به گزارش خبرگزاری شبستان، نشست معرفی و بررسی کتاب «صلح امام حسن (علیهالسلام)»، سهشنبه (بیستوهشتم شهریورماه ۱۴۰۲) با همکاری انتشارات انقلاب اسلامی و با حضور محمدحسین رجبیدوانی؛ مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام و سید عطاءالله افتخاری؛ استاد زبان و ادبیات عرب در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
تلاش دشمنان برای در ابهام ماندن دوره خلافت امام حسن مجتبی(ع)
محمدحسین رجبیدوانی در ابتدای این نشست درباره مولف کتاب «صلح امام حسن (علیهالسلام)» بیان کرد: این کتاب بسیار ارزشمند، اثر شیخ راضی آل یاسین یکی از علمای بزرگ و ناشناخته عراق است. ظاهرا از ایشان دو اثر بیشتر باقی نمانده که یکی از آنها درباره تاریخ شهر کاظمین و دیگری همین کتاب ارزشمند «صلح امام حسن (علیهالسلام)» است. فکر میکنم این اثر حاصل عمر شیخ راضی آل یاسین باشد زیرا در همان سالی که تألیف کتاب به پایان رسید و کتاب چاپ شد، این عالم بزرگ از دنیا رفت. شاید خواست خدا این بود که ایشان مأموریتی در این خصوص داشته باشد و برخی ابهامات و حتی ایراداتی را که گروهی نادانسته یا از روی نادانی به امام مجتبی(ع) وارد کردهاند، از چهره آن حضرت بزداید.
وی با اشاره به اینکه بنیامیه و دشمنان اسلام تلاش کردند تا دوران خلافت امام حسن مجتبی(ع) در هالهای از ابهام بماند، افزود: دوره خلافت آن حضرت نهایتا منجر به صلح شد و آن وجود مقدس در سن ۳۷ سالگی از خلافت استعفا کرد؛ در مفصلترین منابع تاریخی مثل «تاریخ طبری» یا «الکامل فی التاریخ» ابن اثیر تلاش شده این موارد و حوادثی که منجر به چنین مسئلهای شد از تاریخ محو شود و سانسور و دستبرد صورت گرفت. در مفصلترین تواریخ هم شاید سه یا چهار صفحه به دوره خلافت امام حسن مجتبی(ع) اختصاص پیدا کرده است؛ حتی درباره علت کنارهگیری امام یک نقل مشخص دیده نمیشود. مرحوم شیخ راضی آل یاسین در کتاب بینظیر «صلح امام حسن (علیهالسلام)» پنج نقل گوناگون، متفاوت و حتی متضاد را که در منابع تاریخی آمده، کنار هم گذاشته است. ایشان بیان کرده که همین مقدار اطلاعات نیز یکدست نبوده که بتوان آنها را ملاک قرار داد و با خیال راحت اوضاع و احوال آن دوران را ارزیابی کرد.
این مورخ و پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام توضیح داد: معتقدم دستی در کار بوده، چراکه یک تحول بزرگ رخ داد و خلافت از دید مسلمانان بُعد معنوی پیدا کرد و فراتر از یک مسئله حکومتی ظاهری بود. امام حسن مجتبی(ع) با اقدامات معاویه مجبور به کنارهگیری شد و از آن پس اگرچه اسم خلافت باقی ماند ولی رسمش از دنیا رفت و تبدیل به سلطنت شد. تا قبل از اینکه امام(ع) از خلافت کنارهگیری کند، سابقه نداشت خلیفهای فرزند خود را جانشین کرده باشد؛ حتی امام حسن مجتبی(ع) هم که پس از شهادت امیرالمومنین(ع) به خلافت رسید به نصب و وصیت امام علی(ع) نبود. امیرالمومنین(ع) قبل از شهادت، امام دوم را به شیعیان معرفی کرد ولی برای امت خلیفه تعیین نکرد. خود مردم سراغ امام حسن(ع) آمدند و بهعنوان شایستهترین فرد در مقام خلیفه جدید با ایشان بیعت کردند. معاویه بدعت بزرگی در اسلام بنا نهاد و سلطنت موروثی که در تضاد با روح اسلام است، ایجاد شد. لذا تلاش شده که در طول تاریخ برای امت اسلام مشخص نشود چگونه چنین تحولی صورت گرفت و اسلام از مسیر خود خارج و منحرف شد.
رجبی دوانی ادامه داد: کار بزرگی که علامه شیخ راضی آل یاسین در این کتاب انجام داد، باز کردن زوایای مختلف این مسئله، بیان کردن روح حاکم بر جامعه اسلامی در دوره خلافت امام حسن مجتبی(ع)، تغییر گسترده ارزشهای جامعه و شرح فضایی است که امویان ایجاد کرده بودند. امام حسن(ع) همان فداکاری را با صلح خود انجام داد که امام حسین(ع) با خون خود برای اسلام انجام داد. علامه سید عبدالحسین شرفالدین در مقدمه این کتاب فاخر تعبیر زیبایی دارد مبنی بر اینکه: «شهادت عاشورا در مرتبه نخست، حسنی بود و سپس حسینی». ایشان توضیح میدهد که شالوده قیام امام حسین(ع) را امام حسن(ع) بنا نهاد و وسایل آن را فراهم کرد. اگر امام حسن(ع) در آن شرایط میخواست با معاویه وارد جنگ شود، معاویه به هدف خود میرسید و اسلام را نابود میکرد. به بیان علامه شرفالدین «از نظر خردمندان صاحبنظر، روز ساباط امام حسن علیهالسلام به مفهوم فداکاری بسی آمیختهتر است تا روز عاشورای امام حسین علیهالسلام… زیرا امام حسن علیهالسلام در آن روز در صحنه فداکاری، نقش یک قهرمان نستوه و پایدار را در چهره مظلومانه یک از پانشسته مغلوب، ایفا کرد.»
نویسنده کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی» عنوان کرد: مرحوم شیخ راضی آل یاسین در کتاب ارزشمند «صلح امام حسن (علیهالسلام)»، بحث جامعی درباره صلح امام و زمینههای آن و همچنین فهرستی از مفاد صلح ارائه کرده است. در دیگر منابع بهطور پراکنده به یک یا دو مورد از مفاد صلح امام حسن مجتبی(ع) اشاره شده، اما ایشان در این کتاب، پنج مورد از مفاد صلح را احصاء کرده است. مولف در فصل نخست به سه منبع متفاوت ارجاع داده است. در فصل دیگری به رفتار معاویه بعد از صلح در قبال پیمان صلح پرداخته که چگونه معاویه مفاد پیمان را زیر پا گذاشته و چه خیانتهایی کرده است. در فصل آخر نیز دوران امام حسن(ع) را با دوران امام حسین(ع) مقایسه کرده و خواننده متوجه میشود که چقدر شرایط برای امام حسن(ع) سخت و پیچیده بوده که امام مجبور میشود حکومت را فدا کند تا اسلام حفظ شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه امام حسن(ع) در زمینه بستن پیمان صلح با معاویه بسیار حکیمانه عمل کرد، گفت: امام حسن(ع) با امضای این پیمان پیروز شد و معاویه را در تاریخ رسوا کرد و نشان داد که جامعه چقدر منحط شده که حاضر است این تبهکار را بپذیرد، درحالیکه تبعات آن را خواهد دید. معاویه درصدد نابود کردن اساس اسلام بود؛ کاری که پدرش به نمایندگی از اشرافیت قریش قصد انجام آن را داشت و نتوانست. ابوسفیان برای زندهماندن، به ظاهر اسلام آورد و قصد داشت در حکومت پیامبر(ص) موقعیتی پیدا کند که رسول اکرم(ص) این اجازه و فرصت را به او نداد ولی متأسفانه پس از رحلت پیامبر(ص)، خلفا برای گرفتن مقام به ابوسفیان باج میدادند. اولین اقدام امیرالمومنین(ع) پس از رسیدن به خلافت این بود که دست بنیامیه را ازحکومت اسلام کوتاه کند.
نویسنده کتاب «مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه» افزود: همانطور که شیخ راضی آل یاسین در کتاب «صلح امام حسن (علیهالسلام)» آورده، معاویه بعد از صلح همه مفاد پیمان را زیر پا گذاشت و جنایات بسیاری کرد. او با اصل اسلام مشکل داشت و بنا داشت حتی اسم پیامبر(ص) را از تاریخ پاک کند و امام حسن(ع) با صلح خود مانع از این امر شد. مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» میفرمایند که امام حسن(ع) با پذیرش صلح، خط اصیل اسلام را که قبل از آن در جایگاه رهبری اسلام در دوره امیرالمومنین(ع) و همچنین دوره خلافت خودش جریان داشت، حفظ کرد و ادامه داد. اگر امام حسن(ع) تصمیم به جنگ میگرفت، هم ایشان و هم امام حسین(ع) به شهادت میرسیدند و خط اصیل اسلام نابود میشد. درواقع امام حسن(ع) با فدا کردن حکومت، اسلام اصیل را حفظ کرد و معاویه ناکام شد.
پیروی از ولایت و اهلبیت (ع)؛ رمز سعادت در دنیا و آخرت
رجبی دوانی به کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» اشاره و بیان کرد: مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» نظر و بحث جدیدی را مطرح کرده و دوره ۲۵۰ ساله حضور و ظهور ائمه را به چهار دوره تقسیم کردهاند. مبنای تفکر ایشان این است که همه امامان ما درصدد این بودند که قدرت سیاسی را بهدست آورند و با در دست داشتن قدرت، وظیفه امامت را به انجام برسانند. ائمه در شرایط فشار و محدودیتهای گسترده، چنین میراثی را برای ما بهجای گذاشتهاند.
وی افزود: مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) میفرمایند که ائمه تلاش داشتند حکومت علوی را ادامه دهند، حکومتی که امیرالمومنین(ع) پایهگذار آن بود. براساس این کتاب، دوره نخست(۲۵ سال) از زمان رحلت پیامبر (ص) تا به خلافت رسیدن امام علی (ع)، دوره سکوت و همکاری با حاکمیتها و دوره دوم زمان خلافت امیرالمومنین (ع) و امام حسن مجتبی (ع)، دوره در دست داشتن قدرت بود. دوره سوم شامل خلافت امام حسن(ع) پس از صلح و خلافت امام حسین(ع)، دوران تلاش سازنده کوتاهمدت برای بازگشت به قدرت بود. دوره چهارم نیز که پس از شهادت امام حسین(ع) یعنی از دوران امام سجاد(ع) تا دوران امام حسن عسکری(ع) را شامل میشود و نزدیک به ۲۰۰ سال طول کشید، دوره تداوم اقدام و تلاش سازنده برای بازگشت به قدرت بود.
محمدحسین رجبیدوانی در پایان سخنان خود گفت: به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی)، همه امامان ما به دنبال این بودند که جامعه را آگاه کنند تا راه سعادت را بیابند و جامعه به این درک برسد که رمز سعادت در دنیا و آخرت، پیروی از ولایت و اهلبیت (ع) است. تلاش میکردند جامعه به این بلوغ برسد که خودشان سراغ امام بیایند.
امام حسن مجتبی (ع) گوهری کمنظیر در تاریخ است
سید عطاءالله افتخاری نیز در این نشست با تأکید بر متفاوت بودن کتاب «صلح امام حسن (علیهالسلام)» نسبت به دیگر منابع تاریخی ارزشمند عنوان کرد: حتی علمای شیعه و منابع معتبر نیز چندان به تاریخچه امامت و مسئولیتهای سیاسی و رفتارهای رهبرانه دیگر ائمه نپرداختهاند. شاید این کتاب فتح بابی برای شناخت بیشتر نسبت به سیره و زندگی ائمه پس از امام حسین(ع) باشد.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: «صلح امام حسن (علیهالسلام)» نسبت به کتابهای تاریخی ماقبل خود، کتاب ویژهای است و ضمن تألیف بینظیر، ترجمه بینظیری هم دارد. شخصی که ترجمه آن را انجام داده است به زبان عربی و زبان فارسی تسلط کامل داشته و به همین دلیل است که در مطالعه این اثر بوی ترجمه به مشام نمیرسد. این کتاب بوی تألیف میدهد.
وی در بخش دیگری از سخنانش امام حسن مجتبی(ع) را گوهری کمنظیر در تاریخ خواند و مطرح کرد: اگر دوران حکومت آن حضرت بررسی شود، واقعا کمتر از واقعه عاشورا نیست و با مطالعه کتاب «صلح امام حسن (علیهالسلام)» به عظمت ایشان پی میبریم. در این اثر بیان شده که امام با از خودگذشتگی پیمان صلح را پذیرفت. اما معتقدم باید بیان میشد که آن حضرت غیر از این، راه عاقلانهای نداشت. امام حسن(ع) شرایط را برای شکلگیری قیام عاشورا و ماندگاری آن در تاریخ فراهم کرد. در واقع در پیمان صلح با معاویه، امام حسن مجتبی(ع) پیروز و غالب بود.
سید عطاءالله افتخاری در پایان گفت: نتیجه کار امام حسن(ع) این بود که وقتی قصد ترک کوفه را داشت، مردم کوفه با شیون و گریه برای بدرقه ایشان جمع شدند. جامعه اسلامی در طول تاریخ از لحاظ فهم و ارزشمداری پیشرفت کرده و یکصدم فهم و غیرت جامعه امروز در آن دوران وجود نداشت. اما شاید در آن دوره، اهل کوفه بهترین قوم نسبت به امام حسن(ع) و اهل بیت(ع) بودند. همان اندک یاران امیرالمومنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع) اهل کوفه بودند. تنها قوم و شهری که امام حسین(ع) را دعوت کردند نیز کوفیان بودند و هرچند بعد پیمانشکنی کردند، ولی دیگران حتی همین دعوت را نیز از امام حسین(ع) بهعمل نیاوردند.
نظر شما