حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی در گفتگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان با گرامیداشت بعثت پیامبر اسلام(ص)اظهار داشت: درباره بعثت نخستین نکتهای که باید مورد توجه قرار بدهیم این است که بعثت تمام پیامبران الهی را در یک فضای فکری باید فهمید، از جمله ضرورتی که بعثت پیامبر خاتم(ص) را درپی داشت با اصل ضرورتی که برای برانگیخته شدن پیامبران دیگر بود، منشاء یکسان دارد و به عبارت دیگر «گوهر مشترک» بین همه بعثتها هست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: در عین حضور «گوهرمشترک»، می پذیریم که شرایط زمانی، مکانی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، در دوره هر پیامبری بود و «اقتضائات خاص» ارسال «رسول متناسب» را می طلبید، یعنی ضرورت وجود پیامبر در دوره آغاز حضور بشر در زمین در عین اشتراک، تمایزاتی با بعثت پیامبرانی چون نوح و ابراهیم و موسی و عیسی تا پیامبر خاتم(ص) دارد. شگفت آورد این است که وجود نخستین پیامبر هم زمان است با حضور اولین بشر بر کرده خاکی، یعنی اولین بشر خودش پیامبر است. آموزه های قرآنی گویای آن است که اولین بشر پیامبر بوده است.
وی درباره مسیر بعثت انبیاء افزود: ما معتقدیم که نخستین انسانی که روی کره زمین آمد، پیامبر است، یعنی حضرت آدم و بشر از طریق وی پدید آمد و تداوم یافت، وجود پیامبر سرآغاز وجود بشریت است و پیامبری مبعوث شد در حالی که هیچ بشری نبود. یعنی ابتدا پیامبرِ خدا میآید و بعد افراد دیگر و در نهایت اجتماعات و جامعه و امت شکل میگیرد. حضرت آدم متناسب با نیاز آغازین مبعوث می شود. در دورههای اولیه، که انسانها زندگی سادهای داشتند و براساس فطرت خودشان زندگی میکردند و عقل تجربی و معاششان تازه شکل میگرفت، پیامبران خاصی نیاز بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: به مرو جوامع، رشد میکنند و مشکلات و مسائل جدید بروز می کنند، تزاحم منافع بین گروه های مختلف رخ می نماید و مناسباتی شکل می گیرد که تا دیروز سابقه نداشت و هر دوره پیامبری مبعوث می شود تا اینکه نوبت به آخرین فرستاده می رسد.
حجتالاسلام والمسلمین عابدی در خصوص ویژگیهای بعثت افزود: آن بستری که باعث میشود پیامبر اکرم(ص) مبعوث شود چیست؟ همان طور که گفتم باید به « گوهر مشترک» همه بعثت ها برگردیم تا به پاسخ این پرسش برسیم. یعنی باید اول فلسفه خلقت را تبیین کنیم و بگوییم خدای متعال اساسا بشر را برای چه آفریده است؟ و بعد بپرسیم بعثت پیامبرانش و پیامبر خاتم چه ویژگی هایی داشت که می توانست این هدف خلقت را تامین کند؟ در این باره خدا میفرماید «وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» یعنی جن و انس را نیافریدم؛ مگر برای اینکه مرا عبادت کنند. پس اساس آفرینش انسان برای بندگی خداوند است. نکته حساس که نادیده گرفتن آن منشاء چند خطای بزرگ شده است فهم بسیط و صرفاً « فردی و مناسکی» از «عبودیت و بندگی» است.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: منظور بندگی و عبودیتِ فردی و مناسکی، تنها نماز خواندن و روزه گرفتن نیست، هر چند اینها جز دین و ستون دین و مناسک ادیان است، اما باید توجه داشت که عبودیت و بندگی یعنی اطاعت خداوند و چون خداوند در همه عرصه های زندگی از بشر اطاعت میخواهد، پس گستره عبودیت همه ابعاد زندگی را شامل خواهد شد؛ یعنی امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و خانوادگی و سازمانی و کشوری و بین المللی همه عرصه بندگی و عبودیت خداوند است. خداوند این زمین و زمان را خلق کرده و بشر را به صورت اجتماعی آفریده است تا در سیاست و اقتصاد و امورات خودش، آن گونه که خدا میخواهد زندگی کند. در کتاب تکلیف سیاسی از منظر قرآن کریم ما تلاش کردیم این عبودیت را در عرصه حیات سیاسی نشان بدهیم که البته لازم است اندیشمندان وارد این عرصه شوند و عبودیت در گستره اقتصادی، اجتمایع، هنری، فرهنگی و دیگر ابعاد حیات بشری را نیز تبیین کنند. پس اساس آفرینش برای عبودیت است و منظور از عبودیت، عبودیت در عرصه فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و خانوادگی و نیز عبودیت فردی و حتی در شکل های خاصی مثل مناسک حج و دیگر موارد است.
حجتالاسلام والمسلمین عابدی تصریح کرد: مشکل در طول تاریخ این است که عبودیت را در تنها به حوزه فردی و آن هم فقط به یک دسته اعمال با ساختار و زمان و مکان و شکل خاص بردهاند، تا جایی که توانستند با تفکیک دنیا از عبودیت و بندگی که در قالب دین خود را تدوین می کند، این اقناع را ایجاد کنند که اولاً دین و دنیا دو مقوله جدا هستند؛ ثانیا دین فقط برای کلیسا و مسجد و حوزه علمیه خوب است و دنیا را باید به قیصرها و حاکمان سپرد؛ این تفکری که بر بشریت حاکم شد از جمله یکی از نقاط اوج آن به پس از رنسانس در کشورهای غربی بر می گردد؛ البته در کشورهای اسلامی هم هر زمانی که حاکمیت ها با منشاء غیر الهی و بیگانه از مشروعیت الهی شکل می گرفت و بر خلاف آیه «لا ینال عهدی الظالمین» حکومت به ظالمان می رسید، تلاش می کردند از دین چهره فردی بسازند و در این دستگاه فکری، ویژگی های بعثت و این که پیامبر(ص) برای چه مبعوث شد، فردی، معنوی، اخروی فهم و تبلیغ می شد و می گفتند بشر به طور فردی نیاز به ارتباط با خدا دارد و بشر برای تامین آخرتش نیاز به خدا دارد، بعثت رخ داد چون دست بشر کوتاه بود از اینکه چگونه می تواند به بهشت برود، ولی در دنیای خود چون عقل دارد دستش کوتاه نیست و خودش می تواند دنیایش را مدیریت کند یا نهایتاً به اینجا رسیدند که در مورد امت های قبل چون عقلشان کامل نبود شاید در مورد دنیا و تدبیر معاش نیز نیاز به راهنمایی داشتند ولی الان دیگر چنین نیست و بشر بی نیاز از بعثت و پیامبری در حوزه دنیاش است و فقط عرصه آخرت برای دین می ماند؛ در حالی که تفکیک دین از دنیا از اساس نادرست است چون دین برنامه زندگی در دنیاست؛ به گونه ای که اگر بشر طبق این برنامه الهی عمل، یعنی بندگی کند، آخرتش به سعادت ختم می شود و اگر بندگی نکند و آن گونه که خدا می خواهد دنیاش را تدبیر نکند آخرتش به بدبختی منتهی می شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به این آیات الهی خاطرنشان کرد: یکی از این آیات اقامه قسط و عدل است که در سوره حدید آیه 25 این گونه آمده است: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند.
وی درباره این آیه توضیح داد: این آیه به یک وضعیت مشترک اشاره می کند؛ این که قبل از آن که پیامبران مبعوث میشود، مردم از اقامه عدالت ناتوان هستند و سیستمها و نظامهایی در جهان بر اساس ظلم برپا شده است، ظلم پرور است و مظلوم گستر. این ظلم گاه در حوزه اقتصادی پر رنگ است، زمانی حوزه اخلاقی؛ زمانی حوزه های دیگر. رسولان مبعوث می شوند که این قدرت را به مردم بدهند که بتوانند به اقامه عدل و ایجاد مناسبات عادلانه بپردازند البته اینجا هم باز عده ای خطا کردند و نتیجه گرفتند که پس آیه رهبری و مدیریت نظام عادلانه را نیز به مردم می دهد؛ در حالی که آیه در مقام تعیین است که تحقق و برپایی نظام عادلانه با مردم است و در مورد این که رهبری این نهضت ها با چه کسانی است ساکت است و آیاتی دیگر همچون « اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» یا« انما ولیکم الله و رسوله و اذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون» نسبت به رهبری، در مقام بیان هستند.
حجتالاسلام والمسلمین عابدی درباره فلسفه بعثت پیامبر اکرم(ص) معتقد است باید برگردیم به دوران قبل از پیامبر(ص) تا میبینیم در نظامات اجتماعی و در نظامات سیاسی چه اتفاقاتی افتاده بود که بر ضد عبودیت خدا بود، و نظام اجتماعی و سیاسی آن موقع نمیتوانست بشر را به بندگی خدا برساند و بشر آن طور که خدا میخواهد زندگی کند؟ حوزه سیاست چه مشکلی داشت که بشر نمیتوانست در زندگی خودش به خدا برسد؟ وحوزه تجارت چه مشکلی داشت؟ مطالعه تاریخی نشان می دهد بشریت مخصوصاً محل بعثت رسول خاتم از لحاظ اقتصادی و فرهنگی تا سیاسی مشکل دارند و گرفتار عقب ماندگی وحشتناکی هستند.
حجتالاسلام والمسلمین عابدی عنوان کرد: البته ذهنتان به تمدن های آن روزگار نرود و فکر نکنید آنها دچار عقب ماندگی نبودند بلکه توسعه هم داشتند، یعنی تحلیل غلطی که نسبت به تمدن های معاصر بعثت شده است دامن ما را نیز نباید بگیرد؛ چون این تمدنها وقتی بر پایه عبودیت خداوند شکل نگیرند تمدن های ظالمانه و عقب مانده هستند؛ میزان و دستگاه اندیشگی توحیدی قرآنی که با آن توسعه را تعریف می کنیم و در مورد رشد توسعه یافتگی یا توسعه نایافتگی قضاوت می کنیم، غیر از دست گاه های دیگر است. هرچند حتی با ملاک غیر توحیدی هم که نگاه کنید در آن دوران جهان نه در سطح حاکمان واشراف بلکه در سطح توده ها ناعادلانه، طبقاتی وغیر انسانی بود؛ هر چند این نظام ظالمانه گاهی در کاخ های مدائن و روم و گاهی در کوخ ها و چادرهای عربستان خود را نشان می داد. به طور مشخص در محل ظهور خاتم انبیا و محل نزول قرآن، در هر عرصه ای وارد شوید انحطا و روابط غیر توحیدی را می بینید، جایی نیست که کرامت الهی انسان به طور نظام مند و سیستمی رعایت شود. نیم نگاهی به وضعیت بانوان گویای وضعیت آن عصر است. ببینید در حوزه بانوان تا چه میزان دچار انحطاط بودند! از شدت فقر دختران را از بین میبردند و چند آیه در قرآن کریم در این باره وجود دارد و مشکلات به قدری زیاد است که پیامبر سالها بعد از بعثت نیز باید به درمان آن بپردازد.
وی بیان کرد: نکتهای که وجود دارد توسعه است، ما در آن موقع حکومتهایی را در جهان داشتیم که از نظر اقتصادی رشد کرده بودند ولی اسلام و بعثتی که به وجود میآید میگوید حتی این توسعههایی که در جهان اطراف محل بعثت است مورد نقد توحیدی است و توسعههایی که در ایران آن زمان یا روم آن زمان بود، نه مطابق دستورات الهی شکل گرفته بود و نه عامل تحقق مطالبات الهی و تحقق بندگی خدا بود؛ بلکه مانع عبودیت خدا بودند.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اولاً توسعههایی که امروز در جوامع غربی و آمریکا میبینیم بر بستر اطاعت از خدا( مانند تولید قدرت و ثروت بر مدار عدالت؛ کرامت انسان) شکل نگرفته است بلکه بر اساس ظلم و استعمار و استثمار سامان یافته است؛ و ثانیاً باعث نشده است بشر بتواند با بندگی خدا در بستر توسعه زندگی و تداوم حیات داشته باشد. توسعه موجود نه منشاء عادلانه دارد و نه امکان حیات عدلانه را مهیا می سازد. تمدن مبتنی برتوسعه امروز محصولش «یک درصد در برابر نود و نه درصد» شده است؛ این البته فقط از نظر عدالت اقتصادی است؛ عدالت فرهنگی؛ عدالت جنسیتی( نه تساوی) و دهها بعد دیگر عدالت را هم باید دید. در حال حاضر باید یک نقطه از عالم توسعه یافته غربی را نمیتوان پیدا کرد که در آن جا عدالت در همه یا بخش عمده ای از گستره عدالت اجرا شده باشد.
وی افزود: امنیت نیز به این گونه است یعنی با اینکه بشر فکر میکند در اوج تمدن است ولی به رغم توسعه برخورداریها، توسعه عبودی به وجود نیامده است، یعنی توسعه و پیشرفت بشریت به گونهای که انسان را به خدا منتهی کند به دست نیامده است و پیامبران دنبال این توسعه و رشد هستند« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» جامعه ای که برکات آسمانی بر آن نازل می شود اگر بر مدار خدا لحاظی در همه عرصه های زندگی سامان بیاید.
حجتالاسلام والمسلمین عابدی اظهار کرد: مدنیت آمریکای و اروپایی و نظامهای مختلف در جهان با توجه به این فلسفه بعثت، ناکارآمد بوده اند برای همین اگر ادعا کنید فلسفه بعثت تنها برای 1400 سال قبل بود و آن ضرورت دیگر وجود ندارد، پاسخ میدهیم اتفاقا این ضرورت همچنان پابرجاست و شدیدتر وجود دارد،برای روشن شدن این پاسخ کافی است توجه کنید به این که وقتی پیامبر(ص) میخواهد مبعوث شود در عربستان چه تعداد بت و بت پرست وجود داشت؟ شاید بفرمایید چند هزار! الان که رد عصر دانایی و اطاعات و متاورس و هوش صنوعی و دنیای سایبر هستم؛ چطور؟ می دانید بیش از صدها میلیون بت پرست فقط در چند کشور قاره آسیا داریم. بماند دیگر اقسام بت پرستی مدرن. در حوزه بردگی و سلب آزادی خدادادی انسان و کرامت زنان چطور؟ امروزه بردگی نوین چگونه آزادی خدادادی بشر را سلب کرده است؛ زنان چگونه از چاله در نیامده به چاه نابودی کرامتشان دچار شده اند!!
وی ادامه داد:در گذشته چقدر علیه زنان ظلم میشد و زمانی بانوان را به کنیزی میگرفتند، میکشتند و آزار میدادند، در همان مکه از زنان استفاده ابزاری میشد و بر سردر خانه هایی خاص پرچم سوء استفاده از زنان بر افراشته شده بود. بعثت می خواهد مناسبات و مدیریت در حوزه زنان آن طور که خدا میخواهد باشد اکگر شد یعنی عبودیت از خدا در حوزه مدیریت وضعیت بانوان محقق شده است. عبودیت در حوزه جنست همین طور است. در جهان امرز می بیینید چه وضعیتی حاکم است. اگر آن موقع ده میلیون نفر در کره زمین تشکیل میدادند امروز نزدیک نه میلیارد نفر شده است و استفاده ابزاری از زنان بیشتر شده و رنگ و لعاب گرفته و به روزتر شده و متناسب با امکانات مدرن شده است اما ذاتا همان استثمار هست.این چیزی است که خدا نمی خواهد، یعنی وضعیت موجود عصیان علیه دستورات خداست، یعنی خداوند در مورد وضعت زنان بندگی نمی شود. درباره نگاه به فقرا و سیاه پوستان و نژاد نیز وضعیت همین گونه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد:قرآن میفرماید ما پیامبران را فرستادیم با میزان تا مردم به عدالت قیام کنند، پس هدف بعثت، بلوغ بشریت برای اجرای عدالت به دست خودش البته طبق آیات دیگر با مدیریت پیامبران و اولی الامر الهی است.
وی با اشاره به آیات الهی گفت: اینها در جهان امروز وجود ندارد و پیامبر مبعوث شد تا بشریت را در این مسیر الهی و توحیدی تربیت کند، یعنی جلوه ربوبیت الهی را در بشر زنده کند، هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الأُمِّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ، و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
حجتالاسلام والمسلمین عابدی افزود: خداوند می گویدبعثت برای است که بشر تربیت شود و بشریت همچنان محتاج این فلسفه رسالت است و نه تنها این ضرورت امروز کمرنگ نشده است، بلکه با توجه به مناسبات گسترده و پیچیده کنونی بیشتر شده است. لذا امروز ما به پیامبر بیشتر از مردم در گذشته نیاز داریم و همه جهان محتاج این است که عدالت اجرا شود و خدای متعال پیامبر(ص) اکرم را فرستاده است تا بتوانیم به این آگاهی و این تربیت دست یابیم تا با دست خودمان، عدل را ایجاد کنیم و قیام به عدالت داشته باشیم.
وی در بخش دیگری در مورد مهمترین ویژگی پیامبر اسلام(ص) در خصوص بعثت و رخنه در دلهای امت عنوان کرد:اگر بخواهیم ویژگیهای پیامبر(ص) را بشناسیم باید به قرآن مراجعه کنیم؛ آیاتی که پیامبر(ص) را معرفی میکند متعدد است، یکی از ویژگیهای مهم پیامبر(ص)، صبر است، صبر نه به معنای انفعال بلکه به معنای فعال بودن است یعنی در برابر موانعی که پیش میآید پیامبر(ص) مشکلات را حل میکرد.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: صبر، یکی از ویژگیهای اصلی است. درباره آیه فَاسْتَقِمْ کَمَآ أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (هود ۱۱۲)از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که سوره هود مرا پیر کرد و گزارش شده است که منظور حضرت این آیه بوده است. ایشان فشار سنگینی را در مسیر هدایت به سوی بندگی خدا تحمل میکرد و خود را بیش از حد تکلیف به زحمت می انداخت تا جایی که آیه نازل شد که «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ»، لازم نیست خود را این قدر آزار بدهی چون داری جان خودت را از دست میدهی، تو وظیفهات را انجام بده، بقیهاش با آنهاست و تو برابر وظیفه خودت مسئولیت داری.
وی با بیان دیگر ویژگیهای پیامبر اسلام(ص) افزود: همچنین امانت دار بودن از ویژگیهای پیامبر (ص) است، ایشان به خدا و مردم خیانتی نمیکند چرا که امین بود و نسبت به آنچه مردم به وی می سپردند، امین بود. مردم با پذیرش پیامبری وی در عمل سرنوشت خود را به او سپردند و حضرت در آن خیانت نکرد؛ مردم با پذیرش حکومت الهی پیامبر، آزادی خود را به وی سپردند و پیامبر در آن خیانت نکرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد:مردم اختیار زندگیشان را به حاکمان میسپردند تا امنیتشان تامین و عدالت اجرا شود و آزادیهای مشروع داشته باشند؛ در سطح جهان اکثر افرادی که به قدرت رسیدند خیانت میکنند یعنی منافع خود را ترجیح میدهند و مردم را فدای خواستههای خودشان میکنند.
وی افزود: یکی از ویژگیهای مهم ایشان این است که حکومت را برای خدمت به مردم میداند، یکی دیگر از ویژگیها آزاد دانستن انسانهاست، هدف رسالت، تامین «آزادی از بند هوا و هوس» است، در این باره کسانی که دید فردی دارند می گویند این وظیفه فردی نه حکومتی است که انسانها را از هوا و هوس آزاد کنند، در حالی که می دانیم بالاترین هوا و هوسها در حوزه سیاسی و اجتماعی است، یعنی بشریت در دورهای که پیامبر(ص) نیامده بود، براساس هوا و هوس و امیال شخصی و گروهی و حزبی جامعه را هدایت میکردند.
حجتالاسلام والمسلمین عابدی نویسنده کتاب «مبانی و اصول تفسیر سیاسی» بیان کرد: یکی از بزرگترین خیانتها به پیامبران این است که آموزههای این ها را در حوزه فردی بدانیم و در مفهوم سازی از سخنان کلیدی آنها، بعد اجتماعی را نادیده بگیریم یا به حاشیه ببریم. در حالی که آموزه های آنان ابعاد اجتماعی و مخصوصا سیاسی دارد، چون این سیاست و قدرت است که می تواند اهداف بعثت را به تحقق نزدیک تر بسازد و با موانع تحقق آن مقابله کند. پیامبر آمد انسان را از این هوا و هوسها نجات دهد و اجراها و مدیریت ها براساس هوا و هوس نباشد. در هیچ مرحله و بخش از نظامی که پیامبر(ص) ارائه میکند، امیال شخصی بشری راه ندارد، اصولا پیامبران آمدهاند تا بارهای سنگین را از دوش مردم بردارند.« وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ». این بارهای سنگین همان فضایهای سیاسی و اقتصادی و بی اخلاقی و فسادهای اخلاقی در حوزه های مختلف است، این سنگینی بارها، کمر مردم را شکسته بود، حال اگر جامعهای تشکیل دهید که بتوانید مردم را به آزادی مشروع برسانید، این حکومت در افق بعثت قرار میگیرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: این ظلمتی که در جهان در روابط انسانها حاکم شده و بر روابط اجتماعی و سیاسی حاکم است و این ظلمتها رنگ به رنگ میشود و نسلها میآیند و میروند و در بیعدالتی زندگی میکنند این ها روزی همه از بین خواهد رفت و عدالت میآید.
وی گفت: خداوند پیامبر و کتاب را فرستاد تا تاریکیها از بین برود، متاسفانه یک نگاه سطحی به این موضوع داریم و میگوییم پیامبر آمد تا مردم را از ظلمت نجات دهد ما عادت کردیم در مقاله و کتاب و سخنرانی و نظریه پردازی می گوییم آمدند تا مردم را از ظلمت نجات دهد اما نمی گوییم که این ظلمتها در چه چیزهایی بوده است.
حجتالاسلام والمسلمین عابدی نویسنده کتاب «مبانی سیاست از منظر قرآن کریم» افزود: این ظلمتها و تاریکیها اولاً در قانونگذاری ها بوده که موجب شده است در طول تاریخ منافع حقیقی مردم از بین برود. اینکه پیامبران، آمدند ظلمتها را از بین ببرند و این که به نور هدایت کنند یعنی قوانین شفاف و به نظام عادلانه و مفهوم آزادی برسانند، در واقع بعثت یک نقطه تاریخی نیست که 1400 قبل به وجود آمده است و تمام شده باشد بلکه جریان دارد تا همه تاریکیها از میان ببرد و بشر را به این آگاهی برساند که عدالت را اجرا کند، همان طور که انقلاب ما جریان دارد و زنده است.
وی خاطرنشان کرد: هدایت بشریت در مسیر عدالت است، بسیاری از اندیشمندان غرب چون مارکس و نیچه، دین را ضد توسعه میدانستند و میگفتنند پیامبران و ادیان آمدند و مانع توسعه شدند. آنها بسیاری از مشکلات را از چشم دین میدیدند، در حالی که پیامبران در طول تاریخ برای تحقق عدالت و مبارزه با روابط اجتماعی ناعادلانه و ایجاد توسعه توحیدی آمدند.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اگر در زندگی به عبودیت فردی توجه داشته باشیم و توجه به تحقق عدالت نکنیم با مشکلاتی مواجه میشویم همان طور که امروز بسیاری از جوامع گرفتار مشکلات و فاصله طبقاتی و عدم توزیع عالانه فرصتها هستند، در حالی که عدالت به معنای تقسیم درست فرصتهاست؛ اسلام توسعه را برمبنای کرامت انسانی میخواهد، از این رو امروز ما به شدت نیاز داریم به بازخوانی بعثت و اهداف آن بپردازیم و یک بازخوانی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی از بعثت پیامبر داشته باشیم و باید بدانیم بندگی برای خدا با ظلم نمیسازد و بدانیم هر قدر جامعه عادلانه است جامعه عابدانه نیز هست است و هر میزان روابطش ظالمانه باشد آن جامعه طاغوت است، لذا شیطان نباید ما را فریب بدهد و باید توسعه در جامعه را براساس عبودیت و روابط عادلانه پیش ببریم.این مسیری است که ادیان توحیدی شروع کرده اند و به سرانجام رساندن آن با حضور و حاکمیت حضرت مهدی(عج) ممکن خواهد شد که منادی و مجری عدالت در سطح جهانی است.
نظر شما