نشست ادبی «سید عزیز» در بیرجند برگزار شد

نشست ادبی «سید عزیز» به مناسبت شهادت شیخ حسن نصرالله با حضور جمعی از شاعران آیینی بیرجند برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از خراسان جنوبی، نشست ادبی «سید عزیز» شامگاه گذشته (۱۰ مهر) به همت حوزه هنری خراسان جنوبی و با حضور تعدادی از شاعران بیرجند برگزار شد.

مجید کریمیان، رئیس حوزه هنری خراسان جنوبی با اشاره به برگزاری شب شعر و نشست ادبی «سید عزیز» مقارن با شهادت شیخ حسن نصرالله، سید مقاومت با همکاری حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان جنوبی و انجمن ادبی و آیینی شعر خاوران، از شعرا و هنرمندان به عنوان تیغ برنده جبهه مقاومت نام برد و گفت: هنرمندان همیشه در مناسبت ها جلوتر از بقیه ورود کرده و اقدام می کنند.

وی افزود: رویداد هنری و رسانه ای «آغاز نصرالله» هم در هفته آینده آغاز می شود. وجه عملیات های فرهنگی و هنری، وجه حماسی، ضد استکباری و اسرائیلی است و باید بر مصیبت از دست دادن بزرگان خود اشک بریزیم اما این اشک نشانه غم و بر زمین نشستن ما نیست، جنس غم ما از جنس مصیبت عاشورا است که باعث حماسه و پیروزی جبهه مقاومت و جبهه حق می‌شود.

 رئیس حوزه هنری خراسان جنوبی ابراز امیدواری کرد: اصحاب هنر پرچم صلح را آزادانه در قدس و کل جهان با حضور حضرت حجت (عج) بر دست گرفته و سرود خوانی کنند و انشاالله بعد از برچیده شدن متکبرین و متعصبین جهان در حوزه ظلم و خشونت، شاهد صلح پایدار باشیم.

کریمیان با بیان اینکه انجمن‌های ادبی و شعر آئینی از آئین عاشورا مایه گرفته است، گفت: اکنون حزب الله لبنان کربلای دیگری رقم می‌زند و با شهادت سید، عاشورای دیگری را تجربه کردیم و بر این مبنا اشعار شاعران در جامعه، حماسه هایی ایجاد می‌کند که باعث استحکام وفاق ملی، وحدت و مقابله با دشمنان است.

به گفته وی هنر شمشیر برنده جبهه مقاومت است و بارها شاهد باز شدن بسیاری از گره‌ها با حضور هنرمندان بوده ایم.

در ادامه در این محفل ادبی، تعدادی از شاعران به بیان اشعار خود در خصوص شهادت سیدحسن‌نصرالله پرداختند.

«علی اکبر حسامی» یکی از شاعران حاضر در این محفل ادبی به بیان اشعار زیبای خود با عنوان «سیدحسن نصرالله» پرداخت که بخشی از اشعار در ادامه آمده است؛

باز آوای حزینی به دعا می‌آید

 عطر خوشبوی گلستان خدا می‌آید

این نسیم از حرم آل عبا می‌آید

گویا رایحه کرب و بلا می‌آید

 شور عشق از دل پاک شهدا می‌آید

 از سر مأذنه‌ها باز ندا می‌آید

  عاشقان راه به سر منزل عقبی دارند

 دست در دامن لب تشنه تنها دارند

 خبری آمد و دل ماتم هجران دارد

 سینه پر درد و گلو بغض فراوان دارد

 ناله زین داغ همه کوه و بیابان دارد

 آسمان ماه منیری است که پنهان دارد

 زین مصیبت دل خون ملت ایران دارد

تن ماتم زده هر شیعه لبنان دارد

دست ظلم و ستم شمر برانگیخته شد

زهرکین در قدح آل علی ریخته شد

سیدی رفت که از باغ گل زهرا بود

نور ایمان و عمل در سخنش پیدا بود

 او که در همت و ایثار چنان دریا بود

چون دماوند دلش محکم و پابرجا بود

 یار درمانده و مظلوم در این دنیا بود

 خار در چشم پلیدان وصف اعدا بود

در ادامه «حسین محمد دوست» متخلص به شیدا یکی از رزمندگان و شاعران بیرجندی در این جلسه به سرودن اشعار خود با نام «وعده صادقی دیگر» پرداخت که بخشی از این اشعار به شرح ذیل است؛

شود یک وعده صادق دگربار

نگنجد ضربت یاران به گفتار

ابر مردان نیک انقلابی

شیاطین را نمایند در جهان خوار

به امر رهبر فرزانه ای خود

زدنند سیلی به آن جلاد خونخوار

چنان آشفته خواب دشمنان است

نمی بیند به جز کابوس کفار

دل آزادگان باید شود شاد

ندارد گفته هایم را کس انکار

چنان ترسیده آن جلاد غاصب

ز بخت خویشتن گردیده بیزار

نباشیم در پی آغاز حمله

به تنبیه ی عدو گردیم وادار

تنش در منطقه جایز نباشد

ولی باید بکوبم بر سر مار

نگاه چپ اگر دشمن نماید

شویم با عزم راسخ مرد پیکار

چرا عاقل نمی گردی تو غافل

از این کودک کشی ها دست بردار

هزاران حیله کردی ای بداندیش

چرا عبرت نمی گیری تبهکار

ستیزی با مسلمانان عالم

سگ وحشی به غزه گشته ای هار

دوصد لعنت به تو ای بی مروت

که هستی بدتر از روباه مکار

نمودی غزه را با خاک یکسان

زنان و کودکان در زیر آوار

اسیر خود سری گشتی تو ابله

ز بی عقلی شدی در گل گرفتار

بفهم ای لاابالی جنگ تا کی

ز سر بیرون نما اینگونه افکار

به یک ضربه به اغما رفته ای تو

چرا داری به کار زشت اصرار

چنان محکم زدند بر چهره تو

هنوز برگونه هایت مانده آثار

هوا دریا زمین ما بود امن

ز یمن عاشقان غرق ایثار

بخواب آرام ایرانی به بستر

سپاه با ارتش ایران را هوادار

هزاران گفته ی ناگفته ماند

خدا نابود کند این قوم جبار

به ذلت کشته میگردی در آخر

به عزم و همت مردان دادار

به دستت کنده ای گور خودت را

زمانی که ترور گردید سردار

ترورگر کرده اید سیدحسن را

تمام خائنین پست تر ز کفتار

دبیرکل حزب‌الله ترور شد

به دست غاصبان پست خونخوار

دگر من قادر گفتن نباشم

خدایا محو فرما کل اشرار

غزل را می‌دهم پایان و اینک

کنم با مثنوی تمدید گفتار

تو حزب‌الله را نابود خواهی

یقین دان ای لعین در قعر چاهی

شهادت شد نصیب آن دلاور

و عمر غاصبان گردیده آخر

تو حزب‌الله را کی می شناسی

هنوز آشفته از ضرب حماسی

اگر سید حسن پرواز کرده

به خونش حمله ها آغاز کرده

اگر عمرش به بستر طی می گشت

کجا جنت نصیب وی می گشت

«محمدعلی گنجی فرد» یکی دیگر از شاعران آیینی اشعار خود را با نام «صهیونیست» قرائت کرد که بخشی از اشعار در زیرآمده است؛

