خبرگزاری شبستان-استان فارس؛ مهدی رحمانیان| در غروب دلانگیز یک روز تابستانی، پارک زیبای محله در آغوش خورشید غروب، رنگهای گرم خود را بر درختان و گلها پاشیده بود. خبری از شلوغی روزمره نبود؛ تنها صدای خندهها و شادی بچهها در فضای پارک به گوش میرسید.
مادری جوان به همراه پسرش، به پارک آمده بود تا روزی شاد را در کنار هم بگذرانند. امیر با چشمهای درخشانش به سمت سرسرهها دوید و مادر با لذت از تماشای بازیهای او، لبخند بر لب داشت.
صدای خندههای پسرک در فضا پیچیده بود و مادر با لبخند بر لب، مشغول تماشای بازیهای پسرش بود.
ساعتی گذشت و غروب آفتاب سرخفام، آسمان را به رنگهای زیبا درآورده بود. هر کجا که نگاه میکردی، بچهها در حال دویدن و بازی بودند و این فضای زنده و شاداب، حس خوشایندی را در دل مادر ایجاد میکرد. ناگهان، صدای اذان از دوردستها به گوش رسید؛ صدای مؤذنی که دلها را به یاد خدا میآورد. قلب مادر فشرده شد. با خود اندیشید: «وقت نماز است».
به آرامی به سمت امیر رفت و گفت: "امیرجان، وقت نماز شده." اما وقتی که به اطراف نگاه کرد، ناامیدی در چهرهاش نشسته بود. پارک پر بود از بچهها و خانوادهها، اما هیچ نشانهای از مکانی برای نماز وجود نداشت. لحظهای به این فکر کرد که چگونه نمیتوان همزمان با شادی و تفریح، روح خود را نیز تغذیه کرد.
مادر با حسرت به درختان سایهدار و نیمکتهای خالی نگاه کرد، اما هیچ یک از آنها نمیتوانست به یاد خداوند، محبت و آرامش را برایش بیاورد.
کاش، در این پارک یک مسجد کوچک و زیبا بود؛ جایی که پس از خنده و بازی، میتوانستند دقایقی را در آرامش بگذرانند و با دل خالص به دعا و نیایش بپردازند.
مادر تصمیم گرفت تا به جمع دیگر والدین بپیوندد و از مسئولان بخواهد که فضایی برای عبادت در این پارک بیفزایند. او در این فکر بود که اگر روزی یک مسجد کوچک و زیبا در این پارک ساخته شود، نه تنها به شادی و بازی افزوده خواهد شد، بلکه مکانی برای ایجاد پیوندهای اجتماعی بین مردم شهر ایجاد می شود.
یک نیاز
خانمی که با کودکانش به پارک آمده می گوید: «من هر هفته با بچهام به این پارک میآیم. اینجا فضایی عالی برای بازی و تفریح است، اما وقتی به یاد میآورم که در این نزدیکی هیچ مکانی برای نماز و دعا وجود ندارد، احساس میکنم که یک نیاز اساسی برآورده نشده است. اگر مسجدی در اینجا بود، میتوانستم در کنار فرزندم، لحظاتی را به عبادت بگذرانم و او را نیز با فرهنگ نماز آشنا کنم.»
اگر مسجدی در این پارک بود، میتوانستم در کنار فرزندم، لحظاتی را به عبادت بگذرانم و او را نیز با فرهنگ نماز آشنا کنم.
او ادامه می دهد: «وجود یک مسجد در این پارک میتواند نه تنها به من بلکه به دیگر خانوادهها هم کمک کند تا بتوانند در کنار تفریح، ارتباط معنوی خود را با خداوند حفظ کنند. حضور یک مکان عبادت در فضای سبز پارک، به خانوادهها این امکان را میدهد که فرزندانشان را با ارزشهای دینی آشنا کنند و لذت عبادت را به آنها بیاموزند.»
مسافری که برای استراحت به پارک آمده بود، نیز نظر جالبی داشت: «من از یاسوج به شیراز سفر کردهام و این پارک یکی از زیباترین مکانهایی است که دیدهام. اما وقتی به اطراف نگاه میکنم، میبینم که هیچ مکانی برای نماز وجود ندارد. اگر مسجدی در اینجا بود، میتوانستیم در کنار لذت بردن از طبیعت، به عبادت نیز بپردازیم. این میتواند تجربه سفر ما را کاملتر کند.»
دغدغه بانوان
خانم دانشجویی که در حال مطالعه در پارک بود، نیز به این موضوع اشاره می کند: «من همیشه در پارکها درس میخوانم و از فضای باز لذت میبرم. اما وقتی اذان میشنوم، احساس میکنم که باید نماز بخوانم که متاسفانه جای خالی یک مکان برای نماز خواندن آن هم برای خانم ها یافت نمی شود.»
او ادامه می دهد: «وجود یک مسجد در اینجا میتواند به ما کمک کند تا همزمان با تحصیل و تفریح، به عبادت هم بپردازیم. این یک نیاز اساسی برای جامعه ماست.»
محروم از لذت عبادت
محمد، پدر دو دختر، نیز در این باره می گوید: «هر بار که به این پارک میآیم و صدای اذان را میشنوم، به این فکر میکنم که چقدر میتوانستیم از لحظاتمان لذت ببریم اگر جایی برای نماز وجود داشت. بچههایم هم دوست دارند وقتی در پارک هستیم، در کنار ما به نماز جماعت بایستند. وجود یک مسجد کوچک میتواند جایی باشد که ما نه تنها عبادت کنیم، بلکه در در برنامه های دیگر عبادی و آیین های مذهبی شرکت کنیم.»
او ادامه داد: «این موضوع به بعد اجتماعی قضیه نیز برمیگردد. خانوادههایی که در پارک حضور دارند، میتوانند در کنار هم نه تنها سرگرمی داشته باشند بلکه با عبادت به یکدیگر نزدیکتر شوند. این میتواند به یکپارچگی جامعه و تقویت روابط انسانی کمک کند.»
هر بار که به این پارک میآیم و صدای اذان را میشنوم، به این فکر میکنم که چقدر میتوانستیم از لحظاتمان لذت ببریم اگر جایی برای نماز وجود داشت.
نیاز به معنویت در کنار تفریح
سالمندی که در گوشهای از پارک نشسته و به بازی بچهها نگاه میکند می گوید: «باید مکانی در پارکها باشد که مردم بتوانند در آنجا نماز بخوانند. این مکانها نه تنها برای عبادت، بلکه برای ایجاد ارتباطات اجتماعی نیز بسیار مهم اند. جوانان امروز نیاز دارند که در کنار تفریح، به معنویت نیز توجه کنند.»
اما به اعتقاد یک استاد جامعهشناسی «وجود مسجد در پارکها میتواند به تقویت روحیه اجتماعی و معنوی مردم کمک کند. این مکانها میتوانند به عنوان فضایی برای تجمعات مذهبی و فرهنگی عمل کرده و به ایجاد حس تعلق و همبستگی در جامعه کمک کنند. در واقع، این نیاز نه تنها از نظر مذهبی، بلکه از نظر اجتماعی نیز حائز اهمیت است.»
نیاز پارکها به فضای چند منظوره
حسین رضایی ادامه می دهد: «پارکها به عنوان فضاهای اجتماعمحور، نقش مهمی در زندگی روزمره شهروندان ایفا میکنند، و وجود مکانهای مذهبی در آنها میتواند به تقویت پیوندهای اجتماعی و معنوی کمک کند. در زندگی پرمشغله امروزی، پیدا کردن جایی برای عبادت، میتواند تجربهای معنوی و غنی را به ارمغان آورد.»
به اذعان او، «بسیاری از خانوادهها، در پی فضایی هستند که بتوانند به راحتی و بدون دغدغه به عبادت بپردازند. وجود محلهایی برای نماز در پارکها به آنها این امکان را میدهد که فارغ از دغدغههای روزمره،به زندگی معنوی خود توجه کنند. با توجه به اینکه شیراز یک شهر فرهنگی و تاریخی است، ساخت مساجد کوچک در پارکهای بزرگ میتواند به ایجاد هویت فرهنگی و اجتماعی جدیدی کمک کند.»
رضایی می گوید: «در واقع، پارکها باید به عنوان فضاهای چندمنظوره در نظر گرفته شوند که شامل امکانات مذهبی نیز باشند. این امر میتواند به افزایش کیفیت زندگی شهروندان کمک کند.»
گنجاندن مساجد کوچک و زیبا در پارکها میتواند نه تنها به غنای معنوی زندگی شهری کمک کند، بلکه موجب تقویت روحیه اجتماعی و ایجاد هویت فرهنگی قویتری برای ساکنان شهرها شود.
ایجاد چنین فضاهایی، فرصتهای بینظیری برای تجمعات اجتماعی، آموزشی و معنوی فراهم خواهد ساخت و به بهبود کیفیت زندگی ساکنان و مسافران کمک خواهد کرد.
نظر شما