتی استدلال و بیان كلي و همچنین سخنراني عاطفي افاقه نکرد، امام در سخنراني سوم جزء به جزء افراد را مورد خطاب قرار داد؛ مثلا از نویسندگان نامه‌های کوفیان را خطاب قرار داد که آیا شما نبودید که به من نامه نوشتید و مرا به کوفه دعوت کردید.



حجت‌الاسلام و المسلمین ترخان تصریح کرد: او سخنانش را با قرائت آیه «إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ»که به داستان حضرت موسی(ع) در برابر لجاجت فرعونیان اشاره دارد و نیز آیه «... بِرَبِّی وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ»به پایان برد.



وی بیان کرد:‌ امید است همه ما از زندگی امام حسین(ع) در این جهاد تبیین درس بگیریم و آن را به کار بگیریم و دست از مقابله با جهل برنداریم؛ پس از شهادت امام حسین(ع) نیز جهاد تبیین تمام نشد همان طور که بیان شده کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود، ‌ایشان پیام نهضت امام حسین را به گوش جهانیان رساند.

 

 

 

کد خبر 1254290

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha