ولایت فقیه همان ولایت رسول اللَّه(ص) است

ولایت فقیه همان ولایت رسول اللَّه(ص) است. ولایت فقیه چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه را خدای تبارک و تعالی درست کرده است و این‏ها از ولایت رسول اللَّه(ص) هم می‏ ترسند.

خبرگزاری شبستان: با سلام و درود به پیش‏گاه مقدس مولود نیمه‏ ی شعبان و آخرین ذخیره ‏ی امامت، حضرت بقیّة اللَّه -ارواحنا فداه- و یگانه دادگستر ابدی و بزرگ پرچم‏ دار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استکبار. سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی او. سلام بر غیبت و ظهور او و سلام بر آنان که ظهورش را با حقیقت درک می‏ کنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز می ‏شوند.

 

9. اصلاحات مصلح موعود

مکتب ولیّ امر را به آن توجه کنید که، برای تعلیم و تربیت این انسان است که از حدّ حیوانیت برسانَدَش به حدّ انسانیت و رشد انسانی پیدا کند و تربیت‏ های انسانی پیدا کند و تعلیمات، تعلیمات صحیح باشد.(48)
ولیّ عصر - ارواحنا له الفداء - که او تا ازل احیاء می‏ کند دین خدای تبارک و تعالی را.(49)
دنیا علیل است. سران همه کشورها، الاّ انگشت شمار، نمی‏ توانم بگویم این یکی دوتا، سه تا، سران همه ‏ی این‏ها، مردم را مسموم کرده ‏اند و افکار ملت‏ های خودشان را مسموم کرده‏ اند و علیل کرده‏ اند ملت‏ های خودشان را. آن‏قدر تحقیر کرده ‏اند از این ملت‏ ها، آن‏قدر این‏ها را در فشار اقتصادی قرار داده ‏اند و آن‏قدر این بیچاره‏ ها زحمت کشیدند و زحمت‏ های ‏شان را دیگران به غارت بردند، که علیل شدند. افکارشان از بین رفته است. یکی می‏ خواهد که بیاید احیاء کند این افکار را. و من امیدوارم که ان‏شاءاللَّه حضرت بقیّة اللَّه(ع) زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی بشر، با آن دم مسیحایی خود، اصلاح کنند این‏ها را.(50)
مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر می ‏دهد و بشریت را به توحید می‏ خواند.(51)
حکومت جور بسته بشود و از بین برود. معروف در کار باشد. منکرات از بین بروند. حضرت صاحب(ع) - ارواحنا فداه - هم که تشریف می‏ آورند، برای همین معناست.(52)
آن کاری که لشکر امام زمان(ع) باید بکند، با آن کاری که لشکر طاغوت می‏ کرد، فرق دارد. همان‏ طوری که خود امام زمان(ع) با طاغوت فرق داشت. آن، حکومت جور بود و این، حکومت عدل. آن، حکومت طاغوت بود و این، حکومت خدا.(53)

 

10. جامعه‏ ی پس از ظهور

الف - زیبایی‏ ها

اگر عید ولادت حضرت رسول(ص) بزرگترین عید است برای مسلمین. از باب این که موفق به توسعه‏ ی آن چیزهایی که می‏ خواست توسعه بدهد، نشد؛ چون حضرت صاحب‏ علیه السلام این معنا را اجرا خواهد کرد و در تمام عالم زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. به همه‏ ی مراتب عدالت، به همه‏ ی مراتب دادخواهی، باید ما بگوییم که عید شعبان - عید تولد حضرت مهدی(ع) بزرگ‏ترین عید است برای تمام بشر.به ما این وعده را داده ‏اند که، در یک وقتی که امام زمان(ع) ظهور کند، این اختلافات از بین می‏ رود و همه برادروار با هم هستند. دیگر زورمند و زورکشی در کار نمی‏ ماند. (54)
و لهذا می‏ بینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود. بله، در زمان حضرت صاحب(ع) حکومت، واحد می‏ شود. قدرت حکومت .... عدالت، یک عدالت اجتماعی در همه‏ ی عالم می‏ آید، اما نه این که انسان‏ ها بشوند یک انسان دیگر. انسان‏ ها همان‏ها هستند که یک دسته ‏شان خوبند، یک دسته ‏شان بد. منتها آن‏هایی که بد هستند، دیگر نمی‏ توانند کارهای خلاف بکنند. (55)
آن‏چه غایت تعلیمات اسلامی است، هم‏زیستی مسالمت ‏آمیز در سطح جهان است، که امید است با تعجیل در ظهور مهدی آخرالزمان - ارواحنا فداه - حاصل شود. و رسیدن انسان‏ ها به کمال و سعادت اخروی است که خداوند نصیب همگان فرماید.(56)

