خبرگزاری شبستان – چهارمحال و بختیاری:
فرهنگ و هنر با گستره جغرافیایی خود در جامعه ایرانی همچون دیگر جوامع دنیا ۲ مقوله جدایی ناپذیر و همگرا هستند که بی واسطه در خلق آثار هنری بر هم تاثیر گذارده و مکمل یکدیگرند. بر این اساس در استان چهارمحال و بختیاری به طور قطع هنرهای پربار، غنی و متنوع را شاهد هستیم که دست بافت های عشایری در زمره این هنرهای بومی به شمار می روند.
عشایر بختیاری که نقش اصلی را در به وجود آمدن انواع دست بافت های کاربردی، تزئینی و اعتقادی دارند به اجبار طبیعت با انتخاب شیوه زندگی ساده، بی پیرایه و همیشه در حال کوچ خود، نوع خاصی از زندگی و فرهنگ را شکل بخشیده اند که مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. ایل بختیاری با فرهنگ غنی خود یکی از بزرگترین اقوام در استان چهارمحال و بختیاری است که این فرهنگ و هنرشان متاثر از تجربه زیستی آن ها است و به طور قطع بر ایجاد طرح و نقوش آثار هنریشان تاثیر مستقیمی داشته است.
اما شواهد و گزارش های موجود حاکی از آن است که صنایع دستی عشایری با سرعتی بسیار نسبت به گذشته رو به زوال و فراموشی است و از آنجا که این آثار به لحاظ تکنیکی، نحوه بافت و مکانیزم های تولید و شیوه های رنگرزی هنوز مستندنگاری نشده است بیم آن می رود که به خاطر آموزش سینه به سینه در صورت عدم توجه به کلی فراموش شوند که برای جلوگیری از این روند باید اقدام فوری صورت گیرد چراکه این دست بافت ها میراث فرهنگی ایرانی است.
هنرهایی از قبیل نمکدان بافی، چنته بافی، سفره بافی و خورجین بافی هنرهایی است که به دست هنرمند زنان عشایر در کنار سیاه چادرها با نگاههایی بسیار نزدیک به زندگی و آداب و رسوم و طبیعت پیرامونشان بافته میشوند و به نوعی فرهنگ این مرز و بوم را با هنر خود به تصویر می کشند.
چنته بافی:
چنته وسیله ای برای حمل و نگهداری نمک و آرد است. در قسمت پشت، جاجیم باف است. نصف آن را بصورت قالی باف و نیمی دیگر را بصورت جاجیم می بافند. آن را از درازا تا کرده و ۲ شکاف پهلویی آن را می دوزند و کیسه ای به عرض ۳۰ و بلندی ۴۰ سانتی متر به وجود می آورند. دهانه آن باز بوده و بوسیله بندی که از کناره های دهانه آن دوخته می شود، همانند ساک مورد استفاده قرار می گیرد.
دختران و زنان عشایر از همان کودکی بافت چنته را فرا گرفته و هنگام رسیدن به سن ازدواج برای خانواده های خود چنته های مرغوبی می بافند. در جامعه عشایری که زنان فرصت و فضای مناسب برای ابراز عواطف و احساسات خود ندارند از چنته بافی به عنوان ابزاری برای تجسم بخشیدن به آرزوها و رویاهای شاد و اندوهناک خود بهره می جویند. در واقع چنته دریچه ای به سوی خلوت و تنهایی معصوم و بی آلایش زنان عشایر که برای بیان احساسات درونی خود از نقش مایه های باستانی و نقوش موجود در محیط زندگی خود یعنی طبیعت الهام می گیرند.
با تغییر شیوه زیست عشایر بسیاری از تغییرات در کاربرد وسایل زندگی نیز به وقوع پیوسته و امروز این صنایع در حالی که در گذشته دارای چندین کاربرد بودند، امروز تک کاربردی شده و یا به طور کلی کارایی خود را از دست داده اند.
با این وجود گرچه این هنرها رو به زوال گذاشته اما پتانسیل و توانایی بافت این صنایع دستی همچنان وجود دارد چراکه زنان میان سال عشایری و دختران ارشد آنها همچنان این فنون را بلد هستند و همین مایه امیدواری است اما اگر در این برهه از زمان چنین فرصتی را از دست دهیم و کاری انجام نشود، احیا و بازسازی این هنرها در آینده بی اندازه دشوار خواهد شد.
نمکدان بافی:
یکی از صنایع دستی تزئینی، کاربری نمکدان بافی نام دارد. نمکدان بافته ای است که ایلات و عشایر برای نگهداری و حمل و نقل نمک درشت یا سائیده از آن استفاده می نمایند. نمکدان به طور عمده در ایل های مختلف از چند نوع تکنیک بافته می شود. قسمت روی آن با تکنیک قالی بافی و پشت نمکدان با طرح ساده گلیم بافت در چند رنگ متفاوت بافته می شود. بعد از اتمام بافت پارچه متقالی به عنوان آستر در داخل نمکدان در نظر می گیرند تا نمک با پشم تماس نداشته باشد. فرم کلی نمکدان به شکل بطری می باشد. طرح های مورد استفاده ذهنی است و از طبیعت اطراف بافنده نشات می گیرد از جمله می توان به نگاره های جانوری (گوزن، روباه، گنجشک و مرغابی) و نگاره های گیاهی (درختان سو، چنار و..) اشاره کرد.
سفره بافی:
سفره بافی یکی از صنایع دستی کاربردی و تزیینی عشایر است که جزو بافتههای داری محسوب میشود. این نوع بافته جنبه خودمصرفی دارد و از الیاف ریسیده شده پشم شتر و یا گوسفند به صورت خودرنگ و یا دارای رنگ گیاهی بر روی دار زمینی بافته میشود.
اندازه سفرهها به ابعاد تقریبی ۱۱۰ در ۱۱۰ سانتیمتر مربع و نقوشی همچون کوه، بز، قوچ و گیاهان به صورت اشکال هندسی در وسط و حاشیه آن قرار میگیرد که گاها به صورت برجسته میباشد. این نقوش به طورت ذهنی خلق شده و همگی برگرفته از طبیعت پیرامون عشایر است. زنان این سفره را هنگام خمیر بر زیر تغار پهن کرده و بدین شکل از ریخت و پاش آرد و خمیر بر روی زمین جلوگیری میکنند.
خورجین بافی:
خورجین یا به گویش محلی هورژین دو کیسه متقارنی است که به یکدیگر متصل شده و در هر کیسهای که در طرفیت حیوان بارکش نصب میشود عشایر اسباب و لوازم خود را در آن جای میدهند.
مواد اولیه خورجین معمولا از موی بز برای تار و ریشه و از پشم بهاری گوسفند برای بافت در داخل استفاده می شود. روش بافت خورجین بدین صورت است که بافنده که معمولا از تجربه و تبحر بسیار خوبی برخوردار است و به اندازه دلخواه دار را روی زمین علم مرده چله دوانی می کند و با توجه به اینکه اجرای تکنیکهای بافتی که در خورجین به کار می رود هر کدام دارای ویژگی های خاصی است اما بافندگان این نوع دست بافت که در اصطلاح محلی به آن چینه گر می گویند کلیه تکنیک های بافت مورد نظر را روی دار به ابعاد مختلف چله دوانی می کنند و پس از آن بر اساس تجارب خود که بیشتر به صورت ذهنی و تجسمی است نقوش این نوع صنایع دستی عشایر برگرفته از طبیعت، اطراف و گلها است.
سیاه چادر بافی:
سیاه چادر که در زبان محلی به آن بهون گفته می شود از صنایع دستی عشایر است که از دیرباز در میان مدرمان کوچ رو بختیاری به عنوان مسکنی متحرک مورد استفاده می گرفته است.
این صنایع دستی که تار و پود آن را موی بز تشکیل میدهد و در نوارهایی به عرض ۴۰ تا ۶۰ سانتی متر با نام «لت» بافته میشود. بخش اصلی سقف و دیوارههای خانه و محل زندگی خانوادههای عشایر محسوب شده و در زمان کوچ به راحتی جمع آوری و در مکانی دیگر در قشلاق و ییلاق برپا می شود.
اگرچه استفاده از سیاه چادر بین عشایر بختیاری دیگر چندان مرسوم نیست و با کمرنگ شدن شیوه های سنتی کوچ، جای خود را به چادرهای برزنتی داده است اما این روزها اقامتگاههای بوم گردی سالن های پذیرایی و حتی مسافران خارجی در صف متقاضیان آنها ایستاده اند.
نظر شما