مسجد، مهد آرمان‌های جوانان؛ از دل مسجد تا جبهه‌های نبرد

داستان جوانانی که از مساجد به جبهه‌های نبرد رفته‌اند، روایت تحولی عمیق از ایثار و فداکاری است که همواره زینت‌ تاریخ خواهد بود.

خبرگزاری شبستان-استان فارس؛ مهدی رحمانیان| هر شب، حیاط مسجد پر می‌شد از جمع نوجوانانی که با دلی سرشار از امید و آرزوهای بزرگ دور هم جمع شده بودند.آنجا، در کنار هم، نه تنها نماز می‌خواندند، بلکه با دعاهایشان آینه‌ای برای آرزوها و رویاهای یکدیگر می‌شدند. آن‌ها علاوه بر یک جمع دوستانه، یک خانواده بزرگ معنوی بودند. اما ناگهان، همه چیز تغییر کرد. خبر تلخی رسید: جنگ آغاز شده بود و این یعنی خطری جدی برای سرزمین و ناموس‌شان. نوجوانانی که همیشه با شور و شوق در مسجد دور هم جمع می‌شدند، حالا نمی‌توانستند بی‌تفاوت بمانند. دیدن دست‌درازی به وطن عزیزشان برایشان غیرقابل تحمل شده بود. نگاه‌هایشان در هم گره خورد و در آن لحظه، حس عمیق یک مسئولیت در دل‌هایشان جوانه زد. دیگر نمی‌خواستند فقط تماشاگر باشند. با هم تصمیم گرفتند، با اراده‌ای محکم و قلب‌هایی پر از غیرت، راهی جبهه ها شوند. هر یک از آنان می‌دانستند که، قرار است برای دفاع از آینده میهن‌شان بجنگند. از آن رازونیازها و دعاهای دسته‌جمعی در مسجد تا میدان‌های نبرد، تنها یک قدم فاصله بود. حالا عزم رزم کرده بودند تا به وظیفه خود در مسیر حق عمل کنند و از سرزمین‌شان دفاع کنند.

در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰، صدای دلخراش جنگ تحمیلی بر گوش‌ها حاکم بود. در این روزهای دشوار، میدان نبرد تنها جایی نبود که مردان با شجاعت و ایثار از کشورشان دفاع می‌کردند؛ بلکه سنگرهای ایمان و همبستگی، یعنی مساجد، به‌عنوان مرکز تجمع و همیاری در کنار آنها قرار گرفتند. مساجد، تنها محل عبادت نبودند، بلکه به محلی برای برنامه‌ریزی، سازماندهی و حمایت از رزمندگان تبدیل شدند. نوجوانانی که در این فضاها پرورش یافته بودند، با پاکی و آرمانگرایی به جبهه‌ها شتافتند.

مسجد، مهد آرمان‌های جوانان؛ از دل مسجد تا جبهه‌های نبرد

حماسه‌سازان مسجدی

حجت‌الاسلام موسوی، امام جماعت مسجد، یادآوری می‌کند: "در آن زمان، مساجد، پایگاه‌های مهمی برای اطلاع‌رسانی و اعزام به جبهه ها بود. جوانان با شور و شوق به مساجد می‌آمدند و در مورد تصمیمات مهم برای رفتن به جبهه مشورت می‌کردند."

سنگرهایی که جوانان در ذهن خود می‌ساختند، نه‌تنها بر اساس آموزش‌های نظامی، بلکه بر پایه ایمان و معنویت بود.

او ادامه می‌دهد: "شاهد بودیم که این جوانان، با چه نشاطی قرارهای جبهه را می‌چیدند. سنگرهایی که آنها در ذهن خود می‌ساختند، نه‌تنها بر اساس آموزش‌های نظامی، بلکه بر پایه ایمان و معنویت بود."

نسل مسجد؛ نسل حماسه

مجتبی خسروی، یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس که از بچه‌های مسجد است، خاطراتش را این‌گونه بیان می‌کند: "من همیشه در مسجد بودم. قرائت قرآن، شرکت در دعا و نماز جماعت، همه اینها بخشی از زندگی‌ام بود. وقتی جنگ آغاز شد، احساس کردم که وظیفه‌ای بر دوش من است."

او ادامه می‌دهد: "روز جمعه‌ای در مسجد، امام جماعت گفت: 'ما به جوانان نیاز داریم. هر کسی که می‌تواند، بیاید و به جبهه برود.' در آن لحظه، حس کردم که تصمیم‌گیری باید سریع باشد. من و دوستانم به سرعت آماده شدیم و راهی جبهه شدیم."

سعید یوسفی، جانباز جنگ و یکی از فعالان مسجد نیز می‌گوید: "مساجد در آن زمان فقط محل‌های نماز نبودند. آنها مکانی برای حمایت و پشتیبانی از رزمندگان نیز بودند. برای مجروحان بیمارستان‌ها، غذا و لباس جمع کرده و کمک‌های مالی برای خانواده‌های شهدای جنگ فراهم می‌شد."

مسجد، مهد آرمان‌های جوانان؛ از دل مسجد تا جبهه‌های نبرد

او با یادآوری آن روزها می‌افزاید: "وقتی به جبهه می‌رفتم، همیشه احساس می‌کردم که یک عده در حال دعا برای رزمندگان هستند. این بسیار به ما قوت قلب می‌داد. برکات مساجد تا امروز در زندگی‌ام باقی مانده است."

دست‌های پرتوان زنان

 زنان نیز در پشت صحنه فعالیت‌های بی‌وقفه‌ای داشتند. مرضیه حسینی، یکی از زنان فعال در مسجد، درباره نقش خود و دیگر زنان می‌گوید: "ما در مسجد دور هم جمع می‌شدیم و برای رزمندگان نان می‌پختیم، لباس می‌دوختیم و غذا آماده می‌کردیم. این کارها به ما احساس نزدیکی به جبهه می‌داد."

ما به‌جز کمک‌های مادی، با برگزاری مراسم های مختلف برای، عزت و سربلندی کشور و رزمندگان دعا می‌کردیم. هر شب در مسجد جلسه دعا برپا بود و برای سلامتی جوانانمان از خدا مدد می‌خواستیم.

او با یادآوری روزهای پرکار خود می‌افزاید: "هر روز ساعت‌ها در مسجد بودیم و با عشق و علاقه، به فعالیت خود ادامه می‌دادیم. هر بار که یک کامیون بار از نان و غذا به جبهه می‌فرستادیم، حس می‌کردیم که به رزمندگان کمک کرده‌ایم و این برای ما یک شادمانی بزرگ بود."

فاطمه صالحی، یکی دیگر از زنان فعال در مسجد، می‌گوید: "ما به‌جز کمک‌های مادی، با برگزاری مراسم های مختلف برای، عزت و سربلندی کشور و رزمندگان دعا می‌کردیم. هر شب در مسجد جلسه دعا برپا بود و برای سلامتی جوانانمان از خدا مدد می‌خواستیم."

مسجد، مهد آرمان‌های جوانان؛ از دل مسجد تا جبهه‌های نبرد

او تأکید می‌کند: "این احساس وحدت و همدلی ما را به یکدیگر نزدیک‌تر کرد و حس می‌کردیم که همگی یک خانواده بزرگ هستیم که برای هدفی مشترک، تلاش می‌کنیم."

دوران جنگ تحمیلی نه‌تنها یادآور ایثار و شجاعت رزمندگان در میدان نبرد بلکه برشی از زندگی روزمره مردم است که در مساجد به همت و تلاش یکدیگر پایبند بوده و از هیچگونه کمکی دریغ نمی‌کردند.

مساجد به‌گونه‌ای عمل کردند که نه تنها به‌عنوان مکان‌هایی برای عبادت، بلکه به‌عنوان کانون‌های اجتماعی و فرهنگی در سخت‌ترین شرایط، زنده و پویا مانده‌اند. یاد و خاطره همه کسانی که در این سنگرها زحمت کشیدند، همیشه در دل ها باقی خواهد ماند و نقش مؤثر آنها بر پیروزی‌های دفاع مقدس به یادگار خواهد ماند.

کد خبر 1782883

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha