اتکای صرف به منابع مالی، مانع تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در اتاق های دربسته و بدون دخالت مدیران ممکن نیست، این الگو کلان و در راس همه الگوهای قرار دارد؛ در این میان اتکای بیش از حد به منابع مالی مانعی جدی در اجرای آن است.

خبرگزاری شبستان: یکی از مفاهیمی که امروزه بسیار درباره آن بحث می شود «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» است. این مفهوم با تبیین چهار مطلب به خوبی روشن می‌شود: مفهوم پیشرفت، مفهوم الگو، وجه اسلامیت الگو و وجه ایرانیت آن.
پیشرفت در تعریفی عام عبارت است از فرآیند حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب. این تعریف در همه مکتب‌ها با بینش‌ها و ارزش‌های متفاوت صحیح است و اختلاف مکاتب در چگونگی تحلیل وضعیت موجود یا تبیین وضعیت مطلوب یا راهبردهای تغییر ظاهر می‌شود.
الگو به مجموعه نظام‌مندی از مفاهیم، اصول موضوعه و قوانین اطلاق می‌شود که در یک ساختار منطقی برای توضیح و تفسیر یک سیستم از موجودات تکوینی، پدیده‌ها، روش‌ها، فرآیند‌ها، تئوری‌ها و نظریات ارائه می‌ شود.
بر این اساس الگوی پیشرفت یک الگوی تئوری است؛ یعنی مجموعه نظام‌مندی از مفاهیم، اصول موضوعه، قوانین و راهبردها است که در ساختاری منطقی وضعیت موجود را تحلیل، وضعیت مطلوب را تبیین و راهبرد حرکت از وضعیت موجود به مطلوب را ارائه دهد. این الگو در بخش تحلیل وضعیت موجود یک الگوی توصیفی و در بخش ارائه وضعیت مطلوب و راهبردها یک الگوی هنجاری است.
یکی از دغدغه های مهم در زمان طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اجرای آن توسط مدیران است تا به سرنوشت بسیاری از اسناد بالادستی مهمی که طراحی شده‌اند، دچار نشود و الگویی روی کاغذ باقی نماند. در مورد این دغدغه مهم با حجت الاسلام و المسلمین «علی‌آقا پیروز» مدیر و عضو هیات علمی گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت و گویی انجام شده که در ذیل می آید:

 

الگوی اسلامی ایرانی چه معنایی دارد و از لحاظ مدیریتی از چه الگویی پیروی می کند؟
طراحی و اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یک کار تماماً مدیریتی است. وقتی از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نام می‌بریم، واژه اساسی و کلیدی پیشرفت است. همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند که در این الگو به عمد از حکم توسعه استفاده نشده و به جای آن از واژه پیشرفت استفاده شده است؛ دلیل آن است که توسعه، بار ارزشی خاص و الزاماتی خود را دارد که ما با آن موافق نیستیم.
پیشرفت نیز حرکت از وضعیت موجود، به سمت وضعیت مطلوب توضیح داده شده است. بنابراین در واژه پیشرفت که واژه اساسی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است، وضعیت مطلوب، وضعیت موجود و راهکارهایی که باید ما را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برساند، وجود دارد و این دقیقاً همان برنامه‌ریزی در مدیریت است. برنامه‌ریزی به مفهوم پیش‌بینی اهداف، امکانات و راه‌هایی که ما را به اهداف می‌رساند، است. اهداف ما می‌تواند همان وضعیت مطلوب باشد.
ما در پیشرفت، به حرکت از وضعیت موجود به هر وضعیت مطلوب اشاره می‌کنیم. وضعیت مطلوب ابعاد مختلفی دارد که این ابعاد باید شناسایی شده و نظام مسائل آن استخراج و ساماندهی شود و با مدیریت پژوهش تحقیقات سیستماتیکی را انجام دهیم تا بتوانیم نظام مسائل را مشخص کرده و ارتباط مسائل با یکدیگر را بررسی کنیم و پس از انجام تحقیقات به نتایجی که انتظار می‌رود، برسیم. بنابراین باید نقش مدیریت را به طور جدی در این الگو در نظر گرفت.
بنابراین طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دقیقاً یک کار مدیریتی است که از سنخ برنامه‌ریزی است. ما در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت وضعیت مطلوب را بررسی و ضمن آسیب‌شناسی وضعیت موجود جامعه، راهبرد‌های لازم برای پیش‌ رفتن به سمت وضعیت مطلوب را شناسایی و تعریف می‌کنیم تا اجرا شوند.
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جزء برنامه‌ریزی‌های کلان بوده و فوق همه اسناد است. یعنی همه سیاست‌گذاری‌های نظام، در راستای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت قرار می‌گیرد چون این الگو از سنخ برنامه است؛ ولی برنامه‌ای بسیار کلان که جامعیت آن هم قابل توجه است چرا که این الگو تمام زوایای پیشرفت را اعم از مادی و معنوی را در بر می گیرد.
از ویژگی‌‌های دیگر این الگو، نظام‌مند بودن آن است؛ به طوری که همه اجزای آن هدفمند بوده و دارای نظام است تا ما را از حرکت‌های انحرافی نجات دهد. همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند ما در این چند سال نمی‌دانستیم دقیقاً باید به کدام سمت حرکت کنیم، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جهت را مشخص کرده و راه را به ما نشان می‌دهد.

چه موانعی اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تهدید می کند؟

مشکلاتی که باعث شده تاکنون در اجرای برنامه‌های جامع و استراتژیکی که حتی در سطح سازمان ها طراحی شده اند، قابلیت اجرا پیدا نکنند و معمولاً در مرحله طراحی باقی می مانند، بسیار مختلف است. یکی از دلایل این است که مدیران در طراحی آن برنامه‌ استراتژیک مشارکت نداشته باشند و چنان چه مدیران در طراحی برنامه ای مشارکت نداشته باشند، هیچ الزام و تعهدی برای اجرای آن در خود نمی‌بینند. اما اگر مدیران در طراحی برنامه‌ها مشارکت داشته باشند، مسیر برای اجرا کردن برنامه جامع هموار می شود.
از دیگر دلایل می توان گفت که برنامه‌های استراتژیک، کاری بلند مدتی است و متاسفانه عمر مدیریت‌ها در نظام ما معمولاً کوتاه مدت است. اگر کسی بخواهد التزام به برنامه‌های بلند مدت داشته باشد، ممکن است در کوتاه مدت به نتایج قابل توجهی نرسد؛ بنابراین توجه خود را به برنامه‌های کوتاه مدت معطوف می کند تا هر چه زودتر به نتیجه‌ای برسد و آن را به عنوان دستاوردهای دوران مدیریت خود، بیان کند.
برای اجرای هر چه بهتر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، علاوه بر فرهنگ سازی برای اجرای این الگو در بین مدیران، باید همه مراکز در طراحی الگو مشارکت کنند تا بتوانند در اجرای بهتر آن کمک کنند. اگر این الگو در اتاق‌های در بسته و بدون دخالت مدیران و سازمان ها طراحی شود، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت طراحی می شود اما به مرحله اجرا نخواهد رسید.
ما در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید به همه جنبه‌ها توجه کنیم، از جمله به منابع مالی و انسانی، منابع موجود نفتی و نحوه استفاده از این منابع. متاسفانه مدیرانی که به منابع مالی که در دست دارند اتکاء می‌کنند، مبتلا به روزمرگی می‌شوند و بدون توجه به هیچ طرح و سند بالادستی فقط با هزینه کردن منابع مالی در اختیار، عملکرد خود را به نمایش می‌گذارند. اتکاء بیش از حد به منابع مالی ممکن است مانع اجرای دقیق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و رسیدن به اهداف آن شود.
 

پیش از مطرح شدن بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، کلان طرح هایی چون سند چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلی نظام اداری از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده بود. آیا برای اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ابتدا باید این اسناد به عنوان پله های اول مسیر اجرا می شد؟
تمام این اسناد می‌تواند در اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت کمک کنند اما باید توجه داشت که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یک الگوی کلان و فوق همه اسناد است؛ به گونه ای که همه سیاست‌ها و اسنادی که پیش از این ابلاغ شده اند در عرض این الگو قرار ندارند بلکه در راستای این الگو قرار می‌گیرند. باید توجه داشت که چیزی جز منابع اسلامی یعنی کتاب و سنت مافوق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت وجود ندارد.
با طراحی این الگو، تمام سیاست هایی پیشین چون سیاست های نظام اداری باید در آینده بر اساس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تغییر و اصلاح شوند زیرا این الگو به پیشرفت در تمام ابعاد مادی و معنوی نظام جمهوری اسلامی توجه می کند و باعث می شود ارکان و اجزای مختلف نظام در یک سیستم و با هدف پیشرفت به صورت هماهنگ و مرتبط عمل کنند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

پایان پیام/

کد خبر 210364

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha