به گزارش خبرگزاری شبستان از بیرجند؛ سید غلامرضا سعیدی (1274 – 1367) در روستای نوزاد از توابع شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی زاده شد. این نویسنده و مترجم دینی معاصر ایران، پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در زادگاه خویش، در نخستین دوره پذیرش دانش آموز مدرسه شوکتیه بیرجند شرکت جست و تحصیلاتش را در زمینه علوم قدیم و جدید و نیز زبان فرانسه به پایان رساند.
وی همچنین مدتی برای ادامه تحصیل به هندوستان سفر کردد. سعیدی پس از اتمام تحصیلات، مدت 2 یا 3 سال در بانک خدمت نمود. سپس به تدریس در مدرسه شوکتیه پرداخت. از جمله فعالیتهای دیگر وی، همکاری با مطبوعات و نگارش مقالات متعدد بود.
زندگینامه
سیدغلامرضا سعیدی در سال 1274 هجری شمسی در روستای نوزاد از توابع شهرستان درمیان واقع در استان خراسان جنوبی به دنیا آمد. وی در سنین 18 تا 19 سالگی به بیرجند مهاجرت کرد و در مدرسه شوکتیه که تازه تاسیس شده بود به تحصیل اشتغال می ورزد.
سیدغلامرضا سعیدی حدود هفت سال در این مدرسه به تحصیل پرداخت و زبان عربی و فرانسه را به خوبی فراگرفت و زبان انگلیسی را در خارج از مدرسه آموخت مطالعات متنوع استاد و آشنایی به زبانهای خارجی افق فکر او را عمیق ساخت و به تحقیق و مطالعه در زمینههای مختلف پرداخت. سعیدی برای ادامه تحقیقات به هندوستان رهسپار میشود و در دانشگاه علبگره ضمن برخورد با افکار و اندیشههای متفکرین اسلامی و آشنایی با شخصیت هایی همچون علامه دکتر محمد اقبال لاهوری آشنا میشود.
فعالیت های آموزشی
سیدغلامرضا سعیدی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در زادگاه خویش، در نخستین دوره پذیرش دانش آموز مدرسه شوکتیه بیرجند شرکت جست و تحصیلاتش را در زمینه علوم قدیم و جدید و نیز زبان فرانسه به پایان رساند. وی همچنین مدتی برای ادامه تحصیل به هندوستان سفر کرد.
سعیدی پس از اتمام تحصیلات، مدت 2 یا 3 سال در بانک خدمت نمود. سپس به تدریس در مدرسه شوکتیه پرداخت. از جمله فعالیتهای دیگر وی، همکاری با مطبوعات و نگارش مقالات متعدد بود.
وی همچنین سفرهایی از جمله به هندوستان، عراق، پاکستان، سوریه، لبنان و حجاز داشته و در مجامع علمی و اسلامی شرکت کرد.
در سال 1323 به عراق مسافرت و با آیه الله شیخ محمد حسین کاشف الغطا آشنا و از محضر وی کسب فیض کرد. همچنین در سفر پاکستان با سیدابوالعلی مودودی آشنا و کسب دانش کرده است.
سعیدی در سال 1327 به انگلستان مسافرت و در کنگره اسلامی مسلمانان شرکت می نماید. وی از اولین نظریه پردازانی بود که پیشنهاد کرد شهر مکه و مدینه باید به صورت بینالمللی اداره شود. وی تعدادی از آثار اقبال لاهوری را ترجمه کرد و در بسیاری از افکار خود تحت تأثیر وی قرار گرفته است و وی را یکی از اقبال شناسان ایرانی میدانند. سعیدی همچنین با کسروی در مجله پیمان همکاری داشت که پس از 2 سال و تغییر عقاید کسروی، همکاریش را با وی قطع نمود.
وی شاگردان زیادی را تربیت کرده است که میتوان از دکتر علی شریعتی و دکتر مصطفی چمران نام برد.
پس از سال های 1320 ه.ش در صحنه فرهنگ ایران به طور محسوسی ظهور مییابد و با تألیف آثار ارزنده خوب میدرخشد. حتی آثارش در کشور الجزایر ترجمه شده و در روند مبارزات مردم الجزایر تأثیر بسیار بر جای میگذارد.
آثارش در افغانستان نیز طرفداران زیادی پیدا میکند تا آنجا که در خاطرات استاد میخوانیم: روزی سید ضیاء الدین به من گفت: شاه پس از دیدار با ظاهر شاه، از او شنیده است که آثار فارسی شما در افغانستان خوانندگان زیادی دارد و مایل است شما را ببیند و من در بادی امر، این دیدار را پذیرفتم، ولی روزی که سید ضیاء الدین به من خبر داد که در فلان تاریخ باید به دیدار شاه برویم، ناگهان جرقهای در روحم زد و با خود گفتم: مرا با شاه چه کار؟ پُست و مقام دنیا که نمیخواهم، آخرت هم که به دست او نیست و تاهز به اصطلاح «شرفیاب» شدم، باید به او تعظیم کنم و آن وقت در پیش جدم شرمسار خواهم شد که سعیدی، در برابر ناسیدی به تعظیم پرداختی ؟ و شعر اقبال باز به دادم رسید که:
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد / گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان پستتر است /من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
به خود نهیب زدم، گوهر سیادت را نذر قباد و جم نمیکنم و به سید ضیاء الدین اطلاع دادم که از شرفیابی معذورم و نرفتم.
استاد سعیدی و اقبال لاهوری
استاد سعیدی تعدادی از آثار اقبال لاهوری را ترجمه کرد و در بسیاری از افکار خود تحت تأثیر وی قرار گرفته. او که خود از اقبال شناسان ایرانی است، میگوید: اقبال بنده را از غربزدگی نجات داد و گفت: بیا که ساز فرنگ از نوا در افتاد است/ درون سینه او نغمه نیست فریاد است
... خدا بر درجات اقبال بیفزاید.
همانجور که او به ملای رومی میگوید: مرشد من اوست، بنده هم با افتخار تمام باید عرض کنم که اقبال حقی بزرگ بیش از هر کس دیگر به گردن من دارد. البته معلمین و پدران فکری ما خیلی زیاد بودند ولی بنای شکسته خورده و ترک برداشته را اقبال محکم و سیمان کاری کرد.
من به اقبال از این زاویه نگاه میکنم. خود او می گوید:
جز عشق حکایتی ندارم / پروای ملامتی ندارم
از جلوه علم بی نیازم / سوزم گریم تپم گدازم
استاد سید غلامرضا سعیدی پس از عمری تلاش در راه تبلیغ و تبیین معارف اسلامی و با بر جای نهادن آثار ارزشمند و ماندگار، سرانجام در 22 آذر ماه 1367 شمع وجودش به خاموشی گرایید و جامعه فرهنگی ما، یکی از خدمتگزاران صدیق خویش را از دست داد. البته نور افشانی آثار استاد سعیدی که نتیجه یک عمر تلاش و تکاپو در عرصه اندیشه دینی است و ایشان را در زمره نویسندگان دردمند و متعهد اسلام قرار داده، برای همیشه جویندگان حقیقت را راهما خواهد بود.
پیام تسلیت آبت الله العظمی خامنه ای به مناسبت درگذشت استاد سعیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت نویسنده و مترجم نامدار مرحوم آقای سیدغلام رضا سعیدی را به بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ایشان و به جامعه علمی و فرهنگی کشور، تسلیت میگویم.
این عنصر صدیق و دلسوز و خدمتگزار اسلام، در طول سال های با برکت عمر خویش، با فحص و تحقیق و نگارش و ترجمه، آثاری پدید آورد که بی شک در نشر افکار نوین اسلامی، دارای تأثیر بود و به خاطر همین آثار است که حقا باید او را در زمره پیشروان نهضت اسلامی در ایران شمرد.او همچنین انسانی وارسته و پاکدامن و متواضع و غیور و مبارز بود. به مسائل جهان اسلامی اهتمام میورزید و در راه تشکیل نظام اسلامی تلاش فرهنگی ارزندهای میکرد. عمر طولانی و پر برکت و پر ماجرای او با پاکی و پاکدامنی سپری شد، پاک ریست و پاک به جوار الهی پر گشود، رحمت خدا بر او و یاد او گرامی باشد.
سید علی خامنهای، رئیسجمهوریاسلامی ایران،24 آذرماه 1376تهران
پایان پیام/
نظر شما