به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، حوزههای علمیه به عنوان یکی از دو بازوی مهم علمی کشور نه فقط در هدایت و راهبری جامعه بلکه در تولید علم نیز نقش بسزایی دارند و اتفاقات تاریخ معاصر که انقلاب اسلامی عظیمترین و شگرفترین آنها است، بر نقشآفرینی سیاسی اجتماعی این حوزهها صحه می گذارد، پس از آن هم در همه بزنگاههای تاریخی اعم از دفاع مقدس، مقابله با تحریم ها، تأمین نیروهای خدوم، انقلابی و جهادی برای مسئولیت های مختلف و حتی در بحرانی مثل کرونا که کسی حاضر نمیشد به بیماران کرونایی نزدیک شوند باز هم این حوزههای علمیه و نهاد وحانیت بودند که بیادعا، مخلص و جهادی وارد میدان شده و پرچمدار حرکتهای مردمی بودند اما علیرغم همه این برکات و آثار که بر کسی حتی دمشنان ما پوشیده نیست، حوزهها فراز و فرودهایی را تجربه کرده و چهبسا بعضا سخن از این باشد که حوزه از روزهای اوج خود که حرف اول را میزد فاصله گرفته است، یا کارکردهایش کمرنگ شده و آن تاثیر گذشته را ندارد ... بررسی پاسخ سوالاتی از این دست و چشمانداز و افق پیش روی حوزه زمینهای شد تا با آیتالله محمدباقر تحریری، تولیت حوزه علمیه مروی و استاد برجسته اخلاق گفتگویی تفصیلی داشته باشیم که در ادامه مشروح بخش دوم و پایانی آن تقدیم حضورتان میشود.
بخش نخست این گفتگو را اینجا بخوانید.
برخی تنها وظیفه حوزه علمیه را ترویج مبانی و معارف دینی میدانند و نگاه مثبتی به حضور روحانیون در عرصه حکومتداری ندارند و حتی نقدهایی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه حکومت اسلامی شرایطی فراهم آورد که حوزهها از رسالت اصلی خود فاصله گرفتند؟ سؤال اینجاست که انقلاب اسلامی ایران چه خدمتی به حوزههای علمیه کرده که نادیده گرفته شده است؟
بله گاهی افرادی پیدا می شوند که چنین دیدگاهی دارند، لکن برای تبیین جایگاه واقعی حوزههای علمیه در عرصه اجتماع و رابطه با مردم، نیاز به گفتمانهای خصوصی با این افراد داریم، البته باید افراد همتراز با صاحبان این دیدگاه صحبت کرده و آنها را متقاعد کنند که خاستگاه دوم حوزهها چیست. خاستگاه اول حفظ و حراست از معارف دین است زیرا ما در تمام اعصار و زمانها به افرادی نیاز داریم که مرجعیت علمی و تقلیدی داشته باشند، آنها باید با مجاهدت طولانی و خستگی ناپذیر، نظریه پرداز شوند. ما ۵۲ باب فقهی داریم که تمام اینها باید به صورت اجتهادی کسب شود تا شخص حافظ دین شود. اما رسالت حوزهها بسیار بیشتر و متنوع است. حوزه هم وظیفه دارد رسوخ در معارف دین داشته باشد و هم وظیفه دارد در عرصههای گوناگون افراد مناسب با آن را تربیت کند. ائمه معصومین (ع) هم چنین کاری را داشتند اما متأسفانه دیدگاه ما ضعیف است؛ به طور مثال امام صادق (ع) چهار هزار شاگرد داشتند اما همه آنها که زراره نبودند؛ بعضی در مباحث کلامی استاد شده و بعضی در پست وزارت در حکومت جائر مشغولیت داشتند تا حقوق مومنان را استیفاء کنند و بعضی هم در منصب قضاوت، البته حضرت(ع) شبکه وکالت را در امور مختلف راه انداخته بودند.
همانطور که اشاره شد انقلاب اسلامی برخاسته از حوزههای علمیه است و این خدمتی است که حوزههای علمیه به جامعه دینی کردهاند یعنی علاوه بر حفظ و حراست از معارف دین و رساندن این معارف به مردم در قرون مختلف، توانستهاند در پرتو قوانین دین حکومتی مستقل، بیسابقه و بینظیر ایجاد کنند. ماهیت این حکومت استقلال در همه زمینهها است ما تا حدی در پرتو بصیرت حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در عرصههای اقتصادی، نظامی و... تا حدی پیشرفت کردیم و نزدیک به قله هستیم اما با توجه به اینکه انقلاب اسلامی، خود را مدیون حوزهها میداند، باید به آن توجه بیشتری داشته باشد و انزوایی که حوزهها پیش از انقلاب داشتند به برکت انقلاب اسلامی برطرف شد و حوزه توانست رشد کمّی داشته باشد یعنی امروز به برکت انقلاب از ۱۲۰ کشور دنیا برای فراگیری علوم دینی به قم میآیند و این مسأله سبب تشکیل جامعه المصطفی(ص) زیر نظر مقام معظم رهبری شد. به برکت انقلاب این حوزهها در کشورهایی که توان تشکیل داشتند، راهاندازی شد. ما در چندین کشور حوزه علمیه داریم که مدیران آن را هم ایرانیان و هم طلاب و فضلای خارجی تشکیل میدهند. برخی افرادی که مکتب شیعه را به جهانیان نشر دادند از حوزههای علمیه برخاستند کسانی مثل شیخ زکزاکی، سیدحسن نصرالله، سید عباس حسینی و.... در جامعه المصطفی(ص) تربیت شدند. حتی رئیس جمهور یکی از کشورهای قاره آفریقا از حوزه علمیه برآمد تا آن سمت پیش رفته بود. این نشر و تبلیغ اجمالی انقلاب نسبت به حوزه و حمایت از حوزههای علمیه رشد کمّی را در اقصی نقاط دنیا برای حوزه به ارمغان آورده است.
از زمان پیامبر (ص) مساجد مکانی برای تعامل بین روحانیت و مردم بوده است اما این ظرفیت در عصر کنونی کمرنگ شده است؟ دلیل آن را چه میدانید؟
بله، این را کاملاً میپذیرم. اساساً حکومت دینی از مسجد شروع شد، حتی مسند خطابه و قضاوت نبی اکرم (ص) وامیرالمؤمنین (ع) در مسجد بود و این جایگاه در همان دورانها وجود داشته است اما به دلیل گستردگی مشاغل حوزههای علمیه بعد از انقلاب، مساجد رونق خاص خود را از دست دادند. یکی از کارهای مسئولان امر در حوزههای علمیه و جایگاههای تبلیغی (دفتر تبلیغات، سازمان تبلیغات، امور مساجد و اوقاف) که از درون حوزه برخاستهاند آن است که باید به همان حوزه برگردند و به پرورش نیروهای تازهنفس بپردازند. ارتباط با جوانان مهارتهای خاصی میطلبد و اقدامات صورت گرفته در دفتر تبلیغات و... کافی نیست. ما در این مسأله دچار نقصان هستیم و باید به طور جدی وارد آن شد تا با حضور این نیروها در مساجد ارتباطات مردمی بین روحانیون و مردم تنگاتنگتر شود.
برای جذب همه اقشار از جمله نوجوانان و جوانان به مساجد باید چه کاری کرد و چه اتفاقی را رقم زد؟
ما (یعنی مسئولان حوزههای علمیه) هم در رأس هم در استانها و هم در مراکز تبلیغات، باید به پرورش نیروهایی بپردازیم که بتوانند مدیریت مسجد را عهده دار شوند. مسجدداری یک کار اساسی است نه امری جنبی؛ مرحوم پدرم سالها در شب و روز تمام کارش مسجد بود و لذا جوانانی را تربیت کرد که اکنون بعضی از رؤسا و استادان دانشگاه و حتی بعضی معاون وزیر بودند. باید در همه عرصههای حوزه علمیه اصل را بر خودسازی و تدین و معنویت و متدین کردن افراد بگذاریم.
حضرتعالی به صورت روزانه چه میزان از وقتتان را در مسجد میگذرانید؟
مسجد ما یک مسجد خاص و مختص به بازاریان است، بنابراین با مسجد محلات فرق میکند؛ هر مسجدی هم اقتضائات خاص خود را دارد. بنده تا زمانی که مراجعهکننده در نماز داشته باشم در مسجد حضور دارم. اگر در مسجد محله حضور داشتم حتماً برنامههای گستردهتری را تدارک میدیدم کما اینکه به دوستانی که در مساجد محلات فعال هستند به ویژه طلاب خارجی، طرحهای خود را ارائه و تأکید کردم برای سه گروه باید برنامه داشته باشید: اول تبلیغ و منبر برای عموم مردم، دوم برای فرهیختگان و دانشجویان، سوم برای بچهها چرا که مجموعه مردم از این سه قشر تشکیل شدهاند، در زمینه مشاوره هم سالها است که در مسجد امام خمینی رحمت الله علیه در قم فعال هستم.