عنقریبا می‌شود نابود جان صهیونیست

در کتب منبعد خوانی داستان صهیونیست

از ره کشتار می‌خواهد بماند در جهان

باد خواهد برد با خود خاندان صهیونیست

آخرت تا بی نهایت هست و این دنیا دو روز

بر جمال این دو روزه گشت خواهان صهیونیست

چون بود اهداف او بر ضد قرآن خدا

نقش بر آب است حتما آرمان صهیونیست

می‌زند آتش به لبنان و به غزه یا عراق

غرق خواهد شد به طوفان، ناوگان صهیونیست

دم زده تا حال از حق حیات وحش و طیر

جنگ آورده عیان، خبث نهان صهیونیست

کی بود تنها کنون در قدس این قوم لعین

ضد اسلام است هر جا؛ هم عنان صهیونیست

دوره‌ی ما هست دوران ظهور منتقم

قبل از آن آتش خورد بر دودمان صهیونیست

می‌کند همجنس چون پرواز با همجنس خویش

طی شود همراه صهیون دوستان صهیونیست

گرمسلمانان بپا خیزند، او نابود هست 

هست تار عنکبوت این آشیان صهیونیست

با شهادت مزد خود را یافته سید حسن

می‌رساند خون پاک او زمان صهیونیست

سیل بنیان کن شود هر قطره‌ی خون شهید

چون به راه افتد نماند کشتمان صهیونیست

هر چه آید بر سر سالک نباشد جز جمیل

چون از آن چیزی نداند، کرده کتمان صهیونیست

می زند شیطان ره مرد خدا را ظاهرا

 راه رشد اوست در سختی و شیطان صهیونیست

گر دو روزی می‌کند جولان، شود جرمش زیاد

عاقبت در قعر دوزخ شد مکان صهیونیست 

پرچم ایران به مهدی می‌دهد سید علی

آن زمان دیگر نمی‌باشد نشان صهیونیست

اتفاقات جهان گنجی ز روی حکمت است

داده ما را وحدت و قدرت گمان صهیونیست 

 بخشی از اشعار «مریم حسامی» یکی دیگر از شاعران درادامه آمده است؛

آمد خبر اما خبر سخت است و سنگین

 خون شقایق‌ها نموده دشت رنگین

 این بار آمد این خبر از سوی لبنان

 سروی نگون شد از فریب و مکر شیطان

 آن سید والا مقام آن مرد دانا

پرواز بنمود از زمین تا عرش اعلا

بر قلب و جان مسلمین دردی گران بود

اندوه جانکاهی برای مومنان بود

 باز آن سگ هاری که نامش هست صهیون

 کرده ز خون عاشقان این دشت گلگون

 هرچند این اندوه سخت و گران است

 اما بیان ضعف این اهریمنان است

بخشی از اشعار «رفعت حسنی» یکی دیگر از شاعران آیینی با عنوان «فتنه‌های دیرینه» نیز در ادامه آمده است؛

یک روز قوم الظالمین آن فتنه کردند

 پیغمبری در قعر چاه آواره کردند

با یوسفی که شد عزیز مصر آنها

ظلم و ستم بی حد و بی‌اندازه کردند

 پیغمبری را در میان دود و آتش

 انداخته شهری تماشاخانه کردند

 بر دختر یک‌دانه‌اش هم در مدینه

 آن بی صفت‌ها بی‌نهایت فتنه کردند

 در کوفه هم با ضربتی بر فرق مولا

 مشکل گشای عقده دیرینه کردند

 آنگاه گفتند او مگر اهل نماز است

 صد ظلم در حق امام شیعه کردند

 فرزند او را در از خلافت سلب کردند

 جانش گرفته زهر در پیمانه کردند

فرزند دیگر هم سرش بر نیزه بالا

 آن مدعی‌ها رحم بر قنداقه کردند

 در هر زمان دیگری در هر مکانی

 با حق در افتادند باطل پیشه کردند

 چون در خیال خامشان حق رفتنی بود

وحشی صفت‌ها با حقیقت کینه کردند

در حاشیه این نشست ادبی علی اکبر حسامی، نماینده شعر و ادبیات رضوی استان و یکی از شاعران آیینی با بیان اینکه شاعران به مناسبت‌های مختلف اشعار خود را ارائه می‌کنند، هدف از برگزاری این نشست ادبی را شهادت شیخ حسن نصرالله، دفاع از حوزه مقاومت و بیزاری جستن از استکبار جهانی و اسرائیل غاصب عنوان کرد.

کد خبر 1783907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha