عزم جهادی حوزه علمیه امام رضا(ع) برای احیای شهر هزارحکیم

حجت‌الاسلام باباجان‌نژاد با تشریح فعالیت‌ها و برنامه‌های حوزه علمیه امام رضا(ع)، گفت: تولید علم دینی و گسترش علوم انسانی اسلامی در گرو حمایت و فعالیت بی‌واسطه بر اساس نظریه پردازی است که همکاری و تعامل دو جانبه حوزه و دانشگاه در این دو عرصه بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: حوزه علمیه امام رضا(ع) را شاید کمتر کسی در آن خیابان معروف تهران بشناسد؛ یک دلیل‌اش را می‌توان وجود صدها مغازه‌ای دانست که در آن حول و حوش فعالیت دارند چراکه راسته عمده‌فروشان کیف‌های مختلف در خیابان مصطفی خمینی (ره) هویت‌بخش و شناسه اصلی این محله قدیمی شده و اصلا به ذهن عابران خطور نمی‌کند که مرکزی برای تحصیل و تربیت طلاب، بینابین این مغازه‌ها و درست مقابل بیمارستان سپیر واقع شده باشد؛ اما اگر کمی بیشتر دقت کنیم و قدم‌زنان از جلو کار و کاسبی‌هایِ معمول در آن محله عبور کنیم ناگهان با سَردَر یک حوزه علمیه به نامِ نامیِ امام رضا (علیه‌السلام) مواجه می‌شویم که عُمر و پیشینه‌ای به قدمت بیش از یک قرن را از سَر گذرانده است. به همین مناسبت هم بود که در نخستین روزهای پاییز ۱۴۰۳ در حالی که قطرات باران رحمت الهی، غبار را از رنگ و رخسار شهر زدوده بود رهسپار این حوزه شدیم تا با حجت‌الاسلام‌والمسلمین «محمدمهدی باباجان‌نژاد»، مدیر این مجموعه گفت وگویی داشته باشیم تا علاوه بر آشنایی با فعالیت‌های حوزه علمیه امام رضا (ع)، نظرات وی در مورد مباحث مربوط به علوم دینی و علوم انسانی اسلامی را نیز جویا شویم که در ادامه می‌خوانید: 

به عنوان نخستین سوال این گفت وگو، از پیشینه حوزه علمیه امام رضا(علیه‌السلام) و سابقه فعالیت این مجموعه دینی برای مخاطبان ما بگویید

قبل از پاسخ به این پرسش مقدمه ای را عنوان می‌کنم؛ اساسا حوزه علمیه تهران در مسائل سیاسی همچون نهضت تنباکو، جنبش مشروطه خواهی، مخالفت با اقدامات رضا شاه، نهضت ملی شدن نفت، قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی ایران نیز فعال بود.

 تدریس علوم دینی، صرف نظر از مواردی که در منازل علماء صورت می‌پذیرفت، البته عموماً در مدارسی بود که به همین منظور ساخته شده بودند. این مدارس به مدارس پیش از دوره قاجار، دوره قاجار تا آغاز سلطنت ناصرالدین شاه (۱۲۶۴)، دوره پنجاه ساله ناصری و مدارس پس از این دوره تقسیم می‌شود؛ در میان مدرسه‌های پیش از عصر قاجاری دو مدرسه مشهورند: یکی مدرسه حکیم هاشم و دیگری مدرسه رضائیه، هر دو متعلق به قرن دوازدهم.

شخصی به نام حکیم هاشم در اواخر دوره صفوی، مدرسه حکیم هاشم را بنا نهاد و در دوره قاجار، مادر ناصرالدین شاه، مهد علیا (متوفی ۱۲۹۰) به تعمیر آن همت گماشت که از همین‌رو به مدرسه مادر شاه نیز شهرت یافت. این مدرسه هم اکنون هنوز در برابر سبزه میدان تهران و در کوچه ای بنام تکیه دولت وجود دارد و اخیرا به زیبایی و با همان سبک کهن خود ترمیم شده و محل تحصیل و اقامت طلاب است و مدرسه دوم «رضائیه» نام داشت. این نهاد علمی دینی که یکی از قدیمی­ ترین مدارس علمیه پایتخت محسوب می­ شود، در نیمه­ دوم قرن یازدهم احداث شده است.

حجت الاسلام محمدمهدی باباجان‌نژاد

مدرسه رضاییه تا قبل از بازسازی آن، به نام بانی­ خود مرحوم ملا آقارضا (متوفی ۱۱۱۷) شناخته می‌شد و نام داشت؛ قدیمی‌­ترین سند موجود از سابقه و هویت مدرسه متعلق به سال ۱۱۱۳ است. مدرسه رضائیه به ملا آقارضا فیروزآبادی (متوفی ۱۱۱۷) منسوب است  و ابوالحسن طهرانی (متوفی ۱۲۷۲)، از فقهای بنام سده سیزدهم، پیش از سفر علمی به اصفهان و عراق، در همین مدرسه نزد مدرسی به نامِ سیدآغا، مقدمات علوم را خوانده بود؛ اما در دوره پهلوی اول برای توسعه خیابان «سیروس» بنا به دستور رضاخان بخشی از مدرسه تخریب شده، اما مرحوم آیت الله سیدرضا فیروزآبادی (۱۲۵۳ - ۱۳۴۴) ـ که یکی از علمای فعال سیاسی آن دوران بشمار می‌رفت با مقاومت و مقابله با این اقدام و خرید و انضمام قطعه زمین غربی و توسعه و تجدید بنای آن، از نابودی مدرسه جلوگیری کرده، نام مدرسه از آن زمان به رضائیه تغییر یافته است.

به گواهی وقفنامه موجود، ساختمان مدرسه در دهه ۲۰ بازسازی شده است. این مقدار روشن است که: از قبل از انتخاب تهران به عنوان پایتخت و توسعة آن، تاکنون، طی حدود دو قرن و نیم گذشته، این مدرسه همواره یکی از مراکز علمی دینی مهم و فعال تهران به شمار می­رفته است. مدرسه رضائیه طی این دوره ممتد، محل تدریس حکما و فقهای برجسته و مهد تربیت برخی شخصیت­‌های علمی دینی نامدار بوده است.

اما پس از این مقدمه می‌رسیم به حوزه علمیه امام رضا (ع)؛ این مدرسه در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ تحت سرپرستی آیت‌الله بُنابی (حفظه الله) فعالیت می‌کرد. در جریان جنگ تحمیلی آیت الله بنابی به همراه طلاب و حتی خادم مدرسه به سمت جبهه حق علیه باطل شتافتند، از میان طلاب آن افزون بر ۶۰ شهید تقدیم انقلاب اسلامی و میهن عزیز شده است که تصاویر همه این شهیدان را بدو ورود به محوطه داخلی نصب کرده‌ایم. بعد از عزیمت آیت‌الله بنابی به تبریز و احداث مدرسه علمیه بناب، مدتی این مدرسه تحت اشراف حضرت آیت‌الله مهدوی کنی (حفظه الله) اداره می‌شده است؛ در سال ۱۳۸۲ با موافقت آیت الله مهدوی، به حوزه علمیه امام رضا(ع) ملحق شده است و از آن تاریخ تحت نظر استاد رشاد اداره می‌شود.

برنامه‌های حوزه‌های علمیه امام رضا (علیه‌الاسلام) در روزگار کنونی به چه سمت و سویی در عرصه علمی و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی رفته است؟

با توجه به پیشینه و حضور ممتد و تاثیرگذار استاد رشاد در عرصه مباحث علمی فکری معاصر، و نیاز فزاینده جامعه حوزوی کشور به این مباحث، ایشان در سال ۱۳۷۸، مرکزی را با عنوان مجمع معارف اسلامی با هدف ارائه مباحث فکری و الهیاتی جدید، و توسعه فعالیت‌های حوزه علمیه امام رضا(ع)، در محل مدرسه ثامنیه فعلی تأسیس کردند. در آن زمان و به تدریج، سلسله دروسی در زمینه‌های علوم عقلی به‌ویژه تاریخ فلسفه، فلسفه غرب، فلسفه اسلامی، معرفت‌شناسی، فلسفه دین و کلام جدید، منطق، زبان تخصصی، دیگر مهارت‌های مورد نیاز فضلا و طلاب، با حضور اساتیدی از حوزویان روشن‌بین و دانشگاهیان فاضل، در این مجمع برگزار شد. در ادامه فعالیت‌ها، دروس رایج حوزوی نیز در آن دایر شد و رفته رفته مجمع معارف، به عنوان یکی از مدارس علمیه‌ وابسته به حوزه علمیه امام رضا(ع) ملحق شد، در سال ۱۳۸۵ با اخذ مجوز از مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، مجمع معارف به مرکز رشته تخصصی کلام تبدیل شد، سپس در سال ۱۳۸۷ با صدور مجوز برگزاری سطح دو رشته تخصصی فلسفه از سوی شورای گسترش حوزه­ های علمیه کشور، به عنوان نخستین مرکز حوزوی چندرشته‌ای کشور شناخته شد، در سال ۱۳۸۸ با اعطای مجوز رسمی از سوی مدیریت حوزه‌های علمیه کشور (قم) به عنوان اولین تجربه در تاسیس این نوع واحدهای علمی حوزوی، مرکز رشته‌های تخصصی امام رضا(ع) به مؤسسه آموزش عالی حوزوی ارتقاء یافت.

حجت الاسلام محمدمهدی باباجان‌نژاد

 مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) که موسسه‌ای است با اساسنامه و هویت سازمانی مستقل یکی از واحدهای علمی آموزشی مرتبط به حوزه علمیه امام رضا(ع) است و در حال حاضر مؤسسه در سطوح دو و سه رشته‌های تخصصی فلسفه، کلام، حقوق عمومی، حقوق خصوصی و جزا، دارای ۲۰۰ دانش‌پژوه است. این مؤسسه همه ساله از میان طلاب و فضلای واجد شرایط سراسر کشور، طبق برنامه‌ای معین و ضوابط حوزه‌های علمیه، شماری از داوطلبان را پذیرش می‌کند، مدرسین مؤسسه از میان اساتید فاضل و با تجربه حوزه‌ها و دانشگاه‌ها برگزیده می‌شوند. مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) هر چند مرکز علمی جوانی است اما دستگاهی بالنده و رو به ارتقایی بوده و برنامه‌های جدیدی را در زمینه پژوهش و تربیت نیرو در دستور کار خود دارد؛ از جمله این فعالیت‌ها اجرای تحقیق در زمینه­‌های مورد اشاره به انگیزه تولید علوم انسانی اسلامی، برگزاری کرسی‌های نظریه‌پردازی، و همایش­ و هم‌­اندیشی در زمینه مباحث فکری نوپدید و برپایی دوره‌های علمی و کارگاه‌های مهارت‌آموزی جهت رفع نیازمندی‌های فضلا و طلاب حوزه‌های علمیة تهران است. براساس پاره‌ای مذاکرات و تفاهمات اولیه با مسؤولین برخی مراکز فرهنگی و دستگاه‌های اجرایی، مؤسسه آموزش عالی امام رضا(ع)، دوره‌های تخصصی‌ را اختصاصاً برای افراد واجد شرائط معرفی شده از سوی نهادها و در جهت رفع نیاز این دستگاه‌ها به نیروی انسانی متخصص و کارشناس دینی، برگزار کرده است. توافق با مسؤولین قوه قضائیه در مورد تربیت نیروی قضایی و جذب دانش‌­آموختگان مؤسسه از جمله این برنامه­‌ها محسوب می‌شود.

اکنون حوزه علمیه امام رضا (ع) از دو حوزه دیگر تحت عنوان «خان محمدیه» و «ثامنیه» حمایت و حراست می‌کند که همه آنها تحت اشراف بنیاد علمی امام رضا (ع) هستند.

آیا موسسه علمیه امام رضا (ع) مکان آموزشی مستقل از این حوزه است؟

بله، مستقل بوده و در شرق تهران واقع شده است اما تحت اشراف حوزه علمیه امام رضا (علیه السلام) فعالیت دارد. اکنون ۱۷۵ رشته برای طلاب سطوح ۲ تا ۴ ارایه می شود، برای مثال رشته «سلامت معنوی» ویژه سطح چهار است و همان طور که اشاره کردم طلاب پس از پایان تحصیلات می توانند وارد فضای پژوهشگاه شوند.

از نظر آماری تاکنون چند نفر فارغ‌التحصیل داشته‌اید؟

اگر مراد فارغ‌التحصیل هریک سطوح به صورت جداگانه باشد آمار هر سال متناوب است، برای مثال گاهی سطح مقدمات سالانه تا ۲۰ نفر فارغ‌التحصیل دارند، سطح چهار حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر اما به طور کلی طلابی که از پایه اول آغاز کردند ظرف مدت ۱۰ سال فارغ‌التحصیل کامل می شوند، البته برخی نیز برای درس خارج شرکت می کنند که چهار تا پنج سال زمان می برد.

به نظر می‌رسد تلاش می‌کنید تا نگاه جدیدی را ذیل فعالیت‌های حوزه علمیه امام رضا (علیه‌السلام) به طلاب داشته باشید تا نگاه بروزی در میان فارغ‌التحصیلان این حوزه ایجاد کنید. آیا این حاصل مشارکت حوزه در جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی است یا صرفا نوع ارایه آموزش را متفاوت کردید؟

هر دو مولفه تاثیرگذار بودند. ما سعی کرده‌ایم تا همواره در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی حضور فعال داشته باشیم، بر این اساس طلاب ما فقط متمرکز بر درس نیستند بلکه در تمامی فضاهای دینی و سیاسی نقش پررنگی را ایفا کرده و سعی دارند که منشاء اثر باشند. نوع نگاه ما جهادی است برای مثال همواره تلاش شده تا از طریق این حوزه به افراد نیازمند کمک شود، این سیره علمای ما از قدیم‌الایام تاکنون بوده است بنابراین طلبه‌ای هم که در این مدرسه درس می‌خواند با این سبک و سیاق زندگی کرده و با کمک و همدلی با همنوع خو گرفته و عجین می‌شود. از سوی دیگر اهتمام ما بر حضور در مساجد و ارتباط با کودکان و نوجوانان نیازمند اما باانگیزه و بااستعداد بوده است، به این شکل نسل مسجدی از طریق حوزه برای آینده جامعه تربیت می شود.

در مورد مسایل سیاسی نیز همین شرایط ادامه دارد، طلاب این حوزه در راهپیمایی‌های مختلف حضور جدی دارند، همین هفته گذشته بود که در جریان تجمع اعتراضی طلاب حوزه‌های علمیه به اقدامات و جنایات رژیم غاصب اسراییل در راهپیمایی حضور یافتیم. در مسایل سیاسی در راهپیمایی ها، در تظاهرات علیه رژیم اسراییل نیز طلاب ما شرکت کردند بنابراین صرفا نگاه ما آموزشی نیست.  

حجت الاسلام محمدمهدی باباجان‌نژاد

البته تلاش ما این است که برنامه جدید داشته باشیم تا بحث مهارت‌پژوهی برای طلاب را گسترش دهیم، از جمله اینکه علاوه بر زبان ملی، بحث آموزش زبان‌های بین‌المللی را در دستور کار قرار دهیم، در حال حاضر برخی طلاب و اساتید حوزه خودمان علاوه بر زبان عربی به زبان انگلیسی و فرانسه  نیز تسلط دارند، همچنین با مراکز دیگر هم برای تحقق و رشد این مساله تعامل داریم.   همچنین برای تمامی سطوح ساعات خاصی را در نظر گرفتیم و برای مثال دوره‌های جریان‌شناسی را طراحی کرده ایم، ما می‌خواهیم از معبر این اتفاق طلبه را به دل جامعه بیاوریم؛ جالب است که بدانید حتی در حوزه سینمای دینی و فلسفه هنر هم ورود کردیم.

آیا این دو مولفه یعنی سینما و فلسفه هنر تحت دوره جداگانه برگزار می‌شود یا ذیل همان دوره‌های مهارت‌پژوهی؟

در واقع در قالب روز پژوهش برگزار می شود. ما در طول هفته، یک روز را با عنوان روز پژوهش داریم که به فراخور زمان و جریانات روز جامعه به شکل متمرکز برای طلاب(خاصتا روزهای دوشنبه) برگزار می‌شود؛ برای مثال سال گذشته یکی از اساتید دانشکده هنر دانشگاه تهران دوره فلسفه هنر را برای طلاب تدریس کرد. یک دوره برای سینما داشتیم. تلاش ما این است که بتوانیم نوعی نقد را در قالب کرسی‌های آزاداندیشی ذیل آموزش‌های رایج و سنتی حوزه ارایه کنیم.

در این مجال می‌خواهم به حوزه‌های علمیه دیگر در سطح کشور نیز این پیشنهاد را ارایه کنم که همراه با جامعه به‌روز شوند، از راهکارهای تحقق این مساله آموزش به ویژه آموزش زبان‌های خارجی خصوصا انگلیسی، عربی و فرانسوی است. همچنین نقد فیلم و کتاب از جمله مواردی است که می تواند موثر باشد. به نظر من همین که طلبه آموزش ببیند و نقد کند می تواند تاثیر بسزایی در نوع نگاه او به سطوح مختلف جامعه داشته باشد.

در روز پژوهش که اشاره داشتید در طول هفته برگزار می شود، دوره‌هایی برای فلسفه غرب و فلسفه مضاف هم در دستور کار قرار دادید؟

ما دروس جداگانه‌ای تحت عنوان دروس حکمت داریم که ذیل برنامه های معاونت پژوهشی اجرا می شود. فلسفه حکمت، فلسفه های مضاف و... ذیل این دوره ها برگزار می شود. همچنین دوره فصوص، اسفار، کشف المراد نیز هر روز در مدرسه علمیه امام رضا (علیه السلام) برپا می شود.

فکر می‌کنید برای بازگشت تهران به روزگاری که از آن به شهر هزارحکیم یاد می‌شد، باید چه اقداماتی از سوی حوزه‌های علمیه صورت پذیرد؟

به نظرم این است که اگر قرار باشد به آن فضا و حوزه‌های علمیه حکیم‌پرور بازگردیم باید سرمایه گذاری ویژه‌ای داشته باشیم، منظور از سرمایه‌گذاری این است که بتوانیم طلاب و جامعه دانشگاهی را به این سمت، سوق دهیم که اهمیت حکمت را بیان کنند، در این صورت است که می توانیم در دنیای امروز حرف برای گفتن داشته باشیم و عرض اندام کنیم، واقعیت آن است که بسیاری از مباحثی که امروز در کشورهای غربی تحت عنوان مباحث فلسفی مطرح می شود، از مباحث فلسفه اسلامی گرته‌برداری شده است، ما باید فلاسفه و اندیمشندان خود را بشناسیم و به دروس حکمت اهمیت دهیم تا بتوانیم حکیم پرورش دهیم.

از سوی دیگر حوزه باید بتواند با جامعه مدرن ارتباط برقرار کند. جریان سنت و مدرنیته در روزگار کنونی به هم گره خوردند، سنت همان چیزی است که قبل داشتیم و از آن بهره برداری می کردیم، مدرنیته چیزهای جدیدی است که داریم و در آینده می آید. حال آیا طلبه باید مدرن باشد یا در سنت باقی بماند؟

با این وصف به نظر شما طلبه مدرن چه ویژگی‌هایی دارد؟

طلبه مدرن یعنی طلبه‌ای که سنت را به شکل جدید به مردم ارایه کرده و از ابزار مدرن برای سنت استفاده می‌کند و آن نتیجه کافی و وافی را به دست می‌آورد. علامه طباطبایی با «هانری کربن» دیدار داشت و این اندیشمند غربی خدمت علامه می‌رسید و علاوه بر گفت وگوی حضوری، با ایشان مکاتبه هم می کرد. نگاه علامه طباطبایی بر اساس نگرش شخصیتی چون هانری کربن مدرن بود و از سوی دیگر سنتی بود بر اساس آموخته هایی که از اساتید خود دریافت کرده بود، انتقال می داد.

بر این اساس طلبه مدرن یعنی کسی که بتواند در این شرایط به فعالیت خود ادامه دهد نَه اینکه وا بدهد و رها کند آن هم بدون اینکه از سنت بهره ببرد، طلبه مدرن یعنی طلبه‌ای که بتواند علوم امروز را بر اساس علومی که از قبل داشته ممزوج کند و بهتر می‌تواند درد جامعه را درمان کند.

تلاش‌های حوزه علمیه امام رضا(ع) برای احیای شهر هزارحکیم

به یاد داشته باشیم که در دوره های متقدم کسانی چون علامه شعرانی، مرحوم علامه حسن زاده، علامه جوادی آملی تاثیر بسزایی بر فکر و اندیشه طلاب و دانشجویان گذاشتند؛ ضمن اینکه بسیاری از دروس از ابتدا در حوزه یا دانشگاه برگزار نمی‌شد بلکه در منازل این بزرگان برپا می شد اما بعدها آنان که به عنوان طلبه و دانشجو در این جلسات حضور داشتند این درس ها را ادامه داده و پژوهش کردند و در نهایت به دستاوردی سترگ می رسیدند.

با این نگاه که نسبت به اهمیت نگرش جدید بین طلاب مطرح کردید، فکر می‌کنید امروز چه قدر حوزه‌های علمیه می‌توانند در گسترش و تولید علم دینی و به ویژه علوم انسانی اسلامی موثر واقع شوند؟

اولا باید بگویم که ما باید در حوزه علوم انسانی در دنیا حرف داشته باشیم و قطعا هم داریم. چگونه است که در حوزه علم پزشکی بعد از اتمام قرن بیستم هنوز که هنوز است کتاب «قانون» ابن سینا مورد استفاده دانشمندان است؟  

باید بدانیم که همین دانشمندان از جمله ابن سینا، زکریای رازی، جابر بن حیان، خواجه نصیر و ...، خود اهل علم دین نیز بوده اند. حال اگر بیاییم و علومی را که در میان دانشمندان ما در گذشته وجود داشت، گسترش دهیم به بسیاری از دستاوردها می رسیم، از جمله اینکه علوم انسانی واقعا چیست و در این بین علم دینی ما را به چه نتیجه ای می رساند؟ من فکر می کنم شخصیتی چون شهید مطهری در کتاب‌هایی نظیر «فلسفه و روش رئالیسم» و «خدمات متقابل اسلام و ایران» به خوبی موضوع را روشن کرده است و امروز حوزه و دانشگاه ما باید ادامه دهنده این مسیر باشد.

امروز در جامعه ما توازن علمی از بین رفته و همین مساله آسیب بزرگی را ایجاد کرده است. زیست علمی به ویژه در عرصه علوم انسانی نیازمند حمایت است، کسانی که بیایند در دانشگاه و حوزه ها این رشته ها را تحصیل کنند. نباید به این نقطه برسیم که بگویند عرصه‌ای خاص دیگر اندیشمندی ندارد، مثل وقتی که می گویند آن گونه خاص منقرض شده است!  

به نظر من تولید علم دینی و گسترش علوم انسانی اسلامی در گرو حمایت و فعالیت بی‌واسطه بر اساس نظریه‌پردازی است که همکاری و تعامل دو جانبه حوزه و دانشگاه در این دو عرصه بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

کد خبر 1783363

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha