به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیههایی میکنم... اما پیش از همه چیز نخستین توصیه من، امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متکی به واقعیتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، اما خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز بر حذر داشتهام و بر حذر میدارم.»
جملاتی که در بالا خواندید، بخشی از بیاناتِ مقام معظم رهبری(مدّ ظله العالی) در بیانیه گام دوم است که خطاب به جوانان در مورد چند سر فصل اساسی، توصیههایی کرده است. معظمله به امید و نگاه خوشبینانه به آینده تأکید بسیاری کرده است.
حال باید دید علتِ این تاکید بر خوشبینی و امید در جامعه چیست و چه عواملی این امید را در جامعه تهدید میکنند. برای بررسی این موارد، پای صحبتهای فرشته روح افزا استاد دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی نشستیم که متن صحبتهای او را در ادامه میخوانید:
فرشته روح افزا میگوید: انسان در هر عرصهای که گام بر میدارد، اُمید دارد. چون هدفی را دنبال میکند و آن هدف بدون امید امکان اجرایی شدن ندارد. اگر امیدی وجود نداشته باشد، کارها در زندگی ابتر باقی میمانند. اُمید جزو اصول اولیه زندگی است، بدون امید زندگی پیش نخواهد رفت.
او ادامه میدهد: گاهی ما با شکستهایی در زندگی یا در جامعه مواجه میشویم؛ این شکستها باعث میشود که احساس ناتوانی در ما ایجاد شود و امیدمان برای انجام کارها را از دست میدهیم. این خیلی ضربه زننده است.
عضو سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده میگوید: فرض کنید کسی مشغول کاری پژوهشی برای اختراع چیزی است و این تلاشش به نتیجه نمیرسد. همین شکست پلهای برای ترقیِ آن پژوهشگر میشود؛ یعنی برای تلاش بعدی، مسیر بهتری را انتخاب میکند؛ چون قبلا راههایی را رفته که به نتیجه نرسیده و دیگر این راهِ نادرست را تکرار نمیکند. اگر امید نباشد، این پژوهشگر پس از همان شکست اول، کار را رها میکند. چنین پژوهشگری ممکن است بارها و بارها تحقیقاتی را برای رسیدن به هدفش انجام دهد و بارها هم شکست بخورد. اما هر شکست موجب رشد او و افزایش دانشش میشود. امید برای هر کاری در زندگی ما اصل لازمی است.
او ادامه میدهد: در زندگی اجتماعی ما هم همین طور است؛ سالهاست که در کشوری زندگی میکنیم که با امیدهای بالا شروع کردهایم و به نقاط خوبی هم رسیدهایم. اما به برخی از اهداف هم هنوز نرسیدهایم. دشمن برای اینکه ما را ضعیف کند و ما به آن اهداف نرسیم؛ ما را تحت فشار قرار میدهد و اشکالات کوچک را بزرگ میکند تا یاس و ناامیدی در جامعه رواج یابد.
روح افزا میگوید: ما فتنه را پشت سرگذاشتیم. اما آن برهه تجربه بزرگی بود. دوران جنگ تجربه بزرگی برای کشور بود. همه اینها سختیها و دشواریهای بسیاری داشت؛ اما ما آنها را گذراندیم. گذر این سختیها نشان میدهد که هیچ کدامشان باعث نمیشود که ما از اهدافمان دست بکشیم.
او ادامه میدهد: سبک زندگی دینی و حتی غیر دینی، نیاز به امید دارد. بدون امید انسان نمیتواند ادامه دهد. در سبک زندگی دینی خودمان باید از امیدهای واهی پرهیز کنیم. چون سبک زندگی دینی براساس حقایق و واقعیتها و راستی آزمایی زندگی آدمها است. در این سبک زندگی نباید به امیدهای واهی بیاندیشیم؛ اینکه ما به راحتی میتوانیم فلان کار را بکنیم یا فلان مشکل بزرگ را به راحتی از پیش رو برخواهیم داشت؛ اینها امیدهای واهی است نباید به آنها دل بست.
این کارشناس فرهنگی تاکید میکند: حال در این میان نقش هنر چیست؟ شاید بهتر است بگویم هنر کجا نقش ندارد؟ روزگاری بود که مردم اخبارشان را شب به شب از یک کانال تلویزیونی دریافت میکردند. صبح به صبح هم یک یا دو روزنامه چاپ میشد و تمام. الان دیگر اینگونه نیست؛ شبکههای اجتماعی، کلیپها، فیلمها، خبرگزاریها و... جملگی پر از پیام و هدف هستند.
او ادامه میدهد: گسترش همین رسانهها اگر با فعالیت مثبت همراه شود، میتوند به جامعه امید بدهد.
فیلم اثرگذاری بسیار بیشتری نسبت به سخنرانی دارد. گاهی یک فیلم کوتاهِ 10 دقیقهای یا حتی دو دقیقهای، برای انتقال یک پیام، کار یک سخنرانیِ دو ساعته را میکند.
روح افزا تاکید میکند: او با بیان اینکه هنر نقش به سزایی در امید آفرینی مخصوصا در صنعت فیلم سازی دارد می گوید: فیلم ها و فیلم نامه ها امید بخشی، روشنگری، زندگی موفق شاداب را انتفال نمی دهند. به چه میزان درباره زنان موفق فیلم ساخته شده است تا به دختران و زنان امید دهیم اما فیلم درباره زنان و دختران که در گوشه کشور به لحاظ برخی از فرهنگ های قومی و قبیله ای تحت فشار هستند را در فیلم ها نمایش می دهیم.
او میگوید: درباره روابط اشتباه فیلمهای بسیاری ساخته شده است. اما ما هیچ وقت نیامدیم عشق ورزی را در خانواده به تصویر بکشیم؛ خانوادهای که زن و شوهر عمیقا همدیگر را دوست داشته باشند. در فیلمهای ما روابط به قبل از ازدواج و مسائل و منجلابهای آن دوران اختصاص دارد.
این فعال فرهنگی تاکید میکند: در فیلمهای ما آیا امیدبخشی و عشق، بدونِ زرق و برقهای رایج در خانوادهها به تصویر کشیده شده است؟ سینمای ما به شدت در زمینه ترویج سبک زندگی اسلامی ضعیف است. ما یاد دادهایم که یک زن و شوهر چطور میتوانند همدیگر را دوست داشته باشند؟
او ادامه میدهد: فیلمهایی که در کشور ما تولید میشوند، روابط غلط دختر و پسر را به صورت مخفیانه از خانوادهها آموزش میدهند. حتی طرف مُرده در برزخ است، در آنجا دوست دختر پیدا کرده است. خانمها بسیار پول پرست و مادی نشان داده میشوند. آشپزخانههای آنچنانی و مبلمان و تجملاتی... اگر هنر به داد این ماجرا برسد و در راستای امیدآفرینی قدم بردارد، حتما جامعه رو به بهبود میرود.
روح افزا در پایان صحبتهایش میگوید: فیلم با موضوع نخبگان زیاد است. اما آثا فیلمی درباره آدمهایی که حد متوسط هستند، داریم؟ مگر چند درصد از مردم نخبه هستند؟ما باید در قالب فیلم و از راهِ هنر به نوجوانان و جوانان یاد بدهیم که سرمایههایشان را کجا خرج کنند. این خودش امیدبخشی است. اگر پتانسیلهای جوانان را به آنها نشان دهیم؛ خدمت بزرگی به جامعه کردهایم. باید به جوانان یاد داد که چه چیزهایی میتواند این قدرت جوانی را مضاعف کند. همه اینها امیدبخشی است.
کارشناس فرهنگی با تاکید بر اینکه باید برای قشرهای مختلف جامعه برنامه ریزی داشت می گوید: باید زمینه های موفقیت جوانان را فراهم کنیم تا از یاس و ناامیدی فاصله بگیرند. همچنین باید برای موفقیت هایی که در جامعه اتفاق می افتد آگاهی بخشی و اطلاع رسانی صورت گیرد.
نظر شما