به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: آیین رونمایی از کتابهای «اندیشههای فلسفی ابن سینا» یادگارنامه استاد دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و همچنین «حکمت صدرایی در جهان اسلام» یادگارنامه استاد دکتر سید مصطفی محقق داماد؛ چهارشنبه ۴ مهر در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این مراسم که با پیام آیت الله العظمی «جعفر سبحانی» همراه بود، حجتالاسلام «مجید انصاری» معاون حقوقی رئیس جمهور؛ دکتر «علی اکبر صالحی»، دکتر «علی لاریجانی»، دکتر «شهین اعوانی»، دکتر «غلامرضا اعوانی»، دکتر «غلامحسین ابراهیمی دینانی»، آیت الله «مصطفی محقق داماد»، دکتر «غلامعلی حداد عادل»، دکتر «احمدرضا خضری» مشاور وزیر علوم و مدیر کل حوزه وزارتی این وزارتخانه؛ حجت الاسلام «مصطفی مرسلی» عضو دفتر مشاورت مقام معظم رهبری و همچنین تنی چند از دیگر اساتید حوزه علمیه و دانشگاه، پژوهشگران فلسفه اسلامی و فلسفه غرب حضور داشته سخنرانی کردند؛ ضمن اینکه «سید حسین نصر» نیز برای این مراسم و به صورت جداگانه بر هردو استاد (آیت الله محقق داماد و دکتر ابراهیمی دینانی) پیام تصویری ارسال کرده بود که برای حاضرین پخش شد.
در این آیین غلامحسین ابراهیمی دینانی طی سخنانی اظهار کرد: فرهنگ کلمه فارسی است که فقط در انسان وجود دارد نَه هیچ حیوانی دیگر، اگر انسان را به جای حیوان ناطق، حیوان فرهنگ دار تعریف کنیم سخن بیجا نگفته ایم؛ دکتر نصر مطالبی در مور علامه طباطبایی گفتند. مرحوم علامه طباطبایی در تبریز متولد شد، در نجف تحصیل کرد و در قم ساکن شد و درس خواند، هر سه شهر سنتی بودند اما تعالی فکری او بالا بود و من شاگرد او بودم.
این استاد فلسفه و حکمت اسلامی ادامه داد: از سوی دیگر هانری کربن مردی فرانسوی بود که کشورهای جهان را دیده بود، با اندیشمندان دنیا صحبت کرده بود، به چند زبان تسلط داشت و شاگرد «هایدگر» هم بود و با علامه طباطبایی آشنا شد و در جلسات شرکت کرد؛ این جلساتِ شبانه پنج شنبه و جمعه برگزار می شد و از اول غروب تا ساعت ۱۲ برقرار بود، شب اول در منزل علامه طباطبایی و پس از آن هر شب در منزل یکی از رفقا بود، آنجا بحث فلسفه بود و علامه افکار عالی فلسفی را مطرح می کرد.
وی گفت: علامه طباطبایی در آثارش بسیار محتاطانه مینوشت، حتی یکبار شکایت کردند که ایشان درس فلسفه میدهد و طلاب را بی دین میکنند، آیت الله بروجردی هم گفتند که کلاسهایش را تعطیل کنید، ما هم شاگرد بودیم و کاری نمیتوانستیم بکنیم، آقای سید مرتضی جزایری مساله را فهمید و نزد آقای بهبهانی رفت، خلاصه امر اینکه آقای بهبهانی به آقای بروجردی تلفن کرد که درس فلسفه را تعطیل نکنید لذا آقای بروجردی حرف ایشان را شنید و گفت فلسفه تعطیل نشود اما اسفار درس ندهید بلکه شفا درس بدهید، لذا شفا را شروع کردند.
ابراهیمی دینانی تصریح کرد: واقعیت آن است که هانری کربن در مقابل علامه طباطبایی مثل یک بچه بود، یک وقت از هانری کربن سوال کردم که وچ گفتم: میدانم که تو عارف هستی، ذکر خفی تو را کاری ندارم اما ذکر جلی تو چیست؟ کربن نیز لبخندی زد و گفت: ذکر جلی من این است که شب ها تا صبح مطالعه میکنم و قال الصادق علیه السلام ذکر جلی من است.
وی با بیان اینکه هانری کربن مردی بسیار روشن و اثرگذار در جوامع غربی بود، افزود: او آثار اسلامی را به زبان فرانسه نوشت، در هرحال علامه طباطبایی اگر در قم نبود، فلاسفه ای چون محقق داماد هم نبودند، درس فلسفه در آن زمان حرام قلمداد میشد و البته این بحث مربوط به امروز نیست بلکه از ۱۴۰۰ سال قبل فقها با فلسفه مخالف بودند و میگفتند فلسفه آدم را بی دین میکند، گهگاه قاچاقی چند فیلسوف پیدا می شد! ابن سینا در تاریخ اسلام و جهان کسی بود که هنوز فیلسوفی مانند او نیامده است.
این استاد فلسفه اسلامی ادامه داد: من در اوایل جوانی صدرایی بودم و به ملاصدرا ارادت داشتم البته اکنون نیز ارادت دارم اما وقتی سنم بالاتر رفت و آثار ابن سینا را خواندم، دیدم که او بی نظیر است، این مرد هم فیلسوف بود هم طبیب و اصلا مجال نداشت اما در هرحال اسم کتاب فلسفه اش را «شفا» گذاشت تا نامی مرتبط با طب باشد و اسم کتاب طب اش را قانون گذاشت، او شفا را در روح میدانست یعنی تفسیر من این است که وقتی روح انسان شفا یافت همه چیز درست است.
ابراهیمی دینانی با بیان اینکه انسان با اندیشه انسان است، خاطر نشان کرد: هر اندازه اندیشه متعالیتر باشد انسان متعالیتر است؛ چند کتاب را سرسری خواندن انسان را اندیشمند نمی کند، برخی تلفن همراه به دست دارند، من موبایل ندارم اما اسماش را لوح محفوظ گذاشتم. آنچه که از این طریق به دست می آید اطللاعات سطحی است، باید اندیشهها را عمیق خواند.
وی با بیان اینکه در دنیا حکمایی مثل حکمای ایران پیدا نمی کنیم، افزود: فلسفه تعالی عقل است و نباید با آن مخالفت کرد، فلسفه منافاتی با فقه ندارد؛ آیت الله محقق داماد هم فقه خواند هم فلسفه، من شب هایی که خدمت علامه طباطبایی در منزل ذوالمجد طباطبایی در خیابان بهار می رفتیم را به یاد دارم که چه قدر پربار بود، دکتر نصر هم در آن جلسات بود و با اینکه قضیه مربوط به ۶۰ سال قبل است هنوز شخصی چون دکتر نصر اندکی از دیانت اش کم نشده است، نماز شب او ترک نشده و مردی است که از خداوند می خواهم به او طول عمر دهد. او مرتبا در جلسات علامه طباطبایی شرکت می کرد.
نظر شما