 

ب - زشتی‏ ها

در حکومت عدل بقیّة اللَّه(ع) هم عدالت جاری می‏ شود، لکن حبّ‏ های نفسانی در بسیاری از قشرها باقی است و همان حب‏ های نفسانی است که بعضی روایات هست که حضرت مهدی(ع) را تکفیر می‏ کنند.(57)
ما نباید توقع داشته باشیم که، صبح کنیم در حالی که همه چیز سر جای خودش باشد. در زمان حضرت صاحب(ع) هم که ایشان با تمام قدرت می‏ خواهند عدل را اجرا نمایند، با این ترتیب نمی‏ شود که هیچ کس حتی خلاف پنهانی هم نکند. و بالاخره همان‏ها هم که مخالف هستند، حضرت صاحب(ع) را شهید می‏ کنند و در روایات قریب به این معنا دارد که بعضی فقهای عصر با ایشان مخالفت می‏ کنند. (58)
شما بدانید که اگر امام زمان(ع) حالا بیاید، باز این قلم ‏ها مخالفند با او.(59)

 

11. مفهوم واقعی عدالت‏

حالا البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی‏ توانیم بکنیم. اگر می‏ توانستیم می‏ کردیم. اما چون نمی ‏توانیم بکنیم، ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است، ما اگر بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم. تکلیف مان است. ضرورت اسلام و قرآن، تکلیف ما کرده است که باید برویم همه‏ ی کار را بکنیم. اما نمی‏ توانیم بکنیم. چون نمی ‏توانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند، اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را هم‏چو بکنیم که مهیّا بشود عالم برای آمدن حضرت(ع).(60)
قضیه‏ ی غیبت حضرت صاحب(‏ع)، قضیه‏ ی مهمی است که به ما مسایلی می‏ فهماند. مِنْ‏ جمله این‏ که؛ برای یک هم‏چو کار بزرگی که در تمام دنیا، عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسی الاّ مهدی موعود(ع) که خدای تبارک و تعالی او را ذخیره کرده است برای بشر. هریک از انبیا که آمدند، برای اجرای عدالت آمدند و مقصدشان هم این بود که اجرای عدالت را در همه ی عالم بکنند، لکن موفق نشدند. حتی رسول ختمی مرتبت(ص) که برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا. و آن کسی که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد نه آن هم این عدالتی که مردم عادی می‏ فهمند - که فقط قضیه ‏ی عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد - بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیّت. انسان اگر هر انحرافی پیدا کند؛ انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقلی، برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش، این ایجاد عدالت است در انسان. اگر اخلاقش، اخلاق منحرفی باشد، از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد، این عدالت در او تحقق پیدا کرده است. اگر در عقاید، یک انحرافاتی و کجی‏ هایی باشد، برگرداندن آن عقاید کج به یک عقیده ‏ی صحیح و صراط مستقیم، این ایجاد عدالت است در عقل انسان. در زمان ظهور مهدی موعود(ع) که خداوند ذخیره کرده است او را، از باب این که هیچ کس در اولین و آخرین، این قدرت برایش نبوده است و فقط برای حضرت مهدی موعود(ع) بوده است که تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد و آن چیزی که انبیا موفق نشدند به آن، با این که برای آن خدمت آمده بودند، خدای تبارک و تعالی ایشان را ذخیره کرده است که همان معنایی که همه ‏ی انبیا آرزو داشتند، لکن موانع، اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند و همه‏ ی اولیا آرزو داشتند و موفق نشدند که اجرا بکنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود. این که این بزرگوار را طول عمر داده، خدای تبارک و تعالی، برای یک هم‏چو معنایی، ما از آن می ‏فهمیم که در بشر کسی نبوده است دیگر، قابل یک هم‏چو معنایی نبوده است. و بعد از انبیا که آن‏ها هم بودند، لکن موفق نشدند، کسی بعد از انبیا و اولیای بزرگ، پدران حضرت موعود(ع)، کسی نبوده است که بعد از این، اگر مهدی موعودعلیه السلام هم مثل سایر اولیا به جوار رحمت حق می ‏رفتند، دیگر در بشر، کسی نبوده است که این اجرای عدالت را بکند. نمی‏ توانسته و این، یک موجودی است که ذخیره شده است برای یک هم‏چو مطلبی. و لهذا به این معنا، عید مولود حضرت صاحب - ارواحنا له الفداء - بزرگ ‏ترین عید برای مسلمین است و بزرگ ‏ترین عید برای بشر است نه برای مسلمین.


اگر عید ولادت حضرت رسول(ص) بزرگ‏ترین عید است برای مسلمین. از باب این که موفق به توسعه‏ ی آن چیزهایی که می‏ خواست توسعه بدهد، نشد؛ چون حضرت صاحب(ع) این معنا را اجرا خواهد کرد و در تمام عالم زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. به همه‏ ی مراتب عدالت، به همه‏ ی مراتب دادخواهی، باید ما بگوییم که عید شعبان - عید تولد حضرت مهدی(ع)- بزرگ‏ترین عید است برای تمام بشر - وقتی که ایشان ظهور کنند ان شاءاللَّه (خداوند تعجیل کند در ظهور او). تمام بشر را از انحطاط بیرون می‏ آورد. تمام کجی‏ ها را راست می‏ کند: « یملأ الأرض عدلاً بعد ما مُلِئت جوراً » هم‏چو نیست که این عدالت همان که ماها از آن می ‏فهمیم، که نه یک حکومت عادلی باشد که دیگر جور نکند. آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست. معنی « یملأ الأرض عدلاً بعد ما ملئت جوراً »، الآن زمین و بعد از این، از این هم بدتر شاید بشود. پر از جور است. تمام نفوسی که هستند انحرافات در آن‏ها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن، انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاق‏ ها، انحراف هست. در عقاید، انحراف هست. در اعمال، انحراف هست و در کارهایی هم که بشر می‏ کند، انحرافش معلوم است و ایشان مأمورند برای این که تمام این کجی‏ ها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که واقعاً صدق بکند: « یملأ الأرض عدلاً بعد ما ملئت جوراً ». از این جهت، این عید، عید تمام بشر است. تمام بشر را ایشان هدایت خواهند کرد ان شاء اللَّه و ظلم و جور را از تمام روی زمین برمی‏ دارند به همان معنای مطلقش. از این جهت این عید، عید بسیار بزرگی است که به یک معنا از عید ولادت حضرت رسول(ص) که بزرگ ‏ترین اعیاد است، این عید به یک معنا بزرگ ‏تر است. (61)

 

چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتی که برپا کننده‏ ی عدالتی است که بعثت انبیا(ع) برای آن بود و چه مبارک است زادروز اَبَرمردی که جهان را از شرّ ستم‏گران و دغل ‏بازان تطهیر می‏ نماید و زمین را پس از آن که ظلم و جور، آن را فراگرفته، پر از عدل و داد می ‏نماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می ‏نماید. و چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغل‏ بازی‏ ها و فتنه انگیزی‏ ها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالی بر بسیط زمین، افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخ‏ های ستم و کنگره ‏های بیداد فروریزد و آن چه غایت بعثت انبیا(ع) اولیا(ع) بوده، تحقق یابد و برکات حق تعالی بر زمین نازل شود و قلم ‏های ننگین و زبان‏ های نفاق افکن، شکسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتو افکن گردد و شیاطین و شیطان صفتان به انزوا گرایند و سازمان‏ های دروغین حقوق بشر از دنیا برچیده شوند. و امید است که خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور این مولود فرخنده هر چه زودتر فرارساند و خورشید هدایت و امامت را طالع فرماید. (62)

