خبرگزاری شبستان مشهد | هرگز کسی باور نمی‌کرد که صبح چهارشنبه ۱۰ مرداد ماه را با چنین خبر تالم‌آوری شروع کنیم، ترور رهبر سیاسی حماس و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت، اسماعیل هنیه، آن‌هم در خاک ایران. مبارزی بی‌نظیری که این چندماه بارها داغ فرزند دید و حالا به عزیزان شهیدش ملحق شد و داغی عظیم بر دل همه جبهه مقاومت و انقلابیون و آزادی‌خواهان جهان گذاشت.
انتقام سخت، خواست مردم
از ثانیه‌های اول شهادت هنیه، فضای مجازی پر شد از پیام‌ها و عکس‌های شهید و درخواست‌های صریح از مقامات جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت برای انتقام سخت از عاملان و آمران این جنایت بزدلانه.
در مشهدالرضا و در روزی که متعلق به امام هشتم(ع) است نیز ابتدا تجمعی خودجوش در صحن قدس حرم مطهر رضوی توسط نوجوانان و جوانان قرآنی شکل گرفت و ساعاتی بعد در عصر داغ چهارشنبه، فراخوانی در کانال‌های خبری از سمت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان برای برگزاری یک تجمع مردمی در ساعت ۱۷ در میدان بیت المقدس یا همان فلکه آب ما مشهدی‌ها در چند قدمی حرم مطهر رضوی منتشر شد.
ابتدا تصور نمی‌کردم جمعیت زیادی برای این برنامه جمع شوند، چون هم از زمان فراخوان تنها دو سه ساعت زمان مانده بود تا مردم مطلع شوند و تنها مسیر اطلاع رسانی هم چند کانال خبری بود که با توجه به اینکه عصر زمان استراحت است و کمتر کسی به رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی سر می‌زند احتمال دیده شدن فراخوان را زیاد نمی‌دانستم.
علاوه بر این، گرمی غیرقابل تحمل هوای این روزهای مشهد را سد دیگری برای حضور چشمگیر مردم می‌دیدم، خودم هم علی‌رغم خستگی و کمی کسالت، ولی حسب وظیفه و علاقه، تصمیم به حضور در این تجمع گرفتم و همراه با عکاس شبستان راهی تجمع شدیم.
نوجوانان مشهدی پار کار فرمان ولی
از همان دقایق اول حرکت و ترافیک مسیر به سمت حرم متوجه شدم که تصورم چندان به واقعیت نزدیک نیست و مردم مشهد بازهم ورای هرآنچه دیگران می‌اندیشند پای کار انقلاب و آرمان‌های عدالت‌طلبانه و حامی جبهه مقاومت هستند.
قبل شروع مراسم زیر سایه ایستاده بودم که توجهم به چند جوان فروشنده که مقابل مغازه‌شان نشسته بودند و درباره این حادثه صحبت می‌کردند جلب شد. بعد از کلی تحلیل آنچه باعث تعجب و البته غرورم شد این بود که جمع سه نفره‌ای که تیپ ظاهری‌شان هم معمولی و به قول ما مشهدی‌ها کمی سوسول بود، متفق‌القول بودند که اگر حضرت آقا دستور دهد همه با هم برای مبارزه با اسرائیل وارد میدان خواهیم شد و دندان‌های این گرگ صفتان را در دهانشان خورد خواهیم کرد.
برتعداد جمعیت ثانیه به ثانیه افزوده می‌شد و چهره‌های همه حاضیرین مملو از خشم و ناراحتی و بغض و اندوه بود. دست‌ها که برای شعار بالا می‌آمد با تمام وجود مشت می‌شد و انگار همین الان قرار است این مشت‌ها بر دهان اسراییل و آمریکا زده شود.
پیرو جوان و کودک و بزرگ، فوج فوج به جمعیت اجتماع کنندگان اضافه می‌شدند. برخی پرچم و برخی اعلامیه یا اطلاعیه را بالا گرفته و همه باهم با شعارها همراهی می‌کردند.
همه محزون‌اند، توگویی عضوی ازخانواده خود را از دست داده و حالا به خونخواهی، با چشمانی گریان و با بغض مانده در گلو، چشم انتظار انتقام و مجازات قاتلین عزیز دل‌شان هستند.
میدان بیت‌المقدس مشهد امروز در ۲۵ محرم، شاهد یک تجمع ساده نبود، اینجا امروز میعادگاه منتقمان بود.
منتقمانی عاشورایی که خود نیز پای در رکاب و آماده نبردند...
گزارش: علی رنگ‌آمیز طوسی
نظر شما