خبرگزاری شبستان، جهان اسلام: دکتر سیدمحمدتقی آقایان، کارشناس مسایل منطقه ای و تحلیگر شبکه های خبر و افق در یاداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داده است، به بررسی حمله اخیر طالبان و درگیری مرزی با ایران پرداخته است، مشروح آن را در متن زیر می خوانید:
سازه های امنیت ساز برای هر کشوری به عنوان اولویت های اساسی برای بقای آن کشور تلقی شده و تلاش حکومت ها بر آن است تا این سازه ها را به نحو مناسبی ایجاد، مدیریت و حفظ نمایند. اشکالی که در این نگاه وجود دارد، تمرکز بر داخل و غفلت از خارج است.
سازه امنیتی برای بقای خود باید نگاهی فراسازمانی و فراجناحی و حتی فراملی داشته باشد، چرا که بسیاری از تهدیدهای امنیتی ریشه خارجی داشته و تحت تأثیر محیط پیرامونی به منصه ظهور خواهد رسید. بارزترین این مصداق مربوط به جریان سلفی- تکفیری در دوران معاصر است که حداقل در طول دو دهه گذشته تأثیر قابل توجهی بر امینت ملی منطقه و به ویژه ایران داشته است.
جریان طالبان از مصادیق این تفکر است که در چهار دهه گذشته با بسط و گسترش اندیشه سلفی در شرق کشور منشأ بروز تحولات ناامن ساز در جهان اسلام و حتی سایر کشورها شد .پیامد این ظهور شکل گیری جریان تندروی القاعده و در ادامه داعش و سایر گروه های سلفی- تکفیری در منطقه و جهان پیرامونی بود که محصول برآمده از آن با افزایش بازیگری نظام سلطه در منطقه به بهانه مبارزه با تروریسم و گروه های سلفی- تکفیری، گسترش ناامنی و افزایش جرأت و جسارت جریان های سلفی تکفیری و در نهایت بسترساز کنش های گفتاری و رفتاری علیه جامعه مسلمانان شد.
دو طیف اصلی جریان طالبان شامل طالبان پاکستانی به عنوان خواستگاه اندیشه سلف دارالعلومی متکی بر مذهب و طالبان افغانی به عنوان خواستگاه اندیشه پشتوئی متکی بر قومیت هستند.
به هرحال شناخت پیامدهای این ظهور و تهدید برآمده از آن علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، نیازمند روشی هوشمندانه برای عبور از ناامنی های تأثیرگذار بر امنیت ملی کشور است که در صورت قرار گرفتن در مسیر صحیح میتواند منجر به استحکام هندسه قدرت جمهوری اسلامی شود.
منظومه فکریِ مستحکم و قابل قبول در برابر نفوذ اندیشه سلفی- تکفیری، استفاده از فرصتهای ناشی از این ظهور بوده و مستلزم درک قوی از تحولات سیاسی- امنیتی و در نهایت شکار فرصت هاست که بهعنوان راهبردهای تقابل در فضای پر تنش محیط منطقه ای میتواند راه گشای مناسبی برای ترسیم خط مقابله ای در برابر جریان طالبانیسم باشد.
از این رو توجه به این نکته که ظهور طالبان فرصت سازی برای حضور بخش های اطلاعاتی و صنعتی غرب را میتواند تشدید نماید ،باید مورد توجه سامانه های اطلاعاتی- امنیتی و نظامی ایران قرارگرفته و راه مقابله با آن در مسیر پیش رو با استدلال منطقی و قوی ترسیم شود.
برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند که روی کار آمدن طالبان زنگ خطری برای احتمال تبدیل شدن افغانستان به مرکز تروریسم بین الملل بوده و خطر بازخیزش اقدامات تروریستی را به مانند گذشته که منجر به شکل گیری القاعده و داعش شده بود، در پی داشته باشد.
این افراد معتقدند بقایای داعش در افغانستان با عنوان دولت اسلامی شاخه خراسان به رهبری شهاب المهاجر رقیب اصلی طالبان بوده و منازعات داخلی در افغانستان را شدت داده و دامنه آن به دیگر کشورها نیز کشیده خواهد شد. این منازعه ناشی از اختلاف طالبان بر سر رهبری جنبش جهاد اسلامی در افغانستان است و انتظار میرود با واکنش خشن نظامی طالبان منجر به افزایش یک تئوکراسی مذهبی سرکوب گر در افغانستان شود.
در این بین طالبان نیز برای صدور دیدگاه انقلابی خود به سراسر جهان اصرار دارد تا همه گروه های اسلامی با او بیعت کنند. این را میتوان گفت که تبعات ناشی از ناامنی از وجود طالبان به طور طبیعی در کشورهای همسایه افغانستان و بخصوص ایران به دلیل برخورداری از اندیشه شیعی دیده خواهد شد و از میان همسایگان افغانستان، ایران میتواند منفی ترین پیامد را از ظهور طالبان داشته باشد. این ناامنی موج احتمالی شمار بیشتری از پناهندگان افغان به سمت ایران را تشدید خواهد نمود .
دامنه این هجوم علاوه بر تأثیرگذاری بر اندیشه اهل سنت ایران به واسطه همدردی با پناهندگان ،تبعات امنیتی ناشی از این ظهور را در حوزه های اقتصادی و اجتماعی و حتی زیست محیطی ایران به جا خواهد گذاشت و ایران با آسیب های اجتماعی بیشتری مواجه خواهد شد. از دیگر تهدیدات طالبان این است که طالبان که تحت حمایت عربستان (به لحاظ مذهبی و مالی) و پاکستان (به لحاظ اطلاعاتی و سیاسی) و رژیم صهیونیستی (به لحاظ اطلاعاتی- امنیتی) قرار دارد، میتواند گروه های سلفی را در داخل ایران تهییج و با قرار گرفتن در کنار رقبای سنتی ایران، جایگاه منطقه ای ایران را تحت تأثیر قرارداده و تضعیف نماید و ایران را در دوراهی افغانستان نگه دارد.
در این شرایط اگر ایران به حمایت از گروه های ضد طالبانی همچون گروه احمد مسعود برآید متهم به دخالت در امور افغانستان شده و احتمال واکنش از سوی طالبان و حتی بازیگران حامی او در افغانستان به صورت اقدامات ایذایی و یا اجرای اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی علیه ایران را متصور خواهد بود و اگر به حمایت گروه های ضد طالبانی مانند مسعود برنیاید باید تصمیمی اتخاذ کند که در مخمصه همسایه شرقی خود(شاید هم دام آمریکا و غرب) گرفتار نشود.
منابع :
Hunter, Shireen (2021), “How Iran may be impacted by Taliban rule”, Available on site:https://responsiblestatecraft.org .
Gerges, Fawaz A (2021), “The Taliban Can’t Control Afghanistan. That Should Worry the West” , Available on site: https://foreignpolicy.com .
نظر شما