به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان: کنگره عظیم اربعین حسینی یک رویداد فراملیتی است که با تکیه بر ظرفیتهای مردمی دستاوردهای مختلفی را در عرصههای فرهنگی اجتماعی داشته است، به طوری که امروز میتوان این رویداد را به مثابه یک حرکت عظیم تمدنساز دانست. بسیاری از شرکتکنندگان از کشورهای همسایه، مهمان و زائر اباعبدالله الحسین (ع) میشوند و حسین (ع) نام مشترکی است که از سوی مرد و زن؛ پیر و جوان در فضا طنین انداز می شود و این چنین است که نام و پیام سیدالشهدا (ع) و قیاماش به جهانیان می رسد.
خبرنگار خبرگزاری شبستان با توجه به اینکه در آستانه اربعین حسینی قرار داریم، گفت وگویی با دکتر «شریف لک زایی» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با محوریت ابعاد تمدن ساز پیادهروی اربعین داشته است که در ادامه می خوانید:
به عنوان نخستین سوال به تبیین این مساله بپردازید که چرا از پیاده روی اربعین به عنوان یک رویداد تمدنساز یاد میشود؟
واقعیت آن است که امروز پیادهروی اربعین بزرگترین اجتماعی محسوب می شود که در جامعه بزرگ شیعیان به طور خاص و جامعه اسلامی به طور عام و از منظر تمدنی رخ داده است. این کنگره عظیم از این ظرفیت برخوردار است که مدنیتی با ابعاد گسترده را ایجاد کند چراکه از کشورهای مختلف و با یک تنوع فرهنگی، نژادی، علایق و سلایق متفاوت حول یک مساله واحد تجمع پیدا می کنند.
از سوی دیگر پیادهروی اربعین جوامع مسلمان را به سمت و سویی حرکت میدهد که به نوعی واجد یک نظم مدنی و متعالی شوند که تحقق این امر منجر به آن می شود که جوامع مسلمان یکدیگر را در راستای تحقق اهداف مشترک در ابعاد مختلف یاری رسانند. حتی میتوان این توصیف را ارایه کرد که پیاده روی اربعین در واقع یک نیروی انرژیبخش برای هدایت و گسترش حرکتهایی است که در جوامع اسلامی ایجاد شده و یا در حال ایجاد است؛ این رویداد می تواند این حرکتها را که هدفی مادی و معنوی را توأمان دارند به سرانجام بهتری برساند، در نتیجه اصل کنگره عظیم اربعین حسینی و حضور جمعیت متنوع میلیونی در فضای تمدنی میتواند به تحقق شکل گیری یک نوع فرهنگ و مدنیت خاص به جامعه ما کمک کند و دیدگاه های آنان را به همدیگر نزدیک نماید. برخی از متفکران ما وقتی بحث تمدن را مطرح می کنند عمدتا دو مطلب را مورد توجه قرار می دهند:
نخست بحث ظرفیتها یا نگاه نرمافزاری که در فرهنگ و تفکر تبلور می یابد. نگاه اندیشهای و تفکر و علم و هنر و آنچه که می تواند به لحاظ نرم افزاری جامعه را جهت و سامان دهد همه در حوزه فرهنگی مطرح است و در فرهنگ نمود یافته و جلوه گر میشود؛ بخش دوم در حوزه سخت افزاری مورد توجه است که ظهور یک مدنیت در عرصه اجتماعی است. در گذشته وقتی بحث تمدن مطرح می شد این بخش با نگاه متفاوتی طرح می شد که وجود و حصول نوعی مدنیت بود که در جوامع شهری به وجود می آمد و این حتما نیازمند یک ثبات و به اصطلاح استقراری است که باید در یک جامعه شکل بگیرد. در مقابل این مدنیت، بدویت بود اما اینجا به نظرم می رسد که باید نگاه متفاوت تری نیز داشته باشیم چراکه در حال حاضر اکثر جوامع اعم از جوامع روستایی یا عشایری و شهری از خدمات و ابزارهایی استفاده کرده و بهره می برند که در همه جا وجود دارد و در اختیار همگان است و طبیعتاً این مدنیت امروزه با جلوه های متفاوتی بروز و ظهور خواهد کرد که یک نمونه آن در راهپیمایی اربعین جلوه گر شده است که به همراه خود هم فرهنگ و هم مدنیت را نمایندگی می کند.
با توجه به آنچه که اشاره شد نظم مردمی ایجاد شده در اربعین حسینی می تواند به این مدنیت که در جوامع مختلف وجود دارد کمک کند و فرهنگ و مدنیت جوامع مسلمان و شیعی را ارتقا ببخشد. لذا باید این دو جهت یعنی فرهنگ و مدنیت را در این رویکرد تمدنی لحاظ کنیم. به نظرم این بخش فرهنگ واجد اهمیت بیشتری است یعنی در این نگاه آنچه که می تواند این ظرفیت را به یک فضای تمدنی نزدیک کند اندیشه و تفکری است که مطرح می شود و طبیعتاً تنوع و سلایقی که از کشورها و قومیت های مختف در این رویداد جمع شده است می تواند این فرهنگ و مدنیت را منتقل کند.
تعامل و انتقال فرهنگ شیعی زیر بیرق حسینی در این کنگره عظیم که میزبان اقشار مختلف مردم است، چگونه محقق خواهد شد؟
همان طور که اشاره داشتم این رویداد یک رویداد کاملاً مردمی است و باید مردمی هم باقی بماند. چنان که قبلاً هم به این مسأله در جای دیگری اشاره کرده ام، مداخله دولت ها در این عرصه باید محدود و در حد زیرساخت ها باشد. برای مثال در جایی که مردم نمی توانند ورود کنند دولت ها باید ورود نمایند و به تسهیل این حرکت عظیم بپردازند و امکانات لازم را که مردم نمی توانند تهیه کنند در اختیار آنان قرار دهند.
اما برای تعامل و انتقال فرهنگ شیعی و اسلامی و انسانی در این کنگره عظیم به نظرم باید روی مطالبی تامل شود که این نگاه و فرهنگ را به صورت جهانی مطرح کند. برای مثال بحث عدالت یکی از این موارد میتواند باشد که در فرهنگ شیعی نیز عدل و عدالت و اعتدال از یک رنگ و بوی دیگری بهره مند است و یکی از عناصر اصلی فرهنگ شیعی است. از این رو تأکید بر عدالت می تواند یکی از ابعاد فرهنگی باشد که از سوی این کنگره به دیگر جوامع انتقال یابد و به ارتقای این مباحث کمک کند.
عنصر دوم مؤلفه آزادی است که در واقعۀ عاشورا نیز به نظرم یک بحث بسیار مهم است و ربط و نسبت وثیقی با این واقعه دارد. از این منظر هم باید بر این موضوع تأکید شود چراکه می تواند به عنوان یکی از نقاط تعاملی در فرهنگ شیعی مورد توجه واقع شود. بسیاری از جوامع مسلمان در فضای حریت و به ویژه حریت اجتماعی دچار ضعفهای بسیاری هستند و در نتیجه تأکید بر این جنبهها می تواند به ارتقای جوامع اسلامی کمک کند. عنصر دیگری که به این وجه از مباحث در انتقال فرهنگ شیعی کمک می کند بحث اخلاق به معنای فضایلی است که در جامعه، تعاملات و ارتباطات و پیوندهای میان انسان ها باید برقرار شود که در واقعۀ عظیم اربعین به نحو عینی در نوعی فداکاری و ایثار و بذل و بخشش در میان عزاداران و راهپیمایان وجود دارد.
در این مجال اشاره ای به مطلبی می کنم که امام موسی صدر عنوان کرده بود بر این مبنا که امام حسین (ع) از ما چه می خواست. آن حضرت از ما نفی ستم و ستم پذیری را میخواست، اینکه به دیگران ستم نکنیم و در عین حال ستم را نپذیریم. اینکه در جامعه اسلامی دروغ و غیبت و تهمت وجود نداشته باشد؛ این که به یکدیگر کمک کنیم، حال اگر بتوانیم در ارتباطات و تعاملات خود بخش عمده ای از ارزش های اخلاقی را پیگیری کنیم به نظرم این موضوع می تواند در جامعه جریان ساز باشد و یکی از اهداف اصلی اربعین نیز همین می تواند باشد.
با توجه به اینکه در کنگره عظیم اربعین حسینی مردم از ادیان مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان حضور دارند، به نظرتان ایجاد چنین همبستگی میان این افراد و ارتباطات فرهنگی اجتماعی که میان آنها شکل می گیرد، حاصل چه دیدگاه مشترکی است؟
معتقدم تبلور عینی و جلوه بیرونی پیادهروی اربعین همین ایجاد وحدت و همبستگی است که می تواند در ابعاد مختلف فرهنگی اجتماعی بین جوامع مسلمان و غیرمسلمان ایجاد شود. از سوی دیگر ارتقای مادی و معنوی زندگی حاصل این دیدگاه است که همچنان واقعه عاشورا جاری است به این معنا که نفی ظلم و ستم در آن مورد تأکید قرار می گیرد. اربعین حسینی همچنین همبستگی و تعاملات اجتماعی میان مسلمانان و غیرمسلمانان را روز به روز ارتقا داده و جوامع را به سمت فضایی حرکت میدهد که بتوانند نیازهای مادی و معنوی خود را ارتقا ببخشند و در پرتو همین تحولی که این واقعه می تواند ایجاد کند، فرهنگهای مختلفی که وجه مشترک آنها آموزه های اسلامی و دینی و توحیدی است در این اجتماع با شکوه کنار هم جمع شده و در تلاشند که اهداف خود را به یک سرمنزل مقصود برسانند.
بنابراین دیدگاه مشترک نوعی نگاه توحیدی به انسان و جوامع انسانی است که در آن اصول اخلاقی و ارزش های اخلاقی مورد توجه جدی باشد و همه به همدیگر برای ارتقای جامعه تلاش و کوشش نمایند. درواقع همه کسانی که در این اجتماع میلیونی شرکت می کنند دلبسته نوع فداکاری و همبستگی و تعاملات و ارتباطات نهفته در این اجتماع بزرگ اند و این تعلق خاطر را ارج می نهند و آن را به عنوان یک نیاز و خواستۀ درونی و ضرورتی بیرونی مود توجه قرار می دهند که می تواند به عنوان یک دیدگاه مشترک میان همۀ انسان ها مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما