به گزارش خبرگزاری شبستان، جامعه و فرهنگ ملل نوشت: برای مسلمانان اندونزی، اصطلاح ولی سونگو دارای یک معنی خاص درارتباط با حضور چهره های مقدس درجاوه است که نقش مهمی در گسترش و توسعه اسلام در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی داشته اند. بنابراین معنی ولی سونگو، اولیای نه گانه است، یعنی نه تن از اولیا که خدا را دوست می دارند و خدا آنها را دوست می دارد. آنها به عنوان رهبران تعداد زیادی از مبلغان و مروجان اسلام شناخته شدند که وظیفه داشتند به تبلیغ و ترویج اسلام در مناطق جاوه بپردازند.
بر اساس تصور رایج در میان جامعه جاوه، اصطلاح ولی سونگو یا اولیای نه گانه، با گروهی ازمبلغان دین درجاوه مربوط است که درخلوص و اخلاص زندگی می کردند به طوری که به یک قدرت درونی بالا، قدرت فوق العاده باورنکردنی، قدرت برتری و مقدس رسیدند. از کیهان شناسی، می تواند چنین فرض شود که هنگامی که تبلیغ اسلام به صورت سیستماتیک توسط مروجان اسلام معروف به ولی سونگو صورت گرفت، روند تغییرمفهوم خدایان نه گانه به ولی سونگو رخ داد.
مفهوم کیهان شناسی خدایان نه گانه جهان که توسط عناصر الهی به عنوان خدایان جهات، کنترل و تنظیم می شود، به مفهوم کیهان شناسی ولی سونگو تغییر داده شد. به عبارت دیگر، اولیای خدا (انسان های پاک و محبوب خدا که نه تن بودند) را جایگزین خدایان جهات قرارداده بودند. بدان معنی است که مفهوم ولی سونگو را می توان به عنوان یک فرایند جایگزینی مفهوم خدایان نه گانه به مفهوم اولیای نه گانه که محتوای عرفانی داشت، گفت: منشأ اصلی مفهوم ولی سونگو یا اولیای نه گانه درکیهان شناسی اسلامی را می توان درمفهوم ولی بودن ردیابی نمود که طرفداران تصوف آن را به صورت کلی شامل نه طبقه ولایت می دانند. شیخ اکبرمحیی الدین ابن عربی درکتاب فتوحات مکیه درمورد نه طبقه ولایت همراه با وظایف مربوطه توضیحاتی دارد. طبقات نه گانه عبارتند از: (۱) ولی اقطاب یا قطب، یعنی رهبران و پیشگامان اولیا در جهان؛ (۲) ولی ائمه، یعنی دستیار و جایگزین ولی اقطاب؛ (۳) ولی اوتاد، یعنی نگهبان و محافظ چهار جهت؛ (۴) ولی ابدال، یعنی نگهبان و محافظ هفت فصل؛ (۵) ولی نقبا، یعنی نگهبان قوانین شرعی؛ (۶) ولی نجبا که تعداد آن در هر دوره هشت نفر است؛ (۷) ولی حواریون، یعنی مدافعان حقانیت دین، چه با استدلال و چه با اسلحه؛ (۸) ولی رجبیون که کرامات آنها هر ماه رجب مشاهده می شود؛ (۹) ولی خاتم که از قلمرو اسلام و مسلمانان کنترل و مراقبت می کند.
تبدیل مفهوم خدایان نه گانه هندویی به اولیای نه گانه (ولی سونگو) با رنگ عرفانی تغییرات قابل توجهی را در روند گسترش اسلام در قلمرو سابق ماجاپاهیت که درجنبه های اجتماعی و فرهنگی – دینی درحال رکود بود، به همراه داشت. زیرا که با ظهورمفهوم ولی سونگو که نشان دهنده اصل خدایان نه گانه بودند، ایده های انتزاعی که زمینه اصل خدایان نه گانه بود، دریک فرم قابل مشاهده، یعنی انسان های مقدس و صاحب توانایی های فوق العاده مانند خدایان انتزاعی و نامرئی ظهورپیدا کرد. سپس با استفاده از نمادهای مرتبط با ماندالاهای هندو – بودایی، چهره های ولی سونگو که به عنوان نماینده خدایان هندو – بودایی درنظر گرفته شده بودند،به چهره هایی مقدس به عنوان "مردان خدا" که دارای قدرت های مرموز فوق العاده بودند، تبدیل شدند. شخصیت رادِن پاکوی معروف به سُنن گیری (پادشاه کوه) مثلا، به عنوان "مرد خدا" و تجلی خدای شیوا، شناخته شده بودند.به این ترتیب، جاوعه جاوه، سنن گیری و فرزندان جایگزین او را به عنوان "مردان خدا" که اقتدارمعنوی نیز داشتند، می دانستند.آنها نه تنها محافظ معنوی جامعه بودند، بلکه قدرت پادشاهان مسلمان جاوه، مانند سلطان دِماک، پاجانگ و ماتارام را تصویب می کردند.
با این حال، اگرچهره های ولی سونگو به عنوان افراد مورد بررسی قرار گیرد، بیش از نه نفر که به عنوان اعضای ولی سونگو شناخته می شوند، مشخص می گردد: (۱) رادن رحمت معروف به سنن آمپل، (۲) رادن پاکو ملقب به سنن گیری پادشاه ساتماتا، (۳) رادن مقدوم ابراهیم ملقب به سنن بونانگ، (۴) رادن قاسم معروف به سنن درجت، (۵) رادن عالِم ابو هریره معروف به سنن ماجاگونگ، (۶) عثمان حاجی ملقب به سنن اوندونگ، (۷) شریف هدایت الله معروف به سنن گونونگ جاتی، (۸) رادن شهید معروف به سنن کالیجاگا، (۹) شیخ داتوک عبدالجلیل ملقب به شیخ لِماه أبانگ یا شیخ سیتی جِنار، (۱۰) جعفر صادق معروف به سنن قدوس، (۱۱) رادن عمر سعید معروف به سنن موریا. وحتی تعدادی از چهره هایی مانند اسامی ذیل که قبل از زمان ولی سونگو زندگی می کردند، جزء ولی سونگو محسوب می شوند: (۱۲) شیخ مولانا ملک ابراهیم، (۱۳) شیخ جمادی الکبری، (۱۴) شیخ مولانا مغربی.
درتاریخ نگاری های مختلف درجاوه آمده است که ولی سونگو به عنوان اولیاء الله و همچنین اولیاء الامرفرض شده اند، یعنی به عنوان افراد مقرب به خدا و معصوم از گناه (اولیاء الله) و همچنین به عنوان صاحبان قدرت برای اجرای احکام شرعی برمسلمانان، رهبران جامعه دارای تعیین و تصمیم گیری درامور جامعه، چه درامور دنیوی و چه دینی (اولیاء الامر)
بسیاری از ولی سونگو به عنوان حاکم یک منطقه خاص و همچنین به عنوان یک معلم مقدس (مرشد) که داستان های معجزه آسا و شگفت انگیز ازآنها نقل شده، شناخته شده بودند.به احتمال بسیار زیاد، تعریف ازولی سونگو به عنوان روحانیون همراه با داستان های عرفانی و فراطبیعی، ازهر چیزدیگری مقدم تر باشد، زیرا که اصول تبلیغ مورد اجرای آنها بیشتر تعالیم عرفانی را توسعه می داد. چهره های مقدس ولی سونگو که به عنوان "مردان خدا"، اولیاء الله وهمچنین اولیاء الامرشناخته شده بودند، بیشتربه عنوان چهره های مقدس مانند تصویر معمول درجهان تصوف، به تصویر کشیده شده اند. مقام اولیاء الله وهمچنین اولیاء الامر، درنهایت باعث احترام عموم مردم به آنها شد، تا پس ازمرگ، قبرآنها محل زیارت جامعه قرارداده شده است. وحتی عموم مردم، مقبره ولی سونگو را محل مملو از برکات و رستگاری های معنوی با فضای عرفانی می دانند
تبلیغ ولی سونگو
از لحاظ تاریخی، حضور ولی سونگو ازیک سو، با ورود مسلمانان چمپا با ظهور شخصیت سنن آمپل ازبزرگان ولی سونگو مرتبط است؛ وازسوی دیگربه روند تقویت مجدد عناصر فرهنگ بومی مجمع الجزایر نوسانتارا از دوره ماقبل تاریخ مربوط می باشد. منظور ازعناصر فرهنگ بومی مجمع الجزایر نوسانتارا،عناصردین کاپیتایان است که ارواح اجداد را درقالب پرستش مدفن، مدفن پله دار، روح نگهبان، چشمه، آبشار، درخت انجیر هندی، نیروی سحر و جادو، سنگ، استخوان، خدای تایا عبادت می کردند. واین فرهنگ با فرهنگ هندو – بودایی و سنت های دینی مسلمانان چمپا مخلوط شده بود.حرکت تبلیغی ولی سونگو به تلاش ها برای ارائه اسلام با روش های مسالمت آمیز، به ویژه از طریق موعظه الحسنه و مجادله بالتی هی احسن، یعنی تبیین تعالیم اسلامی با روشها و گفتارهای خوب، اشاره می کند. درآن زمان، آموزه های اسلام توسط علماء به عنوان تعالیم ساده و با درک جامعه محلی و یا اسلام سازگاری شده با آداب و رسوم فرهنگی و اعتقادات ساکنان محلی از طریق فرایند جذب و اختلاط، بسته بندی شده بود.هریک از اعضای ولی سونگو وظیفه تبلیغ اسلام را ازطریق اصلاحات مختلف در سیستم ارزش ها و نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه داشته است.
نفوذ تصوف (عرفان)
تلاش های جذبی، التقاطی و همتایی درتبلیغ اسلام به سبک ولی سونگو، به لحاظ نظری و یا عملی برای مبلغان از گروه بازرگانان و یا علمای فقه با انواع مذاهب آن بسیارسخت انجام می شد. سبک تبلیغ اسلام ولی سونگواز رویکرد عرفانی، باز، انعطاف پذیر و سازگاربهره می برد. یکی ازحقایق تاریخی که به استفاده ازروش عرفان درتبلیغ ولی سونگو اشاره می کند، وجود متون عرفانی و داستان های چهره های مقدس صاحب کرامات فوق العاده و باورنکردنی می باشد که با تعدادی از نام های مشهورعارفان ارتباط داده شده است. کتاب "ولی سانا"، سنن گونونگ را ازطریق کتب شیخ ابراهیم ارکی، شیخ سبتی، شیخ محیی الدین ابن عربی، شیخ ابو یزید بسطامی، شیخ روددی و شیخ سامانگون آسارانی، دارای ارتباط با تعالیم عرفانی گزارش داده است..
نقش عرفان در روند گسترش اسلام با ظهورادبیات عرفانی پس از ولی سونگو درقالب آهنگ، آواز، شعر، حکایت و حماسه مانند "ادبیات گِندینگ"، اثر سلطان آگونگ، "شعر قایق" حمزه فنصوری، "شعر معرفت" عبد رئوف سینکِل، "سلوک" شیخ مالایا، "سلوک حیرت انگیز"، "سلوک مالانگ سومیرنگ"، "سلوک لِبه لونتانگ"، "سلوک جلما لویه"، "سلوک سوجیناه"، "سلوک سوکارسا"، "کتاب دوا روچی"، "کتاب چابولِک"، "کتاب ورد"، "کتاب جاتی مورتی"، "کتاب نیتی مانی"، کتاب چِنتینی"، "سلوک سوکسما لِلانا" و غیره قابل مشاهده است. علاوه بر شواهد از نسخه های خطی عرفانی، یک نقش مهم عرفانی در روند انتشاراسلام دوران ولی سونگو با ظهور تعدادی از طریقت های مورد عمل جامعه تاکنون، مانند طریقت شتاریه و اکملیه منسوب به آموزه های ولی سونگو مثل سنن گونونگ جاتی، سنن گیری، سنن کالیجاگا و شیخ سیتی جِنار، دیده می شود.
در میان پیروان تصوف درمجمع الجزایر نوسانتارا، دوجریان ایدئولوژی عمده وجود دارد که هرکدام به عنوان " نظریه بزرگ" توسط صوفیان از دوران ولی سونگو قرارگرفته است.اول، مکتب وجودیه است. به گفته خان صاحب خواجه خان در "Cakrawala Tasawuf" (افق تصوف، سال ۱۹۸۷)، جریان وجودیه، این دکترین را می آموزد که انسان (عالم) از دانش الهی نشأت گرفته و تجربه ازجهان به دست آورد و سپس به "عین" او می رود. همه چیز درخدا است. دکترین معروف وجودیه این آموزه را یاد می دهد که جهان با علت ایجاد نمی شد، بلکه درعلم خدا است؛ و علم خداوند مانند ذات او پایدارخواهد بود.ازطریق رویکرد تصوف، تبلیغ اسلام دوران ولی سونگو وارد قلمرو آداب و رسوم مرتبط با سنت جدید دینی– متأثر ازاسلام چمپا شد که فرآیند همگونی به سنت های دینی قدیمی در آن رخ داد.
یکی از نمونه های سنت های مورد اجرای جامعه مسلمان درمنطقه ماجاپاهیت که از مسلمانان چمپا متأثر بود، مراسم (مجلس ترحیم) در سومین، هفتمین، سیومین، چهلمین، صدمین و هزارمین روز از درگذشت یک نفر بود. سنت های دینی چمپا که از سنت های دینی مسلمانان فارسی متأثر بود، رشد و توسعه پیدا کرده و به سنت های دینی امت اسلامی در جاوه، سوماترا و درجای دیگر در مجمع الجزایر نوسانتارا تبدیل گردید. مثال های ذیل از نمونه های آن می باشد: تهیه فرنی هر ماه محرم، تلقین میت، دعا برای ارواح اجداد، تبرک جستن در حرم مقدس، تجلیل و تکریم از اهل بیت، مراسم میلاد پیامبر (ص) با برگزاری جشن ها، سنت بزرگداشت نیمه شعبان، آخرین چهارشنبه، بزرگداشت رحلت، ممنوعیت برگزاری مراسم جشن در ماه محرم و دیگر سنت های چمپا متأثر شده از فارسی است . سنت های دینی چمپا که متأثر از مسلمانان فارسی بوده، در فرایند یادگیری خواندن قرآن که در سیستم آموزش آن از اصطلاحات زبان فارسی استفاده شده است، قابل درک و تامل می باشد.
فهرست منابع
قرآن کریم
Adnan, KHR. Mohammad. Petikan Saking Buku Primbon Kuna, milik Raden Hardjaprawira. Penumping Solo, ۱۹۵۲.
عدنان، محمد. اقتباسی از کتاب فال باستانی متعلق به رادِن هرجاپراویرا. شهر سولو، ۱۹۵۲ م.
Ahmad, A Samad. Sulalatus Salatin (Sejarah Melayu). Kuala Lumpur: Dewan Bahasa dan Pustaka Kementerian Pelajaran Malaysia, ۱۹۸۶.
احمد، صمد. سلالۀ السلاطین (تاریخچه مالایو). کوالالامپور: شورای زبان و کتابخانه وزارت درسی مالزی، ۱۹۸۶.
Al-Attas, S.M. Naguib. Islam dalam Sejarah dan Kebudayaan Melayu. Kuala Lumpur: Universiti Kebangsaan Malaysia, ۱۹۷۲.
العطاس، سید محمد نقیب. اسلام در تاریخ و فرهنگ مالایو. کوالالامپور: دانشگاه ملی مالزی، ۱۹۷۲.
Amir, Hazim. Nilai-nilai Etis dalam Wayang dan Pendidikan Watak Guru (Disertasi tidak dipublikasi). Malang: Pascasarjana IKIP Malang, ۱۹۸۶.
امیر، هاشم. ارزش های اخلاقی در عروسک خیمه شب بازی و تربیت شخصیت معلم (پایان نامه ارشد ). شهر مالانگ: دانشکده تکمیلات تحصیلی دانشگاه تربیت معلم، ۱۹۸۶.
Amran, Rusli. Sumatera Barat Hingga Plakat Panjang. Jakarta: Sinar Harapan, ۱۹۸۱.
امران، روسلی. سوماترای غربی تا پلاکَت پَنجَنگ. جاکارتا: انتشارات سینار هاراپان، ۱۹۸۱.
Alfian, T. Ibrahim. Kronika Pasai Sebuah Tinjauan Sejarah. Yogyakarta: Gadjah Mada University Press, ۱۹۷۳.
الفیان، ابراهیم. کرونیکای پاسای، مروری تاریخی. جوگجاکارتا: انتشارات دانشگاه گاجامادا، ۱۹۷۳.
Al-Misri, Abdullah bin Muhammad. Hikayat Tanah Bali (editor Monique Zaini – Lajoubert). Bandung: Angkasa – EFEO,۱۹۸۷.
المصری، عبدالله بن محمد. حکایت سرزمین بالی (ویرایشگر مونیک زینی – لاجوبرت). باندونگ: آنکاسا، ۱۹۸۷.
Amal, M. Adnan. Maluku Utara, Perjalanan Sejarah ۱۲۵۰ – ۱۸۰۰, ۲ Jilid. Ternate: Universitas Khairun, ۲۰۰۲.
امَل، محمد عدنان. مالوکوی شمالی، سفر تاریخی ۱۲۵۰ تا ۱۸۰۰، ۲ جلد. شهر تِرناته: دانشگاه خَیرون، ۲۰۰۲.
Ambary, H. Muarif. Menemukan Peradaban: Jejak Arkeologis dan Historis Islam Indonesia. Jakarta: Logos Wacana Ilmu, ۱۹۹۸.
امبَری، حاج مُعارف. کشف تمدن: آثار باستان شناسی و تاریخی اسلام اندونزی. جاکارتا: انتشارات لوگوس واچانا علم، ۱۹۹۸.
Amin, H.M. Ali. "Sejarah Kesultanan Palembang Darussalam dan Beberapa Aspek Hukumnya", dalam K.H.O. Gadjahnata dan Sri Edi Swasono (ed.), Masuk dan Berkembangnya Islam di Sumatera Selatan. Jakarta: Universitas Indonesia Press, ۱۹۸۶.
امین، حاج محمد علی. "تاریخچه سلطنتی پالمبانگ دارالسلام و ابعادی از حقوق آن" در گاجاهناتا و سری إدی اسواسونو، ورود و رشد اسلام در سوماترای جنوبی. جاکارتا: انتشارات دانشگاه اندونزی، ۱۹۸۶.
Arnold, Thomas W. The Preaching of Islam: Sejarah Dakwah Islam (terj.). Jakarta: Widjaya, ۱۹۷۷.
آرنولد، توماس دبلیو. تاریخچه تبلیغ اسلام (ترجمه). جاکارتا: انتشارات ویجایا، ۱۹۷۷.
Atja (ed.&penerj.). Tjarita Purwaka Tjaruban Nagari (Sedjarah Mula Djadi Tjirebon), Monografi No.۵. Jakarta: Ikatan Karyawan Museum, ۱۹۷۲.
آتجا (ویرایشگر و مترجم). چاریتا پورواکا چاروبان ناگاری (تاریخ پیدایش چیربون)، مونوگرافی شماره ۵. جاکارتا: انتشارات اتحادیه کارمندان موزه، ۱۹۷۲.
Atjeh, Aboebakar. Sekitar Masuknya Islam ke Indonesia. Solo: Ramadhani, ۱۹۸۵
آچه، ابوبکر. درباره ورود اسلامی به اندونزی. شهر سولو: انتشارات رمضانی، ۱۹۸۵.
-----. Syi’ah: Rasionalisme Dalam Islam. Solo: Ramadhani, ۱۹۸۸.
-----. شیعه: عقلانیت در اسلام. شهر سولو: رمضانی، ۱۹۸۸.
Atmodarminto. Babad Demak. Yogyakarta: Pesat, ۱۹۵۵.
آتمودارمینتو. کرونیکل دِماک. جوگجاکارتا: انتشارات پِسات، ۱۹۵۵.
Azmi, Wan Hussein, "Islam di Aceh: Masuk dan Berkembangnya Hingga Abad XVI", dalam A Hasymy, Sejarah Masuk dan Berkembangnya Islam di Indonesia. PT. Alma'arif, ۱۹۸۹.
عزمی، وَن حسین، "اسلام در آچه: ورود و گسترش آن تا قرن شانزدهم"، در آ هاشمی، تاریخ ورود و گسترش اسلام در اندونزی. انتشارات المعارف، ۱۹۸۹.
Babad Arya Tabanan dan Ratu Tabanan: (terj. AAGde Darta, AAGde Geriya, dan AAGde Alit Geria). Denpasar: Upada Sastra, ۱۹۸۹.
کرونیکل آریا تابانان و ملکه تابانان: (ترجمه دارتا، گِریا و آلیت گِریا). شهر دِنپاسار: انتشارات اوپادا سسترا، ۱۹۸۹.
Babad Demak-Pajang: Naskah di Perpustakaan Museum Sonobudoyo, Yogyakarta.
کرونیکل دِماک-پاجانگ: نسخه در کتابخانه موزه سونوبودویو، جوگجاکارتا.
Babad Demak: Koleksi Perpustakaan Mangkunegaran No. B.۳۱.
کرونیکل دِماک: مجموعه کتابخانه منکونِگاران شماره ۳۱.
Babad ing Gresik: Naskah di Perpustakaan Universitas Leiden, Codex LOr No. ۶۷۸۰.
نظر شما