یک روز حضرتعالی به عنوان استاد اخلاق و تولیت حوزه علمیه چطور سپری میشود و چه برنامه مستمری را برای یک روز خود دارید؟
با توجه به اینکه تولیت و پشتیبانی یک مجموعه حوزوی را بر عهده دارم، مدیریت چندجنبهای را اعمال میکنم تا نظارت کلی را بر حوزه داشته باشیم. این مسأله برای ما اهمیت بسیار زیادی دارد البته این فعالیتها همه روزه اتفاق نمیافتد اما به صورت هفتگی و مستمر انجام میشود. فعالیتهای شخصی علمی که عمده اوقات را فرا میگیرد، تدریس در مباحث فقه، اصول، فلسفه، تفسیر و ... همچنین تحقیق و تدوین مباحث عنوان شده در جلسات که به مرور تبدیل به کتاب خواهد شد، برگزاری جلسات اخلاقی در مدرسه و خارج از آن که به صورت میانگین در هفته ۶ تا ۷ جلسه را شامل میشود و در آنها به تدریس نهج البلاغه و صحیفه سجادیه (در قم) میپردازم، شرکت در مجامع و مدارس و دو جلسه مستمر در صبحهای جمعه هم جزء برنامههای ثابت بنده محسوب میشود.
در این میان جلسهای نیز با حضرت آقا دارید؟
بعد از کرونا جلسات خصوصی حضرت آقا کم شد و تنها گاهی در دیدارهای عمومی توفیق حضور در نمازهای ایشان را پیدا میکنیم.
آیا شما در گعدههای خصوصی ایشان که مباحث فقهی در آن مطرح میشد، شرکت میکردید؟
خیر، آن جلسات مختص به عدهای از فقهای شورای نگهبان است که پس از طرح مباحث فقهی در خصوص آنها نظرخواهی و تصمیمگیری میشود البتهایشان جلسات دیگری نیز با افرادی که بیانگر فتاوایایشان هستند، نیز برگزار میکنند.
با توجه به مسئولیت شما در مقام تولیت مدرسه مروی و اینکه حکم آن را مستقیماً خود حضرت آقا میزنند آیا توصیهای در خصوص حوزههای علمیه به شما داشتهاند که تا به حال آن را جایی مطرح نکرده باشید؟
حضرت آقا توصیه شخصی به من نداشتند اما در اولین جلسه خصوصی که در محضر ایشان بودم، خیلی به مسأله تهذیب نفس و دوری از دنیا نسبت به اهل علم توجه کردند. همچنین در حکمی که ایشان برای این حقیر نوشتند به رشد علمی و فلسفی این مجموعه تأکید داشتند.
به عنوان سؤال پایانی جنابعالی پس از تشریف فرمایی به منزل چه کارهایی را در کنار خانواده انجام میدهید؟
به دلیل علاقهمندی به مطالعه و مسائل علمی عمدتاً در منزل نیز به همین کار میپردازم اما به اندازه توان از کمک کردن به خانواده هم دریغ نمیکنم فرزندان من همگی ازدواج کردهاند اما به طور کلی از توجه اجمالی به خانواده به منظور بهرهمندی آنها از حال و هوای علمی و معنوی غافل نبودهام.
با توجه به اینکه حضرتعالی قریب ۶۰ سال در عرصه دینی و حوزههای علمیه حضور دارید، اگر بخواهید در یک جمله یا یک دقیقه شاکله و نتیجه آن را بیان کنید، چیست؟
آن مقداری که در توفیق با آشنایی اساتید برای ما پیدا شد که اولین آن نیز مرحوم پدرم بود، اصل را بر معنویت و لذایذ معنوی دیدیم که قابل مقایسه با هیچ امری از امور دیگری نیست و فراگیری معارف دین یکی از زمینههای مهم تحصیل معنویت است که نباید از آن غافل شد. نباید این گونه پنداشت که معنویت جدای از فراگیری معارف دین و پیاده کردن آن و شبیه به انزوا و غارنشینی است. این را نیز باید بدانیم که هر آنچه در دین برای ما آورده شده، خدا عنایت کرده و خدا جز حق چیز دیگری نیست و از خدای حق جز حق صادر نمیشود و ما هم در مسیر رسیدن به حق هستیم. و این رسیدن جز با التزام به ولایت ائمه علیهم السلام در تمامی شئون زندگی محقق نمی شود. این مسأله بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشته باشیم. از فرمایشات مرحوم علامه طباطبایی(ره) این بود که ما ابدیت را در پیش داریم که این فرمایشی بسیار عمیق است که زندگی ما با آن باید پیوند بخورد.
نظر شما