خبرگزاری شبستان: فرا رسیدن مهرماه و بازگشایی محیط های علمی همچون مدرسه و دانشگاه بهترین فرصت است تا اهمیت و جایگاه دانش در نگاه دین و نیز نقش اثرگذار آن بر توسعه کشور را مورد بررسی قرار دهیم.پاز این رو در این نوشتار در کنار بررسی مشکلات سوادآموزی، آثار و برکات آن نیز بررسی شده است.
سفارش و تأکید بسیار دین اسلام بر علم آموزی، تا جایی است که نخستین آیاتی که بر پیامبر بزرگوار اسلام (ص) نازل شد به این مهم اختصاص داشت. همچنین خداوند در قرآن کریم با صراحت، تعلیم را یکی از اهداف برانگیخته شدن پیامبر اکرم (ص) دانسته است.
در آیات مختلفی از قرآن کریم در مورد علم و اهمیت آن سخن گفته شده است. پیامبر اسلام (ص) در این مورد هم احادیث فراوانی دارند؛ از جمله اینکه فرموده اند: "العِلْمُ خَلیلُ المؤمن: علم دوست مؤمن است.» امام علی(ع) هم در این باره می فرمایند: «التواضُعُ ثَمَرَة الْعِلْمِ: فروتنی کردن با خدای ـ عزوجل ـ و خلق میوه دانش است.» و یا می فرمایند: «اَلْعِلْمُ کَنْزٌ: دانش گنج است."
سخنان اهل بیت(ع) درباره فضیلت های دانش، سندی بر گرانبهایی و ارزشمندی آن است. بنابر آموزه های دینی، رستگاری دنیا و آخرت در گرو دانش اندوزی است و بدون چراغ دانش نمی توان فراراه خویش را روشن دید. پس انسان بی بهره از دانش، در تاریکی گام برمی دارد و هر لحظه خطر لغزش و فرو افتادن، وی را تهدید می کند.
از این رهگذر، عارفان، شاعران و دانشمندان بزرگ اسلامی نیز با بهره گیری از کلام وحی، بخش درخور توجهی از سخنان خویش را به بیان فضایل علم و تشویق دیگران به دانش اندوزی اختصاص داده اند.
لقمان حکیم پسر را فرموده است: ای پسر با عُلما مجالست کن و در پیش ایشان به زانو نشستن مزاحمت نمای، که حق تعالی دل ها را به نور علم و حکمت، همچنان زنده گرداند که زمین را به باران» ابن عباس گفت: مذلت کشیدم در آن حال که طالب علم بودم، و عزب دیدم در این حال که مطلوب شدم.
ارتباط تنگاتنگ تولید علم و فرهنگسازی
تولید علم و فرهنگ سازی و تمدن سازی رابطه تنگاتنگی با یکدیگر داشته به گونه ای که در هیچ تمدنی در طول تاریخ این سه جلوه علم، فرهنگ و تمدن را نمی توان از یکدیگر تفکیک نمود. از طرفی تمدن ها دفعی و خلق الساعه پدیدار نمی شوند و در طول زمان و در بستر طبیعی پیدایش خود، به وجود آمده اند. امروزه دانش بشر به طور فزاینده ای توسعه و رشد یافته و منشأ تحولات حیرت انگیزی در جهان شده است، اما یکی از دشواری های اساسی در کشورهای درحال توسعه، مسأله بی سوادی است.
در کشورهای توسعه یافته، میزان بی سوادی در میان افراد بالاتر از 13 سال، بین 3 تا 4 درصد است؛ درحالی که این رقم در مورد کشورهای در حال توسعه، از مرز 50 درصد نیز بالاتر می رود و حتی در برخی کشورها از 80 درصد هم فراتر رفته است. ضعف آموزش و پرورش در درجه اول، از کافی نبودن تعداد آموزگاران مدارس و کمبود وسایل و امکانات آموزشی سرچشمه گرفته است. روشن است مشکلات در کشورهایی که در آنها جمعیت ها به زبان ها و لهجه های متفاوت گفت و گو می کنند، شدیدتر است.
پایین بودن میزان تعلیم عمومی، نتایج اسفباری در زمینه های گوناگون فنی، اداری، اجتماعی و اقتصادی به بار آورده است، به گونه ای که در این زمینه ها به میزان ناچیزی متخصص در این کشورها وجود دارد. در کشورهای جهان سوم آموزش به طور ناهماهنگی در میان مردم انتشار یافته است. عوامل جنسیت، شهرنشینی و وضع اقتصادی در سوادآموزی دخالت دارد. مهم تر از همه مسئله فرار مغزها را باید از جمله مسائل کشورهای جهان سوم دانست.
همراهی بی سوادی با اتلاف منابع
از سویی باید دانست در دنیای امروز، بی سوادی با اتلاف منابع و نیروی انسانی مترادف است. به موازات پیشرفت علم و فناوری، تربیت و بکارگیری درست نیروها، در دستیابی به اهداف برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی مفید و لازم است. آموزش و بکارگیری آن و از میان بردن جهل، باعث کارآفرینی و انگیزه حضور و مشارکت درعرصه های سیاسی و اجتماعی می شود و مدیریت آموزشی با همکاری سازمان های مختلف، به ایجاد سازمان های محلی می انجامد.
به هر حال باید توجه داشت که برای برون رفت از مشکلات و معضلات و رشد و توسعه، هیچ راهی جز علم آموزی وجود ندارد، البته علم آموزی نیز دارای شرایطی است که به عنوان بستر برای رشد و پیشرفت آن لازم هستند، خوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در این عرصه ها موفقیت بالایی را به دست آورده و رشد جهش واری داشته ایم اما تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی داریم.
پایان پیام/
نظر شما