به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ حضرت آیت الله خامنه ای در 12 سال گذشته یازدهم مرداد سال 90 در دیدار با جامعه قرآنی كشور فرمود: یكي از چیزهائي كه می تواند تدبر در قرآن را به ما ارزاني بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن كم داریم و من قبلاً گفتم كه در كشور ما حداقل باید یك میلیون نفر حافظ قرآن باشند - حالا یك میلیون كه عدد كمي است نسبت به این جمعیتي كه ما داریم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه یك مقدماتي فراهم كردهاند، كارهائي را مشغول شدهاند و دارند برنامههائي را فراهم می كنند براي اینكه انشاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جاي یك میلیون، می گوئیم انشاءاللَّه ما باید 10 میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم. پس از گذشت 12 سال برخی عقیده دارند برای جامه عمل پوشاندن به این سخن رهبر معظم انقلاب هنور راه درازی در پیش داریم و تربیت 10 میلیون حافظ قرآن برنامه ای است كه نباید انتظار داشته باشیم در چند سال محقق شود. لذا در این خصوص با حجت الاسلام دکتر «ایمان ضرابی» پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
چالش های عدم رسیدن به 10 میلیون حافظ قرآن در ایران به عنوان یکی از مطالبات رهبری و راهکارهای نوآورانه برای فائق آمدن بر این چالش های موجود چیست؟
مقوله حفظ قرآن در برهه ای از تاریخ در ایران اوج بسیار خوبی گرفت و موسسات حفظ قرآن بسیار جدی فعالیت داشتند بنحوی که بنده در قم با برخی از این موسسات همکاری داشتم کاملا متوجه نشاط و جدّیت این مراکز آموزشی بودم و حتی خیلی خلاقانه کتاب ها و روش های موثری را در آموزش حفظ قرآن بکار می گرفتند که البته هنوزهم با اهتمام ادامه دارد حال اینکه چرا هنوز به آن آمار مطلوب نرسیدیم به نظر علتش این است که ما در گسترش مراکز حفظ با کادر متخصص کمبود جدی داریم؛ شاید در بسیاری از شهرها و مراکز استان، این مراکز در دسترس باشند اما ما در خیلی از مناطق کشور چنین امکاناتی نداریم و یا در جاهایی که این امکانات وجود دارد استعداد برخی از افراد مستعد مخصوصا نوجوانان و جوانان در این حوزه مورد ارزیابی قرار نمی گیرد وخانواده ها ازاهمیت حفظ قرآن برای فرزندانشان غافلند. آنچه که بنده بعنوان راهکار می توانم اینجا بیان کنم این است که اولا باید با فرهنگ سازی جایگاه یک حافظ را در جامعه بدرستی معرفی کنیم تا جامعه اسلامی بداند که یک حافظ قرآن در چه جایگاه والایی قرار دارد تا برای علاقمندان انگیزه و شوق ایجاد شود.
بنا بر توصیه قرآن کریم، اهل قرآن در میان انسانها دارای درجات والایی هستند بجز پیامبران (ع)و معصومین(ع) که در بلندترین مقامات الهی قرار گرفته اند؛ حقوق اهل قرآن را رعایت کنید؛ اینان نزد خداوند از ارج و قرب بالایی برخوردارند. همچنین بنابرروایات افرادی که حافظ قرآن هستند حامل قرآن و از اولیا خدا هستند و هرکس با حاملان قرآن دشمنی کند، در حقیقت با خداوند دشمنی کرده است و اگر کسی آنان را دوست داشته باشد، گویی که خداوند را دوست دارد و کسی که قرآن را با خود حمل میکند، در حقیقت حامل پرچم اسلام و توحید است. حفظ و آموزش قرآن کریم نعمت بزرگی برای مربیان وحافظان به شمار میرود و حفظ قرآن کریم از سوی حافظان نوجوان برای پدران و مادران افتخاری بس بزرگ و عظیم است که نصیب آنها می شود. ثانیا خلا نبود موسسات قرآنی در جاهای کم برخوردار را آموزش و پرورش و مراکز آموزشی دولتی جبران کند به این صورت که مدارس و دانشگاهها با استفاده از ظرفیت های خود وکمک گرفتن ازتجربیات موسسات موفق در این امربه رسیدن ما به تعداد مطلوب حافظان قرآن کمک کنند.
برای توسعه و ترویج فرهنگ جلسات خانگی قرآن چه باید کرد؟
برای ترویج فرهنگ جلسات خانگی قرآن باید مهمانی ها ودورهمی ها را هدفمند برگزار کنیم. یعنی سعی کنیم این را به یک فرهنگ تبدیل کنیم که در نشست و برخواست های خانوادگی بجای سخن گفتن در مورد مسائل بیهوده وسخن گفتن از رویدادهایی که هیچ تاثیری برای افراد ندارد با قرآن انس بگیریم و حتی اگر شده به یک آیه بپردازیم و در اطراف آن سخن بگوییم تا بقیه هم بشنوند و استفاده کنند. من بسیاری از خانواده ها را می شناسم که در دورهمی هایشان در خصوص بعضی آیات صحبت می کنند و حتی نوجوانان آنها در این بحث مشارکت می کنند و حتی این سوالات و شبهات این دورهمی را روز بعد، از معلم خود یا روحانی مسجد می پرسند تا در نشست بعدی ادامه بحث را با دستی پر دنبال کنند؛چقدر خوب است اگر حتی خانواده ها در این مهمانی ها یک صفحه ترجمه قرآن را برای همدیگر بخوانند. متاسفانه با کمال شرمساری باید عرض کنم اغلب مسلمانان ما حتی یکبار هم کل قرآن را بنحوی که متوجه شوند که خداوند در این کتاب بزرگ چه فرموده با ترجمه نخوانده اند.
لذا اگر در جلسات خانوادگی چنین کاری رویه شود لااقل افراد خانواده با این کتاب انس بیشتری می گیرند و متوجه می شوند که خدا در این قرآن چه مطالب ارزشمند، کاربردی و مفیدی را برای مسلمین فرموده است. خیلی از افراد خانواده در زمان های مختلف مانند ماه مبارک ختم قرآن انجام می دهند که این کاربسیارخوبی است اما باید دانست که در واقع تاکید روایات به قرائت برای ایجاد علاقه در قرائت کننده است تا برود و ببیند خدا چه سخنی را با او در این کتاب بیان فرموده است و قرائت در حقیقت مرحله نخستین انس با قرآن است و توقف در یک مرحله قطعا کار پسندیده ای نیست. بنده گاهی به مراجعین خودم عرض می کنم این مهم نیست که شما کل قرآن را هرساله ختم کنید اگر شما روزی یک آیه را بخوانید و بدانید خدا در این آیه چه فرموده، بسیار بسیار موثرتر است و خب اگر این شکل کار در مهمانی ها و دورهمی ها رواج پیدا کند، شاهد تحول عجیبی در مسائل اخلاقی ، اجتماعی و ... خواهیم بود.
ما در جامعه در بین همه اقشارمختلف مانند مسئولین و ... دچار مشکل مهجوریت قرآن هستیم ،چرا قرآن مهجوره و چه راهکاری برای رفع مهجوریت قرآن باید در پیش گرفت؟
ابتدا باید ببینیم معنی مهجوریت قرآن چیست، مهجوریت قرآن به معنای متروک ماندن ظاهر قرآن در بین مسلمین نیست اینکه فکر کنیم لفظ قرآن در بین ما نباشد بلکه معنی مهجوریت درواقع فاصله گرفتن از آموزه ها و اعراض از مفاهیم آن از سوی جامعه اسلامی است، تا جایی که این جزو گلایه رسول خدا (ص) در آیه 30 سور فرقان است که: «يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً » (پیامبر در روز{ قیامت} می فرماید: پروردگارا: همانا امت من این قرآن را رها کردند) با توجه به جامعیت همه جانبه قرآن، درابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی آن عملاً در سطح وسیعی از جوامع مسلمان ما شاهد مهجورعملی قرآن هستیم.
از نظربنده هم مسلمانان و هم غیر مسلمانان در مهجوریت قرآن نقش دارند و مهم ترین زمینه ها و عوامل مهجوریت قرآن را اگر بخواهیم فهرست وار معرفی کنیم عبارتند از: مهجوریت حاملان اصلی قرآن یعنی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بسنده کردن به ظواهر قرآن، تحجر و خشک ذهنی، ناکارآمد جلوه دادن قرآن در حوزه های سیاسی و اجتماعی از سوی دشمنان و حتی دوستان نآگاه، ارائة تفاسیر ناصواب و سلیقه ای از قرآن، ستم پیشگی حاکمان و زمامداران، ازخودبیگانگی و خودباختگی فرهنگی.
بنده حتی در درس خارج علوم قرآنی و تفسیر خود در قم به شاگردانم عرض کردم که یکی از علل مهجوریت قرآن برخی از همین درسهای نا کارآمد حوزه و دانشگاه است که بجای اینکه ما را به سمت علم حقیقی و معارف الهی که در قرآن است سوق دهد از قرآن دور کرده است و به سوی قیل و قال هایی که برآب بنا شده می کشاند. خیلی از کتاب های آموزشی در علوم انسانی که در حوزه و دانشگاه تدریس می شود، دارند آدرس غلط به نظام فکری فرد و جامعه می دهند ،قرآن یک کتاب است که علوم مختلفی را در خود جا داده است لذا کسی هم که عمر خود را صرف علوم مختلف قرآنی می کند شخص جامع الاطرافی خواهد شد؛ بعد آقایان می نشینند می گویند ما چگونه علوم انسانی را اسلامی کنیم. بنده عرض می کنم، آقایان شما علوم انسانی را قرآنی کنید.
یعنی با اصول و معارف قرآن آمیخته کنید همه مسایل حل می شود « لَا رَطْبٍ وَ لَا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ»،من از زمانی که خودم را در شرایط علمی دیدم تا بحال عزیزان در شورای انقلاب فرهنگی می خواهند علوم انسانی را اسلامی کنند و روز به روز هم از اسلامی شدن دور و دورتر می شوند چرا؟ چون خود این عزیزان هم باور ندارند که خدا در قرآن برای مسلمین علوم مجزا قرار داده؛ اینکه ما بلد نیستیم محتوای علوم انسانی اسلامی را از قرآن بیرون بکشیم دلیل بر نبود علوم مناسب و کاربردی در قرآن نیست بلکه ناتوانی ما را می رساند بجای تلاش مذبوحانه از اهل فن آن استفاده کنید، کسانی که سالها در محضر قرآن زانو زدند؛ خدا می داند بنده در بسیاری مواقع وقتی با متخصصین یا اساتید دانشگاه علوم اجتماعی، روانشناسی،مردم شناسی ویا سیاسی که صحبت داشتم، وقتی حرف و نظریه یکی از بزرگان آن شاخه علمی را که مثلا اروپایی بود رامطرح می کردند، می گفتم این را ما درفلان آیه قرآن هم داریم ؛با بهت و حیرت زدگی به بنده نگاه می کردند و می گفتند جدا این آیه قرآن است؟ حرف بنده خدای نکرده توهین فرض نشود اما در واقع انگار ما بیشتر دنبال حرفهای ثقیل و الفاظ و اصطلاحات غربی هستیم تا دنبال حقیقت علم و دانش، عرض هم شد این مشکل فقط منوط به دانشگاه نیست بلکه حوزه ها هم بیشتر از دانشگاه دچار این غفلت هستند، مجموع اینها می شود دلیل مهجوریت قرآن.
نظر شما