به گزارش خبرگزایر شبستان، برنامه جریان خاورمیانه (MidEaStream) شبکه پرس تی وی این هفته به مساله تغییر نظم ژئوپلتیک در خاورمیانه پرداخت و مصادیق آن مانند گسترش روابط سیاسی میان دولت دمشق و دولت های امارات و عربستان مورد توجه قرار گرفت.
بن سلمان و بن زاید که برای 12 سال از شورش در سوریه به منظور براندازی بشار اسد حمایت کردند سرانجام مجبور شدند مانند دوران قبل از جنگ داخلی، دولت دمشق را به رسمیت بشناسند و دست دوستی با بشار اسد بدهند که سفر بن فرحان وزیرخارجه سعودی به سوریه یکی از این موارد است. همین مساله می تواند زمینه ساز بازگشت دولت دمشق به جامعه عرب و خروج از انزوا شود. آن هم علیرغم تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا که برای رژیم صهیونیستی چندان خوشایند نیست.
مروه عثمان، مجری برنامه جریان خاورمیانه پیرامون تغییر وضعیت ژئوپلتیک منطقه گفت: «عربستان سعودی با توجه به ترکیبی از خستگی ناشی از درگیر بودن همزمان در سوریه، عراق و یمن، تمرکز بر امنیت اقتصادی و نگرانی مداوم نسبت به کاهش نفوذ ایالات متحده، دریافت که در معرض آسیب اقتصادی قرار دارد. حملات یمن در ژوئن 2019 به دو نفتکش در خلیج عمان و حملات سپتامبر 2019 به [چاه های نفتی بقیق و خریص] عربستان سعودی این مساله را اثبات کرد.»
«علی مراد» کارشناس مسائل سیاسی که اولین مهمان این برنامه بود اظهار داشت: «تحولات اخیر در خاورمیانه تغییر توازن سیاسی و کاهش قدرت هژمون آمریکا را در منطقه اثبات کرد و فرستادن یک زیردریایی اتمی آمریکا به دریای عرب نیز برای نشان دادن همین خشم بوده است.»
برایند نظر این کارشناس این است که شرایط خاورمیانه برای ایالات متحده مانند سابق نیست و از میزان تاثیرگذاری مستقیم واشنگتن کاسته شده و در عوض نقش چین پر رنگ تر شده است.
دوستان شکنجه گر
برنامه جریان خاورمیانه در بخش دوم به موضوعی مهمتر و البته کاملا متفاوت پرداخت و آن هم بررسی سفر رضا پهلوی (پسر شاه مخلوع) به تل آویو و دیدار با نتانیاهو بود اما این سفر چه اهمیتی داشت؟
رضا پهلوی هیچ جایگاه سیاسی و اجتماعی در ایران و جهان نداشته و ندارد و تمام عمر خود را در امریکا با دلارهای سرقت شده توسط خاندانش از ایران گذرانده و اکنون بر دوستی با صهیونیسم تاکید کرده است. پرس تی وی به بهانه سفر پهلوی به فلسطین اشغالی به روابط تنگاتنگ رژیم صهیونیستی و شاه مخلوع ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نقب زد تا مخاطب غربی با بسیاری از وقایع تلخ آن روزگار آگاه شود.
مروه عثمان مجری این برنامه گفت: «رضا پهلوی که به دعوت «گیلا گملیل» وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی وارد فلسطین اشغالی شد در مراسم قربانیان هولوکاست که در قدس اشغالی برگزار شد هم شرکت کرد. پهلوی همچنان در توهم به سر می برد تا جایی که واقعاً خود را شاه و نماینده مردم ایران معرفی می کند همان مردمی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خواستار برخورد جدی با رژیم صهیونیستی به عنوان یک واقعیت اشغالگرانه هستند.»
وی تاکید کرد: «رهبران انقلاب اسلامی و برخی رهبران مقاومت همواره خطاب به مردم منطقه گفته اند که مشکل اصلی واشنگتن و تل آویو با تهران موضع قاطعانه ایران درباره آزادی فلسطین است. جالب اینجاست که بسیاری از رسانه های آمریکایی و اسرائیلی به طور جدی این سوال را مطرح کرده اند که آیا پهلوی می تواند برای بازگشت به قدرت حمایت کند یا خیر و همچنین اذعان دارند که پدرش با خونریزی و سرکوب بر ایران حکومت می کرد و از کودتای مورد حمایت سیا در سال 1953 سود بُرد.»
عثمان افزود: پهلوی قبل از سفر به فلسطین اشغالی در توئیت خود چنین نوشته است که «من به اسرائیل سفر می کنم تا پیام دوستی مردم ایران را برسانم و کارشناسان آب اسرائیل را در مورد راه های رسیدگی به سوء استفاده رژیم از منابع طبیعی ایران دعوت کنم. می خواهم مردم اسرائیل بدانند که جمهوری اسلامی نماینده [ملت ما] نیست بلکه پیوند باستانی میان مردم ما [ و اسرائیل] می تواند به نفع هر دو باشد. من به اسرائیل خواهم رفت تا نقش خود را در ساختن آینده روشن تر ایفا کنم.»
مروه عثمان تصریح کرد: «آنچه پهلوی نتوانست به مردم یادآوری کند، رابطه خاندانش با رژیم اشغالگر بود. در زمان حکومت پدرش (شاه مخلوع)، در سال 1950، ایران دومین کشور مسلمان بود که رژیم صهیونیستی را در عرصه بین المللی به رسمیت شناخت. در سال 1961، «دیوید بن گوریون» نخست وزیر این رژیم مخفیانه به ایران سفر کرد و با نخست وزیر وقت، علی امینی دیدار کرد.»
وی به مرور تاریخچه روابط پهلوی و صهیونیسم پرداخت و اظهار داشت: «همه نخست وزیران بعدی، مانند لوی اشکول در سال 1966 و گلدا مایر در سال 1972 نیز چنین کردند. بسیاری از مقامات صهیونیست، مانند وزیران خارجه، فرماندهان ارتش اسرائیل، و سران موساد، با شاه نیز دیدار داشتند. موساد برای ماموریت های اطلاعاتی و ویژه توانست روابط اقتصادی با رژیم پهلوی را بسیار توسعه دهد و شاه به رغم فشارهای کشورهای عربی پس از جنگ شش روزه، به فروش نفت به اسرائیل ادامه داد. روابط امنیتی نیز بین دو رژیم، بسیار نزدیک بود، اما برجستهترین آن کمک تل آویو به شاه از طریق موساد در تأسیس سازمان اطلاعات ساواک بود که به روشهای ددمنشانه در برخورد با انقلابیون و مخالفان شهرت داشت. از این رو، سفر پسر شاه مخلوع به اسرائیل، خاطراتی از ستمگری و بی رحمی دوران سلطنت پدرش را برای مردم ایران زنده کرد.»
«ستاره صادقی» کارشناس مسائل سیاسی دومین مهمان برنامه جریان خاورمیانه بود. وی اظهار داشت: «نزدیک به دو دهه روابط میان محمدرضا پهلوی و رژیم صهیونیستی بسیار نزدیک بود تا جایی که سازمان امنیت شاه موسوم به ساواک همکاری کاملی با سازمان اطلاعات موساد داشت و هر دو تحت نظر سازمان سیا آمریکا درباره شوروی سابق، حکومت های منطقه و سایر مسائل فعالیت داشتند.»
این کارشناس تصریح کرد: «پهلوی از مردم ایران صحبت کرد در حالیکه مردم ایران در سالهای حکومت پدرش توسط ساواک شکنجه می شدند و خاطرات آن هنوز در حافظه این ملت باقی است. همچنین شکنجه و کشتار و فجایعی که پدربزرگش علیه یک ملت ایران انجام داد در تاریخ ثبت شده و مانند یک کابوس باقی مانده است.»
آنچه کارشناس برنامه خاورمیانه اشاره دارد یکی از مخوف ترین و اهریمنی ترین زنجیره های آدم ربایی، کشتار و شکنجه آزادی خواهان در منطقه ما بود که به شبکه زیتون شهرت داشت و از سازمان های ساواک، سیا و موساد تشکیل شده بود. بنابراین آنچه پسر پهلوی از آن با عنوان دوستی تاریخی ایران و صهیونیسم یاد می کند چیزی نبود جز شکنجه و عذاب ملت ایران توسط دست پروده های سازمان موساد رژیم صهیونیستی. البته یک رابطه تاریخی دیگر هم میان ایران باستان وجود دارد آن هم فاجعه کشتار ایرانیان به دست یهودیان موسوم به جشن پوریم که صهیونیست ها هر ساله آن را برگزار می کنند.
پرس تی وی در این برنامه گریزی زد به به جنایاتی که پدربزرگ این شخص یعنی رضا پهلوی در دوران سلطنتش مرتکب شده بود. رضا شاه مشهور به قصاب لرستان و بلوچستان و کردستان بود چرا که در زمان حکومتش مردم گیلان، کردستان، لرستان و بلوچستان را کشتار کرد. بنابراین رضا پهلوی اول باید بابت این نسل کشی هایی که پدرپزرگش انجام داد از ملت ایران عذرخواهی کند نه آنکه درباره هالوکاست در اروپا سخن بگوید.
دو نکته دیگر هم در رضا پهلوی به فلسطین اشغالی برجسته بود؛ اینکه پهلوی از مشکل آب در ایران سخن گفت حال آنکه رژیم صهیونیستی با پروژه ای که در ترکیه در سرمنشا رودهای دجله و فرات موسوم به GAP پیاده کرده است خود عامل برجسته ایجاد خشکسالی در غرب آسیا و از جمله در ایران بوده است. پهلوی ظاهرا از این بحران که ایرانیان را آزار می دهد به شدت خوشحال است. مساله دیگر تاکیدی بود که پسر پهلوی درباره هالوکاست بیان کرده، اما هالوکاست حتی اگر صحت هم داشته باشد ربطی به ایران و مسلمانان ندارند و اتفاقی در قاره اروپا بوده نه خاورمیانه.
در مقابل یک نسل کشی واقعی در ایران در انتهای جنگ جهانی اول رخ دارد که انگلیس و رضا پهلوی (فرمانده وقت بریگاد قزاق) در آن نقش داشتند و مسئول مرگ عمدی میلیون ها ایرانی هستند.
کارکرد بیان این وقایع در شبکه پرس تی وی این است که جهان با آنچه در دوران پهلوی اول و دوم بر ملت ایران گذشت آشنا شود. طبعا رضا پهلوی با آن کارنامه سیاه پدر و پدربزرگش نمی تواند نماینده ملت ایران باشد. بله تنها می تواند از آنچه پدرانش مرتکب شدند شرمسار باشند که همین اندازه هم درک نداشته است.
نظر شما