خبرگزاری شبستان: تعداد فرزندان آن حضرت در منابع تاریخى و روایى مختلف ذکر شده است. بیشتر، تعدادِ آنان را چهار نفر شمردهاند: دو پسر به نامهاى على بن محمد (امام دهم علیه السلام) و موسى معروف به مبرقع و دو دختر به نامهاى فاطمه و أمامه[1] . برخى دو پسر و سه دختر براى آن حضرت ذکر کردهاند بهنامهاى، على، موسى، حکیمه، خدیجه و أمکلثوم [2] بعضى تا شش دختر براى آن حضرت نام بردهاند و زینب، اممحمد و میمونه را نیز از دختران آن حضرت شمردهاند.[3] عدهاى نیز ابواحمد حسین و ابوموسىعمران را پسران امام جواد علیه السلام دانستهاند.[4]
در اینجا مرورى کوتاه بر زندگانى برخى از آنان مىکنیم.
امام هادی علیه السلام
امام هادى علیه السلام پیشواى دهم شیعیان، برترین و بافضیلت ترین فرزند امام محمدتقى علیه السلام است. آن حضرت در نیمه ذىالحجه، سال 212 هجرى، در حومه مدینه به دنیا آمد. وى تحت تربیت پدر گرامى خود به مراحل رشد و کمال رسید و پس از شهادت امام نهم علیه السلام عهدهدار مقام امامت گشت.
آن حضرت، عمر کوتاه خود را بیشتر در حال تبعید و زندان ستمکاران زمان خود گذراند و در روز سوم رجب، سال 254 هجرى، در سن چهل و دو سالگى، در زمان خلافت معتزّ به شهادت رسید و در سامراء در خانه خود به خاک سپرده شد.
موسى مبرقع
وى دومین فرزند امام جواد علیه السلام و جد سادات رضوى و برقعى است که در بیشتر کشورهاى اسلامى بخصوص ایران، عراق، هند، پاکستان و افغانستان پراکندهاند.[5]
او در سال 214 هجرى در مدینه به دنیا آمد و بیش از شش سال سن نداشت که پدر بزرگوارش به شهادت رسید. هنگامى که امام هادى علیه السلام به سامراء احضار شده بود، او فرزندان امام جواد علیه السلام و اموال آن حضرت را سرپرستى مىکرد.
متوکل عباسى که از موقعیت موسى مبرقع در مدینه وحشت داشت بنا به نقلى او را در سال 244 براى اجراى مقاصد شیطانى خود[6] به سامراء احضار کرد ولى به آرزوى خود نرسید و موسى در سال 247 پس از مرگ متوکل به کوفه رفت و در سال 256 عازم قم شد.
عربهاى اشعرى قم که از یمن به آنجا آمده بودند چون موسى [7] را نمىشناختند، او را از قم بیرون کردند. آن بزرگوار از قم به کاشان رفت و مورد استقبال و احترام احمد بن عبدالعزیز قرار گرفت. او هر ساله یک هزار مثقال طلا با یک اسب بهجناب موسىمىبخشید.
دو نفر از رؤساى عرب کوفه که براى دیدار ایشان به قم آمده بودند، زمانى که از جریان آگاه شدند، مردم قم را سرزنش کردند و ایشان را سراغ موسى فرستادند. آن بزرگوار عذر آنان را پذیرفت و به قم بازگشت. اهل قم از آن پس موسى را بسیار احترام مىکردند و اموال زیادى به او بخشیدند. موسى با آن هدایا مزارعى خرید و به کشاورزى پرداخت.
خواهران او، زینب، ام محمد و میمونه و دخترش بریهه، نیز به نزد او آمدند و تا آخر عمر در آنجا ماندند و پس از مرگ در جوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دفن شدند.[8]
موسى مبرقع مدتى طولانى در قم زندگى کرد و در ربیع الآخر سال 296 هجرى در آن شهر بدرود حیات گفت و در خانه خود دفن شد. هم اکنون مرقد شریفش در محله معروف به «دربهشت» زیارتگاه شیعیان است.[9]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ارشاد، ص 327 و فصول المهمه، ص 275.
[2] . دلائل الامامه، ص 209.
[3] . شجره طیبه، ص 11.
[4] . منتهى الآمال، ج 2، ص 392.
[5] . الامام الجواد، قزوینى، ص 85 و مسند الامام الجواد، ص 85.
[6] . در روایتى آمده است: متوکل گفت: من موفق نشدم ابن الرضا( امام هادى) علیه السلام را به کارهاى خلاف وادار کنم. به او گفتند بهتراست برادرش موسى را احضار کنى و او را به بزم خود بکشانى آنگاه مشهور خواهد شد که ابن الرضا این کارها را انجام داده است. امام هادى علیه السلام موسى را از این اقدام نهى کرد ولى او نپذیرفت. آن حضرت فرمود هرگز موفق نخواهى شد. او( به سامرا رفت و) سه سال در سامراء ماند ولى نتوانست با متوکل دیدار کند.( ر. ک- بحارالانوار، ج 50، ص 3). لکن این روایت ضعیف و راوى آن یعقوب بن یاسر مجهول است و اعتمادى به گفته او نیست( معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 75، الامام الجواد، قزوینى، ص 85).
و نیز موسى مبرقع روایاتى از برادر بزرگوارش امام هادى علیه السلام نقل کرده است و از اصحاب آن حضرت به شمار مىآید و چنین اتهامى که تمایل به فساد داشته باشد و با امام علیه السلام مخالفت کرده باشد از ساحت او به دور است.( ر. ک- معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 74، تهذیب الاحکام، ج 9، ص 355.)
[7] . موسى صورتى زیبا و چهرهاى درخشان داشت به گونهاى که او را یوسف زمان خود مىگفتند او زمانى که از منزل خارج مىشدصورت خود را با برقع مىپوشاند تا از نگاه مردم که مدت طولانى به چهره او خیره مىشدند محفوظ بماند از این رو او را مبرقع نامیدند و چون او را نشناختند از قم بیرونش راندند.( ر. ک- الامام الجواد، قزوینى، ص 86؛ و منتخب التواریخ، ص 649).
[8] . زینب دختر امام جواد علیه السلام بر قبر حضرت معصومه( ع) قبهاى بنا کرد و تا آن زمان قبر آن حضرت سقفى از حصیر و بوریا داشت.( منتهى الآمال، ج 2، ص 392).
[9] . ر. ک- مسندالامام الجواد، ص 85؛ منتهى الآمال، ج 2، ص 392؛ منتخب التواریخ، ص 649؛ و تحلیلى از زندگانى و دوران امام محمدتقى علیه السلام، ص 484.
پایان پیام/
نظر شما