خبرگزاری شبستان- لرستان، ایمان، دعا، اخلاق، اخلاص و معنویت هشت سال دفاع مقدس، یادآور دلاوری و فداکاری ملتی است که در راه دفاع از مکتب و انقلاب اسلامی، قله های بلند رشادت و شهادت را درنوردید و دشمن را در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشت.
یکی از جلوههای معنویت در دفاع مقدس، راز و نیاز عارفانه رزمندگان اسلام و مناجاتهای شبانه بود، دوران دفاع مقدس فرصتی برای نمایش خالصانهترین و زیباترین مناجاتها و دعاها را بهوجود آورد مناجاتهایی که سبب دگرگون شدن حال رزمندگان میشد و روحیه مانوی رزمندگان را تقویت میساخت.
رزمندگان اسلان در دوران جنگ تحمیلی در کنار خواندن نماز و قرآن، با دعا و مناجاتی که یاد خدا را در دل رزمندگان زنده نگه می داشت و به آنان قدرت روحی میبخشید تا سختیهای نبرد و از دست دادن عزیزان و همرزمانشان را آسانتر تحمل کنند.
الهمراد امرایی، جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خرمآباد، اظهارداشت: دوران دفاع مقدس دورانی طلایی برای همه نسلهاست، با بیان رشادتها و جانفشانی رزمندگان و گرامیداشت یاد و خاطره شهدا باید نسل امروز را با ایثار، مقاومت و ازخودگذشتگی رزمندگان ۸سال جنگ تحمیلی آشنا ساخت.
دوران جنگ با دوستانمان همیشه در مسجد جمع میشدیم و فعالیتهای فرهنگی و...انجام میدادیم، در جمع دوستان با شور و شوق دعاهای ندبه، توسل و زیارت عاشورا را در مسجد میخواندیم.
تجمعهای ما آن دوران فقط در مسجد شکل میگرفت، حال و هوای آن روزها هرگز از ذهنم فراموش نخواهد شد با دوستانم در محیط مسجد تصمیم گرفتیم که به جبهه برویم، مسجد بهترین پناهگاه و پایگاهی امن برای من و هم سن و سالهای من بود.
آن روزها از ترس اینکه خانواده از رفتن به جبهه مخالفت داشته باشند بدون اجازه خانواده ثبت نام کردیم و سال ۱۳۶۳ که حدودا اول دبیرستان بودم از سپاه استان اعزام شدم و به یگان مرزی امام سجاد(ع) آبادان کنار اروند رفتیم.
شبهایی که عملیات نبود و رزمندهها فرصت داشتند دور هم جمع میشدند و دعای ندبه، دعای توسل و زیارت عاشورا و...می خوانیم حس و حال آن لحظات غیرقابل وصف است، هر کدام از ما با خواندن دعاها متحول میشدیم و بعد از مناجات حس خاصی به ما دست میداد و البته بیشتر وقتها مناجات رزمندگان به صورت انفرادی بود هر کدام از همرزمان ما گوشهای مینشستند و با خدای خود خلوت میکردند.
از تاثیرات همین مناجاتها سبقت گرفتن از یکدیگر در شستن لباس های هم، واکس زدن پوتینها و کارهای دیگر بود.
قبل از عملیاتها خواندن دعاها باعث میشد رزمنده با روحیه قویتر برای مقابله با دشمن آماده شود و در این راه مصمم تر قدم بردارد، خواندن ابن دعاها انرژی بچهها را چندبرابر می کرد و در میدان جنگ و پس از شهادت دوستانمان با خواندن ادعیه روحیهای تازه میگرفتیم تا بتوانیم راه دوستان شهیدمان را ادامه دهیم.
ایثار، تقوا، گذشت، مقاومت، بزرگمنشی، فداکاری و جانفشانی رزمندگان همگی نتیجه تاثیرات روحی و معنوی دعاهای ندبه، توسل، کمیل، زیارت عاشورا و ...بود.
آن دوران حال و هوای مسجد و مدرسه و سخنان روحانی مسجد محله باعث شده بود به همراه دوستانمان تصمیم بگیریم به جبهه برویم و هرروز برای تصمیمی که گرفته بودیم مصممتر میشدیم، در محله ما آن روزها ۶ شهید داشتیم که پنج نفر از شهدای محله ما مفقود بودند.
من چندماهی جبهه بودم و چون دانش آموز بودم با شروع سال تحصیلی برای ادامه تحصیل از جبهه برگشتم و برادرم بعد از آمدن من به شهادت رسید، به علت یک سری مشکلات توفیق رفتن دوباره به جبهه را نداشتم.
موقع خواندن دعاها و زیارت عاشورا در مسجد محل، مسجد امیرالمومنین(ع) چغابل با حضور اهالی روستا و روستاهای اطراف پر میشد و نماز جماعت ظهر و شب به امامت امام جماعت مسجد برگزار میشد و ایام محرم و رمضان مسجد شلوغتر از همیشه میشد، این حضور بر تصمیم مردم برای رفتن به جبهه تاثیرگذار بود و مردم برای رفتن به جبهه از یکدیگر سبقت میگرفتند.
با وجود اینکه اوایل مردم از سپاه به جبهه اعزام میشدند، زمانی که اعزام به مسجد واگذار شد شور و شوق عموم مردم به ویژه جوانان و نوجوانان در مساجد محلات بیشتر شده بود و مساجد به عنوان پایگاهی فعال و اثرگذار در اعزام نیروها به جبهه ایفای نقش میکردند.
نظر شما