روزنامه اعتماد پاسخگو باشد/ اراذل و اوباش یا جوانان نابهنجار!؟

آیا آقایانی که با مبارزه با اوباش مخالفند نگران از دست دادن بازوهایی - چون شعبون بی مخ قبل از انقلاب - برای ایجاد درگیری هستند؟ آیا به این اراذل نیاز بود چون فتنه دیگری در راه است؟

خبر گزاری شبستان: پس از دور جدید برخورد با اراذل و اوباش همه اقشار جامعه اعم از مذهبی و غیر مذهبی و پایین شهری و بالای شهری از این طرح خوشنود بودند . دلیل هم این بود که این ماجرا به زعم جامعه ، یک برخورد با ناامنی در جامعه بود نه چیز دیگری. اما برخی از آقایان این امنیت را دوست ندارند و شاید هم این نگاه به ایشان بدبینانه بوده و فقط نمی دانند که چه می گویند و امنیت را دوست دارند.


در صفحه اول روزنامه اعتماد به مدیر مسئولی جناب آقای الیاس حضرتی به تاریخ دیروز 6/10/1391 در مورد مبارزه با اشرار و دستگیری و مجازات این افراد آمده است:
"گرداندن جوانان نابهنجار در محله های پایتخت /برنامه های سال 86 و 87 پلیس در تهران تکرار شد.
واکنش روز 22 آذرماه رییس قوه قضاییه درباره انتشار فیلم زورگیری 4 جوان مجوزی برای ‏تکرار عملیات های پلیس همچون سال 1386 در گرداندن آنچه اراذل و اوباش خوانده می شود شده است. ‏دیروز نیز همچون روز گذشته «آفتابه به گردن عده یی جوان آویختن» و گرداندن آنها در محله نظام آباد ‏پایتخت انجام شد. همان محله یی که 25 مهرماه امسال نیز شاهد گرداندن جوانی به نام حسین بود. همان جوان 24 ‏ساله یی که 12 نفر را با چاقو مجروح کرد که از میان آن عده یک تن در دم جان سپرد. هشدار آیت الله آملی لاریجانی که به گفته سردار احمدرضا رادان خودش و سردار احمدی مقدم را به وجد آورده بود ‏اینک به عملیات های دستگیری «اراذل و اوباش» منجر شده است. همان عملیات هایی که در ‏سال های 1386 و 1387 وقتی سردار رادان فرمانده پلیس تهران بود انجام شد و حالادوباره تکرار شده است. ‏دیروز سه خبر در صدر اخبار حوادث خبرگزاری ها قرار گرفت. سخنان سردار احمدی مقدم فرمانده پلیس کشور ‏درباره گشت ارشاد، سخنان سردار احمدرضا رادان جانشین فرماندهی نیروی انتظامی و سخنان سردار حسین ‏ساجدی نیا فرمانده پلیس پایتخت. عملیات های گشت ارشاد و دستگیری اراذل و اوباش."


در رابطه با این موضوع و خبر این روزنامه چند سوال به ذهن می رسد که ای کاش آقایان اعتمادی حداقل برای جلب ظاهری اعتماد به آنها پاسخ دهند:
1. به کار بردن اصطلاح ((جوانان نابهنجار)) برای مزاحمین نوامیس و زورگیرانی که بسیاری از افعال ایشان حکم محاربه را دارد به چه دلیل است؟
2. گرداندن برهم زننده آرامش و امنیت زنان و خانواده ها در خیابان ها و رفع رعب ایجاد شده در سطح شهر آیا از نظر شما مشکلی دارد؟
3. آیا در روزنامه اعتماد گشت ارشاد را با مبارزه با اراذل و اوباش یکی می دانند؟
4. آیا چون فردی 24 سال سن دارد نباید مجازات شود و آن کسی که 44 سال سن دارد باید مجازات شود؟
5. چرا دست از سر جوان ها بر نمی دارید و هنوز حرفهایتان را پشت سر جوانان پنهان می کنید؟

 

در این رابطه صحبت بر سر این نیست که این آقایان با مزاحمت برای نوامیس و عمل زورگیری و دزدی خشونت آمیز و ایجاد ترس و ارعاب در بین جامعه مشکلی ندارند. بلکه با یک نگاه مثبت می توان گفت که از نوشتار صحیحی استفاده نشده است.


نابهنجار هرچند که در حد گسترده آن و در معنای کلان آن حتی قاتلی زنجیره ای را نیز در بر می گیرد اما به صورت مصطلح، نابهنجار برای مسائلی همچون تکدی، کاربرد داشته و استفاده کردن آن در مسائلی همچون زورگیری، سعی در خفیف کردن جرم توسط نویسنده را در ذهن خواننده ایجاد می کند.


در پاسخ به مخالفت با گرداندن مجرمین ترعیب کننده نیز سال هاست که ارجاع به کتاب قضاوت های امیرالمومنین (ع) و رویه قضایی ایشان، مورد استناد قرار گرفته است که بحث پیرامون آن تکرار مکررات است.


همچنین از این مطلب اینگونه بر می آید که گشت ارشاد و مبارزه با اراذل و اوباش از یک جنس است. باید به ایشان متذکر شد که : جوانی که (پسر یا دختر )به غلط و از روی نا آگاهی، حجب و حیا و عفت خود را رعایت نمی کند و گاهی به لجبازی نیز دست می زند با اراذل و اوباشی که برای اثبات قدرت خود زنای محسنه در جلوی چشم شوهر انجام می دهد متفاوت است. شما واقعا فرق این دو را نمی دانید ؟ که البته بعید هم نیست چون اسلاف شما همان هایی هستند که در ابتدای انقلاب به غلط و برخلاف نظر امام راحل و همه بزرگان نظام در میان معابر عمومی جوانی را به دلیل پیراهن آستین کوتاهش و دختری را به خاطر موی بلندش با فحش و ضرب و شتم و قیچی و رنگ بی آبرو می کردند و می گفتند اینان اراذل و اوباش اند. البته شاید هم اراذل و اوباش ندیده اید. شاید دلیلش این است که تابحال در بطن واقعی جامعه نبودید که فرق اراذل و اوباش را با جوانان غفلت کننده نمی دانید.


اما مطلب بعدی این است که جوانان این جامعه یا درحال تحصیل علمند و یا مشغول کار و عده ای هم به دنبال کار، یک مشت آدم رذل و از خدا بی خبر را نمی توان با چسباندن صفت جوان تبرئه کرد و نمی توان فعل آنها را از جوانی دانست و نهایت به همه جوانان، هر کدام در سطحی و از نوعی تسری داد و قائله را ختم کرد.

 

در پایان، بیائید به این سوال فکر کنیم:
آیا این اراذل و اوباش همان سردسته هایی نیستند که در قائله 18 تیر و ماجرای فتنه به مردم بی گناه و اماکن عمومی حمله ور می شدند و برخی جوانان را با تهییج و فریب دعوت به اعمال قبیح خود می کردند؟ آیا آقایانی که با مبارزه با اوباش مخالفند نگران از دست دادن بازوهایی - چون شعبون بی مخ قبل از انقلاب - برای ایجاد درگیری هستند؟ آیا به این اراذل نیاز بود چون فتنه دیگری در راه است؟

 

مصطفی هورفر

پایان پیام/

 

کد خبر 210762

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha