«جهانگیر الماسی»، بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان درباره عملکرد سینمای پس از انقلاب گفت: کشور ما با یک مختصاتی مثل شعر و عرفان در دنیا شناخته می شود؛ بعد از انقلاب سینمای ایران هم توانست جلوه تازه ای از هویت ما را در جامعه جهانی معرفی کند.
سینمای ایران از کمبود تخیل رنج می برد
وی با بیان اینکه سینما به عرفان و دنیای شعر و تخیل نزدیک است، اظهار کرد: تنها کاستی سینمای ما این است که سینماگران نتوانستند وظیفه خود در نشان دادن بینش، نگاه، صلاحیت و توانمندی مردم با آنچه در دنیای جدید وجود دارد، را انجام دهند.
الماسی دلیل اینکه سینمای ایران از کمبود تخیل رنج می برد توضیح داد: ما اجازه بروز و ظهور تخیل را به سینماگران نمی دهیم. ما در سینما دروغی به نام واقع گرایی داریم که البته واقعی گرایی نیست، چرا که اصلا واقعیت این نیست، این فیلم های واقع گرا از فیلم های مستند که واقعی تر نیستند؟ سینمای ما احتیاج به تخیل، رویا، تصویرگری ذهنیت های پیش رو نه داستان گویی دارد؛ زیرا در سینما هر فرم و هر عکس خودش یک داستان است.
این بازیگر پیشکسوت سینما تصریح کرد: سینما به جز خط کلی قصه گویی هر فرم اش هم محرک و هم مهیج است و جریان تازه ای در ذهن، سلیقه، رفتار، منش، اخلاق، ادب و هویت اجتماعی ماست.
فاصله سینمای ایران با توده مردم
الماسی با اشاره به اینکه سینمای ایران با توده مردم فاصله دارد، گفت: سینمای ما علی رغم توفیقاتی که در سال های اخیر داشته خیلی با توده مردم فاصله دارد، حتی اگر به همین فیلم هایی که توفیق پیدا کردند، نگاه کنید درخواهید یافت که آنها با استطاعت و زنده کردن یک سری از مواردی که مطرود هستند در اقتصاد سینما کار می کنند تا مردم با رقص و مواردی از این دست با سینما آشتی کنند.
محدودیت های اجتماعی در آثار سینمایی خود را نشان می دهند
الماسی در پاسخ به این سئوال برخی فیلم های طنز با وجود اینکه از لحاظ محتوایی سخیف هستند اما گیشه را پر کرده و فروش خوبی پیدا می کنند. چرا وضعیت سینمای ما به اینجا رسیده است؟ توضیح داد: این امر به این خاطر است که راه های دیگر را بسته اند، وقتی شما مانع می شوید، بنابراین از جهت دیگری این جریان رشد می کند. وقتی شما جلوی هر نوع فعالیت های مرسوم جهانی با شکلی که در ایران تبلیغ می شود را گرفته اید، این در سینما دام می گستراند و خود را نشان می دهد. سکس و خشونت واقعیت هستند و بیهوده در دنیا مطرح نشده اند. واقعیت این است که خیلی ها روی این دو کلمه کار کرده اند که این جذابیت برای توده مردم وجود داشته باشد. اکثریت افراد گرایش سطحی به پدیده های اجتماعی دارند و این امر در زندگی اجتماعی من و شما هم تاثیر می گذارند. آنها با کمترین چیزها هم می توانند حضور اجتماعی داشته باشند اگر شما به آنها در مورد سعدی، فردوسی، حافظ صحبت کنید، چیزی متوجه نمی شوند؛ حتی از نیما یوشیج و سهراب سپهری هم چیزی نمی دانند البته تقصیری هم ندارند، برای اینکه در جامعه به گونه ای تربیت شده که علاقه مند به چیزهای سطحی شده اند، حتی در مذهب هم همین گونه است، برای مثال می توان به رفتاری که در برخی از دسته جات مشاهده می کنید، اشاره کرد. آیا دل بستگی مردم به عمق مکتب امام حسین (ع) است، یا به عمق قیام و حرکت اجتماعی اوست یا در سطحی ترین لایه ها فقط سینه زدن و گریه کردن آن است، آن هم با دروغ برای اینکه جلب توجه کنند. وقتی در لایه های سطحی باقی می مانند، گرایش شان به سینما ما همین طور می شود، در تئاتر نیز در همین سطح می ماند یعنی اینها یک مسایل بهم پیوسته اجتماعی هستند و به این راحتی با دستورالعمل و حکم اداری حل نمی شود.
دولت جدید در حوزه سینما طرحی نو دراندازد
این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون اظهار کرد: امیدوارم دولت جدید طرحی نو دراندازد و کاری جدی انجام دهند. به راحتی می توان جوانان را با تشکیل تعاونی های فرهنگی، فکری، اختصاصی اقتصادی، صنعتی وارد دنیای کار و اندیشه کنند.
جامعه ما نیاز به مهندسی فرهنگی دارد
وی با بیان اینکه جامعه ما نیاز به مهندسی فرهنگی دارد، گفت: مدیران ما شکل معلمی و مهندسی خود را نباید فراموش کنند. ما برای همه چیز مهندسی داریم به جز کارهای فرهنگی. می خواهیم چه کار کنیم که این عمارت به چه شکلی باشد؟ چرا در بندرعباس عمارت ما مرمر است؛ اما در اردبیل با حصیر است؟ هر کس بخواهد در این زمینه کار کند هم کار هست و هم خوب می شود کار کرد.
نظر شما