حکمرانی فرهنگی، چرا و چگونه؟

دکتر عبداللهی گفت: حکمرانی فرهنگی و حکمرانی فرهنگ دو بخشی هستند که نه تنها مکمل یکدیگرند، بلکه وقتی به‌صورت هماهنگ عمل می‌کنند، می‌توانند در جهت بالا بردن کیفیت زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم و تقویت هویت ملی کارآمد باشند.

خبرگزاری شبستان؛ گروه فرهنگ و اجتماع: حکمرانی فرهنگ یعنی حکمرانی در عرصه فرهنگ و حکمرانی فرهنگی یعنی آن حکمرانی که در عموم عرصه‌های اجتماعی که با نگاه و رویکرد و اهداف فرهنگ‌بنیان شکل می‌گیرد. وقتی بر حکمرانی فرهنگ تأکید می‌شود، در واقع یا به عدم تمرکز حکمرانی در حوزه فرهنگ نگاه انتقادی داریم یا حکمرانی در آن عرصه را نامنسجم یا نادرست می‌دانیم، اما وقتی از حکمرانی فرهنگی سخن گفته می‌شود دیگر مسئله بهبود حکمرانی در یکی از عرصه‌ها (فرهنگ) مطرح نیست، بلکه طرح یک راهبرد و رویکرد خاص برای ارتقاء کل پدیده حکمرانی در همه عرصه‌ها با تکیه بر فرهنگ مطرح است.

خبرنگار گروه فرهنگ و اجتماع خبرگزاری شبستان در گفتگو  با دکتر محمد اسماعیل عبداللهی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به بررسی نسبت حکمرانی فرهنگی و حکمرانی فرهنگ پرداخته است.

حجت الاسلام والمسلمین عبداللهی گفت: حکمرانی فرهنگی و حکمرانی فرهنگ دو مفهوم مرتبط اما متفاوت هستند که هر کدام در زمینه مدیریت و توسعه فرهنگی جوامع نقش مهمی ایفا می‌کنند.

تفاوت‌ها و شباهت‌های حکمرانی فرهنگی و حکمرانی فرهنگ

وی در ادامه ی این گفت و گو به بیان تفاوت‌ها و شباهت‌های این دو مفهوم، شاخصه‌های هر کدام و جایگاهشان در سند ملی حکمرانی فرهنگی پرداخت و گفت: حکمرانی فرهنگی به مجموعه فرآیندها، سیاست‌ها و ساختارهایی اشاره دارد که از طریق آن‌ها فرهنگ به عنوان یک بخش استراتژیک جامعه مدیریت و توسعه می‌یابد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به شاخصه‌های حکمرانی فرهنگی اظهار داشت: تدوین سیاست‌های فرهنگی ملی و محلی، حمایت از تنوع فرهنگی و حفظ میراث فرهنگی، توسعه زیرساخت‌های فرهنگی مانند موزه‌ها، کتابخانه‌ها و مراکز هنری و ترویج دسترسی عمومی به منابع فرهنگی تز شاخصه های حکمرانی فرهنگی هستند.

وی به تبیین حکمرانی فرهنگ پرداخت و گفت: حکمرانی فرهنگ بیشتر به نحوه تأثیرگذاری فرهنگ بر فرآیندهای حکمرانی و اداری اشاره دارد. فرهنگ در این زمینه به عنوان یک عامل شکل‌دهنده به رفتارها، نگرش‌ها و ارزش‌های حاکمیتی عمل می‌کند.

دکتر عبداللهی خاطر نشان کرد: شاخصه‌های حکمرانی فرهنگ شامل تاثیرگذاری ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی بر سیاست‌گذاری‌های عمومی؛ نقش‌آفرینی فرهنگ در تعیین اولویت‌های اجتماعی و اقتصادی؛ ترویج مشارکت عمومی بر پایه ارزش‌های فرهنگی؛ تأمین عدالت فرهنگی و اجتماعی و جایگاه حکمرانی فرهنگ و حکمرانی فرهنگی در سند ملی حکمرانی فرهنگی ایران می شوند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در تدوین سند ملی حکمرانی فرهنگی برای ایران آینده، هر یک از دو مفهوم حکمرانی فرهنگی و حکمرانی فرهنگ می‌توانند جایگاه و نقش خاصی داشته باشند، گفت: حکمرانی فرهنگی بایستی بر حفظ و ترویج تنوع و میراث فرهنگی غنی ایران تاکید داشته باشد؛ تدوین سیاست‌ها و برنامه‌های اجرایی برای حمایت از تولید و توزیع محصولات فرهنگی؛ فراهم‌سازی بسترهای لازم برای ارتقای سواد فرهنگی و هنری جامعه و تقویت همکاری‌های بین‌المللی فرهنگی با توجه به اهمیت استراتژیک فرهنگ ایرانی از دیگر مواردی هستند که در حکمرانی فرهنگی بایستی محقق شوند.

دکتر عبداللهی خاطر نشان کرد: نقش فرهنگ در شکل‌دهی به رویه‌ها و سیاست‌های کلان دولتی؛ توجه به ارزش‌های فرهنگی و اسلامی به عنوان معیارهایی برای تصمیم‌گیری‌های ملی؛ ترویج فرهنگ گفتگو و مشارکت مدنی بر مبنای اصول فرهنگی و تاریخی و ارائه چارچوب‌های فرهنگی برای تقویت هویت ملی و انسجام اجتماعی نیز مواردی هستند که با حکمرانی فرهنگ در جامعه باید بوجود بیاییند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: حکمرانی فرهنگی و حکمرانی فرهنگ دو بخشی هستند که نه تنها مکمل یکدیگرند، بلکه وقتی به‌صورت هماهنگ عمل می‌کنند، می‌توانند در جهت بالا بردن کیفیت زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم و تقویت هویت ملی کارآمد باشند.

مهمترین عناصر در طراحی سند حکمرانی فرهنگی 

وی گفت: طراحی یک سند حکمرانی فرهنگی موفق و آینده نگر، نیازمند توجه به عناصر و ملاحظات کلیدی است که بتواند اهداف فرهنگی را به طور جامع و بلندمدت محقق سازد. تنوع فرهنگی از قبیل شناسایی و حمایت از تنوع فرهنگی موجود در کشور و ترویج آن به عنوان یکی از منابع غنی و ارزشمند و ایجاد سیاست‌هایی برای حفظ زبان‌ها، رسوم و سنت‌های محلی و قومی؛ حفظ و گسترش میراث فرهنگی شامل برنامه‌ریزی برای حفظ و مرمت آثار تاریخی و فرهنگی و تدوین راهبردهایی برای آموزش و ترویج ارزش‌های مرتبط با میراث فرهنگی؛ توسعه زیرساخت‌های فرهنگی مانند سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌هایی مانند موزه‌ها، کتابخانه‌ها، سینماها، و مراکز هنری. و ترویج دسترسی عمومی به امکانات و منابع فرهنگی؛ سواد فرهنگی و هنری از قبیل ابتکارات آموزشی برای تقویت سواد فرهنگی و هنری شهروندان در تمام سنین و برنامه‌های آموزشی و فرهنگی در مدارس و دانشگاه‌ها؛ مشارکت جامعه مانند ایجاد مکانیسم‌های مشارکت فعال مردم و نهادهای اجتماعی در فرآیند تدوین و اجرای سیاست‌های فرهنگی و تقویت نهادهای مردمی و سازمان‌های غیردولتی فعال در حوزه فرهنگ؛ نوآوری و فناوری در فرهنگ مانند حمایت از نوآوری در عرصه‌های فرهنگی از طریق بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و ترویج تولیدات فرهنگی دیجیتال و ارتقای دسترسی به آنها؛ ارزش‌های اخلاقی و فرهنگ ملی مانند تأکید بر ارزش‌های اخلاقی و فرهنگ ملی به عنوان عناصر محوری در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و تقویت هویت ملی از طریق ترویج ارزش‌های مشترک فرهنگی برخی از عناصر و ملاحظاتی هستند که در طراحی سند حکمرانی فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرند.

دکتر عبداللهی ادامه داد: دیپلماسی فرهنگی مانند تقویت روابط فرهنگی بین‌المللی و توسعه پروژه‌های مشترک فرهنگی با دیگر کشورها و ترویج فرهنگ ایرانی در عرصه جهانی از طریق نمایشگاه‌ها، فستیوال‌ها و برنامه‌های فرهنگی؛ پایدارسازی مالی و منابع همانند برنامه‌ریزی برای تأمین منابع مالی و ایجاد فرصت‌های اقتصادی در حوزه فرهنگ و حمایت از کارآفرینی فرهنگی و صنایع خلاق؛ ارزیابی و نظارت از قبیل تعیین شاخص‌های عملکردی برای ارزیابی تأثیر و کارایی سیاست‌های فرهنگی و ایجاد سازوکارهای نظارتی برای تضمین اجرای صحیح برنامه‌های فرهنگی با توجه به این عناصر و عناصر دیگری که مجال بیان همه آنها نیست، سند حکمرانی فرهنگی می‌تواند به صورت جامع و مؤثر طراحی و اجرا شود، تا موجب رشد و بالندگی فرهنگی در جامعه آینده شود.

مهمترین چالش های فراروی نهادهای مردمی در عرصه حکمرانی فرهنگی

دکتر عبداللهی خاطر نشان کرد: در عرصه حکمرانی فرهنگی، نهادهای مردمی با چالش‌های متعددی مواجه هستند که می‌توانند بر تأثیرگذاری و کارایی فعالیت‌های آنان در توسعه فرهنگی جامعه تأثیر بگذارند. برخی از مهم‌ترین این چالش‌ها عبارتند از محدودیت‌های مالی و منابع؛ بسیاری از نهادهای مردمی با کمبود منابع مالی مواجه هستند، که می‌تواند در اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های فرهنگی مانع ایجاد کند. دسترسی به منابع مالی پایدار و متنوع یکی از چالش‌های اساسی است؛ عدم حمایت و هماهنگی دولت از دیگر چالش هاست، ضعف در هماهنگی و تعامل با سازمان‌های دولتی می‌تواند موجب کاهش اثرگذاری نهادهای مردمی شود. عدم وجود سیاست‌های حمایتی مشخص و شفاف برای تشویق فعالیت‌های مردمی نیز یکی از موانع پیش رو است.

وی خاطر نشان کرد: برخی دیگر از چالش های فراروی نهادهای مردمی در عرصه حکمرانی فرهنگی شامل فقدان زیرساخت‌های مناسب شامل نبود یا ناکافی بودن زیرساخت‌های فیزیکی و دیجیتال برای اجرای برنامه‌های فرهنگی می‌تواند مانع از تحقق اهداف نهادهای مردمی شود؛ مشکلات بوروکراتیک؛ فرآیندهای بوروکراتیک پیچیده و زمان‌بر برای ثبت و فعالیت‌های رسمی نهادهای مردمی از جمله چالش‌های دیگر است که ممکن است منجر به کاهش انگیزه و فعالیت این نهادها شود، چالش‌های حقوقی و قانونی؛ نبود ساختارهای حقوقی مناسب برای حمایت از فعالیت‌های نهادهای مردمی و مشکلات قانونی مرتبط با فعالیت‌های فرهنگی، ممکن است محدودیت‌هایی در اجرای ابتکارات فرهنگی ایجاد کند؛ رقابت ناعادلانه: رقابت با نهادهای بزرگتر و مؤسسات دارای منابع بیشتر می‌تواند نهادهای مردمی را در تامین بودجه و توجه مخاطبان با چالش مواجه کند. تغییرات سریع فناوری و جامعه: نهادهای مردمی ممکن است در هماهنگی با تغییرات سریع فناوری و نیازهای جدید جامعه با مشکلاتی مواجه شوند. این تغییرات نیازمند انعطاف‌پذیری و نوآوری مداوم در رویکردها و برنامه‌ها است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به بیان برخی دیگر از چالش های فراروی نهادهای مردمی در عرصه حکمرانی فرهنگی پرداخت و گفت: کمبود نیروی انسانی متخصص: یافتن و حفظ نیروی انسانی با تجربه و تخصص کافی برای اجرای پروژه‌های فرهنگی یکی دیگر از چالش‌های مهم است. پایین بودن آگاهی عمومی: عدم آگاهی کافی جامعه نسبت به فعالیت‌ها و تأثیرات مثبت نهادهای مردمی می‌تواند به کاهش مشارکت و حمایت عمومی منجر شود.محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی: وجود نگرش‌ها و محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی می‌تواند مانع از اجرای برخی از برنامه‌های فرهنگی توسط نهادهای مردمی شود. این چالش‌ها نیازمند راهکارهای جامع و حمایت‌های همه‌جانبه از سوی دولت، بخش خصوصی و جامعه هستند تا نهادهای مردمی بتوانند نقش مؤثر خود را در حکمرانی فرهنگی ایفا کنند.

حجت الاسلام والمسلمین عبداللهی گفت: بازمهندسی ساختارهای فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یکی از فرآورده‌های طراحی سند حکمرانی فرهنگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. دلایل این ضرورت به ابعاد مختلفی از فعالیت‌های فرهنگی و نقش آنها در توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور برمی‌گردد. مهم‌ترین دلایل این ضرورت عبارتند از

وی خاطرنشان کرد: مهمترین دلایل در باز مهندسی ساختارهای فرهنگی عبارتند از پاسخ به تغییرات اجتماعی و نیازهای جامعه: جامعه ایران از لحاظ فرهنگی متنوع و پویاست و نیازهای فرهنگی در طول زمان تغییر می‌کنند. ساختارهای فرهنگی کنونی ممکن است نتوانند به‌طور مؤثر به این تغییرات پاسخ دهند. بازمهندسی ساختارها تضمین می‌کند که این نهادها بتوانند به‌طور انعطاف‌پذیر و مؤثر با نیازهای جدید جامعه سازگار شوند. تقویت کارایی و کارآمدی: ساختارهای فعلی با مسائل بوروکراتیک، تعدد وظایف و کمبود هماهنگی مواجه هستند که منجر به هدررفت منابع و کاهش اثربخشی می‌شود. بازمهندسی می‌تواند ساختارها را شفاف‌تر و ساده‌تر کند و کارایی را افزایش دهد.

وی ادامه داد: دیگر دلایل در باز مهندسی ساختارهای فرهنگی عبارتند از تقویت هماهنگی و هم‌افزایی: بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی نیاز به هماهنگی بین نهادهای مختلف دارند. بازمهندسی می‌تواند ساختارهایی ایجاد کند که این هماهنگی و هم‌افزایی را تسهیل کنند و از دوباره‌کاری‌ها و تضادها جلوگیری نمایند. تطابق با فناوری‌های جدید: پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر چگونگی تولید، توزیع و مصرف محصولات فرهنگی تأثیر گذاشته است. ساختارهای فرهنگی نیاز به بازمهندسی دارند تا بتوانند از فناوری‌های جدید بهره‌برداری کنند و فرصت‌های جدیدی برای توسعه فرهنگی ایجاد نمایند.

حجت الاسلام و المسلمین عبداللهی تصریح کرد: برخی دیگر از مهمترین دلایل در باز مهندسی ساختارهای فرهنگی عبارتند از افزایش مشارکت عمومی: بازمهندسی ساختارهای فرهنگی می‌تواند زمینه‌ساز افزایش مشارکت عمومی و نهادهای مردمی در فرآیندهای فرهنگی باشد. این امر سبب می‌شود تا افراد بیشتری در ایجاد و پشتیبانی از برنامه‌های فرهنگی دخیل شوند. عدالت فرهنگی: بازمهندسی می‌تواند به توزیع عادلانه‌تر منابع و خدمات فرهنگی در سراسر کشور کمک کند و از تمرکز امکانات در مناطق خاص بکاهد. پاسخ به چالش‌های جهانی و منطقه‌ای: با توجه به تغییرات جهانی و منطقه‌ای در حوزه فرهنگ، مانند جهانی‌سازی و تبادل فرهنگی، ساختارهای کنونی ممکن است نیاز به انطباق و نوآوری داشته باشند.

حجت الاسلام والمسلمین عبداللهی خاطرنشان کرد: بازمهندسی ساختارهای فرهنگی به‌عنوان یک فرآورده کلیدی از طراحی سند حکمرانی فرهنگی می‌تواند زمینه‌ساز ارتقای کیفیت، کارایی و عدالت در حوزه فرهنگ باشد و به توسعه پایدار فرهنگی و اجتماعی کشور کمک کند.

کد خبر 1793454

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha