به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان: اگر تا صد سال قبل محوطه آشپزخانه یا همان مطبخ یک منزل مسکونی ۲۵ متر مربع بود، نَه تنها برای کسی ایجاد سوال نمیکرد بلکه فضایی ایدهآل برای یک خانه ساده محسوب میشد که یک زوج جوان میتوانستند روزگار خود را به راحتی در چنین منزلی سپری کنند که محل پخت و پز آن فقط ۲۵ متر است! البته که این مساحت تسری به همه اقشار جامعه نداشت اما میتوان ادعا کرد که با در نظر گرفتن امکانات و جمعیت آن دوره، بخش قابل توجهی از مردم خانههای وسیع داشتند.
امروز اما در حالی که دو سال از ورودمان به قرن ۱۴ هجری خورشیدی میگذرد گویا چرخ روزگار برای جماعت ایرانی نچرخیده بلکه میتوان ادعا کرد که حتی شکسته است؛ به قول معروف قرار بود صدسال اولش سخت باشد اما اکنون به نظر میرسد که گردش ایام راضی به صد سال اول و دوم و سوم و ... نشده و این قصه همچنان ادامه دارد که اگر نداشت حداقل برای فرهنگ غنی ایرانی در رشته معماری حرمتی قایل شده و از سوی دیگر بازار عرضه و تقاضای مسکن را تعادل می بخشیدیم که امروز تا این اندازه دست مردم از زوجهای جوان گرفته تا خانوادههای پر جمعیت، برای تهیه یک واحد آپارتمان در پوست گردو نماند.
معماری ایرانی اسلامی که روزگاری خانههایی نظیر خانه طباطباییها، خانه عامریها، خانه لاریها، خانه پیرنیا، خانه ملاباشی و بیشمار ساختمان دیگر با کاربری مسکونی را به فرهنگ این مرز و بوم تقدیم کرده بود، امروز با شرایطی مواجه شده است که فارغ از مساله حفظ و نکوداشت این میراث که البته تعریف چندانی هم ندارد، از بُعد ساخت و ساز هم رو به افول و فراموشی رفته و دیگر خبری از آن خانههای بزرگ نیست؛ البته که کسی دیگر انتظار حوضخانه، پیرنشین از سازههای این روزگار ندارد. ما به اسم مدرنیته فرهنگ خود را به دست فراموشی سپرده ایم و برایش سوگواری میکنیم.
حتما شما نیز خبر مربوط به ساخت واحدهای ۲۵ متری را که سریعا نیز تکذیب شد شنیدهاید. اینکه بساط کاسبی برای چه قشری باز شود تا به نام خانهدار شدن جوانان و قشر ضعیف جامعه با مبلغ حدودا ۶۰۰ میلیون تومان بشود یک واحد منزل مسکونی تدارک دید و البته این مساله که مسئولان از اساس این موضوع را تکذیب کردند کنار میگذاریم. (سخن ما فراتر از این مباحث است). ما به دنبال هستیم که بررسی کنیم معماری ایرانی و پس از ورود اسلام به ایران معماری اسلامی ایرانی چه داشت؟ چه شد؟ و اکنون باید چه کنیم که حداقل شایستگی آن را داشته باشیم که حافظ این میراث باشیم. اگر متراژ خانهها محدود شده حداقل مولفههایی که موید سبک معماری ایرانی اسلامی است را در سازهها حفظ کنیم.
