خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ فاطمه رحیمزاده- شب قدر یکی از شبهای با فضیلت است که اعمال عبادی آن در احادیث و روایت بحث شده است. یکی از الطاف و موهبتهای ویژه خداوند در ماه رمضان شب قدر است. چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: خداوند از روزها، جمعه و از ماهها، ماه رمضان و از شبها، شب قدر را برای خود اختیار کرده است.
شب قدر اوج معنویت و عبادت ماه مبارک رمضان است. شبی که قرآن؛ کلام خداوند در آن نازل شده است و مقدرات زندگی بشر تا شب قدر آینده در آن تعیین میشود. امام صادق (ع) در اینباره میفرمایند: ابتدای سال، شب قدر است، در آن شب آنچه از این سال تا سال آینده انجام خواهد گرفت، نوشته میشود.
شب قدر شب تجلی میعاد انسان با خداوند و جدا شدن از خود و غرق شدن در دریای رحمت، محبت و مهربانی خدا است. قدر به یکی از شبهاى ماه رمضان گفته میشود و برای آن معانی لغوی متفاوتی مانند اندازه و مقدار، شب بزرگ و با عظمت، قدر به معنی با ارزش و پرقیمت ذکر شده است.
در قرآن کریم قدر به معنی منزلت و بزرگی خداوند و کسی که این شب را احیاء بدارد، صاحب قدر و مقام و منزلت میشود. شبی است که قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والامقام به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید. قدر شبی است که مقدر شده قرآن در آن نازل شود و در این شب مقدرات انسان نوشته می شود و به همین منظور مومنان این شبها را احیا داشته و به رازو نیاز با خداوند و عبادت می پردازند.
سیل جمعیت ما را به آن سمت می کشاند هر چه جلوتر می رویم سیل جمعیت بیشتر می شود. ازدحام جمعیت توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کند با جمعیت به سمت مسجد امام جعغر صادق(ع) بیرجند همراه میشوم.
ساعت 9 شب است، به جلو و با جمعیت زن، مرد و کودک و نوجوان به سمت مسجد امام جعفرصادق(ع) پیش می رویم. اواسط خیابان توسط اتوبوسی بسته شده و اجازه تردد با خودرو به شهروندان داده نمی شود. در ابتدا این موضوع باعث تعجب می شود اما هر چه جلوتر می رویم دلیل این اقدام واضح تر می شود.
از محل قرار گرفتن اتوبوس تا فلکه اول سجادشهر و مسجد، در هر گوشه و کنار تعدادی از افراد به صورت انفرادی و خانوادگی زیرانداز پهن کرده و آماده شروع مراسم و خواندن دعای جوشن کبیر هستند. در این جا فخر و غروز معنایی ندارد همه اقشار با فروتنی و خضوع کنار هم نشسته اند عده ای در حال خواندن نمازهای قضا و عده ای هم زیارت عاشورا می خوانند. فضای اینجا معنوی است و هر کسی درگیر راز و نیاز با خدای خود است. یکی از خدا فرزند صالح می خواهد و دیگری از مشکلاتش می گوید. گویی همه به نوعی با خدای خود خلوت کرده و هر کس به زبان خود طلب مغفرت و بخشش دارد. همه می دانند که در یکی از این شبها مقدرات و کارنامه یکساله شان نوشته می شود و با تمام توان از خدا طلب کمک و بخشش دارند.
یکی از شرکت کنندگان که 5 سالی است از مهرشهر برای احیا و شب زنده داری شبهای قدر به این مسجد می آید، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان می گوید: نمی دانم با وجود مساجد فراوان در سطح شهر چه نیرویی من را به سمت این مسجد می کشد با شروع شبهای قدر زیر انداز برداشته و با خانواده عازم این مسجد می شویم گویا ریسمانی نامرئی ما را به سمت این مسجد جذب می کند.
ایمانی مهمترین هدف و خواسته اش از خداوند را سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) ذکر می کند و می گوید: عاقب بخیری، شفای مریضها، سلامت خانواده و مادرم از خواسته های بعدی من است.
در حالی که با گوشه چارقد اشک هایش را پاک می کند رو به آسمان کرده و برای جوانان مرز و بوم دعا کرده و طلب عاقبت بخیری و آینده درخشان میکند.
یکی دیگر از شهروندان به همراه همسر و کودک خردسالش در گوشه ای مشغول راز و نیاز با خداوند است. وقتی از او در خصوص علت حضورش می پرسیم مهمترین دلیل را گرفتن حاجت، عاقبت بخیری و سلامت خانواده اعلام کرده و می گوید: از حدود 6 سال پیش شب های قدر به این مسجد می آیم و هر ساله سعی کردم برای احیا خودم را به این منطقه برسانم.
ایزدی در حالی که فرزند خردسالش را در پتو پیچیده و برای خواباندن تکان می دهد، می گوید: بعد از ازدواج هم با همسرم به این مسجد می آیم و امسال وجود فرزند خردسالم هم مانع از آمدن ما نشده است و برای مناجات با معبود به نوبت فرزندم را نگه می داریم.
گریه های جانسوزی توجه مرا به خود جلب می کند و به خلوت خانمی که در گوشه ای تنها نشسته است، نزدیک می شوم. با مناعت طبع مرا در خلوت خود راه داده و می گوید: هر چه دارم اول از خدا و دوم از برکات امام جعفر صادق(ع) است. اما مدتی شده گره در کارم افتاده و امشب هم آمدم تا با پا درمیانی امام صادق (ع) در پیشگاه خداوند گره کور زندگی ام باز شود.
شهروند دیگری از خداوند طلب زندگی آرام و عمری با برکت دارد و می گوید: چند سالی است برای احیای شبهای قدر به این محله و مسجد می آیم پس از راز و نیاز با خداوند و ائمه؛ دلم از ایمان و امید سرشار شده و برای ساختن روز و سالی پر بار، با استقامت شروع می کنم.
رحیمی به چادرش اشاره می کند و می گوید: به طور طبیعی انسانی راحت هستم و خیلی به حجاب توجه ای نداشتم اما به حرمت این شب ها چادری تهیه کردم و از خدا می خواهم لیاقت پوشیدن چادر را به من عطا کند چرا که احساس خیلی خوبی از سر کردن چادر دارم.
در حالی که صورتش از اشک های ذلالش خیس است سر به سجده آورده و در دل با خدای خود خلوت می کند و ماهم ضمن آرزوی قبولی دعایش، او را در خلوتش با معبود تنها می گذاریم.
اینجا در هر گوشه و کنار افرادی با حاجات متنوع، ائمه را شفیع خود قرار داده و با چنگ زدن به ریسمان الهی از معبود طلب بخشش دارند. با شروع دعای جوشن کبیر یک یک ائمه را برای رسیدن به آرزوها و رفع مشکلاتشان قسم می دهند یکی طالب همسری متدین دارد و دیگری تذکره کربلا می خواهد، آن یکی هم شفای بیمارش را می طلبد.
آری گویی اینجا آخر دنیاست و هر کس به نحوی سعی دارد مرادش را از مرید بگیرد چه خوب است هر کس در خلوت خود به راز و نیاز با معبود پرداخته و فارغ از دنیای زود گذرمادی به ریسمان الهی چنگ می زند و طلب بخشش، عاقبت بخیری، ظهور آقا امام زمان(عج) و... دارند.
نظر شما