دکتر «محمدهادی همایون» در گفت وگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه در مورد پدیده اربعین باید با رویکرد تمدنی و به عنوان یک پدیده بزرگ تمدنساز صحبت کنیم، اظهار کرد: واقعه عاشورا و آنچه را که در آن روز رخ داد میتوان به یک معنا قله تاریخ در نظر گرفت، هر چیزی که قبل از عاشورا اتفاق افتاده است از جمله بعثت انبیا و تلاشهای مومنان را باید به عنوان یک برنامه الهی از پیش تعیین شده و نَه صرف یک اتفاق که در یک مقطع زمانی رخ داده دانست.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: بعد از واقعه عاشورا نیز هر اتفاقی که در تاریخ بشر شکل گرفته میتواند به عنوان نتیجه عاشورا تلقی شود از جمله انقلابهای بزرگی که ذیل پرچم سیدالشهدا(ع) به وقوع پیوست، انقلابی مثل انقلاب اسلامی خودمان و بسیاری از اتفاقاتی که همه آنها نتیجه عاشورا تلقی می شود و حتی جلوتر هم برویم موضوع رجعت و رسیدن به قیامت نیز در همین مسیر تلقی می شود.
عاشورا با اربعین در دل تاریخ حرکت کرد
وی ادامه داد: اگر عاشورا چنین قله بلندی باشد که تاریخ را به مقطع قبل و بعد از خودش تقسیم کرده و محور تاریخ قرار میگیرد، آنچه که این واقعه را در دل تاریخ حرکت میدهد جریان اربعین است چه پیش از شکلگیری عاشورا و چه پس از آن؛ در نتیجه از امروز تا ظهور و رساندن ما به قیامت و تقسیم انسانها در بهشت و جهنم، اربعین موتور محرک و زمینه معرفتی عاشورا تلقی میشود.
همایون در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه عدد چهل در ادبیات عرفانی ما که ناظر بر حقایق بسیار بلندی است به مثابه عدد کمال تلقی میشود، تأکید کرد: وقتی قرار است چیزی به کمال برسد دوره چهله بر آن میگذرد، مشهورترین نمونه این مساله در تاریخ چهل شب میقات حضرت موسی(ع) در کوه «طور» است که خداوند در این رابطه در قرآن فرمود: «وَوَاعَدْنَا مُوسَیٰ ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَیٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ» (و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش).
۴۰ عدد کمال است
این پژوهشگر افزود: زندگی حضرت موسی (ع) ۱۲۰ سال بوده است به سه دوره چهل ساله قابل تقسیم است که هرکدام از این ادوار مقاطع مهمی از دوران حیات بنیاسراییل را تشکیل میدهند؛ نکته دیگر اینکه عدد چهل در مورد سایر انبیا نیز مطرح است از جمله در مورد زمان به قدرت رسیدن حضرت یوسف(ع)، بعثت رسول اکرم (ص) و ...؛ بنابراین چهل عدد کمال است، با توجه به این مساله اگر عاشورا بلندترین قله ما در تاریخ باشد قاعدتاً اربعین عاشورا مهمترین اربعینی می شود که در تاریخ شکل گرفته است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) تصریح کرد: از سوی دیگر باید در این زمینه با نگاه عرفانی صحبت کنیم تا پدیده عاشورا و به تبع آن اربعین را متوجه شویم؛ اساسا مساله ما در رفتن به سمت قیامت مساله دیدن حقیقت امام (ع) است، ما آن چیزی که از امام (ع) و حقیقت آن درک میکنیم بیش از یک بروز و ظهور تاریخی- فیزیکی در یک مقطع زمانی نیست در حالی که میدانیم حقیقت امام بسیار بلندتر و بزرگتر از چیزی است که میفهمیم و همه جهان و کائنات را در بر گرفته است، مسیر ما در تاریخ تا رسیدن به قیامت مسیر دیدن این حقیقت عظیم است و اگر از ابتدای تاریخ هم نگاه کنیم هرکدام از انبیا به ویژه انبیای اولوالعزم که مقاطع اصلی تاریخ محسوب میشوند تلاش کردند که یک بخش یا تجلی از این حقیقت عظیم امام را به نمایش بگذارند و برای مردم قابل شهود کنند.