با هدف بررسی نگاه دین به مساله خانه و خانهسازی، با دکتر «علی مختاریان» عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی به گفت وگو پرداخته ایم. وی در رابطه با موضوعاتی نظیر معماری اسلامی ایرانی و به طور خاص مفهوم خانه، آثار متعددی را تالیف کرده است که از جمله آنها میتوان به کتابهای «در ساحت خانه، با رویکرد آموزههای دینی و فرادینی»، «واژگان و اصطلاحات معماری قرآن» اشاره داشت. در ادامه حاصل این گفت وگو را می خوانید:
وسعت فضا در معماری ایرانی اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردار است و اساسا یکی از مهمترین مولفه ها در ساخت خانه در دورانی نَه چندان دور این بود که فضای خانه از وسعت برخوردار باشد. این رویکرد از چه روی در هر شرایطی برای هر قشری از مردم اعم از فقیر و غنی اجرا میشد؟ آیا یک سنت معماری بود یا فرهنگی دیرینه و نهادینه شده است؟
برای پاسخ به این پرسش مقدمهای را بیان میکنم؛ اساسا خانه و فضای مسکونی از قدیمالایام نیازهای اساسی انسان بوده است و در آینده هم خواهد بود، هر انسان به مکانی نیاز دارد که بتواند در آن آسایش و آرامش لازم را داشته باشد که این مساله در خانه اتفاق می افتد.
با در نظر گرفتن این موارد، اکنون میتوان به سایر ویژگیهای خانه به خصوص در دوران قدیم اشاره کرد از جمله مساله وسعت؛ از آنجایی که در گذشته مشکلات مربوط به زمین کمتر بود علاوه بر افراد مرفه جامعه سایر مردم نیز چندان در مضیقه برای تهیه زمینی با مساحت وسیع نبودند لذا بسیاری از منازل مسکونی که در این دوران به عنوان آثار ثبت شده در میراث فرهنگی شناخته میسوند، موید همین مساله هستند که وسعت و در نظر گرفتن نیازهای یک خانواده در معماری یک خانه مورد توجه بوده است. خانه طباطباییها در کاشان از جمله این موارد است.
خانه طباطباییها در کاشان
خانه ملاباشی در اصفهان
بنابراین وسعت خانه در واقع یک مساله فرهنگی بود هرچند که در منابع دینی ما نیز بر این مساله تاکید شده تا جایی که در سخنان بزرگان از جمله سعادتهای یک مَرد منزل وسیع شمرده شده است. پیامبر (ص) نیز در این مورد سخن گفتهاند. از سوی دیگر زندگی در منازل کوچک و تنگ نیز نهی شده است. ما در گذشته نه چندان و شاید تا همین ۵۰ سال قبل در نقاط مختلف همین شهر تهران، بیشتر خانههای ویلایی را در سطح محلات می دیدیم که حکایت از دو مولفه دسترسی به زمین و رعایت وسعت خانه در ساخت و سازها بود. از آن مهمتر این مساله به قشر خاصی اختصاص نداشت و تقریبا همه میتوانستند یک خانه با چنین ویژگی هایی داشته باشند. بنابراین دو مولفه دسترسی به زمین وسیع برای ساخت و ساز خانه و البته فرهنگ، در شکلگیری بافت و معماری خانه ها در گذشته به شکل توامان تاثیر داشتند.
مهمترین ویژگی معماری اسلامی ایرانی چیست و امروز بهترین و کارآمدترین مولفه ای که میتوانیم برای ساختمانهای این روزگار که قرار است منزل یک خانواده شوند، به کار ببریم؟
متاسفانه در این سالها در گستره طراحی ساختمان مسکونی از فرهنگ ایرانی اسلامی دور شدهایم؛ گویی فضاهایی مانند یک صندوق را طراحی میکنیم که افراد پس از اینکه از محیط کار فارغ میشوند در این فضاهای بسته و کالبدی قرار می گیرند. شاید زندگی کردن در این خانهها آسان نباشد اما در کمال تاسف از بسیاری از مختصات معماری در خانههای ایرانی و اسلامی دور شدهایم.
