خبرگزاری شبستان// خراسان جنوبی
دکتر محمدحسن گنجی در سال 1291 خورشیدی در بیرجند به دنیا آمد. وی در سال 1317 در دانشگاه ویکتوریای منچستر دورهی کارشناسی ارشد را به پایان رساند و در سال 1331 به آمریکا رفت و توانست دکترای جغرافیا را از دانشگاه کلارک در ماساچوست دریافت کند.
وی پس از بازگشت به تهران سازمان هواشناسی را بنیان نهاد. خدمت او در دانشگاه تهران در سال 1355 با دریافت درجهی استاد ممتاز به پایان رسید، اما او بیکار ننشست و در همین سال کار بنیانگذاری دانشگاه بیرجند را به سرانجام رساند. در سال 2001 میلادی، سازمان هواشناسی جهانی او را به عنوان دانشمند برگزیده سال معرفی کرد.
کودکی و نوجوانی
محمدحسن گنجی در 21 خرداد 1291 خورشیدی برابر با 11 ژوئن 1912 میلادی در شهر کوچک و دورافتاده بیرجند در مرکز قائنات (قهستان) به دنیا آمد. سرزمین قهستان مانند جزیرهای در دریای شن بود و ورود به آن از هر سو نیازمند گذشتن از فرسنگها کویر بی آب و علف بود.
ساکنان آن و به ویژه اهالی بیرجند از اکثریتی از ریشهی ایرانیان قدیمی با رگههایی از دیگر اقوام تشکیل میشد که بیشتر از راه کشاورزی همراه با دامداری روزگار میگذراندند. خانوادهی گنجی نیز از همین مردمان بودند.
6 ساله بود که وارد مدرسه شوکتیه در بیرجند شد. بیشتر دوران تحصیل مقدماتی او در دههی نخست 1300 خورشیدی با تحولات سیاسی، اجتماعی گسترده کشور و پایان سلطنت دویست ساله قاجار و آغاز دوران پهلوی همراه شد.
بیرجند که تا آن زمان روستای دورافتادهای به شمار میرفت، کم کم به عنوان یک منطقهی استراتژیک مطرح شد و مرکز فرماندهی تیپ نظامی قائنات و سیستان و بلوچستان لقب گرفت. در مدرسهی شوکتیه رسم بر این بود که به شاگرد نخست، شاگرد دوم و شاگرد سوم به ترتیب مدال طلا، مدال نقره و یک کتاب نفیس هدیه میدادند و گنجی در طول 6 سال تحصیل چهار مدال طلا و دو نقره، به دست آورد و در جشن پایان دوره که آن مدالها را به سینه زده بودم چنان احساس سربلندی میکرد که به بیان خودش"گویی قلعه ی خیبر را فتح کرده بود."
دو رویداد مهم در آن سالها رخ داد که اثر عمیقی بر گنجی گذاشت: یکی خشکسالی شدیدی که تاثیرات انسانی دردناکی برجای گذاشت. پس از سه چهار سال همه قناتهای بیرجند خشکید، محصولات کشاورزی از میان رفت و خیلی از روستاییان به شهرهای دیگر کوچ کردند. خانواده گنجی در آن سالها بسیار سختی کشیدند و حتی آب آشامیدنی را از جاهای دیگر فراهم میکردند. دومین رویداد هنگامی رخ داد که او کلاس چهارم یا پنجم دبستان بود.
زمستان 1343 هجری قمری بود که پس از چند روز بارش پیوسته باران، سیلی بزرگ رخ داد و همهی قناتها را نابود کرد و آسیب زیادی به بار آورد. خاطره تلخ آن دو رویداد هواشناختی همچنان در ذهن گنجی ماند و حتی در گزینش روش زندگی و روی آوردن او به دانش جغرافیا و هواشناسی اثر زیادی داشت.
فراگیری دانش
گنجی پس از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه در زادگاه خود یعنی بیرجند در مهرماه 1309 خورشیدی به تهران آمد تا حقوق بخواند. ولی در تهران متوجه شدکه بیشتر استادان مدرسه عالی حقوق آن زمان، فرانسوی هستند و چون زبان فرانسوی نمیدانست به دارالمعلمین عالی رفت که نخستین بنیاد آموزش عالی آن زمان بود. دارالمعلمین عالی، که در 1307 بنیانگذاری شده بود، دو گروه "فلسفه و ادبیات" و "تاریخ و جغرافیا" داشت. گنجی در رشته تاریخ و جغرافیا نامنویسی کرد و پس از سه سال در 1312 لیسانس آن رشته را دریافت کرد.
از آنجا که گنجی در کنکور اعزام به خارج در بخش معلمی تاریخ و جغرافیا مقام اول را به دست آورده بود، در 25 شهریور 1312 همراه با حدود 90 نفر دیگر که 20 نفر از آنان از دانشآموختگان دانشسرای عالی بودند، به فرانسه فرستاده شد. چون در دبیرستان شوکتی بیرجند تا اندازهای با زبان انگلیسی آشنا شده بود، او را با 12 نفر دیگر از دانشجویان که به زبان انگلیسی آشنایی داشتند، پس از چند روز ماندن در پاریس به لندن فرستادند. در آن روزها معمول بود که دانشجویان فرستاده شده به انگلستان را برای یکسال به زندگی در یک خانوادهی انگلیسی وا میداشتند تا زبان و آداب انگلیسی را فراگیرند. اما چون گنجی زبان انگلیسی را به اندازهی نیاز میدانست، او را بیدرنگ پس از ورود به انگلستان به دانشگاه ویکتوریا درمنچستر معرفی کردند که در آن زمان یکی از پنج دانشگاه معتبر پس از آکسفورد و کمبریج به شمار میآمد.
در سال دوم ماندن در انگلستان بود که پس از یک سال مطالعه و بررسی رشتههای گوناگون، تصمیم خود را گرفت که در زمینه جغرافیا کار کند و از آن زمان تاریخ برای او در درجهی دوم اهمیت قرارگرفت. او در آن سال در گروه تخصصی جغرافیا در دانشگاه منچستر نامنویسی کرد و پس از چهارسال توانست لیسانس تخصصی و ممتاز درجغرافیا (B.A.Honurs) را به دست آورد که برابر کارشناسیارشد به شمار میآید.
او دلیل گرایش خود را به جغرافیا و به ویژه هواشناسی، دو رویداد خشکسالی و سیلی میداند که در روزگار کودکی و نوجوانی در زادگاهش رخ داد و باعث آسیب زیادی به روستاییان شده بود. همچنین، در روزگاری که در خارج تحصیل میکرد، بحثهای داغی پیرامون نظریه تکامل در جریان بود و از آن جا که بارها شنیده بود که پاسخ جانداران به دگرگونی آب و هوا، نقش مهمی در تکامل جاندران دارد، به موضوعهای مربوط به آب و هوا و محیط بسیار گرایش پیدا کرده بود.
گنجی در مهرماه 1317 به ایران بازگشت و با عنوان دبیر(امروزه در رتبهبندی علمی دانشگاهی به آن مربی میگویند) در دانشکدهی ادبیات و دانشسرای عالی به تدریس جغرافیا پرداخت. دورهی خدمت دبیری او 14 سال به طول انجامید و چون با مقررات آن روز هرگز نمیتوانست بدون درجهی دکترا، استاد دانشگاه شود، با استفاده از فرصت مطالعاتی در شهریور 1331 به آمریکا رفت. او پس از دوسال تحصیل در دانشگاه کلارک(در شهر ورستر ایالت ماساچوست) که از مراکز بسیار معتبر آموزش و پژوهش جغرافیا بود، درجه دکترا در جغرافیا را به دست آورد. گنجی پس از بازگشت به تهران، پس از چندماهی به درجهی دانشیاری در جغرافیا ارتقا پیداکرد و به موقع استاد شناخته شد. او پیش از تابستان 1354 که بازنشسته شد، به استادی ممتاز دانشگاه مفتخر شد.
گنجی:تاریخ جغرافیای ایران زمین
گنجی روی هم 37 سال سابقه تدریس داشته است که پس از دانشسرای عالی در دانشگاه تهران و دیگر مراکز دانشگاهی انجام شده است. او از سال 1317 در دانشسرای عالی تدریس کرد. دانشسرای عالی که در سال 1307 بنیان گذاری شده بود، تا آن زمان 8 دوره و نزدیک 150 نفر کارشناس تاریخ و جغرافیا بیرون داده بود. او با فارغ التحصیلان دورههای اول و دوم که از او جلوتر بودند و همچنین با فارغ التحصیلان دورههای چهارم و پنجم که پس از او وارد دانشسرای عالی شده بودند، در دوران تحصیل در آن بنیاد آموزشی آشنا شده بودم. او به فارغ التحصیلان دورههای ششم و هفتم و هشتم در سال آغاز تدریس د ر آنجا در کلاس مشترکی درس داده بودم. همچنین، از سال 1317 تا 1354 با همه کسانی که در این رشته و یا در سالهای دیگر در گروه آموزش جغرافیا به تحصیل پرداختند، تماس درسی مستقیم داشت. در نتیجه میتوان گفت که او تاریخ جغرافیای ایران است.
به نظر گنجی، یک آموزشگر جغرافیا، چه در دبیرستان و چه در دانشگاه برای داشتن آموزشی درست و کارآمد باید همواره در پی فراگیری دانش مرتبط به جغرافیا باشد. از این رو، هر کتاب و رساله و حتی مجله و روزنامهای را که دربارهی جغرافیا و علوم وابسته بدان تهیه و منتشر میشد، به دست میآورد و مطالعه میکرد و در صورت امکان جمع آوری میکرد. او کوشش میکرد که همواره مطالب و نظر یهها و دستاوردهای تازه را در کلاسهای مختلف دانشگاهی عنوان کند و دانشجویان را به کندوکاو و ژرفنگری بیشتر وادارد.
کار بررسی برگههای امتحانی و مطالعه جزو ههای پژوهشی و پایان نامههای تحصیلی دانشجویان که نیاز به تصحیح و اظهارنظر داشت، این عادت را در او تقویت کرد که هر کتاب یا نوشتهای را که مطالعه میکند، نگاه نقادانهای به آن داشته باشد و نظر خود را در حاشیه کتاب یا مقاله یادداشت کند و مطالب قابل بحث یا تأمل را با خط کشیهای مختلف مشخص سازد. از این رو، کمتر کتاب یا مجلهای در کتابخانه شخصی او دیده میشود که این عادت خوب یا بد در آن منعکس نباشد.
خاطره نویسی از مشخصات زندگی اوست دست کم بین 40 تا 50 جلد کتابچههایی از نوع سررسید را در کتابخانه او میتوان دید که رویدادهای روزانهی زندگی خود را در آنها نوشته است. شرح مسافرتهای زیاد داخلی و خارجی و مشارکتهای او در کنگرهها و همایشهای علمی بینالمللی و برخورد با شخصیتهای علمی و به ویژه جغرافیدانها و بازدید از گروههای آموزشی جغرافیا در کشورهای گوناگون و مشاهدات جغرافیایی، از جمله یاداشتهای ارزشمند گنجی است که بسیار آموزنده هستند.
دستاوردهای مهم
گنجی در 30 سال خدمت دانشگاهیاش به مقامات و سمتهای گوناگونی دست یافت. او خدمت در مراکز غیردانشگاهی را به علت ارتباط کاری با جغرافیا از خدمت در دانشگاه جدا نمیدانست و همواره از فرصتهای مطالعاتی گوناگون مانند مسافرتها و شرکت در کنگرهها و همایشهای بین المللی به سود جغرافیا بهره برداری میکرد و کلاس درس خود را زنده و در حال تکامل و تحول نگاه میداشت.
همکاری 12 ساله او با وزارت راه آن زمان را میتوان اوج همکاری او به مراکز بیرون از دانشگاه دانست که 5 سال آن با معاونت پارلمانی آن وزارت همراه بود. او از آن 5 سال برای بنیانگذاری و پیشرفت اداره کل هواشناسی وزارت راه بهره برداری کرد.
سخن از هواشناسی در ایران در دهه 1330 آغاز شده بود و در سال 1335 ادارهای به نام اداره ی کل هواشناسی درون تشکیلات وزارت راه به وجود آمده بود. از آن جا که پایاننامهی دکترای گنجی درباره آب و هوای ایران بود، او را به مدیریت آن اداره برگزیدند. پیش از آن، واحد کوچکی در تشکیلات سازمان هواپیمایی کشوری وجود داشت که خود زیر مجموعهی وزارت راه بود و دو سرلشگر وزیر راه و ر ییس هواپیمایی کشوری بودند. رییس هواپیمایی حاضر نبود که فعالیت هواشناسی از آن جا جدا شود و گنجی پنج شش سال کوشش کرد تا قانون استقلال هواشناسی در اسفند 1337 به تصویب مجلس سنا رسید. او قانون عضویت ایران در سازمان هواشناسی جهانی را نیز به تصویب آن مجلس رساند.
در آغاز کار گنجی در ادارهی هواشناسی، آن اداره فقط بیست تا بیست و پنج کارمند داشت که حقوقشان از دستگاههای دیگر پرداخت میشد. چون هواشناسی بودجهی مستقل نداشت و آن کارمندان از جاهای دیگر حقوق میگرفتند، چندان به برنامههای گنجی توجه نداشتند. از این رو، او تصمیم گرفت خودش کارمند تربیت کند. بنابراین، هر سال صد نفر دیپلمه میگرفت و آنها را به سطح فوق دیپلم (کارمند فنی) میرساند. کوششهای او در آن سالها باعث شد که کم کم ارزش هواشناسی و سودمندی آن بر همگان آشکار شود تا جایی که امروزه سازمان هواشناسی ایران یکی از بزرگ ترین دستگاههای علمی در سطح ملی و بین المللی به شمار میآید.
فرود داستان زندگی علمی محمدحسن گنجی با نخستین روزهای سال 1358 آغاز شد. آن رویداد را از زبان خود او بخوانیم:"در فروردین 1358 که از خدمت آموزش عالی بیرجند برکنار شدم، دوران بازنشستگیام که سالها درباره آن فکر کرده بودم، آغاز شد و ناچار به خلوت کتابخانه به هم ریختهام پناه بردم. حالا وقت آن رسیده بود که نقشههای دوران بازنشستگی را به مرحله عمل درآورم و برای آغاز کار مدتی به تنظیم کتابها و اوراق پرداختم و منابع و مآخذ موجود در کتابخانهام را برای تهیه کتابی دربارهی آب و هوای ایران آماده میکردم."
پدر بزرگ جغرافیا و پدر هواشناسی ایران وقتی از روزهایی میگوید که مجبور بود به خاطر گذران زندگی به ناچار در دارالترجمهای شناسنامهها را ترجمه کند، ما را به یاد سرنوشتی میاندازد که بیشتر بزرگان دانش و فرهنگ ایران در درازای تاریخ به آن دچار شدند. سرنوشت پرفراز و فرود دکتر محمد حسن گنجی، سرنوشت علم و اندیشه و همان داستان همواره آشنای "علم بهتر است یا ثروت" در این سرزمین فرهنگ و ادب است. جالب این که او را به خاطر همکاری با اسدالله علم برای بنیانگذاری دانشگاه بیرجند خانهنشین کردند: "در سال 1358 مدیریت دانشگاه از من گرفته شد. در واقع یکی از دلایل پاکسازی من ریاست دانشگاه بیرجند بود و مرا با عنوان ارتباط با خاندان علم کنار گذاشتند."
نگارشهای گنجی
دکتر گنجی دارای آثار علمی زیادی است که بیشتر به صورت مقالههای علمی در مجلههای داخلی و خارجی به چاپ رسیده است. پایاننامه دکترای او درباره آب و هوای ایران بود که نخستین پژوهش درباره جغرافیای ایران بود. پایان نامه او در سال 1956 به زبان انگلیسی منتشر شد و تا چند سال تنها منبع درباره آب و هوای ایران بود و هنوز هم به آن ارجاع داده میشود. اثر مهم دیگر او، اطلس اقلیمی ایران است که بارها به چاپ رسیده و کتاب مرجع است. او در نگارش کتاب بزرگی به نام ایرانشهر، که یونسکو برای معرفی ایران منتشر کرد، سهم بزرگی داشته است.
گنجی، برای چند دانشنامه مقالههای مهمی نوشته است. او سرپرست بخش جغرافیای نخستین دانشنامه نوین ایران یعنی دایرالمعارف فارسی به سرپرستی دکتر غلامحسین مصاحب بود و مقالههایی برای آن اثر نوشته است. نگارش مقالههای مربوط به جغرافیای ایران در دانشنامه بریتانیکا تا چند چاپ با دکتر محمد حسن گنجی بوده است. او مقالههایی به زبان انگلیسی برای "دانشنامه ایرانیکا" نوشته است که در آمریکا منتشر میشود.
همچنین، در سالهای پس از انقلاب اسلامی مقالههای بسیاری برای دایره المعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه جهان اسلام نگاشته است. از جمله مقالهای مفصل درباره آب است که به عنوان نخستین مدخل جلد یک دایره المعارف بزرگ اسلامی منتشر شد و در آن آب را از نظر فیزیکی، جغرافیایی و مباحث مربوط به حجم آب در ایران و جهان اسلام و حتی نظر فقیهان و قدیسها دربارهی آب بررسی کرده است. یکی از دهها مقاله او در این دایره المعارف، مقالهای با نام "اقلیم و اقالیم سبعه" است که به عنوان یکی از چهارده مقاله برگزیده همه جلدهای این دایره المعارف جایزه گرفت.
گنجی از نویسندگان پرکار کتابهای درسی نیز بوده است و 14 کتاب درسی را برای دانشآموزان آماده کرده است.
پایان پیام/
نظر شما