خبرگزاری شبستان__یاسوج: رسانهها در عصر کنونی نقش مهمی در زندگی مردم ایفا میکنند و به عنوان بخش جدایی ناپذیر از زندگی آنها محسوب میشوند.
مردم در طول شبانه روز به ویژه نسل کنونی از محتواهای تولید شده فضای مجازی و رسانهها در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و... بهرهمند میشوند.
رسانهها نقش عمدهای در زمینه طرز تفکر افراد جامعه ایفا میکنند، به گونهای که بررسیها نشان میدهد رسانهها با توجه به کارکردهایی که دارند، میتوانند تاثیرات مثبت یا منفی بر افکار و عقاید افراد جامعه در زمینههای گوناگون داشته باشند.
رسانهها به عنوان یکی از منابع قدرت برای نوآوری و کنترل مدیریت در جامعه، دارای قدرت بسیاری برای شکل دادن به عقاید، باورها و دگرگون کردن جامعه و افراد آن محسوب میشوند.
با توجه به اینکه امروز رسانهها موقعیت یک نهاد اجتماعی مهم را به دست آوردهاند، هر اندازه که قدرتمند شوند، تاثیر مستقیم و بیشتری بر زندگی افراد خواهند داشت.
با توجه به اینکه رسانهها خوراکهای متفاوتی به منظور رسیدن به اهداف خود برای افراد جامعه تهیه و منتشر میکنند، ضرورت سواد رسانهای که از آن به عنوان «عقل رسانهای» نیز میتوان یاد کرد، یک ضرورت بوده که باید مورد توجه قرار گیرد.
نمایندگی خبرگزاری شبستان در استان کهگیلویه و بویراحمد با توجه به ضرورت بحث سواد رسانهای و مدیریت آن در بین اعضای خانواده با «ستار هدایت خواه» استاد دانشگاه، فعال فرهنگی و دبیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در استان کهگیلویه بویراحمد گفت و گویی را انجام داده که در ذیل از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
به عنوان نخستین سوال بفرمایید رسانه چه تاثیری بر زندگی افراد جامعه دارد؟
ما در دنیای امروزی، در شرایطی قرار داریم که زندگی ما با رسانه پیوند خورده و اساساً بدون رسانه در ابعاد مختلف آن صوتی و تصویری، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی این مهم محقق نمی شود.
عصر ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، عصر رسانه است، نمیتوانیم بگوییم که نباید از رسانه استفاده کنیم که در دنیای جدید چنین چیزی امکان پذیر نیست.
البته در جاهایی حتی در خود دنیای غرب کسانی دهکدههایی تاسیس کردهاند که در آن دهکده رسانه وجود ندارد و آنها نیز متوجه این موضوع شدهاند که این نوع برخورد تفریطی نسبت به رسانه در برخی جاها وجود دارد و کلاً وجود رسانه را در چنین مکانهایی ممنوع میکنند.
اما در دنیای کنونی همچین چیزی امکانپذیر نیست، خود ما، زندگی و خرید فروش ما بخشی از آن از طریق همین ابزار رسانهای امروز صورت میگیرد و بسیاری از مسائل حوزه تعلیم و تربیت به ویژه در ایام کرونا از طریق این فضا صورت گرفت، پس ما ناگزیریم که از این ابزار استفاده کنیم.
باید چه کاری انجام دهیم که آثار منفی رسانه به حداقل برسد؟
اینکه گفتیم حداقل، به این معناست که ما نمیتوانیم تبعات منفی رسانه را به صفر برسانیم، زیرا بخشی از آنها گریز ناپذیر است.
به عنوان مثال همین تلفن همراه امواج آن روی قلب، مغز، اعصاب و ... تاثیر خود را خواهد گذاشت.
از همین جا میتوان فهمید که خانوادهها نمیتوانند به طور کلی فرزندان خود را از ورود و دسترسی به رسانه منع کنند که چنین چیزی امکان پذیر نیست.
نخستین اقدام این است که خود خانوادهها به عنوان پدر و مادر اگر بخواهند فرزند خود را تربیت کنند، باید خودشان نسبت به رسانه، تاثیرات رسانه، نوع شگردها، روشهای اثرگذاری رسانه و همچنین مسائل تربیتی که حول و هوش رسانه وجود دارد، آگاهی لازم را داشته باشند.
یعنی پدر و مادر به تعبیر امروزی سواد رسانهای خود را افزایش دهند، البته سواد رسانهای به معنای درست.
مقصود ما از سواد رسانهای، همان «عقل رسانهای» است، یعنی باید بدانند که رسانه چه تاثیراتی دارد و قبل از اینکه بخواهند اقدامی انجام دهند حتی در زمینه فرزندآوری، باید تمهیدات آن اندیشیده شود.
متاسفانه هم اکنون مشکلاتی که ما داریم این است که بعضی از خانوادهها به فرزندآوری اقدام میکنند بدون از اینکه مهارتهای لازم برای فرزند پروری را کسب کنند.
برای مدیریت رسانه در خانواده چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
امروزه یکی از مهارتهای لازم برای فرزندآوری مسئله «مدیریت رسانه در خانواده» است.
نخستین کار این است که خود خانواده، یعنی پدر و مادر آگاهی خود را نسبت به رسانه و تاثیرات تربیتی آن بالا ببرند و البته به یک فهم مشترک در این مسئله برسند.
گاهی میبینیم در خانواده پدر و مادر با یکدیگر بر سر این موضوع اختلاف نظر دارند.
در همه مسائل تربیتی این هم آهنگی و همراهی پدر و مادر بسیار مهم است و در این مسئله یعنی رسانه، تاثیر بسیار بالاتری دارد، به این معنا که علاوه بر اینکه باید آگاهیهای خود را بالا ببرند، به یک فهم و نظر مشترک در مورد چگونگی استفاده از رسانه برسند.
مهم ترین نکتهای که پدر و مادر در مسئله استفاده فرزندان از رسانه باید به آن توجه کنند این است که امروزه رسانه صرفاً ابزار سرگرمی نیست، باید این موضوع را باور کنند که رسانه امروز در ابعاد مختلف تاثیرگذار است و در جاهایی میتوان گفت امروز سلاح است، منتها سلاحی که در دست دشمنان بوده و آنها آن را طراحی میکنند.
گاهی این فضای مجازی به تعبیر مقام معظم رهبری برای فرزندان ما «قتلگاه» است، پس باید بدانیم که این فضا سرگرمی، تفریحگاه و امثال اینها برای فرزندان ما نیست، بلکه این یک میدان جنگ برای فرزندان ما بوده، البته ناگزیرند و ناگزیریم که وارد این فضا شویم و برای ورود به این فضا، باید تجهیزات لازم را داشته باشیم.
مهم ترین تجهیزات برای ورود فرزندان به فضای مجازی چه چیزهایی هستند؟
مهم ترین تجهیزاتی که در این زمینه لازم است که خانوادهها برای آگاهی خود داشته باشند این است که ورود فرزندان به این عرصه با مدیریت، نظارت و هدایت باشد.
نخست باید فرزندان بدانند که این فضا چگونه فضایی بوده، اطلاعات، آگاهیها و مهارتهای لازم را نسبت به استفاده از رسانه به فرزندان آموزش دهند و بدانند که این میدان، میدان سالمی که هر کسی وارد آن شود و به سلامت از آن بیرون بیاید، نیست، بلکه این یک قتلگاه بوده که باید با مراقبت به صورت جدی ورود پیدا کند.
ایجاد نگاه انتقادی در فرزندان، یعنی روحیه نقادانه و اینکه فرزندان ما به عنوان مثال یک مطلب، فیلم یا یک بازی را میبینند، روحیه انتقادی را داشته باشند.
روحیه انتقادی گاهی به صورت ناخودآگاه بوده و وقتی نگاه انتقادی وجود داشته باشد، قاعدتاً تاثیرپذیری آنها به حداقل میرسد.
بخشی از سواد رسانهای که باید خانوادهها کسب کنند، موضوع تاثیرپذیری ضمیر ناخودآگاه ما از فضای رسانه است.
خود ما نیز به صورت ناخودآگاه چنین تاثیراتی را می پذیریم و بسیاری از تاثیرات روحی و روانی که منجر به تغییر ما میشود، تحت تاثیر ضمیر ناخودآگاه است.
ما در ضمیر خودآگاه روحیه نقادی داریم، یعنی کسی به صورت مستقیم مطلبی را برای ما بیان میکند، این موضوع را میسنجیم، در مورد صحیح یا غلط بودن آن تجزیه تحلیل میکنیم و آن را تایید یا رد میکنیم.
ضمیر ناخودآگاه این گونه نبوده و در این زمینه ما هیچ روحیه نقادی نسبت به مسئله نداریم، مسئله در ذهن ما جایگزین میشود و به دلیل اینکه گاهی تکرار هم میشود، در واقع تبدیل به یک باور هم خواهد شد و در جاهای دیگر اثر خود را ظهور و بروز خواهد داد.
برای اینکه این موضوع و ضمیر ناخودآگاه تا حدودی روشن شود، حتی میتوان گفت چنین موضوعی از سنین کودکی آغاز میشود .
به عنوان مثال وقتی خانمی که بیماری مغزی داشت و قرار بود که مورد عمل جراحی قرار گیرد در حال بیهوشی، وقتی چاقوی بیهوشی به قسمتی از مغز برخورد میکرد، این خانم سرودی به زبان آلمانی میخواند.
پزشکان از این کار تعجب کردند و بعد از اتمام عمل جراحی، از این بیمار سوال کردند که آیا آلمانی هستی و زبان آلمانی را بلد هستی؟ این خانم در جواب گفت نه که سپس این موضوع به عنوان سوژه و کار تحقیقی مورد بررسی قرار گرفت.
بعد از تحقیقات مختلف مشخص شد این خانم در دوران کودکی وقتی که در گهواره بود، زمانی بود که سربازان آلمانی وارد فرانسه شدند و وقتی سربازان آلمانی وارد خانهها میشدند، به صورت دسته جمعی سرودی را میخواندند.
محققان متوجه شدند مطالبی که این خانم در آن شرایط خاص که مغز او تحریک میشود و اقدام به شعرخوانی میکند، همان سرودی است که سربازان آلمانی هنگام ورود به منزل فرانسویها میخواندند و این در ضمیر ناخودآگاه این خانم ثبت و ضبط شده و در شرایطی که تحریک میشود، این موضوع ظهور و بروز پیدا میکند.
این به این معناست که در دوران کودکی که ما ظاهراً هیچ فهم و شناخت درستی از مسائل نداریم، اثر خود را بر جای میگذارد که در دوره بزرگسالی این موضوع تاثیر آن بیشتر میشود.
رسانه جمهوری اسلامی ایران رسانه پاک، عفیف و نجیب است، یعنی بهترین، پاکترین و مفیدترین تلویزیون، تلویزیون نظام جمهوری اسلامی است.
این موضوع را با اطلاع عرض میکنم و با توجه به اینکه به بسیاری از کشورهای شرق و غرب چین، اندونزی، ترکیه، سوریه، لبنان، آلمان و امثال اینها سفر کردهام، بهترین رسانه دنیا سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
پدران و مادران می توانند در این زمینه مطالعه لازم را داشته باشند و کتابهایی را که در زمینه ضمیر ناخودآگاه نوشته شده یا کسانی که در حوزه تاثیر رسانه بر ضمیر ناخودآگاه بحث و گفت وگو کردهاند، این کتابها را بخوانند، با توجه به مقالات نوشته شده و تحقیقات لازم که انجام گرفته، باید در این زمینه مطالعه لازم صورت گیرد.
ما اگر واقعاً قصد داریم کار تربیتی انجام دهیم، باید زحمت مطالعه و آگاهی نسبت به تسهیلات تربیتی را داشته باشیم.
استفاده به اندازه، مفید و به موقع از رسانه، نظارت و کنترل بر چگونگی استفاده از رسانه یک ضرورت بوده و این نظارت هر اندازه نامحسوستر باشد، بهتر است تا فرزندان ما احساس نکنند که کنترل می شوند.
یکی از مهمترین عرصههای تاثیرگذاری در سنین اولیه بر فرزندان، «بازیهای رایانهای» است که هم اکنون از طریق تلفن همراه قابل دریافت بوده و فرزندان بازی میکنند.
در زمینه بازیها کاری باید در سطح ملی انجام بگیرد که ساخت بازیهای رایانهای ملی و دینی با محتوای غنی است و در این زمینه فعالیتهایی صورت گرفته، ولی کافی نیست.
در ساخت هر بازی رایانهای در دنیا شاید دهها نفر روانشناس و مردم شناس نظرات خود را ارائه میدهند تا یک بازی متناسب با روحیه افراد باشد که در این زمینه ضرورت دارد روانشناسان، علمای تعلیم و تربیت ما و کسانی که در حوزه فنی فعالیت دارند برای ساخت بازیها همکاری لازم را داشته باشند.
نظارت بر تولید و توزیع این بازیها: بعضیها با نگاه سوداگرایانه و خط قرمزهایی که وجود دارد به ویژه در زمینه شهوت و خشونت ممکن است رد کنند.
تغییر نگرش نسبت به بازی: باید خانوادهها تلقی نکنند که بازی ها سرگرمی هستند، بلکه بازی در واقع رسانهای بوده که پیام میرساند و حامل پیام است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
ردهبندی بازیها نیز باید مورد توجه قرار گیرد که در این زمینه حتی در خود آمریکا، آلمان و امثال اینها بازیها را ردهبندی میکنند، هر کسی نمیتواند هر بازی داشته باشد، ولی در کشور ما خانوادهها به این موضوع دقت نمیکنند و فرزندان در هر سنی بازی را انجام میدهند.
ردهبندی بازیها باید صورت گیرد که متناسب با شرایط سنی باشد.
از جمله تمهیدات تربیتی، همبازی شدن والدین با فرزندان است که این موضوع باعث میشود که نگاه انتقادی و مراقبتهای لازم صورت گیرد.
از دیگر تمهیدات تربیتی، موضوع بازیهای غیر رایانهای است که باید ترویج شوند.
کتابی تحت عنوان «بازی، بازوی تربیت» به چاپ رسیده که این کتاب ۱۴۰ بازی که خارج از فضای بازیهای رایانهای است را به خانوادهها آموزش میدهد.
فرزندان برای اینکه جنب و جوش داشته و نیاز آنها به بازی تامین شود، می توانند از طریق این نوع بازیها خود را سرگرم کنند.
بر همین اساس لازم است که در زمینه بازیها علاوه بر توجه بخش حاکمیتی در زمینه حمایت، نظارت و تولید بازیهای رایانهای مفید و همچنین ردهبندی آنها، در کنار اینها نیز خانوادهها نظارت و همراهی لازم را در زمینه همبازی شدن و همچنین فراهم شدن زمینه نقادانه نسبت به بازیها و تاثیرات آنها در فرزندان باید وجود داشته باشد.
نظر شما