به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، فرهنگ شیعی از دوران تیموریان و صفویه خود را در هنر و ادبیات دینی نشان داده است و اوج درخشش هنرهای دینی را می توان در دوران قاجار مشاهده کرد؛ تحولات اجتماعی و سیاسی دوران قاجار بستری برای جوشش هنرهای دینی و نقاشی های عامیانه فراهم آورد؛ در این دوران روش هایی برای تصویر کردن وقایع مذهبی مثل عاشورا از سوی هنرمندان کوچه و بازار بکار گرفته شد؛ در واقع یکی از این روش ها شمایل نگاری شیعی در نقاشی های قهوه خانه ای است که این آثار پیوستگی عمیقی با دین و باورهای اسلامی دارد؛ نقش پردههای قهوهخانهای بر نقاشان پشت شیشه و ایجاد مکتب شمایلنگاری در تکنیک نقاشی پشت شیشه، انکار ناپذیر است. تا آنجا که مشترکات بسیاری در این دو هنر قدیمی مشاهده می شود و از طرفی دیگر کاربرد این دو هنر تا حدود زیادی به یکدیگر نزدیک است، درباره مشترکات نقاشی پشت شیشه با نقاشی قهوه خانه ای و شمایل نگاری با استاد «سعید رضاخان» هنرمند نقاش به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
شمایلنگاری از چه زمانی به نقاشی پشت شیشه وارد شد؟
این مکتب در دوران قاجار و بصورت تقریبی همزمان با خیالی نگاری شکل گرفته است؛ درحالی که پیش از آن پرترههای قجری آشنا شده بودیم و از دوران زندیه با روح لطیف و صیقل خورده نقاشان پشت شیشه که جایگاه انسان را در باغ بهشت میدانستند ارتباط گرفته بودیم.
شما در گذشته بارها به بحث تاثیر محیط بر روی هنرمندان و شکلگیری شمایلنگاری اشاره کردید. این موضوع تا چه اندازه پررنگ است؟
محیط در ایجاد این مکتب نقش بسیار مهمی دارد. بحث ساختارهای اجتماعی، تفریحات و نوع اعتقادات مردم در آن بازه زمانی و در کل بهتر است بگویم نوع فرهنگ مردم در زمان قاجار باعث ایجاد شرایطی شد تا هنرمندانی از توده عامه جامعه به سمت کشیدن پردههای قهوهخانهای بروند و تعداد این افراد هم قابل توجه بودند، به تناسب با آن نقاشان پشت شیشه نیز که بیشتر آنها از توده عامه جامعه بودند، به همان فضا وارد دنیای شمایلنگاری و خیالی سازی شدند. من این را با اطمینان کامل میگویم اگر در زمان قاجار فرهنگ حاکم بر جامعه به شکل دیگری بود، نقاشی قهوهخانهای و به طبع آن شمایلنگاری پشت شیشه هم شکل نمیگرفت.
تاثیر نقاشی قهوهخانهای بر نقاشی پشت شیشه و ایجاد مکتب شمایلنگاری در تکنیک نقاشی پشت شیشه چگونه است؟
این تاثیر انکارناپذیر است. همانطور که در پرسش قبل هم شرح داده شد، شرایط محیطی به شکلی بود که پردههای قهوهخانهای رواج یافتند. در همان زمان خیالی سازی و شمایلنگاری در پشت شیشه شکل گرفت و نقاشانی که پردههای درویشی را میکشیدند و گاهی نیز برای اعیان و اشراف آن زمان گل و مرغ پشت شیشه کار میکردند تا در بناها به عنوان آرایه معماری به کار روند، تابلوهای پشت شیشهای را با موضوع شمایلنگاری و خیالی سازی ترسیم کردند. پس میبینید که تاثیر پردههای درویشی یا به عبارت دیگر قهوهخانهای بر نقاشی پشت شیشه زیاد بوده است.
خیالی سازی و شمایلنگاری تا چه اندازه به یکدیگر نزدیک هستند؟
هر دو شیوه برخواسته از فرهنگ جامعه ایرانی هستند و هر دو ریشه در اعتقادات دینی دارند؛ اگرچه خیالی سازی به موضوعهای اسطوره ای میپردازد و شمایلنگاری برگرفته از مکتب تشیع است. درباره بسیاری دیگر از موضوعات خیالی سازی نیز به همین صورت است که شما ردپای دین را به روشنی میبینید. درباره شمایلنگاری پشت شیشه نیز توضیحی لازم نیست. زیرا آن را بصورت کامل لمس کردهایم.
از نظر کاربردی وضعیت به چه شکل است؟ آیا پردههای درویشی و شمایلنگاری پشت شیشه از این نظر با هم قرابتی دارند؟
همانطور که اشاره شد هر دو برگرفته از فرهنگ این سرزمین هستند و ریشهای دینی دارند؛ اما از نظر کاربردی جدای از نظر تزیینی بودن تابلوهای پشت شیشه، بحث روایت مصایب اهل بیت نیز مطرح است که آن را از نظر کاربردی به تابلوهای قهوهخانهای نزدیک میکند. در حال حاضر نمونههایی محدود از شمایلنگاری های پشت شیشه وجود دارند که زمانی به منظور پردهخوانی از آنها استفاده میشد و دورهگردها از آنها استفاده میکردند.
قرارگیری شخصیتها در پردههای قهوهخانهای و تابلوهای شمایلنگاری در پشت شیشه به چه شکلی است؟
در این بخش نیز شباهت زیادی دیده میشود. در هر دو موضوع اصلی در مرکز قرار دارد و از نظر ابعاد بزرگتر از دیگر شخصیتها است. در اطراف تابلوها نیز با دیگر شخصیتها و موضوعات روبرو میشویم. اما در اینجا یک تفاوت کوچک به چشم میخورد. تعداد شخصیتها و سیاهی لشکرها در پردههای درویشی بسیار بیشتر از تابلوهای پشت شیشه است. دلیل آن هم به فضای محدود شیشه بازمیگردد. در ضمن کار در پشت شیشه دارای سختیهای خاص خود است که از این نظر هنرمند را محدود میکند و اجازه نمیدهد زمان و دقت لازم را آنگونه که برروی بوم دیده میشود، در اینجا ببینیم.
از نظر اجتماعی شرایط حال حاضر با گذشته چگونه مقایسه میشود؟ آیا میزان تقاضا در زمینه پردههای قهوهخانهای و شمایلهای پشت شیشه به اندازه گذشته است؟
همانگونه که ساختارهای اجتماعی در مقایسه با عصر قاجار تغییر کرده است، سلیقههای قشرهای جامعه نیز دچار دگرگونی شدهاند. در حال حاضر جشن خرمن یا پردهخوانی درقهوهخانهها به کثرت گذشته دیده نمیشود. تعداد سقاخانهها هم بسیار محدود شده است. سلیقه عمومی مردم هم در مقایسه با گذشته تفاوت بسیاری دارد. پس نمیتوانیم انتظار چندانی در این زمینه داشته باشیم. نمیتوانیم مانند گذشته به دنبال بازار داغی برای این قبیل آثار باشیم. مگر مجموعهداران و افراد خاص که بنابر دلیلهای شخصی به دنبال چنین کارهایی هستند.
آیا در حال حاضر کسانی هستند که دست به خلق آثاری از این دست بزنند؟
بله. چه در پردههای درویشی و چه در شمایل پشت شیشه، هنرمندان فعالی داریم که با قدرت ایستادهاند و کار میکنند. اما از آنجا که تعریف ها از هنر تغییر کردهاند و بیشتر در جهان، سبک شخصی تبلیغ میشود، تعداد این هنرمندان که بیشتر بر پایه کپی کاری است، محدود است. بویژه اینکه بازار عمومی ایران در حال حاضر به سمت و سویی دیگر رفته است. پس طبیعی است که تقاضا نسبت به دوران گذشته کمتر باشد و نقاشان کمی داشته باشیم.
آیا برای این موضوع میتوان چارهای اندیشید؟
در بسیاری از کشورها با پیشینه تاریخی و فرهنگی عمیق چنین موضوعی که در ایران وجود دارد دیده نمیشود و با کمی تغییر در بازار هدف، هنرمندان سنتگرا آثار خود را تولید میکنند. نمونه آن هند و برخی کشورهای آفریقایی هستند. حتی در برخی از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه این موضوع را میبینیم. اینکه شیوههای گذشته در میان مردم جایگاه چندانی ندارد. با این وجود میبینیم که آثاری با مضامین سنتی تولید میشوند و گردشگران هم از آنها استقبال میکنند و میخرند. در فرانسه، هنرمندانی در اطراف برج ایفل هستند که هنوز با شیوه امپرسیونیستها نقاشی میکشند و آنها را با قیمتهای مناسب به گردشگران میفروشند. در هند هم انواع آثار برگرفته از فرهنگ گذشته کشیده و یا تولید میشوند. ما هم میتوانیم از این روش استفاده کنیم و از نقاشی پشت شیشه به شیوههای سنتی از جمله شمایلنگاری در فروش به گردشگران بهره بگیریم.
کلام آخر شما درباره نقاشی قهوه خانه ای و شمایل نگاری پشت شیشه چیست؟
نقاشی قهوهخانهای و شمایلنگاری پشت شیشه نزدیکی خاصی نسبت به هم دارند و تاثیرپذیری شمایلنگاری از پردههای درویشی انکار ناپذیر است به شکلی که میتوانم بگویم دو یار جدایی ناپذیر هستند. درضمن از آنجا که این دو هنر ریشه در اعتقادات ملی و مذهبی ما دارند، بهتر است میراثفرهنگی با دیدی ویژه به آنها بنگرد و زمینه حمایت از هنرمندان این دو رشته را با بسترسازی بازار فروش ایجاد کند. به این ترتیب میتوانیم در بخشی از فرهنگ خود صادرکننده باشیم.
نظر شما