خبرگزاری شبستان/ کرمان
با تبرک و تیمن به اول ماه رجب المرجب، خجسته زاد روز باسعادت امام محمد باقر(ع)،فرمایشات آن امام همام که البته مکتب تشیع به صورت ویژه مرهون مجاهدت علمی ایشان و فرزند بزرگوارش امام صادق(ع)است، نخستین گفتگو از این منظر تقدیم علاقه مندان می شود.
آنچه در پی می آید گفتگوی خبرنگار شبستان در کرمان با حجت الاسلام والمسلمین حمید اسماعیل پور، مسئول کمیسیون فرهنگی نمازجمعه استان و امام جمعه شهر راین است؛ که در آغاز سخن پس از تبریک این مناسبت فرخنده و اشاره به دوران 20 ساله امامت آن حضرت که مقارن با حکومت 5 تن از خلفای اموی بوده است؛ اشاره ای به انتساب آن بزرگوار هم از سوی پدر و هم از طرف مادر به امام معصوم شد؛ زیرا مادر بزرگوار امام باقر(ع)دختر امام حسن مجتبی(ع)است.
فرمایشات امام باقر(ع)بیشتر حول چه مباحثی است؟
نگاهی کلی به فرمایشات آن حضرت و مقتضیات زمان و مکانی که ایشان در آن قرار گرفته است، این فرمایشات را حول 4 محور اساسی مطرح می کند که نخستین آن مطالب کلامی است که در مقابله با گرایشات و مذاهب پدید آمده در عصر آن حضرت با هدف جلوگیری از گرفتار شدن مردم در آن ورطه ها بیان شده است.
علاوه بر این؛ حضرت در خصوص اشتباهات فقهی، کلامی، تاریخی و تفسیری که در میان عالمان آن عصر رایج می شده است وظیفه خود می دانستند تا با روشنگری و بیان مطالب حق در باب اعتقادات و احکام و... جلوی این اشتباهات را بگیرند.
گشایش ابوابی از معرفت دینی که حاکمان در آن دوران از گشوده این ابواب و مطلع شدن مردم از ان بیم داشتند، سومین محور فرمایشات امام پنجم است.
پرورش دانشمندانی که صرفاً راوی حدیث نبوده بلکه علوم اسلامی اخذ شده از حضرت را به سرزمین های اسلامی منتقل می کردند، باب دیگری از فرمایشات حضرت را تشکیل می دهد که به رغم همه خفقان های موجود در دوران ایشان و تأکید حضرت بر تقیه از جانب شاگردان در خودداری از نقل همه گفتارها و فرمایشات، اما شاگردان زیادی در این عصر در مکتب حضرت تربیت شدند.
اشاره کردید به گرایشات و مذاهب پدید آمده در زمان امام باقر(ع)؛ آیا این آغاز پیدایش مذاهب در دوران ائمه است؟ و مهم ترین مذاهب ظهور یافته در این دوره کدام اند؟
در خصوص بخش اول باید عرض کنم خیر؛ پیدایش مذاهب به دوره امام سجاد(ع)که عده ای معتقد به امامت محمد حنفیه شدند، باز می گردد؛ در مورد بخش دوم سئوالتان چندین مذهب بوده است که "مرجعه" یکی از آنهاست.
در خصوص گشایش ابوابی از معرفت دینی توسط امام باقر(ع)که خوف حاکمان را به دنبال داشت توضیحی بفرمائید.
موضوع جبر و اختیار، شرک و حتی خود بحث امامت از نمونه های قابل ذکر در این مسئله است که تبیین آن برای مردم و اطلاع عموم از آن موقعیت دستگاه خلافت را به خطر می انداخت زیرا مردم را گرداگرد امام(ع)جمع می کرد که البته همین امر هم در نهایت منجر به شهادت حضرت شد.
مایلیم فضای گفتگو متبرک را متبرک کنید به حدیثی از امام باقر(ع)که متناسب با فضای کنونی جامعه هم باشد.
آن امام در فرمایشی نورانی فرمودند: کسی که برای رفع نیاز برادر مسلمانش قدم بردارد 75 هزار فرشته سایه بر سرش می اندازند و قدمی در این راه بر نمی دارد جز اینکه به ازای هر قدم حسنه ای برای او نوشته، سیئه ای از صحیفه اعمالش محو و درجه ای بر درجات او افزوده می شود و زمانی که کار برادر مسلمانش را انجام داد، خداوند به ازای این کار برای او اجر کسی که یک حج و یک عمره به جای آورده باشد، منظور می کند.
ببینید این فرمایش نورانی نشاندهنده اهمیت رفع حاجت دیگران از سر خیرخواهی و مقدم دانستن حاجت برادر مسلمان مسلمان بر آسایش خویش است؛ نظیر این فرمایشات افراد را ترغیب می کند تا از رفع حاجت برادر مسامان خود حظ بیشتری برده و کسانی هم که تاکنون به این امر خیر اقدام نکردند، توجهشان به چنین فضایلی بیشتر جلب شود.
به نظر شما فرمایشات ائمه معصوم چگونه در زندگی ما کاربردی می شود؟
یکی از راه های ترویج فرهنگ اسلامی، پرداختن به این فرمایشات است متأسفانه اینگونه معارف دینی که در زندگی فردی و اجتماعی ما جنبه ساری و جاری دارد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است و اساساً روال نقل حدیث از ائمه، روال رضایت بخشی نیست البته شاید بخش از آن هم به ما روحانیون بر می گردد که باید بیشتر از این کار می کردیم.
از طرف دیگه شما می بینید در کتاب های درسی و یا حتی بسیاری از کتاب های دیگر مؤلف ترجیح داده است تا سخنان و نظرات خود را به جای نقل حدیث که سراسر حکمت، اخلاق و تهذیب است به جامعه تزریق کند و یا حتی در بسیاری از مجامع، سخنرانان نیز اینگونه اند؛ البته در انجا که سخنان اشخاص مبتنی بر احادیث باشد ما مخالفتی نداریم.
فراتر از این به شما بگویم؛ کاش در دانشگاه های ما تنها حدیث نقل می شد متأسفانه در این باب کوتاهی بسیار شده است.
آیا واقعاً نقل حدیث به تنهایی پاسخگوی نیازهای جامعه دانشگاهی ما هست؟
من از شما یک سوال می پرسم؟ ماهیت حقیقی این نیاز یا نیازهایی که می گوئید، چیست؟ از کجا آمده است؟ این پیش فرض که نیازهای جوانان خارج از دایره فرمایشات ائمه پاسخ داده شود، صرفاً یک تفکر انحرافی غربی است.
آیا تاکنون اولاً این نیازها از لحاظ روانی شناخته شده اند و ثانیاً دسته بندی نسبت به انان در تفکیک نیازهای اساسی نسبت به سعادت فرد از نیازهای کاذب صورت گرفته است؟
اگر این دسته بندی انجام شده است(که تاکنون نشده)فرمایشات ائمه در هر دو مورد پاسخگوست؛ در مورد نخست که نیازهای اساسی نسبت به سعادت اوست، اساساً فرمایشات ائمه هم در همین راستاست؛ آیا تاکنون کسی به دنبال پاسخ به این نیازها در لابلای احادیث غور کرده است که پاسخ ان را دریافت نکرده باشد؟!
و در مورد دوم یعنی نیازهای کاذب و مولود تفکر غرب؛ هنگامی که این نیازها از نیازهای حقیقی جدا شد آن وقت فرمایشات ائمه معصوم برای این نیازهای کاذب که در حقیقت یک بیماری است راهکار عملی ارائه می دهد تا یک بیماری را علاج کند.
در اینجا لازم می بینم شما و سایر علاقه مندان را به کتاب "جلوه گری زنان و نگاه مردان" نوشته یوسف غلامی ارجاع دهم که در این کتاب چنان توجهی به ایات و روایت ائمه معصوم (ع)شده است که شاید بسیاری از ما از آن فرمایشات به صورت سطحی و گذرا عبور می کنیم.
به نظر شما شاخص ترین بعد زندگی امام باقر(ع)که در این برهه از زمان باید مورد توجه باشد کدام است؟
همانگونه که از نام حضرت پیداست "باقر" به معنای شکافنده علوم است؛ به نظر بنده توجه به علم و دانش مهمترین بعدی است که می توان به سیره آن حضرت تأسی کرد اما اینجا نکته ظریفی وجود دارد و آن اینکه حرکت در مسیر علم باید بر این مبنا باشد که شالوده و پایه حرکت انسان علم دین و توحید باشد تا با این زیرساخت اساسی به سراغ علوم دیگر رفت؛ یعنی با توحید و دین به عنوان علوم زیربنایی به دنبال کسب علوم روبنائی برویم.
لازم است فرمایشات حضرت امام خامنه ای و تأکید ایشان بر نهضت تولید علم و توجه به علوم انسانی مورد توجه قرار گیرد و علوم انسانی ما مبتنی بر قرآن و معارف اهل بیت، سرچشمه تولید علم شود.
پایان پیام
نظر شما