 

12. فقها؛ حجت امام بر مردم‏

اسحاق بن یعقوب، نامه ‏ای برای حضرت ولیّ عصر(ع) می‏ نویسد و از مشکلاتی که برایش رخ داده، سؤال می‏ کند و محمد بن عثمان عمری - نماینده‏ ی آن حضرت - نامه را می‏ رساند. جواب نامه به خط مبارک صادر می‏ شود که ... در حوادث و پیش آمدها به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم .....(63)
فقها از طرف امام(ع) حجت بر مردم هستند.(64)
ولایت فقیه همان ولایت رسول اللَّه(ص) است. قضیه ‏ی ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسول اللَّه(ص) است و این‏ها از ولایت رسول اللَّه(ص) هم می‏ ترسند.(65)
روحانیون با هم باید باشند. این‏ها همه لشکر امام زمان(ع) هستند.(66)
اگر خدای نخواسته، روحانیونی که مدعی این هستند که، الآن نماینده‏ ی امام زمان(ع) در بین مردم هستند، اگر خدای نخواسته از یکی شان یک چیزی صادر بشود که برخلاف اسلام باشد، این طور نیست که فقط خودش را از بین برده باشد. این، حیثیت روحانیت را لکه دار کرده است.
این‏که این نماینده، یعنی مدّعای نمایندگی از طرف امام زمان(ع) و اسلام دارد، نماینده ‏ی امام زمان‏(ع) اگر خدای نخواسته یک قدمی کج بردارد، این اسباب این می‏ شود که مردم به روحانیت بدبین بشوند. بدبین شدن به روحانیت و شکست روحانیت، شکست اسلام است. آن که حفظ کرده تا حالا اسلام را، این طبقه بوده و اگر در این طبقه، شخصی یا اشخاصی پیدا بشود که برخلاف مصالح اسلام خدای نخواسته عمل بکند، جرمی است که از آدم‏ کشی بدتر است. جرمی است که از همه‏ ی معاصی بدتر؛ برای این که جرم صادر می ‏شود از کسی که آبروی یک روحانیت را از بین می‏ برد و آن‏هایی که غافل هستند از اسلام، گاهی وقت‏ ها برمی‏ گرداند، این، این‏طور نیست که وارد شده است که اگر چنان‏چه عالِم فاسد بشود، عالَم فاسد می‏ شود. برای این که عالِم /نماینده/ به حسب ظاهر، نماینده ‏ی امام است.(67)

منبع: مجله انتظار موعود

 

پی نوشت ها:
48) همان‏ج 8، ص 94.
49) همان، ج 21، ص 106.
50) همان، ج 17، ص 49.
51) همان، ج 18، ص 88.
52) همان، ج 20، ص 190.
53) همان، ج 11، ص 135.
54) همان، ج 11، ص 31.
55) همان، ج 20، ص 79.
56) همان، ج 18، ص 93.
57) همان، ج 16، ص 105.
58) صحیفه‏ی امام، ج 19، ص 303.
59) صحیفه‏ی نور، ج 10، ص 27.
60) همان، ج 20، صص 198 - 199.
61) همان، ج 12، صص 207 - 209.
62) همان، ج 15، ص 22.
63) ولایت فقیه، ص 103.
64) همان، ص 106.
65) صحیفه‏ی نور، ج 10، ص 26.
66) همان، ج 5، ص 166.
67) همان، ج 11، ص 6.

 

پایان پیام/

کد خبر 138095

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha