درباره نقد اجتماعی در سینما

من ادعا مى‌کنم از نظر دستگاه –نقدی که هدف آن آیینه‌وار نمودن عیب نظام یا مدیر یا مردم به خود آنهاست- ایرادى ندارد؛ اگر شما در این تردیدى دارید، من به شما صادقانه مى‌گویم، لااقل از نظر شخص من، هیچ ایرادى ندارد.

خبرگزاری شبستان: نوشتار پیشین، بخش نخست سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع کارگردانان سینما در خردادماه 85 بود. آن چه در پی می آید، بخش دوم سخنان ایشان است که در آن به مساله نقد اجتماعی در فیلم های سینمایی به طور مبسوط پرداخته شده است:


از موضع کارشناش سینما سخن نمی گویم
لیکن با شما دوستان عزیز - برادران و خواهران - من از موضع یک روحانى، مطالبى را دارم؛ طبعاً نه شما توقع دارید و نه من چنین اشتباهى خواهم کرد که از موضع یک کارشناس سینمایى حرف بزنم. امثال بنده، حداکثر آنچه که مى‌توانند در رابطه‌ى با سینما داشته باشند، این است که یک تماشاگر و مستمع خوب باشند و لذت ببرند؛ این حداکثر چیزى است که امثال بنده داریم. لذا نمى‌توانم از جهت کارشناسى با شما اظهارنظرى بکنم؛ این به عهده‌ى خود شماها و دوستان مدیریت فرهنگى است. اما به عنوان یک روحانى و یک طلبه، چرا، مى‌توانم مطالبى را به شما عرض بکنم.


هنر سینما؛ هنر برتر، پیچیده و پیشرفته و متعالى
هنر سینما - همان‌طور که گفتید - بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگرى تاکنون در بین این شیوه‌هاى هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدى نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالى. شما این دریچه را دمِ دست دارید؛ یعنى دریچه‌ى سینما به سوى معارف و پرتوى که از این دریچه به داخل افکنده مى‌شود. این دریچه در اختیار شماست.


فیلم هنری کارآمد با منبر قابل مقایسه نیست!
اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا مى‌برد. من این را مى‌خواهم عرض بکنم؛ یعنى شماها یک مسئولیت سنگینى دارید. همان‌طور که دوستان گفتند، هیچ‌کس به شماها دستور نداده که بروید کارگردان یا سینماگر بشوید، این میل، استعداد و شوق شما بوده که وارد این میدان شده‌اید؛ اما حالا که وارد شده‌اید، این مسئولیت را بپذیرید. شما مى‌توانید خیلى اثر بگذارید. ببینید! من وقتى به یک واعظ، یک روحانى و یک نویسنده‌ى کتاب دینى - که او هم یک روایتگر حقایق و معارف محسوب مى‌شود - خطاب مى‌کنم و مى‌گویم آقا شما مواظب حرف زدنت، مواظب لغتى که به کار مى‌برى و مطلبى که متناسب با زمان انتخاب مى‌کنى، باش؛ اگر حرفى را که اینجا نباید بزنى، زدى، یا باید بزنى، نزدى، و به خاطر حرف تو یک جوانى به دین بى‌اعتقاد شد یا یک حقیقتى از حقایق دینى را به خاطر گفتار تو کج فهمید؛ تو پیش خداى متعال مسئولى؛ من مى‌خواهم به شما بگویم، این تذکر به شما که برادر و خواهر عزیز ما هستید و این ابزار هنرى بسیار کارآمد در اختیار شماست، طبعاً با یک ضریب خیلى بالایى مضاعف مى‌شود؛ بگویم ده برابر؛ یقیناً بیشتر؛ یعنى شما ببینید تأثیر یک فیلم هنرىِ کارآمد در مقایسه‌ى با یک منبر چقدر فاصله دارد!

 

نظام با انتقاد مسئولانه در فیلم ها مشکلی ندارد
خوب، شما مى‌توانید سازنده‌ى اخلاق باشید؛ عکسش هم ممکن است. شما مى‌توانید در نسل جوان این کشور صبر، امید، شوق، انگیزش، سلامت، نجابت و همه‌ى چیزهایى که یک جامعه‌ى پیشرفته نیاز دارد، القاء کنید. مى‌شود هم به جاى امید، نومیدى القاء کرد؛ مى‌شود به جاى شوق، رکود القاء کرد. «انتقاد» که دوستان ذکر مى‌کنند و به تعبیر این دوستمان مى‌گویند انتقادگرى «نق نقو» تلقى نشود؛ نه، انتقاد، نق‌نق نیست؛ انتقاد - معناى لغوى انتقاد را نمى‌خواهیم بگوییم - یعنى همان عیب‌جویى. منظور از انتقادى که ممکن است نق‌نقو بودن از آن تلقى شود؛ یعنى عیب‌جویى کردن. دو نوع عیب‌جویى ممکن است؛ الان من و شما روبه‌روى هم نشسته‌ایم، خیلى آزادانه مى‌توانیم از هم عیب‌جویى کنیم؛ شما هم از من عیب‌جویى کنید، من هم از شما عیب‌جویى کنم. منتها این عیب‌جویى دو نوع است؛ یک وقت عیب‌جویى جنبه‌ى تحقیر، اهانت، طرف را به خاک سیاه نشاندن، از طرف انتقام گرفتن و چهره‌ى او را در نظر دیگران زشت کردن است و این کار در هیچ عرف نجیبانه‌اى - نمى‌گویم اسلامى - ممدوح نیست. یک وقت هم نه، هدف از انتقاد، دلسوزى است، تکمیل است، برطرف کردن عیب است و آیینه‌وار نمودن عیب شخص یا نظام یا مدیر یا مردم به خود آنهاست و این ممدوح است. ممکن است این هم به نظر شنونده تلخ باشد؛ اما این تلخى، تلخى گوارایى است. این هیچ ایرادى ندارد. حالا من ادعا مى‌کنم از نظر دستگاه هم ایرادى ندارد؛ اگر شما در این تردیدى دارید، من به شما صادقانه مى‌گویم، لااقل از نظر شخص من، هیچ ایرادى ندارد.

 

نمی توان مردم را گول زد
ببینید! این هدف و این جهتگیرى در کیفیت کار معلوم مى‌شود؛ یعنى اینکه ما توقع داشته باشیم یک جورى انتقاد کنیم که آن جهتگیرىِ اول در آن وجود داشته باشد، اما مردم یا مخاطبین خیال کنند که ما داریم دلسوزى مى‌کنیم، این هم نمى‌شود. همین‌طور که چند نفر از دوستان گفتید، مخاطبین ما هوشمندند و مى‌فهمند. این معلوم مى‌شود. بعضى از فیلمها انتقادى است، انتقاد آنها براى من - که الان هر تلنگرى به این نظام مثل مشت به من است؛ یعنى من احساسم نسبت به نظام این است که هر گوشه‌ى نظام را شما یک تلنگر بزنید، مثل اینکه یک مشت به من زده‌اید - ممکن است رنج‌آور باشد؛ اما از نفس انتقاد مطلقاً رنج نمى‌برم و خوشم مى‌آید، و من احساسم این است که این، روحیه‌ى مجموعه‌ى دستگاه است؛ حالا گیرم بعضى کم یا زیاد. بنابراین انتقاد ایرادى ندارد که بعضى از دوستان مطرح کردید؛ آن چیزى که مهم است، این است که احساس مسئولیت بشود.

 

ادامه دارد...

پایان پیام/

 

کد خبر 218573

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha