حجتالاسلام «محمدجواد رودگر» در گفتوگو با خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه اگر بخواهیم با رویکردهای مختلف اعتکاف را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم بسیاری از ابعاد، قلمرو و در عین حال عمق این ایام مبارک برای ما روشن خواهد شد؛ افزود: رویکرد فقهی یکی از جنبههای اعتکاف به شمار میآید که البته بسیار مهم و در قالب یک چارچوب کاملا مشخص، تعریف و مهندسی شده است؛ رویکرد فقهی به معنای توقف سه روزه در مسجد به قصد قربت و با شرایط و اعمال خاصی است که هم به لحاظ زمانی و هم به لحاظ مکانی مقید به این است که در مساجد و به ویژه در مسجد جامع صورت بگیرد.
معکتف باید به فلسفه وجودی اعتکاف در مراتب معرفت و آگاهی خویش دست یابد
استاد گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اعتکاف روی آوردن به چیزی و بزرگداشت آن خواهد بود، در رویکرد فقهی، کمیت همان زمانِ سه روزه است و در کیفیت نیز منظور آن است که شخص معتکف روزهدار باشد، از مسجد خارج نشود و برخی محرمات را رعایت کند؛ به معنای دیگر اعتکاف یک سری الزاماتی دارد لذا معتکف باید در مسجد ساکن و مقیم باشد و در اثر این اقامت در مسجد بتواند به آنچه که فلسفه وجودی اعتکاف است در مراتب معرفت و آگاهی خویش، اخلاص در عمل و اساسا التزامی عملی آنچه که مربوط به اعتکاف است نایل شود.
اعتکاف تمرین مراقبت و کشیک نفس کشیدن است
وی گفت: سنجش اعتکاف با رویکرد عرفانی بسیار مهم و در واقع در امتداد رویکرد فقهی است؛ به بیان دیگر رویکرد عرفانی یک مرتبه بالاتر و به معنای فارغ کردن خود و تهیسازی دل از اشتغالات دنیوی و تسلیم کردن نفس به حضرت حق تعالی است، به بیان دیگر روی آوردن بنده به اطاعت از خداست که در این اطاعت و بندگی از خدا؛ پایبندی به مراقبت مطرح است که خودِ این مراقبت نفس و کشیک نفس کشیدن و تمرین این مساله در عالم سیر و سلوک آن هم در قالب اعتکاف بسیار حایز اهمیت است.
حجتالاسلام رودگر تصریح کرد: در حقیقت سالک در مقام اعتکاف، دل و عقل و اعضا و جوارح و جوانح خود را وقف انجام عمل صالح و پرهیز از غفلت از خدا و التزام عملی به شریعت میکند و به باید و نبایدها نَه فقط در حد فرایض و وجوب و انجام آن و ترک محرمات بلکه در انجام مستحبات و ترک مکروهات و مباحات نیز در مرتبه وجودی خودش اهتمام میورزد، این مساله هم در رویکرد فقهی و هم در رویکرد عرفانی و سلوکی بسیار اهمیت دارد؛ باید توجه داشته باشیم که یک سلسله عناصری را در اعتکاف داریم که این عناصر و مولفهها، اعتکاف را ارتقا میدهند.
استاد گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: در طول برگزاری اعتکاف زمینه برای اندیشیدن وجود دارد، مهمترین متعلقِ تفکر و اندیشهورزی، خودِ انسان است، خودمان و تفکر در خویشتنِ خویش است که مطرح میشود؛ اینکه چه کسی هستیم؟ از کجا آمدهایم؟ کجا باید برویم؟ چگونه باید برویم؟ به قول شاعر: روزها فکر من این است و همه شب سخنم/که چرا غافل از احوال دل خویشتنم/از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود/به کجا میروم آخر ننمایی وطنم ... .
انسان در طول اعتکاف علیه وضع موجود خود انقلاب کرده و متحول میشود
وی گفت: بنابراین اندیشیدن درباره چگونه زیستن، چگونه بودن، چگونه شدن و چگونه صیرورت و رفتن به سوی حضرت حق عنصر اول در اعتکاف است، عنصر دوم زمان و زمینهای است که برای نیایش پدید میآید، یعنی یک فرصت طلایی برای راز و نیاز با خدا و ارتباط ویژه و خاص با خدا برقرار کردن؛ عنصر سومی که در اعتکاف مطرح میشود توبه و انابه است به این معنا که انسان در واقع علیه وضعیت موجود خودش قیام میکند؛ توبه یعنی انقلاب درونی یعنی انقلابی علیه خویشتن و وضع موجود خود و حرکت به سمت وضع مطلوب؛ در واقع به معنای اصلاح و بازسازی خود که هم از جنبههای فقهی، هم در جنبههای اخلاقی و هم در جنبه های عرفانی و سلوکی مطرح است؛ از سوی دیگر بالاخره انسان نیاز به خلوت با خود دارد و اعتکاف یک فرصت برای این خلوت است که با رویکردهای فقهی و اخلاقی آمیخته بوده و منجر به کسب فضایل و دوری و اجتناب از رذایل میشود.
شخص معتکف تنها اما در میان جمع است
حجتالاسلام رودگر با بیان اینکه میتوان اعتکاف را خاستگاه و مبدایی برای سیر و سلوک الیالله قرار داد، خاطر نشان کرد: اعتکاف با رهبانیت تفاوت مبنایی دارد نَه بنایی؛ در واقع تفاوت این دو زیربنایی و زیرساختی است چه بسا اینکه کسی این تصور را داشته باشد که رهبانیت به مفهوم خلوتگزینی و در خود فرورفتن است و اعتکاف هم به نوعی همین معنا در آن تعبیه شده است؛ البته که ممکن است از نظر ظاهری همین معانی به ذهن انسان متبادر شود اما وقتی ماهیت اعتکاف و رهبانیت را مورد سنجش و مقایسه قرار میدهیم به تفاوتها و تفارقها پی میبریم از جمله اینکه رهبانیت انزوا و دوری از جمع است که این انزوا و دوری از جمع مدت ندارد یعنی کسی که اهل رهبانیت است دایما و علیالدوام خود را خلوت گزیده میکند و دور از مردم و جامعه است، فقط به خودش میپردازد و به دیگران کاری ندارد در حالی که اعتکاف رفتن در مسجد جامع و در شرایطی به مساجد دیگر و در میان جمع بودن است.
اعتکاف یک هویت درونگرایِ بروننگر دارد
وی با اشاره به اینکه اعتکاف یک هویت عبادی جمعگرایانه را دارد، گفت: میتوان گفت اعتکاف یک هویت درونگرایِ بروننگر دارد، این نکته بسیار پر مغز و مهمی است؛ که ماهیت اعتکاف درون گرایی و بروننگرانه است، درست است که شخص معتکف با خودش خلوت کرده و تنها میشود اما این تنها شدن و خلوت کردن با خود در میان جمع است و چه بسا خلوتهای میان جمع بسی دشوارتر از خلوتهایی است که فرد به کلی از جامعه منزوی شده و جامعهگریزی داشته و ارتباط خود را دیگران قطع میکند؛ در ایام اعتکاف تازه راه خدمت به مردم با انس و آشنایی با سایرین، شنیدن درد دل دیگران و احیانا کمکهای مشورتی و تداوم این همیاریها پس از اتمام دوره اعتکاف و انفاق و ایثار و مواسات فراهم می شود.
اعتکاف؛ راهبرد میان ارتباط با خدا و خلق خدا
استاد گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: در اعتکاف دو نوع رابطه بسیار مهم و راهبردی وجود دارد؛ نخست رابطه با خدا و دوم رابطه با خلق خدا؛ در رابطه با خلق خدا برکات فراوانی وجود دارد و ای چه بسا که برخی از استعدادهای انسان در ارتباط با مردم و رابطه درست و صحیح با خلق خدا شکوفا شود و به فعلیت برسد در نتیجه اعتکاف یک ریاضت کوتاهمدت است که زمان و احکام دارد؛ اما رهبانیت کوتاهمدت نیست که شخص تا آخر عم در گوشهای به تنهایی زندگی کند؛ شخصی که این گونه زندگی کند حداقل ضررش آن است که بسیاری از استعدادهایش که باید در متن جامعه شکوفا شود به فعلیت برساند را رها کرده و به نتیجه نمیرساند؛ در حالی که در طول برگزاری اعتکاف به جز آنکه معتکف به تفکر و اندیشیدن در خود و پرورش روح و تهذیب خویش میپردازد از سوی دیگر فرصتهای جدیدی را کسب میکند.
وی ادامه داد: در واقع اعتکاف یک سبک زندگی معنوی با یک سلسله الزامات خاصی است که پایه و بنیادی برای کل زندگی است چراکه این اعتکافها غیر از آنکه در ایام البیض متداول است چه بسا برخی در ایام سوم رمضان یا در ایام دیگری که شریعت و سنت نبوی اجازه داده نیز برگزار می شود بنابراین جایگاه خاصی دارد؛ اما آنچه که میتوان در مورد تفاوت اعتکاف و رهبانیت قایل شد حداقل در سه سطح قابلیت تفسیر و تبیین دارد؛ اول ساحت و بینش و نگرش، دوم ساحت گرایش و منش، سوم ساحت کنش و روش؛ در ساحت بینش و نگرش اعتکاف اساسا ماهیت و هویت خاص خودش را دارد و رهبانیت به شکل دیگری است، در ساحت گرایش و منش اعتکاف گرایشها و منشهای خاص خود را دارد و رهبانیت به گونه ای دیگری تعریف شده است؛.
حجت الاسلام رودگر گفت: از سوی دیگر در ساحت کنشی و روشی نیز اعتکاف، کنشگرانه و با یک روش صادق در ارتباط با خود و خلق خدا است و شریعت برای شخص معتکف معیارهایی را مشخص کرده که او بر همان اساس روش های خود را تعیین می کند؛ در نهایت همه این کنشها مبتنی بر یک سلسله گرایشها و منشهایی هستند که در آنها نوع بینشها و نگرشهای معتکف و آن نوع جهانبینی توحیدی او شکل میگیرد و این مساله بسیار اهمیت دارد و همین ماهیت و مرزبندی است که تفاوت میان اعتکاف و رهبانیت را مشخص میکند.
نظر شما