در معماری اسلامی ایرانی یک سری اصول پنجگانه داریم؛ یکی از مهمترین آنها داشتن فضای عمومی و خصوصی یعنی رعایت حرمت و حریم افراد بود اما اکنون با کوچک شدن زیربنای مسکونی، عمدتا این دو فضا با یکدیگر مخلوط شدند. بنابراین جداسازی فضای عمومی و خصوصی از مختصات مهمی بود که امروز کمتر دیده می شود. ویژگی دوم استفاده کردن از طبیعت در خانههای قدیمی است. بیشتر این خانهها دارای حیاط و حوض بودند و سرزندگی و شادابی را برای اهل منزل به ارمغان میآوردند. برخوردار بودن از این دو مولفه در فضاهای مسکونی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
خانه لاریها در یزد
نکته بعد کیفیت مصالحی است که استفاده می شود، موضوع دیگر طراحی است که در آن ساکنان احساس آرامش کنند و فضاها به درستی در کنار هم چیدمان شوند و مزاحمتی برای سایرین نداشته باشد. تحقق همه این موارد در واقع ویژگی های فطری است که در انسان وجود دارد و در خانه به راحتی می توان به آنها دست یافت و در خانه یک زندگی با کیفیت داشت.
چندی قبل خبری مبنی بر ساخت خانههای ۲۵ متری با هدف خانه دار شدن زوج های جوان منتشر شد، هرچند که این خبر سریعا تکذیب شد، اما در سطح شهر خانه هایی با متراژ اندکی بیشتر مثلا ۳۰ متری و ۴۰ متری را میبینیم و گویا اصل خانه هایی که به قول مردم کوچه و بازار نُقلی هستند، حذف نشدنی است. به نظر شما این ساخت و سازها متاثر از یک فرهنگ وارداتی است؟ برخی میگویند خانه های هنگ کنگی، فرهنگ هنگ کنگی و... ، نظرتان چیست؟
بله! این خبر را من نیز خواندم. البته که تکذیب شد اما باید به قضیه به نوع دیگری نگاه کنیم. فرهنگ ایرانیِ ما نمیتواند با خانههای با این متراژهای محدود کنار بیاید. اساسا یکی از ویژگی های مردم مشرق زمین و از جمله ایرانیان این است که بسیار مهماننواز هستند، همه ما ایرانی ها در طول هفته و ماه در منزلمان مهمان داریم و اصلا نحوه زیست ما به گونهای است که به مهمان اهمیت میدهیم.
خانه عامریها در کاشان
در ساختمانهایی که در ادوار گذشته ساخته میشد فضایی به نام «پنجدری» میساختند که در واقع بهترین مکان منزل بود. این بهترین مکان اختصاص به مهمان داشت. تصور نمیکنم در خانههای ۲۵ متری این قبیل مسایل و تکریم مهمان به این صورت، محلی از اِعراب داشته باشد حتی برای زوجهای جوان با خانوادهای کوچک و یک فرزند. علت این اتفاقات آن است که ما از فرهنگ دینی و قرآنی خود فاصله گرفته ایم.
پلان خانههای ۲۵ متری که اخیرا در فضای مجازی منتشر شده بود
امیدوارم که هرگز چنین خانههایی ساخته نشوند و شرایطی فراهم شود که باز هم شاهد ساخت خانههای ویلایی در سطح محلات باشیم. خانه در قرآن نیز مورد توجه واقع شده است چنانکه در آیه ۸۰ سوره «نحل» آمده است: « وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَنًا» (و خدا برای شما خانه هایتان را مایه آرامش قرار داد). بنابراین باید نسبت به سبک ساخت و سازها اهمیت بیشتری قایل شویم تا فرهنگ ایرانی اسلامی خود را حفظ کنیم.
خانه پیرنیا در اصفهان
در همین زمینه اخیرا کتابی تالیف کردم با عنوان «در ساحت خانه») که در آن به این مساله اشاره کردم که ما می توانیم خانههای بر مبنای آموزههای دینی خود بسازیم. در این کتاب آیاتی که در قرآن کریم در مورد بیت، دار و منزل مطرح شده است،بررسی شده که از آنها می توان به مبانی و اصول طراحی فضاهای مسکونی مورد نظر اسلام پی برد. خانه قرآنی یعنی منزلی که منجر به سکونت و آرامش روحی انسان شود. نیازهای جسمی و روحی او را تامین کند که این ویژگی ها را می توانیم در معماری اسلامی ایرانی بیابیم.
گفت وگو از: فاطمه فرامرزی
نظر شما