به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، نشست علمی «زمینه های مهدینمایی در ایران» از سلسله نشست های همایش «جریان های انحرافی و مدعیان دروغین مهدویت در دوران معاصر و راهبردهای مواجهه با آنها» صبح امروز (شنبه، ۳ تیرماه) به همت پژوهشکده مهدویت و آیندهپژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
بنابر این گزارش، حجت اسلام مهراب صادقنیا در این نشست به عنوان ارائه دهنده و حجت الاسلام سیدحسین شرفالدین و اللهکرم کرمی پور به عنوان ناقد در این نشست حضور داشتند. آنچه در ادامه می آید مروری بر مباحث مطرح شده در این نشست است.
حجت الاسلام صادقنیا در این نشست با بیان اینکه قاعدهمندی رفتار و شخصیت و سپس افکار و گرایشهای فکری مبنای عقلانیت است و هیچ ملتی با هر پیشینه تاریخی و ساختار فرهنگی، نمیتواند برای پیشرفت و توسعه یافتگی از این مبنا فاصله بگیرد، اظهار کرد: شهودگرایی و دریافتهای عاطفی و احساس شاید روی دیگر سکه گریز از عقلانیت و قاعدهمندی باشد. جامعه ایران مانند بسیاری از جوامع شرقی، البته شاید قدری متعادلتر، گرایش بالایی به معرفتهای شهودی و عاطفی دارد.
استادیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: بسیاری از کسانی که به هواداری مهدینمایان برخاستهاند، هیچ استدلالی برای مدعای خود ندارند اما به دلیل اعتباری که برای معرفتهای شهودی قائلند حاضر نیستند در برابر استدلال و منطق برهان از آنچه میگویند، صرفنظر کنند.
وی با بیان اینکه متأسفانه زنانگی در جامعه ایران در گفتمان مهدویت بیش از هر جای دیگری خودنمایی کرده است، گفت: این خصیصه صرفا مربوط به زنان نمی شود، بلکه زمانی به کار می رود که جاهطلبی، برتری جویی، و توفیقگرایی جای خود را به میل شدید به همکاری بر اساس روابط و کنشهای عاطفی و توجه به محیط بالاتر میدهد. در حالی که در جوامع مردگرا بر موفقیت، رقابت و فعالیتهای جسورانه تمرکز بیشتری می شود و بردباری افراد در مقابل ساختارهای معیوب و فرآیندهای نادرست کمتر از جوامع زنانه است.
خودنمایی نقیصه زنانگی در گفتمان مهدویت!
وی ابراز کرد: زنانگی در جامعه ایران در گفتمان مهدویت بیش از هر جای دیگری خودنمایی کرده است. چند دهه است که بیش از هر چیز دیگری میتوان غلبهی گفتمان عاطفی و احساسی را در ادبیات مهدویت دید. ادبیات تولید شده در قالب کتاب، فیلم، برنامههای تلویزیونی، شعر و ... ادبیاتی کاملا عاطفی است؛ پژوهشگاهها و یا مراکز تخصصی مهدویت در جامعهی ایران بیش از آن که به رشد ادبیات علمی و عقلگرایی و تفکر انتقادی در این زمینه کمک کنند، به فربه کردن ابعاد عاطفی مهدویت کمک کرده اند.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: عوامل تاریخی خاص از جمله مهجوریت و مغلوبیت سیاسی اجتماعی در قرون متمادی، عاملی شد تا مردم رویکردی عاطفی به آموزه مهدوی داشته باشند و در نتیجه از کانون اندیشه مهدویت، کمترین بهره برداری معرفتی معنویتی صورت گرفت. مدعی یمانی و انصار او در ایران، بر این آسیب اجتماعی توجه ویژه و تلاش کردند با تحریک احساسات و عواطف مردم در حوزه مهدویت، آنان را به سمت خود بکشانند.
از کار عالمانه در حوزه مهدویت غافل نشویم
وی تأکید کرد: رهبر معظم انقلاب، در سخنانی به این آسیب توجه داشته و کار عالمانه در حوزه مهدویت را اصلی مهم در مقابله با مدعیان دروغین دانستند. ایشان فرمودند: از کار عالمانه و همراه با دقت در مسئلهی انتظار و مسئلهی دوران ظهور نباید غفلت کرد و از کار عامیانه و جاهلانه بشدت باید پرهیز کرد. از جملهی چیزهائی که میتواند یک خطر بزرگ باشد، کارهای عامیانه و جاهلانه و دور از معرفت و غیرمتکی به سند و مدرک در مسئلهی مربوط به امام زمان (عج) است که همین زمینه را برای مدعیان دروغین فراهم می کند.
بازارگرمیهای دروغین و خرافی!
حجت الاسلام صادقنیا خرافه گرایی را از دیگر عوامل بروز مهدینمایی در ایران برشمرد و گفت: وجود روحیه گرایش به خرافه در کنار چالشهای سهمگین اجتماعی و بحرانهایی چون جنگ و استعمار و سلطه بیگانهگان و نیز نابازیگران بدخواهی که به دنبال بیاعتباری باورداشتهای دینی هستند سبب شده است تا بویژه در روزگار معاصر شاهد آن باشیم که عدهای با بازارگرمی ادعاهایی در زمینهی مهدویت مطرح کنند و انسانهای سادهدلی را گرد خود جمع کنند.
وی ابراز کرد: از دیگر خصلتهای فرهنگی ایرانی که زمینهساز پذیرش مهدینمایی است ابهامپذیری و پذیرش ناشناختهها است، ابهامپذیری و ترس از ارزیابی ناشناختهها و تسلیم شدن در برابر آنها و پذیرش ریسک در مواجهه با مدعیات جدید، بویژه اگر دینی باشند، سبب شده است که فرهنگ ایرانی بستر مناسبی برای ظهور مهدینمایانی باشد که هرگز نتوانسته و نمیتوانند سخنان پیامبرانه خود را به ارزیابی و سنجش عقل بگذارند.
استادیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) تقدیرگرایی را عامل دیگری در بروز مهدینمایی در ایران برشمرد و بیان کرد: تقدیرگرایی و واگذاری آینده مبهم و اینکه خداوند سرنوشت هر جامعهای را از پیش نوشته است، زمینه را برای کاهش تدبیر و مسئولیتپذیری فراهم میکند. این وضعیت فرهنگی به آسانی میتواند جامعه را در وضعیتی قرار دهد که همواره در انتظار تحقق همان سرنوشت محتوم توسط موعودی باشند که قرار است آن آینده مطلوب را محقق کند.
وی در ادامه ابراز کرد: مهدینمایان را باید در امتداد همان ذهنیت اسطورساز ایرانیان دید؛ کهنالگوهایی که در شرایط دشوار تاریخی و در میانه بحرانهای آزاردهنده اجتماعی توسط گروهی آفریده میشوند تا از میان بحران و آشفتگی، جهان هوادارانشان را معنادار کنند. طبیعی است که این افراد با استفاده از نصوص دینی و خصلت دینداری مردم از کاریزمای بیشتری نیز برخوردار هستند.
تلاش مهدینماها به مستند شدن به دینداری!
حجت الاسلام صادقنیا دینداری را عامل دیگری در بروز مهدینمایی در ایران دانست و تأکید کرد: چون جریانهای مهدینما ماهیتی دینی دارند و معمولاً گروههای دیندار جامعه به سوی آنها کشیده میشوند بنا بر این هر چه جامعه دیندارتر باشد امکان رشد این جریانها فراهمتر است. از این نظر و با توجه به موقعیت اجتماعی نهاد دین در میان ایرانیان، جریانهای مهدینما تلاش دارند تا خود را به باورداشتهای دینی جامعه مستند کنند و گاهی از عالمان دینی برای خود مؤیداتی بگیرند چنان که احمد اسماعیل و انصار او در ابتدا و به دروغ مدعی حمایت مقام معظم رهبری و تنی چند از علما از جریان یمانی شدند.
وی در ادامه یکی از ویژهگیهای فرهنگ ایرانی را فقر تفکر انتقادی دانست و بیان کرد: وقتی کار به فکر دینی میرسد ترس از نقد بیشتر میشود. مروری بر اتفاقهایی که برای کسانی که مستند به عقلانیت انتقادی به آزاداندیشی در قلمرو دین روی آوردهاند، نشان میدهد حوزههای علمیه و جامعه دینداران به اندازهی کافی با تفکر انتقادی همدلی نکردهاند. در این چرخه، آزاداندیشان تاوان سختی برای اندیشههای خود دادهاند. افرادی همچون ملاصدرا، علامه طباطبایی(ره)، شهید مرتضی مطهری، و حتی امام خمینی(ره) به سختی توانستهاند با تفکر بسته و قالبی حوزه که با هر نوع نوفهمی سازگاری نداشت، مواجهه کنند.
حجت الاسلام صادقنیا در پایان خاطرنشان کرد: خصلت نقلگرایی و فقدان روح و روحیه انتقادی در میان ایرانیان زمینه را برای ظهور و گسترش مدعیان مهدویت فراهم میکند. این گروهها که بیشتر بر اساس نقل روایات آن هم به صورت تقطیع شده و بدون اهتمام به اعتبار سندی آنها با هواداران خود سخن میگویند از چاقوی برنده نقد در امان هستند؛ چون جامعهای که در آن زندگی میکنند از این روحیه برخوردار نیست.
در ادامه این نشست مباحث مطرحشده از سوی منتقدان به نقد و بررسی گذاشته شد.
نظر شما