به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: 25 شوال مصادف با سالروز شهادت امام صادق (ع) ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت است که در طول دورهای که زعامت جامعه مسلمین را بر عهده داشت نه تنها در عرصه مباحث دینی که در گستره علوم مختلف منجر به رشد و شکوفایی در جامعه اسلامی شد.
حجتالاسلام و المسلمین «محمدامین پورامینی» استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم به همین مناسبت یادداشتی اختصاصی در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داده است که در ادامه میخوانید:
در بررسی دوران حیات امام صادق (ع) با شرایط خاص سیاسی-اجتماعی مواجه میشویم. آن حضرت در سال 83 هجری متولد و در سال 148 در سن 65 سالگی به شهادت رسیده و دیده از جهان فروبستند،با این وجود در طول 34 سال امامت ایشان، جامعه اسلامی اتفاقات مختلفی را تجربه کرد.
بنا بر نقل «ابن شهراشوب» 12 سال از عمر مبارک امام صادق (ع) با جد بزرگوارش امام زینالعابدین (ع) و 19 سال با پدرش امام محمدباقر (ع) گذشت و نهایتا دوره 34 ساله امامت که مصادف با زمامداری افرادی چون «ابراهیم بن ولید»، «مروان حمار»، «سفاح» و «ابوجعفر منصور» بود که دو سال بعد از خلافت ابوجعفر بن منصور، امام صادق (ع) به شهادت رسیدند. در کتاب «دلائلالامامه» تالیف طبری امامی، تصریح شده است که آن حضرت در اثر مسمومیت توسط منصور عباسی به شهادت رسید، همچنین از «ابوجعفر قمی» نیز نقل شده است که منصور عباسی حضرت را مسموم کرد. و«قرمانی» هم جریان مسموم شدن و شهادت ایشان را آورده است.
نکته قابل ذکر در رابطه با دوران حیات امام صادق (ع) شرایط عجیبی است که حضرت با آن مواجه است از جمله مساله دو دستگی و اختلاف داخلی میان شیعه و قیام زید که از سال 121 تا 132 هجری ادامه یافت و این دورهای است که برخی عجولان خواستار قیام توسط امام صادق (ع) بودند تا بدین وسیله خلافت در دست امام (ع) باشد؛ از سوی دیگر ماجرای ابومسلم خراسانی نیز اتفاق دیگری بود که در آن برهه به وقوع پیوست.
در تاریخ آمده است که ابومسلم خراسانی از امام صادق (ع) درخواست واکنش و حرکت علیه حکومت وقت را داشته و خود را به عنوان یار امام (ع) معرفی میکند؛ اما واقعیت آن بود که امام صادق (ع) بهتر از هرکسی وظیفه خود را میدانست و اساسا اهل بیت عصمت و طهارت طبق وظیفه معین شده و بر پایه حکمت و مصلحت وارد عمل میشدند و نیاز به این نبود که امثال ابومسلم این چنین مسالهای را طرح کنند؛ البته که انگیزه چیز دیگری بود، و معروف است که امام صادق (ع) خطاب به ابومسلم فرمود: «مَا أَنْتَ مِنْ رِجَالِی وَ لاَ الزَّمَانِ زَمَانِی»(نه تو از افراد منی ونه زمانه زمانۀ من است)، وسرانجام ابومسلم سراغ بنی العباس می رود و زمینهساز خلافت آنها می شود، گرچه در نهایت خود او هم تصفیه می شود.
دوره بعد که از سال 132 تا 136 و مصادف با دوران سفاح می شود، حکومت جائرانه بنیامیه از بین میرود؛ پس از او در منصور عباسی اقدام به تصفیه داخلی میکند و ابومسلم خراسانی که خود زمینهساز حکومت عباسیان بود توسط وی از بین میرود. در چنین شرایط پیچیدهای که اختلافات در جامعه اسلامی موج می زند، امام صادق (ع) با مشاهده ضعف دو حکومت یعنی نهایت بنی امیه و وضعیتی که در ابتدای حکومت بنیالعباس وجود داشت، از فرصت به وجود آمده نهایت استفاده را برای بیان معارف اصیل اسلامی دارد و معروف است که آن حضرت چهار هزار شاگرد در گرایشهای مختلف علمی تربیت کرد. اخیرا مرحوم آقای شبستری توانسته است نام چهار هزار نفری که از حضرت امام صادق علیهالسلام نقل روایت نقل کرده ویا محضر ایشان را درک کرده اند را گردآوری ودر یک مجموعه به چاپ برساند.
نکته جالب توجه آن است که میان شاگردان امام صادق (ع) افراد و گرایشهای مختلفی وجود دارند که همگی در برابر آن امام همام، خاضع و خاشع هستند. شخصیت بزرگ امام صادق (علیهالسلام) به گونهای است که همه را به خشوع و خضوع در برابر خود واداشته وکلماتی بر زبان جاری ساخته اند که نمونه هایی را ذکر میکنیم:
«زید بن علی بن الحسین» در آن دوران قیام کرد و به شهادت هم رسید. او شخصیت محترمی بود که در سال 120 هجری به شهادت رسید و از جمله مطالبی که از او نقل شده این است که: «در هر زمان کسی از خاندان اهل بیت خواهد بود که خدا به واسطه او بر خلقاش احتجاج می کند و حجت را تمام می کند و حجت این زمان پسر برادرم جعفر بن محمد است که هرکسی پیروی او را کند گمراه نمی شود و هرکس مخالفت او را کند هدایت نمی یابد»، این جمله زید در کتاب «امالی» شیخ صدوق نقل شده است.
افرادی نظیر ابوحنیفه که مؤسس مذهب حنفیهاست تصریح میکند که: «من احدی فقیهتر از جعفر بن محمد نیافتم» این جمله را ذهبی در «تذکرةالحفاظ» نقل کرده است؛ همچنین از ابوحنیفه نقل شده که: «اگر آن دو سال نبود من هلاک می شدم»،این مطلب را آلوسی در مختصر التحفه آورده است،و مقصود ابوحنیفه دوسالی است که گفته میشود نزد امام صادق (ع) کسب علم کرده بود.
«سفیان ثوری» نیز در حق امام صادق(ع) میگوید: «خدا بهتر میداند که رسالتاش را در چه کسی قرار دهد». «مالک بن انس» مؤسس مذهب مالکیها نیز میگوید: «هیچ چشمی ندید و هیچ گوشی نشنید و بر قلب هیچ بشری نگذشت که کسی از جهت علم، عبادت وورع برتر از جعفر بن محمد صادق (ع) باشد»، اوتصریح میکند که: من مدتها خدمت جعفر بن محمد صادق (ع) می رفتم و و هر وقت میرسیدم یا او را مشغول نماز میدیدم، یا روزه داشت ویا مشغول تلاوت قرآن بود، و سخن نمیگفت مگر بر طهارت باشد. این مطلب در تهذیب التهذیب آمده است.
«ابو بحر جاحظ بصرى» متوفای 255 هجری در مورد امام صادق (ع) چنین توصیف کرد که: «جعفربن محمد الذى ملأ الدنيا علمه و فقهه» (جعفربن محمد كسى است كه علم و فقه او جهان را پركرده است). همچنین نویسنده معاصر سوری دمشقی «برهان البخاری» قرن دوم هجری را قرنی معرفی میکند که مذاهب فقهی پدید آمد و بر اساس سال وفات، نخست به امام صادق(ع) که در سال 148 هجری به شهادت رسید اشاره میکند، در ادامه نام ابوحنیفه که سال 150 هجری درگذشت را میآورد، او همچنین از افراد دیگر نظیر «مالک بن انس»، «شافعی» «احمد بن حنبل» و سایر رهبران مذاهب اهل سنت نام میبرد و میگوید: بین این افراد کسی که از جهت زمان و تاثیرگذاری درخشید امام جعفر صادق (ع) است»، این دانشمند سوری همچنین در مورد آثار امام صادق (ع) صحبت می کند و می گوید: بزرگان و علما نزد جعفر بن محمدصادق ع درس میخواندند و در راس آنها ابوحنیفه و مالک بودند. آنگاه می نویسد بر اثر جستجو وکاوش خود به این نتیجه رسیدم که ۶۴درصد تراث شیعی از امام صادق ع است. مؤید این کاوش کار بزرگی است که مرحوم آقای سید محمد کاظم قزوینی ره انجام داده است، ایشان روایات نقل شده از امام صادق علیه السلام در ابواب مختلف معرفتی وفقهی را در شصت جلد با عنوان «موسوعه الامام الصادق علیه السلام» تألیف کرد که به چاپ هم رسید.
نظر شما