ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)/اهتمام سعدی در وصف پیامبراکرم(ص)

«و ابیض یستسقی الغمام بوجهه/ ثمال الیتامی عصمة الارامل» اولین شعری است که توسط حضرت ابوطالب (ع) در وصف نبی اکرم(ص) سروده شده است.

به  گزارش خبرنگار شبستان، از آغازین روزهای بعثت پیامبر اکرم (ص) درباره شخصیت آن حضرت شعرا و ادبا اشعاری زیبا سروده اند. حضرت ابوطالب (ع) از نخستین کسانی است که درباره آن حضرت شعر گفته است:

و ابیض یستسقی الغمام بوجهه

ثمال الیتامی عصمة الارامل

 

یعنی: سفید رویی که با آبروی او از ابرها طلب باران می شود - پدر یتیمان و پناه بیوه زنان.

 

 

بعد از حضرت ابوطالب (ع) تا به امروز همواره شخصیت آن بزرگوار سوژه مناسبی برای اشعار شعرا بوده است. سعدی از جمله شعرایی است که اهتمام ویژه ای در وصف پیامبر اکرم (ص) داشته و اشعاری زیبا برای آن حضرت سروده است

 

 سعدی درباره شخصیت حضرت محمد(ص) این طور سروده است:

 

ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)

سرو نباشد به اعتدال محمد (ص)


قدر فلک را کمال و منزلتى نیست

در نظر قدر با کمال محمد (ص)

 

وعده دیدار هر کسى به قیامت

لیله اسرى شب وصال محمد (ص)

 

آدم و نوح و خلیل و موسى و عیسى

آمده مجموع در ظلال محمد (ص)

 

عرصه گیتى مجال همت او نیست

روز قیامت نگر مجال محمد (ص)

 

و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس‏

بو که قبولش کند بلال محمد (ص)

 

همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد

تا بدهد بوسه بر نعال محمد (ص)

 

شمس و قمر در زمین حشر نتابد

نور نتابد مگر جمال محمد (ص)

 

شاید اگر آفتاب و ماه نتابد

پیش دو ابروى چون هلال محمد (ص)

 

چشم مرا تا به خواب دید جمالش

خواب نمى‏گیرد از خیال محمد (ص)

 

سعدى اگر عاشقى کنى و جوانى

عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)

 

در شعر دیگری از سعدی درباره حضرت محمد(ص) می خوانیم:

کریم السجایا جمیل الشیم
نبی البرایا شفیع الامم

امام رسل، پیشوای سبیل
امین خدا مهبط جبرئیل

شفیع الوری، خواجة بعث و نشر
امام الهدی صدر دیوان حشر

کلیمی که چرخ فلک طور اوست
همه نورها پرتو نور اوست

شفیع و مطاع نبی کریم
قسیم جسیم نسیم و سیم

یتیمی که ناکرده قرآن درست
کتب خانه چند ملت بشست

چو عزمش برآمیخت شمشیر بیم
بمعجز میان قمر زد دو نیم

چو صیتش در افواه دنیا فتاد
تزلزل در ایوان کسری فتاد

به لاقامت لات بشکست خرد
باعزاز دین آب عزی ببرد

نه از لات و عزی برآورد گرد
که تورات و انجیل منسوخ کرد

شبی بر نشست از فلک برگذشت
بتمکین و جاه از ملک درگذشت

چنان گرم در تیه قربت براند
که برسد ره جبریل از او بازماند

بدو گفت سالار بیت الحرام
که ای حامل وحی برتر خرام

چو در دوستی مخلصم یافتی
عنانم ز صحبت چرا تافتی؟

بگفتا فراتر مجالم نماند
بماندم که نیروی بالم نماند

اگر یک سرموی برتر پرم
فروغ تجل بسوزد پرم

نماند بعصیان کسی درگرو
که دارد چنین سیدی پیشرو

چو نعمت پسندیده گویم ترا
علیک السلام ای نبی الوری

درود ملک بر روان تو باد
بر اصحاب و بر پیروان تو باد

 

پایان پیام/

 

کد خبر 142860

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha