به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، شصت و پنجمین جلسه از سلسله مباحث «ولایت فقیه»، با تدریس تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام، با موضوع بررسی حدیث «قوم روح الله»، در سالن شهید آیت الله دستغیب آستان مقدس برگزار شد.
حجت الاسلام ابراهیم کلانتری در این جلسه اظهار کرد: حسن ختام جلسات سال ۱۴۰۲، حدیثی با عنوان «قوم روح الله» است. این حدیث مستقیماً با مباحث نظریه ولایت فقیه، مرتبط نیست اما به نوعی با بحث انقلاب اسلامی ارتباط دارد.
وی در ادامه به بیان حدیث « قوم روح الله» پرداخت و گفت: عبداللهبن شریک از امام باقر (ع) نقل میکند: «أَقْبَلَ أَبُو بَکرٍ وَ عُمَرُ وَ الزُّبَیْرُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ جَلَسُوا بِفِنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَخَرَجَ إِلَیْهِمُ النَّبِی(ص)، فَجَلَسَ إِلَیْهِمْ، فَانْقَطَعَ شِسْعُهُ فَرَمَی بِنَعْلِهِ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع)، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ عَنْ یَمِینِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَوْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِیَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَی وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ دُونَهُمْ. قَالَ أَبُو بَکرٍ: مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَسَکتَ، فَقَالَ الزُّبَیْرُ: مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَسَکتَ، فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ: مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَسَکتَ، فَقَالَ عَلِیٌّ (ع): مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِروحِ اللَّهِ عَلَی غَیْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِک شِیعَتُک وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ یَا عَلِی» (طبری، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، الجزء الرابع، ص ۲۵۷ و ۲۵۸، حدیث ۶۱؛ مجلسی، ج ۶۸، ص ۱۳۹). « ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف نزد پیامبر خدا (ص) آمدند و در پیشگاه و آستانه درِ خانه پیامبر خدا (ص) نشستند پیامبر بر آنان وارد شد و کنارشان نشست بند نعلین کفش پیامبر پاره شد پس آنرا به علی بن ابیطالب رساند که اصلاح کند؛ سپس گفت: همانا از طرف راست خدا یا از طرف راست عرش خدا قومی از ما بر میخیزند که بر منبرهایی از نور قرار دارند، چهرههایشان از نور و لباسهایشان نیز از نور است، صورتهایشان بر چشم نگاه کنندگان غیر خودشان پرده میاندازد (نور صورتشان، چشم بینندگان را خیره میکند). ابوبکر گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر سکوت کرد؛ زبیر گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر ساکت ماند؛ عبدالرحمن گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر سخن نگفت؛ سپس علی (ع) گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر فرمود: آنان قومیاند که بدون نسبتهای خانوادگی و اموال و منافع مالی به وسیله روح الله به یکدیگر محبت میورزند و دوست هم میگردند، آنان شیعه تو هستند و تو امام آنها هستی ای علی».
عضو هیأت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، در خصوص اعتبار سند این حدیث گفت: نخستین منبع موجود برای این حدیث، کتاب «بشارة المصطفی(ص) لشیعة المرتضی(ع)»، از امام عمادالدین ابوجعفر محمدبن ابی القاسم علی بن رستم بن یزدبان طبری آملی است، که اهل طبرستان ایران و از بزرگان شیعه بوده است و البته متفاوت با مولف «تفسیر طبری» یعنی محمد بن جریر طبری که فردی سنی مذهب بوده، میباشد. همانطور که از نام کتاب به دست میآید و مؤلف هم در مقدمه آن بیان کرده است این کتاب به تعریف شیعه و مراتب و درجات و فضائل و اوصاف شیعه و حقوق و کرامات اولیاء و امامان شیعه(ع) اختصاص دارد. (طبری، ۱۴۲۵، ص ۱۷). طبری در این کتاب احادیث را با ذکر سند کامل از راویانی که همه از ثقاتاند آورده است و همه احادیث آن مسند میباشد. وی در مقدمه کتاب مینویسد: لا اذکر فیه الا المسند من الاخبار عن المشایخ الکبار و الثقات الأخیار(طبری، ۱۴۲۵، ص ۱۸). یعنی، من در این کتاب فقط روایات مسند را از بزرگان و اساتید بزرگ و از افراد مورد وثوق، ذکر کردهام.
تولیت حرم مطهر ادامه داد: شیخ طوسی(وفات ۴۶۰ ه.ق) و فرزند او از مشایخ و اساتید عمادالدین طبری بودهاند و طبری در این کتاب از آنان حدیث نقل کرده است.(مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۱۰، ص۴۶). شیخ آقابزرگ تهرانی در کتاب «الذریعه الی تصانیف الشیعه» و «طبقات اعلام الشیعه» طبری را دانشمند جلیل و فقیه و ثقه معرفی میکند. (آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۱۱۷؛ طبقات اعلام الشیعه، ج۲، ص۲۴۲).
وی تصریح کرد: ثقه بودن در حدیثشناسی دارای اهمیت است. طبری خود، فقیهِ روایتشناسِ مورد وثوق و معتبر، و عالم بزرگی است که از شاگردان شیخ طوسی بوده است.
استاد دانشگاه تهران در ادامه به تبیین شخصیت عبدالله بن شریک، راوی حدیث قوم روح الله» پرداخت و گفت: راوی حدیث مذکور از امام باقر(ع)، عبدالله بن شریک عامری است. او فقیهی شیعی و از اصحاب و شاگردان برجسته امام باقر(ع) و امام صادق (ع) بوده است. شیخ طوسی در رجالش او را از اصحاب این دو امام میداند و مینویسد: روی عنهما. (طوسی، رجالالطوسی، ج ۱، ص ۲۶۵ و ۵۲۴). نجاشی او را از اصحاب امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) میشمارد و مینویسد: «کان عندهما وجیهاً مقدما» (نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص ۲۳۴). گزارش کتابهای رجالی شیعه حاکی از آن است که عبدالله بن شریک عامری ثقه و مورد اعتماد میباشد و حدیث او صحیح است. او از اصحاب سه امام بوده و امام کاظم(ع) و امام صادق(ع) و امام باقر(ع)، وی را ستودهاند. چنین شخصیتی حدیث «قوم تحابوا بروح الله» را از امام باقر (ع) نقل کرده است.
تولیت حرم مطهر در ادامه به سخن ابوعلی اسباط بن سالم بیاع زطی کوفی علیم سراج، از اصحاب امام صادق و امام کاظم(علیهماالسّلام) و از محدثان عصر امام صادق(علیهالسّلام) در مورد عبدالله بن شریک، اشاره کرد و گفت: اسباط بن سالم گفته است امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: « اذا کان یوم القیامة نادی منادٍ اَین حواری محمد بن عبد الله رسول الله الذین لم ینقضوا العهد و مضوا علیه ... ثم ینادی أین حواری محمدبن علی و حواری جعفر بن محمد فیقوم عبدالله بن شریک العامری...» (کشی، رجال الکشی، ج ۱، ص ۱۰) که ترجمه فارسی آن میشود: «روز قیامت که منادی صدا میزند، حواریون رسول گرامی اسلام(ص) که عهد با پیامبر را نشکستند و تا آخر ایستادند کجا هستند؟ سپس منادی صدا میزند، دوستداران و پیروان امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) کجا هستند؟ عبدالله بن شریک بهپا میخیزد».
وی ادامه داد: به گزارش علی بن مغیره از امام باقر(ع) عبدالله بن شریک عامری رجعت دارد و از یاران قائم اهل بیت (ع) خواهد بود.( همان، ج ۲، ص ۱۶۵). ابو خدیجه جمّال گفته است: شنیدم امام صادق (ع) فرمود: «اِنّی سَألتُ اللهَ فی اسماعیل اَن یَبقیَهُ بَعدی فَأبی وَ لکِن قَد اَعطانی فیه مَنزِلَة اُخری اِنّه یَکُونُ اَوّلَ مَنشُورٍ فی عَشَرَةٍ مِن اَصحابِه وَ مِنهُم عَبدُالله بنُ شریک وَ هُوَ صاحِبُ لَوائِهِ»، (کشی، ج ۱، ص ۳۱۷؛ شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج ۲، ص ۲۳۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۶۶)، «من از خدا خواستم که (فرزندم) اسماعیل را پس از من باقی گذارد، خدا نخواست اما درباره او مقام دیگری به من عطا کرد که او اول کسی است که با ده نفر از یارانش که از جمله عبدالله بن شریک است از قبر بیرون میآیند و عبدالله پرچمدار و صاحب لواء اوست.». لازم به ذکر است، اسماعیل فرزند امام صادق(ع) در زمان حیات ایشان وفات یافت و امام فرزند خود را تشییع کرده و در معرض همگان به خاک سپردند، اما عدهای بعدها گفتند اسماعیل غائب شده است! و پیروان او که همان اسماعیلیه بودند از همینجا نشأت میگیرد. آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی این حدیث را صحیح می داند. (موسوی خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۲۱۹)
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به بررسی این موضوع پرداخت که آیا مشابه این حدیث در میان اهل سنت وجود دارد یا خیر، و اظهار کرد: جمله «قوم تحابوا بروح الله» یا «یتحابون بروح الله» در منابع حدیثی اهل سنت فراوان آمده است. در سنن ابو داوود، (حافظ ابو داود سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن ابوداود، ج ۳، ص ۲۸۸) و سنن نسائی (ابوعبدالرحمن احمد بن شعیب نسائی، سنن نسائی، ج ۱۰، ص ۱۲۴) و جامع البیان عن تأویل آی القرآن ابن جریر طبری (طبری، جامع البیان، ج ۱۲، ص ۲۱۱) در قرن سوم و آغاز قرن چهارم هجری قمری و نیز کشف المحجوب(هجویری) که کتابی عرفانی است، حدیث قوم تحابوا بروح الله وجود دارد. متن این حدیث با تفاوتهایی در برخی کلمات و جملات از عمر بن خطاب و ابوهریرة و ابومالک اشعری از اصحاب پیامبر(ص) به صورت مسند و از هجویری به صورت مرسل، از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است.
وی با بیان اینکه یکی از روایات صحیح مشابه این روایت در منابع اهل سنت، نقل عمربن خطاب است، گفت: متن حدیث به نقل از عمربن خطاب با سندی که نزد اهل سنت صحیح میباشد، چنین است: قال النبی(ص): «اِنّ مِن عِبادِاللهِ لَاُناساً ما هُم بِأنبیاء و لاشهداء یَغبَطُهُمُ الاَنبیاءُ و الشُهداءُ یَومَ القِیامة بِمَکانِهِم مِنَ اللهِ تَعالی، قالوا: یا رسولَ الله تُخبِرُنا مَن هُم؟ قالَ: هُم قَومٌ تَحابُوا بِروحِ الله عَلی غَیرِ اَرحامٍ بَینَهُم و لا اَموالٍ یَتعاطُونَها فَوَاللهِ اِنّ وُجوهَهُم لِنُورٍ و اِنّهُم عَلی نُورٍ لایخافونَ اِذا خافَ الناسُ وَ لا یَحزَنُونَ اِذا حُزِن الناسُ و قَرأ هذِهِ الآیة: "اَلا اِنّ اَولیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُون"». پیامبر اکرم(ص) فرمود: «از بین بندگان خدا انسانهایی هستند که آنان از پیامبران و شهیدان نیستند، اما پیامبران و شهیدان روز قیامت برای جایگاه بلند آنان نزد خدای تعالی غبطه میخورند. گفتند: ای پیامبر خدا به ما خبر بده آنان چه کسانیاند؟ گفت: آنان قومیاند که با روح الله به یکدیگر محبت میورزند بدون اینکه رحمهایی بین آنان باشد و نه اموالی که آن را به دست آورند. پس به خدا سوگند چهرههای آنان نور است و آنان بر نورند زمانی که مردم بترسند نمیترسند و زمانی که مردم اندوهگین شوند اندوهگین نمیشوند. پیامبر اکرم (ص) آن گاه این آیه را خواند: آگاه باشید دوستان و اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.». (سوره یونس، آیه ۶۲).
وی خاطرنشان کرد: مشابه این روایت در منابع اهل سنت بسیار است، از جمله آنها به این موارد میتوان اشاره کرد: (حافظ ابو داود سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن ابو داود، ج ۳، ص ۲۸۸؛ ابن جریر طبری، جامع البیان ج ۱۲، ص ۲۱۱؛ ابو نعیم اصفهانی، حِلیةُ الأولیاء و طَبَقاتُ الأصفیاء، ج ۱، ص ۵؛ نمری قرطبی، التمهید لما فی الموطأ عن المعانی و الاسانید، ج ۱۷، ص ۴۳۶؛ سمعانی، تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۳۹۳؛ ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج ۳، ص ۱۲۸؛ ابن قیم جوزی، روضة المحبین و نزهة المشتاقین، ج ۱، ص ۴۱۴؛ خازن، لباب التأویل فی معانی التنزیل، ج ۲، ص ۴۵۰؛ شوکانی، الفتح الریانی من فتاوی الامام الشوکانی، ج ۱، ص ۴۱۶ * سید قطب، فی ظلال القرآن، ج ۳، ص ۱۵۴۹؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۲۶۸؛ و دیگران.)
عضو هیأت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، در ادامه به برسی محتوای حدیث پرداخت و گفت: جمله «قوم تَحابّوا بروح الله» هم در نقلهای اهل سنت وجود دارد و هم در نقلهای شیعه آمده است. بنابراین در صدور جمله «قوم تحابوا بروح الله» از پیامبر اکرم(ص)، بین شیعه و عامه اجماع و اتفاق نظر وجود دارد. این اجماع، صدور حدیث «قوم تحابوا بروح الله» را تأیید و تأکید میکند و درستی و حقانیت حدیث را ثابت مینماید.
وی ادامه داد: کلمه «قوم» در حدیث به معنای گروه و جماعت مردم یک سرزمین است. «تَحابّوا» از باب تفاعل (ثلاثی مزید) است و فعل در این باب، طرفینی و متقابل بودن و اشتراک و همکاری و تفاهم و تعاون و مطاوعه(اثر پذیرفتن از یکدیگر) و تدریج را میرساند. جمله «تحابّوا» نشان دهنده این واقعیت است که روح الله نام یک انسان است و صفت نمیباشد، زیرا محور تحابُب یا یک طرف آن است و به طور معمول محبان با یک فردِ محبوب گردهم میآیند و قوم را تشکیل میدهند. آن قوم با تمسک به شخص «روح الله» همدیگر را دوست میدارند و با هم همکاری میکنند. تحابب محور محبوبیت میخواهد و «روح الله» آن شخصیت است که قوم با توجه به او و هدایت او یکدیگر را دوست خواهند داشت. در تحابوا محبت طرفینی و متقابل است بنابراین محبت قوم به هم و به روح الله ومحبت روح الله به قوم در تحابب جریان دارد و این قرینهای است بر این که «روح الله» نام شخص است. به عنوان مثال اینکه شهید باکری، شهردار ارومیه، پست و مقام را کنار گذاشت و عازم جبهه شد، مؤیّد متن این روایت است.
کلانتری در ادامه بررسی محتوای حدیث گفت: جمله «علی غیر انساب و لا اموال» انگیزه و جهتگیری محبت را آشکار میسازد . محبت این قوم نسبت به یکدیگر بر مدار مسائل دنیوی نیست براساس خویشاوندی و نسبت خانوادگی و قبیلهای و نژادی و براساس پول و ثروت و منافع مادی نیست. در اینجا دوست داشتن یکدیگر فراتر از مرزهای ملیگرایی و مادیگرایی است. مردم با عشق به شخصیت خاص و پذیرش اسوه، به قوم با محبت به یکدیگر تبدیل میشوند و روح الله همان شخصیتی است که این قوم با گرایش به او تحابب مییابند. اینکه رزمندگان ایران و لبنان و یمن، همه تحت لوای یک پرچم جمع میشوند و به یکدیگر عشق میورزند و در خطرپذیری از یکدیگر سبقت میگیرند، مصداق تحابُب «علی غیر انساب و لا اموال» است.
وی ادامه داد: جمله «هم شیعتک و انت امامهم یا علی» این حقیقت بیان میکند که قوم روح الله «شیعه» علی بن ابیطالب(ع) بوده و حضرت علی(ع) «امام» آن قوم است. شیعه و امام دو وصف «قوم روح الله» است. قوم روح الله در بردارنده مجموعه امتیازات مذکور در این حدیث میباشند. در واقع موصوف این صفات قومی است که بر محور شخصیت روح الله، تبدیل به قوم شدهاند و روح الله مرد بزرگ الهی است که مردم بدون دلیل نژادی و منافع اقتصادی، و فقط برای خدا به واسطه او به یکدیگر محبت میروزند و گردهم میآیند و قدرت بزرگ جهانی میشوند. این ویژگیها شاهد آشکاری بر این است که روح الله در حدیث امام باقر(ع) اسم شخص است.
کلانتری در ادامه با رد برخی احتمالات در خصوص واژه «روح الله» پرداخت و گفت: این احتمال که کلمه «رَوح الله» در حدیث مذکور با فتحه راء باشد، همچنان که در قرآن به این صورت آمده است، (این کلمه دو بار در قرآن آمده است؛ « لَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ...» (سوره یوسف، آیه۸۷) « از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند!») این احتمال قابل قبولی نیست، زیرا اگر چنین بود بهتر و رساتر این بود که به جای روح الله، "قوم تحابوا برحمة الله" به کار می رفت و سخن گفتن از آینده و قیامت، در حدیث ضرورت نداشت. علاوه بر آن در آیه ۱۵۶ سوره اعراف آمده است: « وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» « و رحمتم همه چیز را فراگرفته.» در فرازی از دعای جوشن کبیر نیز آمده است؛ « یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» « ای کسیکه رحمتت از غضبت، پیشی گرفته است.» رحمت واسعه الهی که اختصاص به شیعیان امام علی(ع) ندارد و انس و جن و آسمان و زمین و همه را در بر گرفته است. در حدیثی از نبی مکرم اسلام(ص) آمده است: « إنَّ اللهَ خَلَقَ یَومَ خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ مِائَةَ رَحمَةٍ کُلُّ رَحمَةٍ طِباقُ ما بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ فَجَعَلَ مِنها فِی الأَرضِ رَحمَةً فَبِها تَعطِفُ الوالِدَةُ عَلی وُلدِها وَالوَحشُ وَالطَّیرُ بَعضُها عَلی بَعضٍ وَأَخَّرَ تِسعاً وَتِسعینَ فَإِذا کانَ یَومُ القیامَةِ أَکمَلَها بِهذِهِ الرَّحمَةِ» (نهج الفصاحه: ۷۸۱) «خداوند روزی که آسمانها و زمین را آفرید، صد رحمت بیافرید که هر یک از آنها میان زمین و آسمان را پر میکند و یکی را در زمین قرار داد که بهوسیله آن مادر به فرزند محبت میکند و حیوانات وحشی و پرندگان به یکدیگر مأنوسند و نود و نه رحمت را نگه داشته و همین که روز قیامت شود این یک رحمت را نیز بر آن میافزاید.» در همان زمان و عصر نبوی دوستداران یکدیگر با رحمت خدا وجود داشتهاند. اما حدیث قوم روح الله، از آینده خبر میدهد و روح الله نام شخصی است که در آن عصر وجود نداشته است و در آینده در جهان اسلام ظهور خواهد کرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با رد احتمال دیگر که روح الله در این حدیث، همان عیسی مسیح(ع) باشد، گفت: این احتمال نیز نیز به هیچوجه قابل قبول نیست، زیرا عیسی مسیح(ع) قبل از آن تاریخ بوده و در عرف بیانی به قوم عیسی، شیعه اطلاق نشده است؛ ضمن آنکه رجعت حضرت عیسی(ع) پس از ظهور امام عصر(عج) نیز او را محور شیعیان قرار نمیدهد، بلکه در عصر ظهور نیز حضرت ولی عصر(عج) محور شیعیان و حتی رجعت کنندگان خواهند بود.
وی در ادامه به شرح احتمال مردود دیگری پرداخت و گفت: احتمال اینکه منظور از روح الله در حدیث مذکور، همان روح الهی باشد که قرآن کریم در خلقت آدم از آن سخن گفته است: «و نفختُ فیه مِن روحی»(سوره ص، آیه۷۲)، نیز به هیچوجه قابل قبول نیست، زیرا این روح در همه آدمیان وجود دارد و اختصاص به شیعه ندارد. اگر بهخاطر آن، تحابُب شکل میگرفت، این همه کشتار و ظلم در جهان وجود نداشت. لذا این احتمال نیز صحیح نمیباشد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، امام روح الله خمینی(قدس سره) را شخصیتی دانست که میتواند با عبارت «روح الله» در متن روایت مذکور تطبیق پیدا کند و گفت: با توجه به اینکه؛ ۱ـ روح الله نام شخص است، ۲ـ او و قومش از شیعیان علیبن ابیطالب هستند، ۳ـ پس از عصر پیامبر(ص) میآیند، ۴ـ در میان فقیهان و عالمان ربانی شیعه تا عصر ما هیچ شخصی به این نام وجود نداشته، و ۵ ـ اجتماعی با ویژگیهای شمرده شده در روایت برگِرد هیچ شخصی در تاریخ شیعه به جز انقلاب اسلامی ایران دیده نمیشود، به نظر میرسد «روح الله» در این روایت بر امام روح الله خمینی و «قومٌ تحابوا بروحِ الله» بر مردم ایران در انقلاب اسلامی قابل تطبیق است. امروز ایران پایگاه بزرگ و امالقرای اسلام ناب محمدی(ص) و مکتب اهلبیت عصمت و طهارت(ع) در جهان است و روح الله خمینی(ره) بنیانگذار نخستین حکومت اسلامی در تاریخ سیاسی معاصر است. مردم سرزمین ایران، یاران روح الله خمینی(ره) با اطاعت از ولایت فقیه با یکدیگر محبت و وحدت پیدا کردهاند و بر امامت و ولایت امام علی (ع) و فرزندان معصوم آن حضرت پایداری و استقامت ورزیدهاند. امروز همه جهانیان شاهد تحقق پیشگویی پیامبر اکرم(ص) در ایران اسلامی هستند و این یک معجزه است.
تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام، در ادامه به بیان خاطره ای از رهبر معظم انقلاب پیرامون حدیث «تُحابّوا بروح اللّه»، پرداخت و گفت: مقام معظم رهبری(مدظله العالی) درباره این روایت و خاطره خود از قرائت آن در محضر امام خمینی(رحمت الله علیه) چنین میگویند: «یک کتابی است به نام «کشف المحجوب» یک نفر از آقایان که با این کتاب آشنا بود، آمد به ما گفت: صفحه چند این کتاب را بیاور، یک روایتی هست آن را بخوان. ما باز کردیم، دیدیم عجب روایتی است. روایتش این بود که پیغمبر اکرم به اصحاب خودش خبر می داد که در آینده کسانی می آیند که این طورند، که از جمله این بود که «تُحابّوا بروح اللّه» به روح خدا با یکدیگر تحبب می جویند، همدیگر را دوست می دارند، به برکت روح خدا «تُحابوا بروح الله» ما از این خیلی خوشمان آمد و گفتیم که برویم سر نماز جمعه این را بخوانیم. یک هفته که یادم رفت کتابش را ببرم. یک هفته کتابش را بردم، بردم بالا، خطبه تمام شد. یک وقت دیدم که خطبه تمام شده، کتاب دست من است، نخواندم. بعد هم دیگر همین طور نخواندیم، نخواندیم، تا اینکه دیگر از نماز جمعگی هم افتادیم. این حدیث خیلی حدیث جالبی است. بردم حدیث را خدمت امام یک وقتی، برای خود امام هم حدیث را خواندم. البته ایشان نه رد کردند، نه اثبات کردند که معنایش این است؛ همین طور گوش کردند و یک تبسمی کردند. «تحابوا بروح الله» به هر حال اینجا هم که «و أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ » (سوره مجادله، آیه ۲۲) خدا به روحی از خودش آنها را تأیید می کند. خب، امام ما هم روح اللّه است دیگر؛ مصداق روح اللّه است، اسمش هم روح اللّه است.» (مؤسسه فرهنگی هنری ایمان جهادی، عبدصالح خدا، پرسشهایی از زندگی و سیره مبارزاتی امام خمینی، بیانات آیت الله خامنهای، ص۱۵۶).
کلانتری در پایان اظهار کرد: شهید صدوقی نیز این روایت را در محضر امام(ره) قرائت کرده بودند و حضرت امام در آنجا نیز سکوت کرده و تبسمی فرموده بودند. برخی از بزرگان شیعه و علما معتقد بودند این روایت از امام باقر(ع) قطعاً این واژه روح الله به حضرت امام اشاره دارد و مراد از آن قومی که پیرامون ایشان جمع میشوند همان ملتی هستند که انقلاب کردند و اِن شاءالله این انقلاب اسلامی به ظهور و قیام امام عصر(عج) متصل خواهد شد.
نظر شما