به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: همایش الگوی حکمرانی اسلامی_ایرانی پیشرفت با بهره گیری از تحول علوم انسانی، اجتماعی و هنر: جایگاه رشتهای و بین رشتهای و بهرهمندی از فضای تکمیلی فیزیکی و مجازی، صبح امروز (دوشنبه، ۱۲ آذرماه) در سالن دکتر داوری فرهنگستان علوم برگزار شد.
در این همایش حجتالاسلام «سعیدرضا عاملی» با بیان اینکه این همایش به نوعی هویت جمعی اساتید علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر است، اظهار کرد: سوال این است که آیا شکلگیری زیست بوم جدید در زندگی نا تغییراتی در روش و مدل حکمرانی ایجاد میکند و آیا الگوی حکمرانی اسلامی ایرانی پیشرفت چه مولفه هایی در آن دخالت دارند؟
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی ادامه داد: دیروز مطلع شدم رهبری سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را ابلاغ کردند، ما امروز زیست بوم جدید در کنار الگوی جغرافیایی یافته ایم اگرچه در امتداد جهان فیزیکی محسوب میشود اما ماهیت و خصیصه های این فضا با فضای اول تفاوت دارد، این فضا دیجیتال و رقومی است، طبیعتا تغییرات اشیا مستلزم تغییر در فیزیک است و اما فضای رقومی صفر و یک است و با منطق کوانتومی تدرجات بسیاری ایجاد میشود که آن قدر دچار ریز تراشه اش میکند که آن را دچار ماهیت عدم قطعیت میکند، البته نه به این معنا که علتی در کار نیست بلکه عدم قطعیت به این معنا که تدرج بسیار زیاد میشود و صرفا خیلی بد و خوب و کمی خوب نیست.
وی در ادامه گفت: درهمتنیدگی و چندجهانی بودن محیط کوانتومی منطق این محیط را بسیار ظریف میکند، وقتی از چت. چی. تی. پی سوال می کنید که چند پارامتر را برای نظم بندی اطلاعات بررسی میکنی جواب میدهد تا ۵۰۰ میلیون اطلاعات؛ جالب است هوش مصنوعی عمومی را بسیار نزدیک به خصیصه نورون های انسان می دانند، حکمرانی در اینجا حکمرانی الگوریتمی است، اگر الگو را به عنوان یک فرآیند تلقی میکنیم که میتواند مسیر ایجاد کند الگو در مسیر یعنی الگوریتم، شاید خوارزمی این روز را نمی دید که شاید یک عصر را الگوریتم نامگذاری کنند، این فضای خوشه ای است که قدرت تراکم ارتباطات را بالا برده است.
ماشینیزیم باعث میشود تا فرد مرتبا کرنش کند
این پژوهشگر ادامه داد: حکمرانی توحیدی فاخرترین نوع حکمرانی است و همه ارتباط گر هستند، این زیست بوم همه را تبدیل به کنشگر کرده است، این سطح اجتماعی خودش انگیزه مند برای این تحول است و صلاح و خیر خود را در این میبیند که با حکمت الهی زندگی کند، در این راستا یکی از کارهایی که هوش، مصنوعی میکند این است که خودش قدرت کنش گری ایجاد میکند اما قدرت کرنش گری هم ایجاد میکند ماشینیزیم باعث میشود تا فرد مرتبا کرنش کند.
وی تصریح کرد: این فضای دوم قدرت بالای خیر و البته قدرت بالای شر دارد و انرژی مضاعف را وارد زندگی بشر کرده است و بشر نیازمند سطح آگاهی بالاتری در این فضا و جهان دوم است، این فضا نیازمند به یک روش زندگی متفاوتی هست.
حجت الاسلام عاملی با بیان اینکه فیلسوف باید هم سطح با پدیده شود تا آن را درک کند، افزود: این هم سطحی نوعی سازگاری در فهم است، حال این سازگاری در اجتماع را از آن جهت نیاز داریم تا آن را تبدیل به داده ای کنیم تا کمک کند.
دانشگاه جلوتر از اجرا است
وی گفت: امروز دولت سنتی دیگر نمی تواند کار کند، دولت باید دولت هوشمند باشد، دولت در عصر فناوریهای پیچیده نمی تواند ساده به مسائل نگاه کند، ما در عصر هوش منصوعی باید به چند نکته توجه کنیم، اول اینکه ما در هوش، مصنوعی رتبه سیزدهم در جهان را داریم، در نورون های عصبی جایگاه ششم را در جهان داریم، اما رتبه ما در آمادگی دولت در هوش منصوعی در میان ۱۹۴ کشور جهان رتبه ۹۴ است، امروز میشود گفت که دانشگاه جلوتر از اجرا است و اگر اجرا به دانشگاه و علم الهی نزدیک تر شود یک دولت فاخر و محترم و دولتی که حقوق مردم را با دست دادن و با سیستم بانکی دادن الگوریتمی می کند، اما نکته سوم تغییر در ظرفیت شهروندان است، یعنی از شهروند پذیرنده به شهروند کنش گر.
حجت الاسلام عاملی تأکید کرد: دولت با این شهروند جدید سر و کار دارد و باید بتواند با این شهروند همسازی داشته باشد، باید بتواند همسازی ایجاد کند و در این راستا اولین گام شفافیت است، نکته چهارم انتقال از دولت سنتی سلیقه ای و موردی به دولت نظام مند با عقلانیت الهی است، مدلی که آرزوی ماست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با توجه به زیست بوم فضای مجازی و فیزیکی با بهره گیری از علوم انسانی است، نکته اینجاست که در همه علوم ما با انسان و زیست بوم انسانی سر و کار داریم لذا زیست بوم همه علوم انسانی است، فلسفه و منطق به عنوان علم مادر پایه همه علوم را میریزد و بدون آنها چیزی را نمی توانیم تعمیم دهیم لذا تحول علوم انسانی و علوم اجتماعی منجر به تحول در سایر علوم خواهد شد.
بهره علوم پایه و مهندسی در کشور ما بیش از علوم انسانی است
در ادامه حجت الاسلام خسروپناه با اشاره به اینکه در طول یکماه گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۵۰ نشست تخصصی و محتوایی را برگزار کرده که همه ناظر بر حل مساله بوده اند، اظهار کرد: با وجود زحمات فراوانی که دانشگاه ها و پژوهشگاه های مختلف در راستای تحول علوم انسانی انجام دادند اما به توفیق لازم دست پیدا نکردیم که چند عامل دارد، نخستین مساله به توجهی برمیگردد که به علوم انسانی، علوم اجتماعی و فلسفه هنر وجود دارد، فلسفه از انسان شناختی، هستی شناختی و ارزش شناختی سخن میگوید.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: اگر بنیان های فلسفی علوم انسانی اجتماعی هنر را بدانیم و تعامل این علوم با علوم دیگر را بشناسیم و از سوی دیگر روش شناسی تولید این علوم در علوم دیگر را بدانیم، جسارت اندیشیدن و قدرت نظریه پردازی ایجاد و البته قدرت نقد در این عرصه ها ایجاد میشود، اما عامل دوم کمبود تحول در حوزه ساختاری است که هنوز تحول در حوزه علوم انسانی محقق نشده است، مساله این است که دانشکده های ما هنوز علم محور است در حالی که تجربه نشان داده اگر گروه ها موضوع محور باشند نتیجه می دهد.
وی افزود: ما به تحول ساختاری نیاز داریم اما این تحول آنچنان که باید اتفاق نیفتاده است، عامل سوم در بحث تحول علوم انسانی، کم توجهی نزدیک به بی توجهی نسبت به کاربست نظریه های اجتماعی در فناوری های اجتماعی است، علوم پایه تبدیل به فناوری میشود، ما این فرآیند سطوح فناوری علوم انسانی را هنوز نداریم ایده هایی مطرح شده و در البته نظریاتی مطرح میشود از جمله نظریات گیدنز، پارسونز، نظریات شهید صدر، شهید مطهری، امام راحل و... اما فرایند ارتباط این نظریات با اجتماع و جامعه قطع است.
حجت الاسلام خسروپناه گفت: امروز حجم نظریه های سنگین تر از کاربست شبه فناوری های حوزه اجتماعی و همچنین کاربرد علوم انسانی اجتماعی و هنر در کشور است، حکمرانی که فرآیند هوشمند از سیاست گذاری، تنظیم، تصدی گری تا اثرسنجی و حتی مجازات و... از جمله مسائلی است که در فرآیند منطقی که در حکمرانی مطرح است ارائه میشود، ما این کاربرد نظریات علوم انسانی اجتماعی را در حکمرانی نداریم، البته اخیرا بلوغی حاصل شده و دانشکده های حکمرانی شکل گرفته و دارند کار میکنند، البته ما باید دانشکده حکمرانی اقتصاد، حکمرانی فرهنگی، دانشکده حکمرانی فرهنگ داشته باشیم، این سبب میشود که این نظریات علوم اجتماعی کاربست در اجرا پیدا کنند.
وی افزود: نکته پنجم عدم پیوند علوم انسانی، اجتماعی و هنر با هوش، مصنوعی است، بهره علوم پایه و مهندسی در کشور ما بیش از علوم انسانی است، نباید احساس کنیم این یک خطر است بلکه میتواند ظرفیت های بیشتری هم ایجاد کند.
عرصه تحول علوم انسانی صفر و یک نیست
در ادامه مخبر دزفولی با اشاره به جریان تحول علوم انسانی گفت: آن زمان که جریان انقلاب فرهنگی آغاز شد، ماموریت ستاد انقلاب فزهنگی به دستور امام چند مورد بود که یکی از آنها برنامه ریزی و تامیین محتوایی دانشگاه ها به لحاظ نرم افزاری و سخت افزاری یود، در این موضوع افرادی که انتخاب شدند افراد قابل توجهی بودند، مرحوم حبیبی، شمس آل احمد، مرحوم ربانی املشی، مرحوم آیت الله مصباح، مرحوم حجتالاسلام دکتر احمدی و...، بعد این ستاد ماموریت به همین افراد داده شد که تحول علوم انسانی را پی بگیرند و شاید سازمان سمت که آن زمان شکل گرفت یکی از دلایل تاسیس اش همین علوم انسانی بود.
رئیس فرهنگستان علوم ادامه داد: آن زمان جلسات مختلفی در سطح دانشگاه و حوزه شکل گرفت البته بعد از مدتی رها شد، علوم انسانی از همان روز اول پیروزی انقلاب برای ما مهم بود، خداوند حجتالاسلام احمدی را رحمت کند که بسیار در سازمان سمت تلاش کردند، همچنین مرکز نشر دانشگاهی که این مرکز هم تلاش فراوانی کرد و مجموعه اندیشه ای بود که در نظام علمی کشور تعبیه شد اما هیچ یک از آنها جریان مستمر تا امروز را شکل نداد، ۱۰ تا ۱۵ سال بعد از آن زمان جریانی در تحول علوم انسانی شکل گرفت و باز هم دوستان حوزوی محور شدند تا مساله را دنبال کنند مجدد وقفه ای افتاد تا حدود ۱۲ سال قبل که دکتر حداد عادل این مساله را دنبال کرده و با انگیزه این موضوع را برای سومین بار بررسی کردند، من آن زمان هم به دکتر حداد عادل گفتم این سومین بار است که موضوع بررسی میشود، لذا وقتی حجت الاسلام عاملی مسوول شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شدند گفتم که اکنون فرصت تحقق این امر است.
مخبر دزفولی گفت: عرصه تحول علوم انسانی صفر و یک نیست، ما باید این بار موفق شویم چون بالای بیش از چهل درصد ورودی دانشگاههای ما علوم انسانی است، آیا این ورودی، توضیح طبیعی دارد یا غیرطبیعی، آیا دسترسی به شغل برای فارغالتحصیلان هست؟ آیا علوم انسانی شما توانسته به لحاظ نرم افزاری مسیر را فراهم و مهیا کند؟ اکنون آنچه مهم است عملیات کار است، من معتقدم فعالان علوم انسانی باید روی نظریات مبنا کار کنند، ما به نظریات مبنا در فرهنگ، نانو، بیو و عرصه های دیگر نیاز داریم.
وی گفت: اگر امروز در دانشکده مهندسی MIT درس فلسفه میگذارند، دلیل معرفت شناسانه دارد، این یعنی علوم انسانی و علوم کاربردی با یکدیگر پیوند خورده است، ما باید با مبانی خودمان این کار انجام دهیم، اما سوال این است که آیا ما مشاغل استاندارد برای فارغالتحصیلان علوم انسانی تعریف کرده ایم؟ چرا این مشاغل را استاندارد نمیکنیم تا کسانی که در جایگاه اجرایی هستند از توانمندی فارغالتحصیلان استفاده کنند؟ زیست های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیک ما و... وابسته به علوم انسانی است.
مخبر دزفولی با بیان اینکه به بسیاری از عرصه ها در حوزه علوم انسانی نپرداخته ایم، خاطر نشان کرد: سوال این است که این ارتباط نه ضمیمه ای بلکه درونی و ذاتی چگونه باید اتفاق بیفتد؟ علوم انسانی اگر بخواهد درخشان شود باید خودش را در این عرصه ها تعریف کند و این تعریف باید قاعده مند شود واگرنه حرف نظری جایی گفته می شود و تکنولوژی هم کار خودش را میکند، اگر فلسفیدن تفکر و تعقل را یاد میدهد لذا برای همه رشته ها ضروری است، لذا شورای تحول و ارتقای علوم انسانی که امروز با انگیزه مشغول فعالیت است بتواند یکی از آن کارهای پایه ای را انجام دهد و فرزندان ما از دوره کودکی بیاموزند که چگونه در موضوعات مختلف تفکر و تامل کنند بسیار مطلوب خواهد بود، اگر همین یک کار را در تحول علوم انسانی در نگاهمان در پرورش نسل آینده انجام دهیم کاری بس بزرگ را محقق کرده ایم چراکه زمینه را برای تربیت انسانهای متخصص در رشته های مختلف علوم فراهم آورده ایم، جهش علم و فناوری و رسیدن به ایران قوی در این راستا ممکن میشود.
در ادامه «سید محمدامین آقامیری» با بیان اینکه الگوی حکمرانی در فضای فیزیکی با الگویی که ما داریم و کارهای که در این سالها بشر انجام داده بر اساس قانون بوده است، افزود: در واقع قدرت اعمال حکمرانی موضوع پیش فرض طبیعی است، محتوا و قالب انتشار است اما وقتی به فضای مجازی میرسیم بر فرض که همه این قوانین نیز باشد و چارچوبها مشخص شده صود اما مساله ای که کنار این موضوع اهمیت دو چندان دارد و در فضای فیزیکی با آن مواجهیم، ابزار اعمال است، برای مثال الان در حوزه تدوین مقررات بسیاری از کشورها جلو هستند و قوانین گسترده ای را ابلاغ کردند اما خلا در الگوی حکمرانی یعنی ابزار اعمال قانون چالشی است که وجود دارد و البته کشورها به شکل متنوع سراغ آن آمدند.
دبیر شورای عالی فضای مجازی ادامه داد: امروز باید این پرسش را پاسخ دهیم که باید روی چه موضوعاتی در مورد الگوی حکمرانی دست بگذاریم و رویشان کار کنیم، نظام تنظیم گری محتوایی ما قالب محور طراحی شده است، اگر بخواهیم همین مدل را ادامه دهیم در حوزه فیزیکی مزیت ما این بود که قالب انتشار در دست حکمران بود، در حالتی که سکوها واسطه بین خدمات دهنده و خدمات گیرنده هستند و به نوعی مستقل از حاکمیت در قالبی که در فضای مجازی داریم بین خدمات گیرنده و خدمات دهنده همرسانی کردند، حکمران نمی تواند از این سیستم استفاده کند بنابراین یا باید مانع شود که منجر به عدم شکل گیری کسب و کارها و محتواها و بروز و ظهور فعالین این حوزه میشود یا باید شروع به اغماض کردن کند و نیازمندیهای کشور را به این صورت پیش نمیبرد، لذا از مشکلات ما خلأهایی است که در فضای مجازی داریم.
وی افزود: خلا دوم در این عرصه مسائل جدیدی است که به کف جامعه آمده و ما باید برای این مسائل موضوعات جدید را تعریف کنیم، از ساحتهای جدی هوش مصنوعی تاثیری است که روی عامل بر جای میگذارد، بعد از انقلاب صنعتی که ماشین بخار به میدان آمد، توانمندی مشابهی که انسان داشت تضعیف شد، هرچه قدر این روند بیشتر شد نیازمندی بشر به قدرت فیزیکی کمتر شد، سوال اینجاست که هوش مصنوعی قرار است که کدام بعد از زندگی ما را جایگزین کند؟ موضوع دیگر بحث اخلاق در هوش مصنوعی است که یونسکو اکنون روی آن کار میکند، مهمترین مساله آن است که ما بتوانیم خلأها را تبدیل به موضوعاتی کنیم که علوم انسانی و سایر حوزه ها چارچوب مسائل مان مشخص شود، البته شاید زیرساخت کلان نیاز داشته باشد، لذا چالش اصلی ما در الگوی حکمرانی در هوش مصنوعی موضوعات بدیعی است که باید بتوانیم چارچوب هایی برایش ایجاد کنیم.
نظر شما