به گزارش خبرنگار شبستان: اینکه همه را با یک چوب بزنیم و بگوییم شرایط استقبال از تیم «النصر» که چندماه اخیر به واسطه حضور «کریستیانو رونالدو» از همیشه معروفتر شده و سر زبانها افتاده است خوب نبود و برخی رفتارها حکایت از این دارد که مردم خوشامدگویی غیرمتعارفی داشتند، نمیتواند قضاوت منصفانهای باشد و در واقع یک طرفه به قاضی رفتن است چراکه قبل از آن شرایط برای این حضور فراهم نشده بود. شاید نگاهی به استقبال مردم عربستان از رونالدو جالب توجه باشد؛ قطعا وقتی مسئولان ترتیب اسکورت اتوبوس حامل تیم النصر را با چند اتومبیل «لاماری ایما» میدهند، برایشان کاری نداشت که شرایطی برای استقبال فراهم آورند که مردم پشت سر اتوبوس ندوند و بسیاری از مسایل که زبان از توصیف آن قاصر است.
اما خبرنگار خبرگزاری شبستان، با نگاهی متفاوت تصمیم به بررسی این اتفاق کرده است؛ سوال اینجاست که چه قدر مسئولان و رسانه در پدید آمدن این وضعیت سهیم بودهاند و اصلا رسانه کجای این ماجرا ایستاده است. برای این منظور با «عیسی عظیمی» کارشناس و فعال رسانهای؛ مترجم آثار مختلف از جمله کتاب «فوتبال و فلسفه» به گفتوگو نشسته ایم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
«عیسی عظیمی» در گفت وگو با خبرنگار شبستان، با بیان اینکه فوتبال و هواداران این ورزش همواره پویا بودهاند، اظهار کرد: اتفاقا برخی مسئولان و جامعه رسانهای هستند که از این هواداران غافل بودند؛ چرا که فوتبال همواره مورد توجه هواداران بوده و این افراد که به نام هوادار میشناسیم از قضا قشر پویای جامعه هستند و همیشه نسبت به موضوع مورد علاقهشان حساس بوده و واکنش نشان دادهاند، اما نگاه سطحی و از بالا به پایین مسئولانی که قرابتی با این علاقه ندارند، نیاز به نقد و بازنگری دارد.
این پژوهشگر عرصه ورزش ادامه داد: گویی نیاز به تلنگری مثل رونالدو بود که جامعه مسئولان و رسانه بیایند و به این مسایل بپردازند. متاسفانه رسانه نیز گاهی خود را به نشنیدن میزند، تا به یاد داریم، پیشینهای از ستارهستیزی در نگاه مسئولان ما به چهرههای مطرح حوزههای مختلف از جمله فوتبال وجود داشته و ستارهها فقط زمانی واجد ارزش شمرده شدهاند که رویکردی همسو با سیاستها و ایدئولوژی حاکم در پیش گرفته باشند و بشود از آنها استفاده ابزاری و تبلیغاتی کرد. این اتفاقا همان رویکردی است که اخیرا حاکمیت عربستان هم در پیش گرفته اما سطح و نوع نگاه آنها به ستارهها تفاوتهای بنیادینی با نگاه مسئولان ما دارد و توام با پذیرش است نه ستیز.
وی تصریح کرد: همیشه در طول تاریخ فوتبال این مسایل بوده و بعضا رفتارهایی از هواداران این ورزش دیده شده که به زعم ناظر بیرونی قابلیت توجیه ندارد. این صرفا مختص به ایران هم نیست. اما نکوهش هواداران فوتبال در خوشبینانهترین حالت، بیانصافانه است. جامعه هوادار فوتبال اتفاقا همواره بیدار بوده و به مثابه یک اجتماع پویا نسبت به موضوع مورد علاقه خود واکنش نشان داده است. مثلا به یاد بیاورید تجمعات اعتراضی هواداران پرسپولیس و استقلال در مقابل ساختمان وزارت ورزش را که هر موقع حس کردهاند به تیمشان اجحاف شده جمع شدهاند و به آن واکنش نشان دادهاند.
این پژوهشگر تصریح کرد: در ماجرای اخیر اما پوسته خوابزده مسئولان و رسانههاست که ظاهرا ترک برداشته و امیدوارم به جز تعجب، منجر به تغییر رویکرد هم بشود. غفلت عمیق از بطن جامعه و به ویژه جامعه هواداران فوتبال، ضعف مسئولانی است که همین اواخر با نگاهی از بالا به پایین به رویکرد عربستان نسبت به جذب ستارگان مطرح فوتبال نظر میدادند و شاید فکر نمیکردند که به همین زودی و روشنی قافیه را به رقیب منطقهایشان ببازند.
عظیمی گفت: رویکرد انتقادی باید متوجه این نکته باشد که ما حتی ورزشگاه درخوری برای میزبانی از بازیهایی در این سطح نداریم. پوشش تلویزیونی فوتبال در نازلترین سطح انجام میشود و نگاه کلی به هوادار مشتاق فوتبال به گونه ای نیست که کرامت انسانی او را درک کرده باشند. پیگیری خبرهای مربوط به حضور تیم النصر ما را به این نتیجه میرساند که کسانی که غافلگیر شدند مسئولان بودند و رسانهها. موعد بازی دو تیم در شرایطی فرا رسیده که کارگران همچنان در ورزشگاه در دست تعمیر آزادی مشغول کارند. این موارد قابل تاملتر از رفتار هوادارانی است که برای دیدن یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال در کشورشان تلاش میکنند. اشتیاق این هواداران محروم میتواند نگاه مسئولان را متوجه پتانسیل فوتبال در ایجاد نشاط اجتماعی کند و همین واکنشها به حضور النصر و رونالدو در ایران شاهد مثال خوبی است اگر قصد توجه داشته باشند.
این مترجم آثار ورزشی و فعال رسانه ای گفت: عجیب آن است که هوادار پرسپولیس نمیتواند به ورزشگاه برود و بازی تیم خود را تماشا کند، عجیب نبود چمن مناسب، پخش تلویزیونی حرفه ای و ... است، پس آنچه که رخ داد با فلسفه هواداری مغایرتی ندارد و عجیب نیست. سرزنشی اگر هست، که هست، باید متوجه کسانی باشد که علیرغم امکان و مسئولیتی که داشتهاند، با نگاه ایدئولوژیک و شعاری سالها از متن جامعه غافل بودهاند و به تبع آن، ساختار مناسبی برای بروز این شور جمعی فراهم نکردهاند.
نظر شما