حکمت اسلامی موید کرامت انسانی/جهان با فلسفه تبیین می‌شود نه کلام

آیت‌الله محقق داماد گفت: کرامت انسانی بر مبنای حکمت اسلامی قابل توجیه عقلانی است به دلیل اینکه حکمت اسلامی انسان را خلیفه الله و دارای امانت الهی می‌داند، به جعل بسیط انسانِ کریم را خداوند آفریده است لذا این انسان حیات‌ و جان‌اش محترم است و تعدی به جان و حیات انسانی تعدی به امانت الهی است؛ از این طریق دوستی و آشتی میان بشر روی کره زمین از طریق تعلمیات حکمت اسلامی کاملا قابل تحقق است.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: ایران اسلامی با داشتن پیشینه غنی که فلاسفه بزرگی چون ابن‌سینا، ملاصدرا، فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی و دیگر بزرگان در تاریخ علم و فلسفه به یادگار ابدی باقی مانده‌اند همواره کشوری شناخته شده در حوزه این دانش پایه به شمار رفته است؛ جالب آنکه فیلسوفان ایرانی هریک علاوه بر فلسفه در رشته‌های گوناگون دیگر از علوم از جمله منطق، ریاضیات، طب، فیزیک و... دستی بر آتش داشته و صاحب نظر بوده‌اند.

اما شاید یکی از مهمترین عوامل تمایز در فلسفه اسلامی ایرانی به نسبت سایر فلسفه‌های موجود در جهان را بتوان در وجود حکمت و نگاه متفاوت اندیشمندان این مرز و بوم نسبت به مولفه مذکور دانست؛ بر آن شدیم به مناسبت فرارسیدن روز جهانی فلسفه گفت‌وگویی را با آیت‌الله دکتر «سید مصطفی محقق داماد» فیلسوف، مجتهد، رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران، استاد حوزه و دانشگاه داشته باشیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید:

آیت‌الله «سید مصطفی محقق داماد» در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه آنچه که امروز فلسفه اسلامی عنوان داده می شود دانشی است که بدون شک اصول اولیه آن از یونان باستان در قرن دوم هجری وارد تمدن اسلامی شده است، اظهار کرد: با این وجود اما مسلمین در برخورد با این هدیه وارداتی و کالای جدید همچون یک سلول زنده در مواجهه با مواد غذایی عمل کردند یعنی نَه مطلقا آن را دفع کردند و نَه مطلقا جذب کردند بلکه آن را هضم کردند به این معنا که مواد وارداتی را با اصول و تعالیم قرآن و سنت عرضه کرده و محک زدند و آنچه را که قابل قبول نبود دفع و آنچه که سازگار و منطبق بود پس از ویراستاری کامل پذیرفتند و در نتیجه به شکلی در آمد که کاملا رنگ و لعاب دیگری یافت و آنان به جای فلسفه واژه قرآنی «حکمت» بر آن نهادند.

رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران ادامه داد: واژه حکمت ۱۶ بار در قرآن مجید آمده است و در چندین مورد به صراحت گفته شده که حکمت را خداوند به انسان‌های خاصی مستقیما و از طریق آنان به عموم تعلیم داده است؛ عنوان دیگر حکمت اسلامی، حکمت الهی است و امتیازش آن است که جهان را با محوریت وجود خداوند تبیین می‌کند اما این نکته نباید موجب گردد که با علم کلام مشتبه شود، علم کلام هرگز متصدی تبیین جهان نیست، جهان توسط فلسفه تبیین می‌گردد نَه کلام، حکیمان مسلمان آموزه قرآنی را با مبانی فلسفی به شکلی بسیار بدیع تفسیر کردند برای نمونه آیه ۳۵ سوره نور که توسط ابن سینا در کتاب مستطاب «الاشارات و التنبیهات» تفسیر شده است؛ تاثیر متقابل تعلیمات قرآن و موازین عقلی در تشکیل حکمت اسلامی را نشان می‌دهد.

وی گفت: مورخان بر این عقیده‌اند که جان‌مایه اصلی فرهنگ و علوم و تمدن کنونی مغرب‌زمین، فرهنگ و تمدن یونان است، ملل باستانی مشرق‌زمین همچون مصر و سوریه و کلده و ایران و هندوستان در این تبادل فرهنگی نقش موثری داشته‌اند به طوری که بسیاری از شاخه‌های علوم یونانی نظیر ریاضیات و فلسفه و طب و نجوم پس از ترجمه و انتقال به کشورهای شرقی، از مشرق‌زمین در دوره رنسانس اروپا به اقصی نقاط غرب منتقل شده است، به همین جهت جای تعجب نیست که در قرون وسطا آثار نامدارانی که غالبا ایرانی بوده‌اند، مثل ابن سینا و فارابی و امثالهم در دانشگاه‌های معتبر اروپا، تدریس و تعلیم می‌شده است و در بسیاری از زمینه‌های ادبی و عرفانی، صاحبان اندیشه و هنر در غرب از منابع اسلامی الهام گرفته‌اند.

حکمت اسلامی موید کرامت انسانی/جهان با فلسفه تبیین می‌شود نه کلام

این مجتهد تصریح کرد: جالب آنکه به گواهی اساتید فلسفه غرب، بسیاری از مباحث اکنون فلسفه را می‌توان یافت که نشان‌دهنده تاثیر فارابی و ابن‌سینا بر فلسفه مغرب‌زمین است، مبحث تجرد نفس و رابطه نفس و بدن و سرانجام نفس پس از جدایی از بدن؛ هرچند رد پای آن را در «سقراط» دانای یونان می‌توان یافت اما به یقین آنگونه که ابن‌سینا در نمط‌های هفتم و هشتم اشارات آن را پرداخته و سامان داده، از ابداعیات این حکیم مسلمان تفکیک ماهیت از وجود است که بنیان اندیشه‌های زیادی در فلسفه‌های شرق و غرب قرار گرفته است.

آیت‌الله محقق داماد با بیان اینکه حکمت اسلامی جهان را بر محور وجود خداوند تبیین می‌کند، افزود: این دانش با سکولاریسم (به معنای نبود خدا) «هرگز» رویِ آشتی ندارد اما سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست، تفسیر دیگری است؛ البته حکمت اسلامی بر خردگرایی و عقلانیت پای می‌فشارد و سیاست را بخشی از حکمت عملی و عقلی می‌داند که قابلیت همکاری با یکدیگر را دارند؛ اما در نهایت فلسفه و حکمت اسلامی که بر محوریت خردگرایی است؛ نقش عمده‌ای را می‌تواند در زندگی امروز ما ایفا کند که همان نقش تحقق صلح و آشتی است زیرا نگاهی که حکمت اسلامی به انسان می‌کند موید انسان دارای کرامت است.

وی گفت: کرامت انسانی بر مبنای حکمت اسلامی قابل توجیه عقلانی است به دلیل اینکه حکمت اسلامی انسان را خلیفه الله و دارای امانت الهی می‌داند، دانش آموزِ خدا می‌داند، کرامت او را مجعول پروردگار می‌داند؛ به جعل بسیط انسانِ کریم را خداوند آفریده است لذا این انسان حیات‌ و جان‌اش محترم است و تعدی به جان و حیات انسانی تعدی به امانت الهی است؛ از این طریق هم اخلاق و تربیت و هم آشتی و صلح میان انسان‌ها سامان داده می‌شود و تحمل و تسامح و دوستی و آشتی میان بشرهای روی کره زمین از طریق تعلمیات حکمت اسلامی کاملا قابل تحقق است.
 

کد خبر 1790168

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha