شکست عملیات پنجه عقاب از دید اولین شاهد حادثه

پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ عملیات نیروهای آمریکای به نام پنجه عقاب، در صحرای طبس شکست خورد. این واقعه به بهانه آزادی جاسوسانی که در۱۳ آبان ۱۳۵۸ به اسارت دانشجویان درآمده بودند با تصمیم حمله نظامی کارتر رئیس جمهور وقت در ایالات متحده به وقوع پیوست.

خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ فاطمه رحیم‌زاده- پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ عملیات نیروهای آمریکای به نام پنجه عقاب، در صحرای طبس شکست خورد. این واقعه به بهانه آزادی جاسوسانی که در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ به اسارت دانشجویان پیرو خط امام درآمده بودند با تصمیم حمله نظامی کارتر رئیس جمهور وقت در ایالات متحده به وقوع پیوست.

 

سران کاخ سفید که از حرکت دانشجویان پیرو خط امام غافلگیر شده بودند تصمیم به استفاده از قوای نظامی گرفته و با حمایت مزدوران داخلی و خارجی و با هدف به قدرت رساندن دولت دلخواه ورود کردند. در آن برهه زمانی نهال انقلاب نوپا بوده و تنها 15 ماه از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی می گذشت که رییس جمهور وقت آمریکا به بهانه آزادی گروگان ها قصد جنگ نظامی داشت که همه نقشه و برنامه ریزی های به عمل آمده او به کمک دستان غیبی خداوند در صحرای طبس با شکست مفتضحانه روبه رو شد.

 

در آستانه واقعه تاریخی صحرای طبس گپ و گفت دوستانه ای با اولین شاهد این حادثه «احمد حبیبی ثانی» توسط خبرگزاری شبستان انجام شد.

 

احمد حبیبی ثانی متولد 10 بهمن ماه سال 1336 است. او که اتمام دوران سربازی اش مصادف با سال 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی است در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان از خراسان جنوبی می گوید: در اول فروردین ماه سال 1358 به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمده و جزو اولین نیروهای سپاه در شهرستان طبس بودم.

 

او با بیان اینکه به همراه تعدادی از همرزمان آموزش های لازم سپاه را فراگرفته است، می افزاید: در آن زمان، به علت وقوع زلزله شهر طبس به روال عادی خود برنگشته بود. سپاه هم در این شهر تازه تأسیس و نیروهای کمیته، سپاه پاسداران و ژاندامری در یکجا مستقر بودند.

 

 

صبح جمعه مصادف با 5 اردیبهشت سال 1359 خبر رسید که قاچاقچیان جاده یزد- طبس را گرفته اند. اولین خبرها به پاسگاه ژاندارمری رباط خان، روستایی در ۴۲ کیلومتری منطقه واقعه رسید. بلافاصله مسئول ما خطاب به من گفت: احمد چون آموزش های لازم سپاه را دیده ای و در سربازی خدمت کرده ای به منطقه برو و ببین چه خبر است.

 

او صبح زود بلافاصله به همراه چهار تن از دوستان کمیته انقلاب اسلامی با یک دستگاه لندرور و چهار سلاح از رده خارج به منطقه اعلام شده می رود و با پنج فروند هلوکوپتر بدون آرم و نشان و استتار شده روبه رو می شود.

 

بنا به گفته شاهد حادثه، ساعت 2 و نیم صبح همان روز اتوبوسی حامل زائران امام رضا (ع) نیز توسط دشمنان به گروگان گرفته شده و تانکر سوخت در حال عبور نیز توسط آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفته و آتش می گیرد و راننده از تاریکی شب استفاده کرده و فرار می کند و به هم سرویسی خود می گوید قاچاقچیان جاده را بسته اند، برگرد و به این ترتیب راننده تانکر به همراه دوست خود به یزد رفته و به سپاه یزد اعلام می کنند که جاده طبس- یزد توسط قاچاقچیان بسته شده است و به این ترتیب از سپاه یزد هم سردار شهید منتظر قائم به همراه چهار نیرو به سمت منطقه به راه می افتد.

 

حبیبی می افزاید: پس از رسیدن به منطقه و دیدن بالگردهای غول پیکر با خود می گفتم قاچاقچیان را چه به بالگرد، آنها مواد را با خودرو حمل می کنند نه بالگرد، پس قضیه چیزی فراتر از حضور قاچاقچیان در منطقه است.

 

او وارد یکی از بالگردها شده و متوجه دستگاه های مجهز، پرونده هایی که به زبان فارسی و انگلیسی روی میزها تعبیه شده و... می شود.

 

او ادامه می دهد: بنا به گفته مستشاران آمریکایی قبل از شروع عملیات پنجه عقاب، از هواشناسی استعلامات لازم اخذ شده تا در روند عملیات خدشه ای وارد نشود در حالی که آنها از امدادهای غیبی خداوند بی خبر بودند.

 

 

او که پس از رسیدن به منطقه پنج فروند بالگرد غول پیکر آمریکایی بدون هیچ آرم و نشان را مشاهده کرده است، می گوید: بر اساس مستندات نیمه های شب یکی از بالگردها از هواپیمای 130 C سوخت گیری کرده و از زمین برخاسته که بر اثر اشتباه خلبان با هواپیما برخورد کرده و باعث آتش گرفتن هر دو می شود و در ادامه بر اثر طوفان شن، دو بالگرد دیگر، دچار نقص فنی شده و از انجام عملیات باز می مانند و به این ترتیب اجرای این عملیات با هماهنگی انجام شده با کارتر متوقف می شود و آمریکایی‌ها از بیم هلاکت در طوفان شن از فرصت تاریکی شب استفاده کرده و فرار می کنند و عجله آنها باعث می شود اسناد سری و محرمانه در بالگرد باقی بماند.

 

به گفته وی وقتی خلبان هواپیمای C۱۳۰ متوجه گرد و خاک شده و اعلام می کند که مگر استعلامات هواشناسی گرفته نشده بود وسط طوفان شن گیر کرده ام که در پاسخ به خلبان گفته می شود چون در حال فرودی هر کار می تونی انجام بده و به این ترتیب هنگام فرود آمدن با بالگرد در حال سوختگیری برخورد کرده و باعث آتش سوزی مهیبی می شود تا جایی که 8 جنازه آمریکایی به طور کامل سوخته بود که از این تعداد 6 جنازه در داخل و دو جنازه در خارج از بالگرد به چشم می خورد و بوی سوختن و تعفن اجساد درفضا پراکنده شده بود.

 

به گفته این شاهد 18 تا 19 فروند بالگرد برای انجام این عملیات در کشورهای اطراف ساماندهی شده و آماده عملیات بودند که بنا به سخنان امام راحل بالگردهای کارتر را ما ساقط کردیم، خدا ساقط کرد و شن ها ساقط کردند و شن ها مأمور خدا بودند.

 

حبیبی گریزی به این عملیات می زند و می گوید: نیروهای آمریکایی حدود سه ماه در صحرای سینا در مصر که شبه صحرای طبس است آموزش های لازم را برای انجام این عملیات فرا گرفتند و کارتر به بهانه آزادسازی 53 نفر گروگان، خود وارد عمل شد و شکست مفتضحانه ای خورد و پس از شکست و فرار نیروها اتمام و شکست عملیات از طریق رادیو آلمان اعلام شد.

 

او می گوید: وقتی به منطقه رسیدیم خط ترمز هلوکوپتر به طول 200 متر بر روی خاک مشاهده شد و آثار و شواهد نشان می داد پنج فروند هواپیما جامانده و نیروهای آمریکایی خود فرار کرده بودند.

 

حبیبی می گوید: پس از ورود به بالگرد متوجه دستگاه روشنی شدم که هم فرستنده بود و هم گیرنده، بعد از حدود 15 دقیقه از بالگرد پایین آمدم و متوجه شدم دو دستگاه فانتوم با آرم و نشان کشور به ما نزدیک می شود ابتدا خوشحال از وجود نیروهای خودی اما خوشحالی دیری نپایید و متوجه تیراندازی آنها به سمت بالگردها شدیم و از آنجا که چهار اسلحه همراه ما از رده خارج بود قدرت دفاع نداشتیم و اینجا بود که متوجه دستان خیانتکار از نیروهای داخل شدیم.

 

 

بغض اجازه ادامه صحبت را از او می گیرد پس از اندکی تأمل می گیود: بعد از گذشت 15 تا 20 دقیقه متوجه خودروی استیشن به فرماندهی سردار شهید منتظر قائم شدم که همراه پنج نیرو از یزد به این منطقه آمده بود. شهید خطاب به من گفت نیروها به عقب بروند تا من و شما از نزدیک بالگرد را بررسی کنیم در حال جابه جا کردن دو موتور و یک دستگاه جیپ بودیم به این ترتیب سردار شهید وارد هواپیما شد و من حدود 60 تا 70 متر از بالگرد فاصله داشتم که دوباره متوجه دو دستگاه هواپیما فانتومF4  شدم که از شمال منطقه به سمت ما می آمدند. شهید سردار منتظر قائم در حال خروج از هواپیمای دارای اسناد بودند که مورد اصابت شلیک هواپیما قرار گرفت. شهید با این اصابت به هوا پرتاب شد و در این حین دست خود را برای خداحافظی بالا آورد.

 

به این قسمت از خاطراتش که می رسد بغض امانش را بریده و هق هق گریه اش بلند می شود. سکوت می کند گویا صدای مهیب و موج آتش را در ذهن تداعی می کند، پس از مدتی می گوید: بالگرد حاوی اسناد به همراه پیکر شهید منتظر قائم منفجر می شود و اسناد از بین می رود و اگر این اسناد به دست مسئولان نظام می رسید پرده از چهره خیلی ها بر می داشت.

 

او یادآور می شود بعد از این حادثه در روز 6 اردیبهشت ماه که تعدادی از مسئولان تهران، مشهد، بیرجند و... برای بررسی در منطقه حضور داشتند بار دیگر با هدف نابودی کامل اسناد احتمالی در بالگرد، دو دستگاه فانتوم آمده و بالگردها را مورد شلیک گلوله قرار دادند که خوشبختانه به علت نداشتن سوخت بالگردها منفجر نشد.

 

به گفته وی برنامه و هدف نیروهای آمریکا فرود بالگردها به همراه هواپیمای غول پیکر 130C در عمق خاک ایران و بمباران مناطقی مانند بیت امام(ره)، بیوت آیات عظام، مراکز اقتصادی و اماکن شخصیت‌های مؤثر و کلیدی و در نهایت انجام کودتا با همکاری عوامل لیبرال، ضد انقلاب و جاسوسان مستقر در ایران بود.

 

او در پایان ضمن انتقاد از عدم استفاده و بهره برداری ازخاطرات و مکتوب کردن آن خواستار ورود دستگاه‌های مربوطه در این زمینه می شود.

 

 مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان جنوبی ضمن عذرخواهی از عدم کوتاهی نسبت به این افراد قول پیگیری و بهره برداری از این افراد و استفاده از آن ها در مکتوب کردن خاطرات را داد.

 

سرهنگ غلامرضا فلاحی ضمن قدردانی از این بزرگواران در خصوص داشتن دغدغه مکتوب کردن خاطرات ابراز امیدواری می کند: این اقدام با قید فوریت در سه ماه ابتدای امسال در دستور کار قرار گیرد.

 

 

کد خبر 1263236

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha