خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم- بارها واژه «تمدن اسلامی» به گوشمان رسیده است اما شاید یک مرتبه هم به دنبال این موضوع نرفتیم که تمدن اسلامی به چه معنا است و چرا امامین انقلاب اسلامی بر روی این موضوع تاکید دارند و اصلا ما در تشکیل تمدن اسلامی چه نقشی داریم.
تمدن اسلامی با تولد اولین حکومت اسلامی در مدینه پیامبر صلی الله علیه و اله شکل گرفت و با نهضتی علمی و بی مانند، به محوریت قران و سیره پیامبرصلی الله علیه و اله به اوج شکوفایی رسید. دین اسلام، خالق تمدنی عظیم و همه جانبه شد و ملت های گوناگون را به یکدیگر پیوند داد و این سرمایه را در کمک به علم و تمدن بشری هزینه کرد.
اسلام، دین رشد است و نشان داد که عملاً می تواند جامعه را به جلو ببرد؛ هرگاه انسان هایی، با هر نژادی، اسلام را از صمیم جان بپذیرند و به دستورات آن عمل کنند، همین خاصیت رشد، تکامل و روی پای خود ایستادن و دیگران را به حیرت واداشتن، در آن ملت، بروز خواهد کرد.
ویل دورانت در تاریخ تمدن خود می نویسد: «تمدنی شگفت انگیزتر از تمدن اسلامی وجود ندارد. اگر اسلام طرفدار ثبات، جمود و یک نواختی می بود، باید جامعه را در همان حد اول جامعه عرب نگه بدارد؛ در حالی که [در طی کمتر از یک قرن] تمدن های وسیع مجاور را در خودش جمع کرد و از مجموع آنها، تمدن عظیم تری را به وجود آورد».
با توجه به اهمیت موضوع تمدن اسلامی بر آن شدیم تا به سراغ یکی از کارشناسان حوزه دین برویم و گفتگوی خبرنگار شبستان با حجت الاسلام هابیل خسروی -مشاور علمی مدیر حوزه علمیه خراسان جنوبی-را به شرح ذیل می خوانید؛
۱- تمدن اسلامی به چه معنا است؟ دانشمندانی که واژه تمدن را به کار بردهاند تعاریف متعددی را ارائه کردهاند و اختلافات فراوانی در تعریف این اصطلاح وجود دارد و نقطه اشتراک بسیاری از تعاریف، نوعی نظام و سازمان در عرصه زندگی اجتماعی بشر است.
آنچه ما در اینجا از اصطلاح تمدن اراده میکنیم روح حاکم بر نظامها، قوانین، مقررات، آداب و رسوم و فرهنگ گروهی از انسانها است که منجر به سبک خاصی در زندگی آن ها میشود و در نحوه گفتار، شیوه رفتار، نوع لباس و پوشش، معماری ساختمانها، هنر و موسیقی، صنعت، شیوه اداره حکومت، روابط بینالمللی، وسایل ارتباطی و ابعاد مختلف سبک زندگی آن ها نمود پیدا میکند و آن ها را هویت میبخشد و از سایر انسانها متمایز میکند.
اگر چه بسیاری از تمدنهای قدیمی را با مرز جغرافیایی مشخص میکنند مانند تمدن بینالنهرین، تمدن مصر، تمدن روم، تمدن ایران و... اما چنین تعریفی از تمدن میتواند شاخصها و مؤلفههایی داشته باشد که مرزهای جغرافیایی را درنوردد و فراتر از آن، زندگی اجتماعی انسانها را تحت تأثیر قرار دهد.
وقتی از روح حاکم بر همهچیز سخن میگوییم اصول اساسی و بنیادینی را اراده میکنیم که در لایههای زیرین یک جامعه قرار دارد و همه نمودها و نمادهای جامعه را تحت تأثیر خود قرار میدهد؛ اگر فرهنگ، ارزشها و معارف اسلامی در امورات مادّی زندگی انسانها مانند صنعت، معماری، رفتارهای اجتماعی، روابط بینالمللی، آداب و رسوم و ... تجلی پیدا کرد، تمدن اسلامی شکل میگیرد.
بنابراین تمدن اسلامی در واقع اجرای نرمافزار دین در سختافزارهای زندگی دنیایی است؛ امام خمینی رحمه الله تعالی و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی و بسیاری از علمای اسلامی معتقدند که دین مبین اسلام چنین ظرفیتی دارد و میتواند تمدنساز باشد و سابقه هم نشان داده که اسلام چندین قرن دنیا را زیر چتر فرهنگ و تمدن خود حفظ کرده و ممالک اسلامی با عملیشدن بخشی از قوانین اسلام، بالاترین تمدن را به جهان نشان دادهاند.
اگر چه مقام معظم رهبری میفرمایند: «در آن دوران ابعاد مختلف تمدن اسلامی مراعات نشد -مثلاً عدالت، باز هم مراعات نشد- امّا علم و بهرهمندی از معرفت و استعدادها و رشد ظرفیّتهای بشری که در اوّل تشکیل حکومت اسلامی شروع شده بود، آنچنان پیشرفت داشت که بعد از مدّت کوتاهی -یکی دو قرن- به بزرگترین تمدّن بشری تبدیل شد که همه دنیا از آن سود بردند و بهره بردند.» لذا ایشان معتقدند که باید به دنبال تحقق تمدن نوین اسلامی، متناسب با مقتضیات این زمان و با استفاده از امکانات کنونی دنیا و ابزارهای موجود دنیا باشیم.
۲- تمدن اسلامی از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ اگر نگاه دقیق و جامعی به معارف اسلامی داشته باشیم درخواهیم یافت که اسلام نگاهی جهانی دارد و انسان را از فردگرایی و خودمحوری بیرون میبرد و افق دیده گستردهتری به او میبخشد و احساس مسئولیت در برابر کلّ بشریت را از وظایف هر انسان مسلمان میداند.
دین مبین اسلام برای همه ابعاد مختلف زندگی بشر برنامه دارد و شاخصه اصلی و عمومی تمدن اسلامی، بهرهمندی انسانها از همه ظرفیتهای مادی و معنوی است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است.
بنابراین نگرش توحیدی و ولایتمداری، گسترش اخلاق الهی در جامعه، علمآموزی و معرفتافزایی، عقلانیت و عقلگرایی، عدالتگستری و رعایت حقوق مظلومان و مستضعفان و تکریم شأن و جایگاه انسان، بخشی از مهمترین ویژگیهای تمدن اسلامی است و به تعبیر مقام معظم رهبری مدظله العالی «در تمدّن نوین اسلامی، معنویّت در کنار مادّیّت و عروج اخلاقی و معنوی و روحی و تضرّع و خشوع، در کنار پیشرفت زندگی مادّی است».
۳- تمدن اسلامی چه تفاوتی با تمدن غربی دارد؟ سه تفاوت اساسی بین تمدن اسلامی با تمدن غربی میتوان در نظر گرفت.
اول اینکه تمدن غربی از نظر بینشی انسانمحور است، منیّت و خودمحوری در همه عرصههای تمدن غربی موج میزند و جایگاه خدا در تمدن غربی به فراموشی سپرده شده یا نادیده گرفته شده است؛ ولی تمدن اسلامی خدامحور است و عبودیت همراه با اطاعت را ترویج میکند؛ در همه عرصهها دستور و فرمان الهی را چراغ راه انسان میداند و برای تحقق اوامر الهی و حاکمیت الله بر بندگان خدا تلاش میکند.
دوم اینکه در بُعد انگیزشی و نظام ارزشگذاری، لذتگرایی و راحتطلبی محور تمدن غربی است و همه چیز را با این شاخص میسنجد؛ هر کاری که به لذّت جسمی و راحتی مادّی دنیوی انسان منجر شود را ارزش میداند اما در تمدن اسلامی که هم بعد جسمی و هم بعد روحی انسان را در نظر میگیرد، کمالطلبی محور است.
از نظر اسلام انسان به صورت فطری به دنبال دستیابی به کمال است و هر چیزی که انسان را به کمال مطلق نزدیک کند ارزش است و مصداق کمال مطلق از نظر یک مسلمان، ذات باریتعالی است و هر چه انسان به مقام و منزلت الهی نزدیکتر شود باارزشتر است اگر چه لزوماً لذیذ و گوارا و راحت نباشد.
سوم اینکه از نظر رفتاری شعار فرهنگ غربی، سود مادّی بیشتر و ضرر کمتر است و چون همه توجه آن ها فقط به بعد دنیوی زندگی انسان است، تشویق و تنبیهها در این فرهنگ بر پایه پول و مادّیات است در حالی که در تمدن اسلامی، فرهنگ رفتاری بر مصلحت انسانی استوار است و بر مبنای عقلانیت و هدایت و تربیت و کمال و ... طراحی شده است.
۴- چرا غرب از تمدن نوین اسلامی هراس دارد؟ مقام معظم رهبری مدظله العالی هر ساله در نوزدهم دی ماه به مناسبت قیام نوزدهم دی مردم قم با آن ها دیدار دارند؛ در دیدار سال ۹۷ تحلیل بسیار زیبایی از علّت هراس غرب از تمدن نوین اسلامی ارائه کردند، خلاصه آن تحلیل این است که تمدن مادیِ غرب از نظر صنعتی و علم و تکنولوژی پیشرفت کرد و هیاهویی در دنیا به راه انداخت اما در بُعد معنویِ آن، رخنه اصلی و اساسی وجود داشت و روز به روز بیشتر خسارت کرد و نتیجه این شد که علم و پیشرفت تمدن مادیِ غرب، به ضرر بشریت تمام شد؛ علمی که از ترس دستاورد آن- یعنی از ترس بمب اتم و موشک دوربُرد و انفجار نادانسته- مردم شب و روز نداشته باشند، آن علم برای بشریت مفید نیست. این فرهنگ لذتگرا و سودمحور، کمپانیهای بینالمللی را ایجاد کرده که تا همین الان همچون انگل با مکیدن خون ملّتهای عالم ادامه حیات میدهند.
اکنون بعد از چند قرن رخنهها و ضعفهای تمدن غرب آشکار شده و خودش را نشان میدهد، در آمریکا یک جور، در اروپا یک جور و در کشورهای تابع آنها جور دیگر؛ آنها امروز بهوضوح میبینند که به پایان راه رسیدهاند.
آن وقت در این دنیای اینچنینی، اسلام، مردمسالاریِ اسلامی، حرکت اسلامی، تمدّن اسلامی، پیشرفت مادی را برای امنیت مردم، آسایش مردم، رفاه مردم و همزیستیِ مهربانانه ی مردم با یکدیگر میخواهد و آن را با صدای بلند در سطح عالم مطرح میکند و با استفاده از امکانات کنونی دنیا و ابزارهای موجود دنیا روزبهروز رشد پیدا میکند و دلهای فراوانی از مسلمان و غیر مسلمان هم به سمت این حرکت عظیم ملّت ایران جلب شده است.
این است که برای قدرتمندان مادّی ظالمِ زورگو، رعبآور است و آن ها را میترساند؛ این است که باعث دشمنی آن ها میشود و از هر ابزاری برای ایرانهراسی استفاده میکنند تا شاید بتوانند جلوی حرکت پرشتاب ملّت ایران برای تشکیل تمدن نوین اسلامی را بگیرند.
۵- برای رسیدن به تمدن اسلامی چه اقداماتی باید صورت گیرد؟ از منظر مقام معظم رهبری مدظله العالی هدف نهایی انقلاب اسلامی، رسیدن به تمدن نوین اسلامی است و برای دستیابی به آن پنج مرحله اساسی را بیان فرمودهاند که این پنج مرحله یک زنجیره منطقی است، حلقه اول، انقلاب اسلامی است، بعد تشکیل نظام اسلامی، بعد تشکیل دولت اسلامی، بعد تشکیل جامعه اسلامی، بعد تشکیل امت اسلامی.
با پیروزی انقلاب اسلامی موقعیت بینظیر و استثنایی برای ملت ایران و امت اسلامی به وجود آمده تا زمینههای لازم برای تشکیل تمدن نوین اسلامی را فراهم نماید اما این مسلتزم آگاهی و استفاده از ظرفیتهای موجود در جهان اسلام است؛ سرمایههای معنوی و ظرفیتهای فرهنگی جهان اسلام، موقعیت راهبردی جغرافیایی و منابع طبیعی و خدادادی کشورهای اسلامی، نیروی انسانی کشورها و جوامع اسلامی و مانند این ها.
در کنار استفاده از این ظرفیتها شناخت و مقابله با عوامل تضعیفکننده نیز از ضرورت های اجتنابناپذیر حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی است؛ عواملی مانند انحراف از مسیر اسلام ناب، استبداد حاکمان در جوامع اسلامی، فرقهگرایی، تحجرگرایی و رکود در حوزه اندیشهورزی و بسنده نمودن به دستاوردهای پیشینیان.
از نگاه مقام معظم رهبری رسالتی که امروز، ایران اسلامی بر عهده دارد این است که بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم و خود را به آن نقطهای برسانیم که بهعنوان یک ملّت مسلمان به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان دهیم؛ وقتی ملّت ایران توانست این کار را انجام دهد، ملّتهای دیگر هم روانه همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه عزّت و ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد و آن مدنیّت اسلامی که انتظار داریم بتواند بر مدنیّت مادّی گمراهکننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد.
در این مسیر همه مسئولین و آحاد مردم باید همّت کنند و این قضیّه یکسال و دوسال هم نیست بلکه در بلندمدّت اتفاق میافتد و زمانبر است کمااینکه در تمدّن اسلامی هم اوج آن در قرنهای چهارم و پنجم است که از لحاظ علمی سرآمد است و بزرگان علما، محقّقین، فلاسفه، دانشمندان مادّی در دنیای اسلام به وجود آمدند که توانستند دنیا را پیش ببرند و بسیاری از این پیشرفتهای امروزِ غربیها مرهون آن حرکت است.
یکی از نکاتی که مقام معظم رهبری مدظله العالی تذکر میدهند باور به امکان تحقق تمدن اسلامی در سایه الطاف الهی و عدم سوء ظن به خدای تعالی در این مسیر است. تجربه نشان داده که انجام کارهای بزرگ، ممکن و در دسترس توانائیهای جوامع اسلامی است. لذا ایشان میفرمایند: نباید با نگاه شتابزده یا بدبینانه به این چشمانداز نگریست. بدبینی به توانائیهای خود، کفران نعمت الهی است و غفلت از امداد الهی و کمک سنتهای آفرینش هم فرو لغزیدن به ورطه «الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء» است. ما میتوانیم حلقه انحصارات علمی و اقتصادی و سیاسیِ قدرتهای سلطهگر را بشکنیم و امت اسلامی، پیشروِ احقاق حق اکثریت ملتهای جهان -که اینک مقهور اقلیت مستکبرند- باشد».
۶- نقش طلاب و روحانیون در زمینه رسیدن به تمدن اسلامی چیست؟ گفتیم از نظر ما تمدن روح حاکم بر همه عرصههای زندگی انسان است که در امورات مادّی و فیزیکی نمود پیدا میکند، بنابراین اساسیترین عنصر یک تمدن، توان انسانسازی آن است که همه این نمودها از آن نشأت میگیرد.
بنابراین تمدنی میتواند همه انتظارات بشر را برآورده کند که به همه لایهها و ابعاد وجودی انسان اعم از مادّی و معنوی توجه کند و روح حاکم بر جامعه را مبتنی بر همه اینها ترسیم کند. تمدنهایی که تکبعدی به انسان نگاه میکنند و فقط به زندگی جسمانی و دنیایی انسان توجه دارند دیر یا زود نقصان و کمبودشان آشکار میشود. از این رو است که معتقدیم اسلام تنها مکتبی است که میتواند تمدن مورد انتظار بشر را ایجاد کند. چون تنها اسلام است که با تکیه بر مبانی و ارزشهای دینی و متعالی میتواند نیازهای واقعی انسان در عرصههای فردی و اجتماعی را پاسخ دهد و عطش بشریت برای رسیدن به کمال را مرتفع سازد.
با توجه به اینکه نقش دین و معارف الهی در ایجاد تمدن، انکارناپذیر است، حوزههای علمیه بهعنوان مرکز تعلیم معارف دینی و محل تربیت مربیان و مبلغان معارف دینی، اساسیترین نقش را بر عهده دارند و علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ پرافتخاری که پشتسر گذاشتهایم تلاشهای فراوانی انجام دادهاند و میراث گرانبهایی را برایمان به یادگار گذاشتهاند، آنها گزارههای سیاسی و اجتماعی دین مبین اسلام را گردآوری کردهاند و فقه نظریه سیاسی را سامان دادهاند و با پیروزی انقلاب اسلامی نظام سیاسی مبتنی بر معارف دینی را تولید کردهاند اما به یقین همه راه را نپیمودهاند.
هنوز نرمافزار اداره حکومت دینی و خردهنظامهای لازم برای پاسخگویی به نیازهای مادّی و معنوی انسان آنگونه که باید تهیه نشده است و باید طلاب و روحانیون در حوزههای علمیه با تکیه بر گنجینههای ارزشمند باقیمانده از گذشتگان، گامهای بعدی را استوار و محکم بردارند و تا تحقق تمدن نوین اسلامی، خستگیناپذیر تلاش و مجاهدت کنند؛ هم بایدها و نبایدها و الگوهای رفتاری در عرصههای مختلف زندگی انسانها را مبتنی بر معارف ناب اسلامی تعیین کنند و هم ابزارهای عملیاتی کردن این الگوهای رفتاری را طراحی کنند، هم نیروی انسانی لازم برای اجرای این الگوها را تربیت کنند و هم خلأهای ایجاد شده در اجرای این طرحها را ارزیابی و آسیبشناسی کرده و برای رفع آن راهکارهای مناسب پیشنهاد دهند.
۷- آیا انقلاب اسلامی توانسته است به تمدن اسلامی و آرمانهای آن نزدیک شود؟ برای اینکه بتوانیم پاسخ درستی برای این سؤال ارائه کنیم باید بر اساس شاخص و ملاک سخن بگوییم.
قبل از این اشاره کردیم که راه رسیدن به تمدن نوین اسلامی را مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در پنج گام ترسیم کردهاند: انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی؛ این پنج گام مراحل ظاهری دستیابی به تمدن اسلامی است که ما دو مرحله ایجاد انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی را پشتسر گذاشتهایم و در حال تلاش و مجاهدت برای تحقق دولت اسلامی هستیم.
در عرصه مولفههای تمدنسازی هم اگر بخواهیم قضاوت منصفانهای از نبرد تمدنی ایران اسلامی با تمدن غرب و چالشهای بین این دو تمدن، داشته باشیم بهخوبی درمییابیم که انقلاب اسلامی در ایران موجب احیای اسلام سیاسی شده و به دنبال آن جنبشهای اسلامی متعددی شکل گرفته که نظم هژمونیک لیبرال به رهبری آمریکا و نظام سکولار موجود در عرصه بینالملل را به چالش کشیده و آن را متزلزل ساخته است.
این انقلاب بیش از چهار دهه بر آرمانها و اصول و ارزشهای خود پایدار مانده و گذشته از حلّ بسیاری از مشکلات داخلی خود، پیشرفتهای چشمگیری در عرصههای علمی، زیرساختی، صنعتی و انرژی داشته و عزت و اقتدار امنیتی، نظامی و منطقهای ایران به شدّت افزایش یافته است.
در گسترش عدالت اجتماعی و سطح برخورداری عمومی اگر چه هنوز ضعفهای جدّی وجود دارد اما در مقایسه با وضعیت قبل از انقلاب اسلامی تغییرات بسیار زیادی رخ داده است.
البته معترفیم که علیرغم دستاوردهای بسیار زیادی که انقلاب اسلامی داشته اما هنوز به طور کامل به آرمانهای تمدنی خودش دست پیدا نکرده که این خود عوامل متعددی دارد و باید در جای خودش بررسی شود.
عوامل داخلی و خارجی متعددی که باید برای غلبه بر آن ها تلاش کنیم و با وحدت و انسجام ملی و با تکیه بر هویت دینی و اسلامی این امت غیور و مقاوم، تا رسیدن به آرمان نهاییاش که ایجاد تمدن اسلامی و زمینهسازی برای ظهور حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است سرازپا نشناخته و خستگیناپذیر گام برداریم.
نظر شما