وی ادامه داد: آنچه که انبیا تلاش کردند در هر امت بسازند و البته که ساختند این بود که به یک معنا یک بخشی یا تجلی از حقیقت عظیم امام را به نمایش بگذارند تا جایی که مظهر تام این حقیقت که وجود مقدس پیامبر (ص) و به تبع ایشان سایر ائمه (ع) هستند وارد صحنه دنیا شوند، اما واقعیت آن است که مردم بعد از حضور فیزیکی و دنیوی این بزرگواران نتوانستند آن قدر حدقه چشم بزرگ و تیزبین و دقیقبینی داشته باشند که بتوانند حقیقت امام را در این وجودات مقدس ببیند؛ برای مثال از امیرالمومنین علی (ع) نهایتا چیزی که بعد از گذشت ۲۵ سال درک کردند در حد خلیفه بود و مردم با عنوان امام با حضرت امیر(ع) بیعت نکردند و نهایتاً به عوان خلیفه ایشان را شناختند، در ماجرای غدیر که اساسا امام علی را نشناختند یا بعد از شهادت آن حضرت با امام حسن مجتبی (ع) نیز به عنوان امام بیعت نکردند بلکه به عنوان خلیفه پنجم بیعت کردند.
دکتر همایون افزود: همچنین، وقتی خلافت کنار رفت و مساله صلح در زمان امام حسن(ع) پیش آمد به یک معنا میتوان گفت که مردم وارد دوران غیبت شدند به این معنا که دوران غیبت از حقیقت امام آغاز شد یعنی مردم نتوانستند این حقیقت را درک کنند جز عده ای از آنها و نهایتا بعد از این ماجرا در دوران امام باقر(ع) و امام صادق (ع) مردم حقیقت امامت را نهایتا در این اندازه درک کردند که این بزرگواران ذریه رسول اکرم (ص) هستند و اعلمالناس هستند اما چیزی به عنوان امام و حقیقت امام برای مردم مطرح نبود؛ حقیقتی تحت عنوان امام از زمان امام رضا (ع) و هجرت تاریخی ایشان به ایران به تدریج برای مردم آشکار شد و حقیقت توحید و امامت به مردم آموزش داده شد، بعد از امام رضا(ع) نیز این حقیقت میان ابناءالرضا و ائمه معصومین بعد از حضرت بیشتر مطرح شد.
پردهبرداری زیارت جامعه کبیره از حقیقت امام
وی گفت: برای مثال در زیارت جامعه کبیره حقایق بزرگ و عظیمی از جایگاه امام مطرح شده است که اگر وثاقت این زیارت بسیار عالی و بلند مرتبه نبود امروز هم نسبت به بسیاری از مسائل شک و تردید ایجاد می شد چه اینکه هنوز بسیاری هستند که به مفاهیم مختلف دینی شک دارند، اما تعابیری که در این زیارت برای امام ارائه شده است تعابیر بلندی است که واقعاش هم آن است که حقیقت امام همان چیزی است که در زیارت جامعه کبیره گفته شده است.
همایون در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به اینکه بعد از شهادت امام رضا(ع) و تبیین مساله امامت و آشنایی مردم با این حقیقت، جامعه با امام جواد (ع) در سن ۹ سالگی بیعت می کند، افزود: مردم جامعه اسلامی همچنین با امام هادی (ع) در سن ۸ سالگی بیعت میکنند چراکه دیگر پدیده امامت را درک کرده و به حقیقت آن تا حد زیادی پی بردهاند، لذا تزلزلی در ایمان آنها رخ نمیدهد، اما آیا همه آن حقیقتی که در زیارت جامعه کبیره به نام امام معرفی شد در وجود همه مومنین نِشَسته است؟ نَه! فقط تک به تک مومنین، که سوال آن است آیا در همه ساختار جامعه جهانی جا افتاده است؟ آیا ما توانستهایم با این حقیقت تمدن بسازیم؟ آیا نظام تربیتی ما می تواند آن حد از امام را به ما نشان دهد؟ آیا معماری ما این توان را دارد؟ آیا ارتباطات و پوشش و فرهنگ و رفتارهای ما میتواند آن حقیقت را به نمایش بگذارد؟
معنای دقیق ظهور
وی گفت: قاعدتا ما هنوز آن توان را نداریم و امام از این بُعد برای ما در غیبت به سر میبرد، البته اگر بخواهیم تعبیر دقیقتری از غیبت داشته باشیم به نظرم از این زاویه باید نگاه کنیم که ما داریم دورهای را می گذرانیم که در آن حقیقتی را که از دوره امام رضا(ع) به ما معرفی شد، بتوانیم درک و شهود کنیم و در همه وجود فردی و جمعی و اجتماعیمان بروز و ظهور دهیم، آن روز است که به جریان مشهوری به نام ظهور میرسیم، ظهور فقط ظهور فیزیکی امام عصر(عج) نیست اگرچه که آن هم اتفاق میافتد اما به این معنا نیست که امام نامرئی شده و در آن روز مرئی میشود بلکه منظور آن است که حقیقت عظیم امام آن روز به چشم می آید و مردم شهود خواهند کرد.
این پژوهشگر با بیان اینکه تاریخ صحنه غیبت و ظهورهای متعدد پشت سرهم و در واقع به شکل چرخه است، خاطر نشان کرد: ما در هرکدام از این غیبتها و ظهورها با حقیقت تازهای از امام آشنا میشویم و در زندگی خود به آن معنا میدهیم؛ در این میان اما بزرگترین ظهور از حقیقت امام که در تاریخ شکل گرفته در شب عاشورا برای آن ۷۲ نفر است که در رکاب سیدالشهدا(ع) به شهادت رسیدند، آن شب که امام حسین (ع) اجازه دادند هر کسی که میخواهد برود و به آنان که ماندند جایگاهشان را در بهشت نشان دادند، مملو از آموزه و نکته بود، امام(ع) به آنها فرمودند که شما در رجعت باز میگردید.
وی در ادامه ابراز کرد: بعد از ظهور نیز به همین معنای حقیقت عظیمتری از امام تحت تربیتی که در زمان ظهور رخ میدهد می رسیم که دوباره یک غیبت و ظهور برای ما می طلبد، در نتیجه ظهور و رجعت باعث میشود که ما حقیقت امام واحد را درک کنیم، آنچه که اکنون نیز به آن معتقدیم اما حقیقت آن را درک نمیکنیم، این است که همه حضرات معصومین یک حقیقت متحد هستند که به شکل ۱۴ نفر در طول تاریخ آمدند و آن صحنهای که باید این حقیت را به ما نشان دهد صحنه ظهوری است که بعد از دوران غیبت اتفاق می افتد.
دکتر همایون افزود: در اثر تربیتی که در آن دوران میشویم به اندازهای حقیقت امام رشد میکند که چهل روز مانده به قیامت (یعنی همین لفظ اربعین) خداوند حجت را در مقام جنت و بهشت قرار می دهد و مردم تلاش میکنند تا دوباره غیبتی را که برایشان حاصل شده، جبران کنند و خود را به امام برسانند و رشدی را که باید برای خود ایجاد کنند تا آن رشد موجب کنار زدن پرده بهشت برایشان شود؛ این موارد همه در دورههای اربعینی اتفاق میافتد، من از ابتدای بحث نیز اشاره کردم که عاشورا بلندترین قله غیبت و ظهور امام در تاریخ است و طبیعتا اربعین هم بلندترین جای مطرح شدن خود را در جوار عاشورا می بیند و این همان اربعینی است که از دور اول بعد از عاشورا در سال اول و در همان چهل روز اول بعد از عاشورا با کاروان اسرا اتفاق افتاد.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: اگر اربعین نبود ماجرای عاشورا به عنوان یک واقعه در سال ۶۱ باقی میماند و ممکن بود فقط یک واقعه تاریخی تلخ تلقی شود و این چنین با حیات تا امروز و از امروز تا قیامت باقی نمیماند، از اربعین اول تا اربعین امروز؛ بنابراین موضوع عاشورا را که بزرگترین ظهور امام است، در تاریخ جلو میبریم تا در نهایت از آن ۷۲ نفر و اتفاقاتی که برایشان افتاد، ماجرا و موضوع به همه جهانیان سرایت کند و این چنین است که اربعین نقش تمدنی را ایجاد می کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین اگر به سمت فرج و تمدن نوین و بزرگ اسلامی حرکت میکنیم که مقاطع ظهور و رجعت و قیامت در آن قابل تشخیص است قاعدتا با اربعین این پدیده را جلو میبریم و این امر بزرگ تمدنی است که اکنون با آن مواجهیم.
نظر شما