به گزارش خبرگزاری شبستان از قزوین به نقل از روابط عمومی دفتر امام جمعه قزوین، آیتالله عبدالکریم عابدینی در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نظامی و مسئولان استان که به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در عملیات بیتالمقدس انجام شد، اظهار کرد: اگر یک نفر بگوید انقلاب از کجا شروع شد، در نگاه ابتدایی ما میگوییم انقلاب از 15 خرداد شروع شد اما وقتی کمی دقیق تر جستوجو میکنیم، میبینیم که این انقلاب عقبهای بسیار مهم با فرهنگ غنی و فرهنگی که با فطرت ما انسانها ارتباط تنگاتنگ دارد، گره خورده است.
نماینده ولی فقیه در استان قزوین ادامه داد: امام خمینی (ره) یک روزه نیامد امام خمینی (ره) شود، امام (ره) در زمان سخنرانی قیام 15 خرداد سال 1342 کمتر از 40 سال داشتند، این مجتهد جوان، فیلسوف جوان، مفسر جوان و مبلغ دین قطع یقین عقبهای داشت که اینقدر دارای روحیه بود و میتوانست آنطور اثرگذار حرف بزند.
وی اعلام کرد: وجه مشترکی برای هجرت الزامی و اجباری امام رضا (ع)، هجرت اختیاری حضرت احمد بن موسی (ع) از طریق بحرین و جنوب تا شیراز و هجرت اختیاری حضرت معصومه (س) از نواحی جنوب غربی و غرب تا ساوه و قم وجود دارد، اگر این وجه مشترک و عقبه نبود ما مقاومت اسلامی نداشتیم، وجه مشترک این سه هجرت ولایت بود.
آیت الله عابدینی تصریح کرد: حضرت معصومه (س) جزو سلسله ناقلان روایات هستند، سلسله روایاتی است که منتهی به حضرت زهرا (س) میشود و حضرت زهرا (س) هم روایت غدیر خم را بیان میکند، یعنی حضرت معصومه (س) جزو راویان روایت هستند.
وی توضیح داد: حضرت زهرا (س) به مردم فرمودند آیا فراموش کردید که پیغمبر (ص) در غدیر خم فرمود هر کس من مولای او هستم؟ علی (ع) مولای اوست، بنابراین حضرت احمد بن موسی (ع) به همراه جماعتی که از سمت بحرین آمدند و حضرت معصومه (س) که تا ساوه و قم آمدند، اینها برای زنده نگه داشتن نام ولایت بود، امام رضا (ع) در نیشابور فرمود کلمه لاالهالاالله حصن و دژی مستحکم است که هر کس وارد آن شود از عذاب الهی در امان است، سپس فرمودند البته شرط دارد و شرط آن من هستم.
نماینده ولی فقیه در استان قزوین عنوان کرد: ولایت، کلمه لاالهالا الله را تبدیل به دژ مستحکمی برای امنیت هر جایی میکند و حتی امنیت بینالمللی را تأمین میکند، حضرت معصومه (س) آمد که این ولایت را به ما مردم ایران بفهماند، حضرت احمد بن موسی (ع) نیز از مسیر دیگری آمد که این ولایت را برای مردم آن مناطق بیان کند، لذا اکنون اگر جغرافیای کشور و مسیر آمدن این سه جریان را مطالعه کنیم میبینیم که این مسیرها معمولاً اهل ولایت اهل بیت (ع) هستند.
وی با بیان اینکه آزادسازی خرمشهر نتیجه نصرت الهی و پیروی از ولایت بود، افزود: آزادی خرمشهر، پیروزی در جنگ تحمیلی و پیروزی انقلاب اسلامی غیر قابل محاسبه بود و این پیروزی به سبب هدایتها و پیرویها از ولایت بود، خداوند در آیه 9 سوره احزاب میفرماید «ای كسانى كه ايمان آوردهايد نعمت خدا را بر خود به ياد آريد آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما در آمدند پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمىديديد فرستاديم و خدا به آنچه میکنید همواره بيناست.»
آیت الله عابدینی تأکید کرد: عزت و قوت دست خداست، نصرت و پیروزی با خداست، غیر از خدا خبری از پیروزی نیست، اگر ما اینها را خوب باور کنیم میفهمیم دشمن همیشه شکست خورده است، پیروزی همیشه از ناحیه حق است، اینها به عنوان یک اصل هستند، همیشه همین گونه است، البته ممکن است باطل هم جولانی بدهد اما حتماً پس از آن سرنگونی و شکست دارد.
وی عنوان کرد: قرآن وقتی راجع به سلسله ولایت، امامت و نبوت صحبت میکند، در آیه 51 سوره مبارکه قصص میفرماید به راستى اين گفتار را براى آنان پى در پى و به هم پيوسته نازل ساختيم، خداوند در این آیه میفرماید ما مرام و مکتب انبیا و کتب آسمانی را به هم متصل کردیم، اینها همه یک پیکره هستند اما دشمنان اینان تکه پاره هستند، یعنی به محض اینکه رهایشان کنی با همدیگر میجنگند.
نماینده ولی فقیه در استان قزوین خاطرنشان کرد: خداوند راجع به دشمنان و منافقین می فرماید به هم وصل نیستند، مثل چوب خشک هستند و ربطی به هم ندارند، دلشان برای هم نمیسوزد و در آیه 71 سوره توبه راجع به مومنین میفرماید اینها دلسوز و ولی هم هستند، در حقیقت خدا به ما میفهماند شما هم اگر دلسوز و خیرخواه هم نبودید و نسبت به هم صداقت نداشتید، مانند آنها میشوید، یعنی شاخصه شما این است که باید نسبت به هم حالت ولایی داشته باشید، ولایت به معنای دلسوزی، حمایت و نصرت است.
وی اضافه کرد: در خرمشهر هم این اتفاق افتاد، یعنی نصرت الهی مدنظر رزمندگان بود و خدا هم به وسیله این بندگان خوب خود خرمشهر را آزاد کرد، خدا بدون وسیله کارهایش را پیش نمیبرد، خدا بندگانش را برای این پیروزی بزرگ وسیله قرار داد.
آیت الله عابدینی خاطر نشان کرد: امیرالمومنین (ع) در خطبه 56 نهجالبلاغه میفرماید وقتی پیامبر (ص) آمد یک عده ایمان آوردند و یک عده به کفر باقی میماندند، نتیجه این شد که گاهی پدر با پسر میجنگید، گاهی برادر با برادر میجنگید، اکنون هم ممکن است اینگونه باشد، حضرت این را خوب ترسیم میکند و یک عنصر پیروزی را یادآوری کرده و می فرماید وقتی خدا صداقت را در ما دید شکست، خواری و ذلت را بر دشمنان ما نازل کرد و پیروزی را هم برای ما نازل کرد.
وی یادآور شد: در حقیقت حضرت به ما یاد میدهد تصمیم پیروزی و شکست از طرف خدا گرفته میشود و قرارگاهش آنجاست، از آن قرارگاه میگویند هر کس اهل صداقت بود پیروز میشود و هر کس اهل نفاق، دو رویی و دغل بود قطع یقین شکست میخورد، همیشه در تاریخ همینگونه بوده است.
نظر شما