«گوشه ششم عاشقی»؛ رمانی رباره شهدای جوان کربلا

وی با وجودی که مدتی است گوشه انزوا اختیار کرده و بیش‌تر به پرستاری از مادر اشتغال دارد، دست از نوشتن نکشیده و تقریباً هر سال، اثر تازه‌ای از او در جهان کتاب دیده می‌شود.

«گوشه شِشُم عاشقی» اما عنوان مجموعه‌ای از داستان‌های عاشورایی سادات‌اخوی است که انتشارات به‌نشر، وابسته به آستان مقدس حضرت رضا علیه‌السلام آن را منتشر کرده و مجموعه‌ای از داستان‌های شهدای جوان قیام کربلا، مثل حضرت قاسم علیه‌السلام، حضرت علی اکبر علیه‌السلام و… را در بر می‌گیرد. این اثر ۲۱۱ صفحه‌ای در سه بخش روایت می‌شود؛ بخش اول آن به صورت یک داستان است که از ابتدا تا پایان هر داستان به یک ماجرا مرتبط است و درباره شخصیت‌های شهید قیام عاشوراست.

داستان‌های بخش دوم، دو بخشی هستند؛ در بخش اول هریک، داستانی درباره یکی از پیامبران خداست و بخش دوم شبیه همان اتفاق را در زندگی امام حسین علیه‌السلام و خاندانشان نشان می‌دهد و در نهایت داستان‌های بخش سوم به‌هم پیوسته هستند.

فصل شیرینِ «ستاره چینی» که اول کتاب نشسته، داستان‌هایی با نام‌هایی مثل آخرین ستاره، بازی آینه‌ها، «مرا» به خاطر «تو» و … دارد، بخش دوم که فصل «به هم خوردن فصل‌ها» نام دارد، با قصه‌هایی همچون پدر و پسر (نوح علیه‌السلام و کنعان، حسین علیه‌السلام و علی اکبر علیه‌السلام)، تشنگی و… پیش چشم مخاطبان است و بخش سوم با عنوان فصل سیل رودخانه‌ها (۱۴ مجلس عاشورایی) از اتفاقات بین راه کاروان امام حسین علیه‌السلام تا کربلا، شهادت حضرت مسلم علیه‌السلام، ورود امام به کربلا، دو فرزند حضرت مسلم علیه‌السلام، دختر سه ساله کاروان امام حسین علیه‌السلام، یادی از حضرت قاسم علیه‌السلام و عبدالله علیه‌السلام فرزند امام حسن مجتبی علیه‌السلام، فرزندان کوچک کاروان امام؛ حضرت علی اصغر علیه‌السلام و حضرت علی اکبر علیه‌السلام در قالب شب اول محرم تا عصر عاشورا و ورود کاروان اسیران کربلا به شهر کوفه و خطبه حضرت زینب (س) در کوفه روایت می‌شود.

سادات‌اخوی، آثار دیگری پیرامون ادبیات عاشورا دارد که می‌شود به «ابرهای تشنگی»، «بازی آینه‌ها»، «سکوت صبور»، «روایت خاکستر»، «نوحه باران»، «کبوتران نوحه‌خوان»، «به کربلا می‌رویم»، «ما که تنها نیستیم» و… اشاره کرد.